|
|
خط ۳۱: |
خط ۳۱: |
|
| |
|
| کتابهای گوناگونی به عنوان سیره در شرح حال افراد نگاشته شده است: [[سیر الملوک (کتاب)|سیر الملوک]] یا سیاستنامه [[خواجه نظام الملک طوسی]]، [[سیر الأقطاب (کتاب)|سیر الأقطاب]]، [[سیر الأنبیاء و الائمه (کتاب)|سیر الأنبیاء و الائمه]]، [[سیرة ابن طولون (کتاب)|سیرة ابن طولون]]، [[سیرة أجنبی (کتاب)|سیرة أجنبی]]، [[سیرة ابی بکر (کتاب)|سیرة ابی بکر]]، [[سیرة الأسکندر (کتاب)|سیرة الأسکندر]]، [[سیرة الأنبیاء (کتاب)|سیرة الأنبیاء]]، [[سیرة الصدیقة الکبری (کتاب)|سیرة الصدیقة الکبری]]، [[سیرة القائم (کتاب)|سیرة القائم]] و...<ref>شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۷۶-۲۸۱.</ref>. [[دائرة المعارف]] اسلامیه که توسط [[مستشرقان]] نگاشته شده، سیره را به همین معنا دانسته است<ref>مستشرقین، دائرةالمعارف الاسلامیه، ج۱۲، ص۴۳۹-۴۵۸.</ref>. [[حاجی]] [[خلیفه]] نیز [[علم]] سیره را به این معنا گرفته و نخستین کسی را که دراین باره کتاب نگاشته، [[محمد بن اسحاق]] (م۱۵۱) دانسته است<ref>مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۰۱۲.</ref>. سیدحسن صدر این نظر را [[تأیید]] میکند<ref>سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۶۹.</ref> | | کتابهای گوناگونی به عنوان سیره در شرح حال افراد نگاشته شده است: [[سیر الملوک (کتاب)|سیر الملوک]] یا سیاستنامه [[خواجه نظام الملک طوسی]]، [[سیر الأقطاب (کتاب)|سیر الأقطاب]]، [[سیر الأنبیاء و الائمه (کتاب)|سیر الأنبیاء و الائمه]]، [[سیرة ابن طولون (کتاب)|سیرة ابن طولون]]، [[سیرة أجنبی (کتاب)|سیرة أجنبی]]، [[سیرة ابی بکر (کتاب)|سیرة ابی بکر]]، [[سیرة الأسکندر (کتاب)|سیرة الأسکندر]]، [[سیرة الأنبیاء (کتاب)|سیرة الأنبیاء]]، [[سیرة الصدیقة الکبری (کتاب)|سیرة الصدیقة الکبری]]، [[سیرة القائم (کتاب)|سیرة القائم]] و...<ref>شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۷۶-۲۸۱.</ref>. [[دائرة المعارف]] اسلامیه که توسط [[مستشرقان]] نگاشته شده، سیره را به همین معنا دانسته است<ref>مستشرقین، دائرةالمعارف الاسلامیه، ج۱۲، ص۴۳۹-۴۵۸.</ref>. [[حاجی]] [[خلیفه]] نیز [[علم]] سیره را به این معنا گرفته و نخستین کسی را که دراین باره کتاب نگاشته، [[محمد بن اسحاق]] (م۱۵۱) دانسته است<ref>مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۰۱۲.</ref>. سیدحسن صدر این نظر را [[تأیید]] میکند<ref>سیدحسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۶۹.</ref> |
|
| |
| == تفاوت سیره و سنت ==
| |
| اگر سیره را به معنای سوم یعنی شرح حال افراد بگیریم، آنگونه که امروز مشهور است، معنایی گستردهتر از معنای سنت خواهد داشت؛ چون این نوع سیره سخنان و [[افعال]] و تأییدات ایشان را در بر میگیرد؛ ولی سمت و سوی بحثهای اصلی آن، جنبه [[تاریخی]] دارد که در معنای اصطلاحی سنت مطرح نیست. اما اگر سیره را به معنای رفتار و فعل بدانیم، یعنی معنای نخست، میتوان گفت بین سیره و سنت با توجه به روایات، عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا سنت [[سیره عملی]] را شامل میشود، اما سیره [[گفتار پیامبر]] {{صل}} را در بر نمیگیرد؛ اما اگر در معنای سیره به [[قرآن]] توجه کنیم، بنا بر