پرش به محتوا

سیره عبادی معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
===عبادت===
===عبادت===
{{اصلی|عبادت}}
{{اصلی|عبادت}}
واژه «عبادت» از ریشه «[[عبد]]» به معنای [[پرستش]]، [[تعظیم]]، اظهار [[بندگی]]، [[احترام]] گذاردن و [[پرستیدن]] آمده است<ref>فرهنگ معاصر، ص۴۱۷.</ref>. [[راغب]] [[اصفهانی]] در [[مفردات الفاظ القرآن]] می‌گوید: «[[عبودیت]] به معنای اظهار [[تذلل]] در برابر [[معبود]] و عبادت [[غایت]] تذلل و [[خضوع]] در مقابل اوست که فقط [[خداوند]] شایسته آن است»<ref>مفردات قرآن، واژه «عبد»، ص۵۴۲.</ref>.
واژه «عبادت» از ریشه «[[عبد]]» به معنای [[پرستش]]، [[تعظیم]]، اظهار [[بندگی]]، [[احترام]] گذاردن و پرستیدن آمده است<ref>فرهنگ معاصر، ص۴۱۷.</ref>. [[راغب اصفهانی]] در [[مفردات الفاظ القرآن]] می‌گوید: «[[عبودیت]] به معنای اظهار [[تذلل]] در برابر [[معبود]] و عبادت غایت تذلل و [[خضوع]] در مقابل اوست که فقط [[خداوند]] شایسته آن است»<ref>مفردات قرآن، واژه «عبد»، ص۵۴۲.</ref>.
این واژه در میان [[علما]] و [[فقهای مسلمان]] به معنای پرستش [[خدای متعال]] است که از اوصاف [[مؤمنان]] و [[متدینان]] به شمار می‌رود. عبادت از منظر [[اسلام]] و قرآن در متن [[زندگی]] قرار دارد و با انجام به موقع و درست آن می‌توان پاره‌ای از امور لازم مانند [[نظم]]، [[برنامه‌ریزی]]، [[احترام به حقوق]] دیگران را آموخت؛ زیرا عباداتی نظیر [[حج]]، [[روزه]] و [[نماز]] دارای برنامه‌ریزی دقیق، [[زمان]] مشخص و اجزا و شرایط معین هستند که اگر این موارد رعایت نشوند، آن عبادت صحیح و قبول نخواهد بود<ref>طهارت روح، ص۴۵.</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۷۹.</ref>.
 
این واژه در میان [[علما]] و فقهای مسلمان به معنای پرستش [[خدای متعال]] است که از اوصاف [[مؤمنان]] و [[متدینان]] به شمار می‌رود. عبادت از منظر [[اسلام]] و قرآن در متن [[زندگی]] قرار دارد و با انجام به موقع و درست آن می‌توان پاره‌ای از امور لازم مانند [[نظم]]، [[برنامه‌ریزی]]، احترام به حقوق دیگران را آموخت؛ زیرا عباداتی نظیر [[حج]]، [[روزه]] و [[نماز]] دارای برنامه‌ریزی دقیق، [[زمان]] مشخص و اجزا و شرایط معین هستند که اگر این موارد رعایت نشوند، آن عبادت صحیح و قبول نخواهد بود<ref>طهارت روح، ص۴۵.</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۷۹.</ref>


==عبادت نیاز [[روح انسان]]==
==عبادت نیاز [[روح انسان]]==
همان‌گونه که [[جسم]] [[انسان]] نیازهای زیادی دارد که همه برای تأمین آن نیازها تلاش می‌کنند، [[روح]] نیز دارای نیازهای گوناگون است که می‌بایست به آنها توجه کرد و آنها را برآورده ساخت. تفاوتی که میان این دو نوع، نیاز وجود دارد این است که نیازهای جسمی مادی هستند و خیلی زود مورد توجه انسان قرار می‌گیرند و انسان در صدد تأمین آنها بر می‌آید، ولی [[نیازهای روحی]] و [[معنوی]] به علت غیر محسوس بودن، چندان [[احساس]] و [[ادراک]] نمی‌شوند. یکی از نیازهای ثابت [[بشر]] در طول [[تاریخ]]، نیاز به پرستش و عبادت بوده است که از [[آغاز آفرینش]] و امروزه نیز از نیازهای جدی او به شمار می‌آید؛ چراکه عبادت وسیله ارتباط با [[آفریدگار]] و ابزار [[تقرب]] به خداست. در واقع [[سیر]] از مخلوق به [[خالق]] است که در ایجاد [[تعادل]] [[روحی]] و روانی انسان نقش بسزا دارد<ref>طهارت روح، ص۴۶.</ref>. از این‌رو خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
همان‌گونه که جسم [[انسان]] نیازهای زیادی دارد که همه برای تأمین آن نیازها تلاش می‌کنند، [[روح]] نیز دارای نیازهای گوناگون است که می‌بایست به آنها توجه کرد و آنها را برآورده ساخت. تفاوتی که میان این دو نوع، نیاز وجود دارد این است که نیازهای جسمی مادی هستند و خیلی زود مورد توجه انسان قرار می‌گیرند و انسان در صدد تأمین آنها بر می‌آید، ولی نیازهای روحی و [[معنوی]] به علت غیر محسوس بودن، چندان [[احساس]] و [[ادراک]] نمی‌شوند. یکی از نیازهای ثابت [[بشر]] در طول [[تاریخ]]، نیاز به پرستش و عبادت بوده است که از [[آغاز آفرینش]] و امروزه نیز از نیازهای جدی او به شمار می‌آید؛ چراکه عبادت وسیله ارتباط با [[آفریدگار]] و ابزار [[تقرب]] به خداست. در واقع [[سیر]] از مخلوق به [[خالق]] است که در ایجاد [[تعادل]] [[روحی]] و روانی انسان نقش بسزا دارد<ref>طهارت روح، ص۴۶.</ref>. از این‌رو خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
ذکر [[الله]] مناسب‌ترین، کوتاه‌ترین، آسان‌ترین، کم ضرر و کم‌ هزینه‌ترین راه برای تحصیل [[اطمینان]] خاطر و [[آرامش روحی]] و روان است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref>.
ذکر [[الله]] مناسب‌ترین، کوتاه‌ترین، آسان‌ترین، کم ضرر و کم‌ هزینه‌ترین راه برای تحصیل [[اطمینان]] خاطر و [[آرامش روحی]] و روان است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref>.
[[معصومین]]{{عم}} به این نیاز [[روحی]]، توجه کامل داشته و درباره [[عبادت]] و [[مناجات]] با [[پروردگار]] نهایت جد و جهد را از خود نشان داده‌اند. اگر به [[سیره]] آن بزرگوارن نگاه کنیم، عبادت و [[پرستش]] را سرلوحه برنامه [[زندگی]] ایشان می‌بینیم. [[قرآن کریم]] درباره عبادت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ}}<ref>«بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>.
[[معصومین]]{{عم}} به این نیاز [[روحی]]، توجه کامل داشته و درباره [[عبادت]] و [[مناجات]] با [[پروردگار]] نهایت جد و جهد را از خود نشان داده‌اند. اگر به [[سیره]] آن بزرگوارن نگاه کنیم، عبادت و [[پرستش]] را سرلوحه برنامه [[زندگی]] ایشان می‌بینیم. [[قرآن کریم]] درباره عبادت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ}}<ref>«بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>.