تعریفی که درباره سنت دارند که در برابر قرآن است، بین این دو عموم و خصوص من وجه میشود؛ زیرا گزارشهایی که در قرآن درباره رفتار و [[سیره پیامبر]] {{صل}} آمده است، سنت نامیده نمیشوند، اما سیره به آن اطلاق میگردد؛ {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref> حکایت از [[سیره اخلاقی]] پیامبر {{صل}} دارد، ولی به آن سنت گفته نمیشود. میتوان گفت سیره پیامبر در قرآن، ولی نمیگویند [[سنت پیامبر]] در قرآن. بخش دوم کتاب را میتوان بر اساس تعریف سوم از سیره دانست که شرح حال بزرگان است؛ ولی آنچه شاکله اصلی این اثر را تشکیل میدهد، [[سیره]] به معنای عمل و [[رفتار]] [[معصوم]] است. معنای اول که درضمن، تقریر [[معصومان]] را نیز در بر میگیرد. البته از نگاهی دیگر قول نیز نوعی عمل صادر از فرد است یا حکایت از [[باور]] و [[پایبندی]] گوینده به آن دارد و ایجاد [[سنتها]] بر اساس این نوع دستورهاست و در مواردی میتوان آن را نشانهای بر [[سیره عملی]] دانست. یا ترک عملی نشانهای دیگر از عمل است که [[شیخ طوسی]] آن را قسمی از [[افعال]] النبی میداند<ref>شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۵۸۲.</ref>. برای مشخص و محدودشدن مباحث، به مواردی که حکایت از سیره عملی و رفتار معصوم دارد اشاره میکنیم.
| |
|
| |
| [[اهل سنت]] از جمله [[حاکم نیشابوری]]<ref>محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۱۰ و ج۴، ص۳۲۹: {{عربی|و قد أجمعوا على أن قول الصحابي سنة}}.</ref> و [[شاطبی]] [[سنت]] را به گفتار و [[کردار]] [[خلفا]] یا تمامی [[صحابه]] گسترش میدهند<ref>ابو اسحاق ابراهیم لخمی شاطبی، الموافقات فی أصول الاحکام، ج۴، ص۲-۳.</ref>؛ علمای متأخر آنان نیز سنت را روش بزرگان [[دین]] دانستهاند و در نتیجه به ادعای آنان، شامل همه صحابه میشود<ref>احمد نگری، جامع العلوم فی اصطلاحات العلوم، ج۲، ص۱۸۴.</ref>.
| |
| [[شیعه]] سنت را به گفتار و کردار و تقریر [[پیامبر]] {{صل}} و معصومان اطلاق میکند و منحصر در پیامبر نمیشمارد.
| |
| ناگفته نماند بسیاری از رفتار [[مسلمانان]] برگرفته از [[سنت قولی]] پیامبر {{صل}} است و در پارهای [[روایات]] که به اینگونه مسائل اشاره شده، از تعبیر {{متن حدیث|جَرَتِ السُّنَّةُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۹۸ و ۵۶۷؛ ج۴، ص۱۸۶، ۲۹۲و ۴۹۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۵، ۳۲۸، ۵۰۸؛ ج۲، ص۵۲ و ۳۱۵؛ ج۳، ص۴۸۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۶؛ ج۴، ص۸۳؛ علامه محمدحسین طباطبایی، سنن النبی، ح۲۲۶،۲۲۷، ۲۳۰،۲۴۵، ۲۵۰ و ۲۹۲.</ref> استفاده گردیده؛ یعنی در موردی پیامبر {{صل}} [[دستور]] داد اینگونه عمل شود و به مرور جزو [[سیره مسلمانان]] گردیده است. [[شهید مطهری]] در آغاز [[کتاب]] [[سیره نبوی]]، [[سیره]] را به معنای نوع و سبک [[رفتار]] گرفته<ref>مرتضی مطهری، «سیری در سیره نبوی»، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۵۰.</ref>؛ اما گزارشهایی که در این کتاب آمده، گستردهتر و عام است؛ زیرا هر رفتار سبکی دارد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۷۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| == اهمیت سیره معصوم == | | == اهمیت سیره معصوم == |