[[طاووس یمانی]] می‌گوید: [[علی بن الحسین]]{{ع}} را دیدم از وقت عشا تا [[سحر]] به دور [[کعبه]] [[طواف]] می‌کرد، چون [[خلوت]] شد، به [[آسمان]] نگریست و عرض کرد: خدایا! [[ستارگان]] در افق ناپدید شدند و چشمان [[مردم]] به [[خواب]] رفتند و درهای تو به روی درخواست کنندگان گشوده شده است. حضرت [[دعا]] می‌کرد و [[اشک]] می‌ریخت و به [[زمین]] می‌افتاد و [[سجده]] می‌کرد. نزدیک رفتم، سرش را به زانو نهادم و گریستم. اشکم سرازیر شد و بر چهره‌اش چکید؛ برخاست و نشست و فرمود: کیست که مرا از یاد پروردگارم بازداشت؟
[[طاووس یمانی]] می‌گوید: [[علی بن الحسین]]{{ع}} را دیدم از وقت عشا تا [[سحر]] به دور [[کعبه]] [[طواف]] می‌کرد، چون خلوت شد، به [[آسمان]] نگریست و عرض کرد: خدایا! [[ستارگان]] در افق ناپدید شدند و چشمان [[مردم]] به [[خواب]] رفتند و درهای تو به روی درخواست کنندگان گشوده شده است. حضرت [[دعا]] می‌کرد و [[اشک]] می‌ریخت و به [[زمین]] می‌افتاد و [[سجده]] می‌کرد. نزدیک رفتم، سرش را به زانو نهادم و گریستم. اشکم سرازیر شد و بر چهره‌اش چکید؛ برخاست و نشست و فرمود: کیست که مرا از یاد پروردگارم بازداشت؟
عرض کردم: یا بن [[رسول الله]]{{صل}}، من طاووس یمانی هستم. این [[زاری]] و [[بی‌تابی]] برای چیست؟ ما باید چنین [[گریه و زاری]] کنیم که [[گناه‌کار]] و جفاپیشه هستیم، نه شما که پدرت [[حسین بن علی]]{{ع}} و مادرت [[فاطمه زهرا]]{{س}} و جدت [[رسول خدا]]{{صل}} هستند. فرمود: {{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ يَا طَاوُسُ دَعْ عَنِّي حَدِيثَ أَبِي وَ أُمِّي وَ جَدِّي خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ كَانَ قُرَشِيّاً}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۸۱ و ۸۲.</ref>؛ «نه نه ای طاووس! سخن درباره آبا و اجداد را کنار بگذار، [[خدا]] [[بهشت]] را برای کسی [[آفریده]] است که [[مطیع خدا]] و [[نیکوکار]] باشد، هر چند [[غلام]] سیاه [[حبشی]] باشد و [[آتش]] را آفریده است برای کسی که [[نافرمانی]] او کند، گرچه آقازاده‌ای از [[قریش]] باشد».<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۰.</ref>.


==اهتمام به [[عبادت]]==
عرض کردم: یا بن [[رسول الله]]{{صل}}، من طاووس یمانی هستم. این [[زاری]] و [[بی‌تابی]] برای چیست؟ ما باید چنین [[گریه و زاری]] کنیم که [[گناه‌کار]] و جفاپیشه هستیم، نه شما که پدرت [[حسین بن علی]]{{ع}} و مادرت [[فاطمه زهرا]]{{س}} و جدت [[رسول خدا]]{{صل}} هستند. فرمود: {{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ يَا طَاوُسُ دَعْ عَنِّي حَدِيثَ أَبِي وَ أُمِّي وَ جَدِّي خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ كَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ كَانَ قُرَشِيّاً}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۸۱ و ۸۲.</ref>؛ «نه نه ای طاووس! سخن درباره آبا و اجداد را کنار بگذار، [[خدا]] [[بهشت]] را برای کسی [[آفریده]] است که [[مطیع خدا]] و [[نیکوکار]] باشد، هر چند [[غلام]] سیاه [[حبشی]] باشد و [[آتش]] را آفریده است برای کسی که [[نافرمانی]] او کند، گرچه آقازاده‌ای از [[قریش]] باشد»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۰.</ref>.
یکی از مواردی که در [[سیره معصومین]]{{عم}} به چشم می‌خورد و همه [[معصومین]]{{عم}} بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در هر [[زمان]] و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژه‌ای داشتند و هنگام فرارسیدن وقت عبادت، بی‌درنگ برای انجام آن آماده می‌شدند. در [[سیره عبادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که هرگاه وقت [[نماز]] می‌رسید، گویا کسی را نمی‌شناخت و [[حال]] [[معنوی]] خاصی پیدا می‌کرد. صدای [[اذان]] [[جاذبه]] خاصی برای او داشت و هنگام اذان به [[بلال]] می‌فرمود: {{متن حدیث|أَرِحْنَا يَا بِلَالُ‌}}؛ «بلال ما را از [[غم]] و [[اندوه]] [[آزاد]] کن» و می‌فرمود: «هر کس صدای اذان را بشنود و بی‌تفاوت بماند، [[جفا]] کرده است»<ref>طهارت روح، ص۵۳.</ref>.
 
رسول خدا{{صل}} در پاسخ به پرسشی درباره محبوب‌ترین عمل نزد خدا، فرمود: {{متن حدیث|الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۲.</ref>؛ «محبوب‌ترین عمل نزد خدا، [[نماز اول وقت]] است». حتی آن حضرت نسبت به کسانی که نماز را به تأخیر می‌اندازند، فرمود: {{متن حدیث|لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۳.</ref>؛ «شفاعتم به کسانی که نماز را از وقتش به تأخیر اندازند، نمی‌رسد».
== اهتمام به [[عبادت]] ==
یکی از مواردی که در [[سیره معصومین]]{{عم}} به چشم می‌خورد و همه [[معصومین]]{{عم}} بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در هر [[زمان]] و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژه‌ای داشتند و هنگام فرارسیدن وقت عبادت، بی‌درنگ برای انجام آن آماده می‌شدند. در سیره عبادی [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که هرگاه وقت [[نماز]] می‌رسید، گویا کسی را نمی‌شناخت و حال [[معنوی]] خاصی پیدا می‌کرد. صدای [[اذان]] جاذبه خاصی برای او داشت و هنگام اذان به [[بلال]] می‌فرمود: {{متن حدیث|أَرِحْنَا يَا بِلَالُ‌}}؛ «بلال ما را از [[غم]] و [[اندوه]] [[آزاد]] کن» و می‌فرمود: «هر کس صدای اذان را بشنود و بی‌تفاوت بماند، جفا کرده است»<ref>طهارت روح، ص۵۳.</ref>.
 
رسول خدا{{صل}} در پاسخ به پرسشی درباره محبوب‌ترین عمل نزد خدا، فرمود: {{متن حدیث|الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۲.</ref>؛ «محبوب‌ترین عمل نزد خدا، نماز اول وقت است». حتی آن حضرت نسبت به کسانی که نماز را به تأخیر می‌اندازند، فرمود: {{متن حدیث|لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۸۳.</ref>؛ «شفاعتم به کسانی که نماز را از وقتش به تأخیر اندازند، نمی‌رسد».


همچنین در [[سیره عبادی امام علی]]{{ع}} نقل شده است که آن حضرت هنگام فرارسیدن وقت نماز، رنگش [[تغییر]] می‌کرد و لرزه بر اندامش می‌افتاد. وقتی علت را جویا می‌شدند، می‌فرمود: {{متن حدیث|جَاءَ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ تَعَالَى عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ فِي ضَعْفِي فَلَا أَدْرِي أُحْسِنُ إذا [أَدَاءَ] مَا حَمَلْتُ أَمْ لَا}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.</ref>؛ «وقت [[ادای امانت]] [[خدا]] فرا رسید؛ امانتی که [[خداوند]] آن را بر [[آسمان]] و [[زمین]] و [[کوه‌ها]] عرضه داشت، ولی آنها زیر بار نرفتند و بر [[انسان]] عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمی‌دانم آن [[امانت الهی]] را به [[نیکی]] ادا خواهم کرد، یا نه؟».
همچنین در [[سیره عبادی امام علی]]{{ع}} نقل شده است که آن حضرت هنگام فرارسیدن وقت نماز، رنگش [[تغییر]] می‌کرد و لرزه بر اندامش می‌افتاد. وقتی علت را جویا می‌شدند، می‌فرمود: {{متن حدیث|جَاءَ وَقْتُ أَمَانَةٍ عَرَضَهَا اللَّهُ تَعَالَى عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ فِي ضَعْفِي فَلَا أَدْرِي أُحْسِنُ إذا [أَدَاءَ] مَا حَمَلْتُ أَمْ لَا}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.</ref>؛ «وقت [[ادای امانت]] [[خدا]] فرا رسید؛ امانتی که [[خداوند]] آن را بر [[آسمان]] و [[زمین]] و [[کوه‌ها]] عرضه داشت، ولی آنها زیر بار نرفتند و بر [[انسان]] عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمی‌دانم آن [[امانت الهی]] را به [[نیکی]] ادا خواهم کرد، یا نه؟».
افزون بر آنکه خود [[معصومین]]{{عم}} به [[عبادت]] توجه داشتند، [[مردم]] را نیز به آن [[تشویق]] می‌کردند تا از [[فیض]] انجام عبادت نمانند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۲۳.</ref>؛ «هر کس به سوی مسجدی از [[مساجد]] خدا گام بردارد، خداوند تا بازگشت وی به [[خانه]]، برای هر گامی ده [[حسنه]] می‌نویسد و ده [[گناه]] از [[نامه]] عملش محو می‌کند و ده درجه بر درجات او می‌افزاید».
افزون بر آنکه خود [[معصومین]]{{عم}} به [[عبادت]] توجه داشتند، [[مردم]] را نیز به آن [[تشویق]] می‌کردند تا از [[فیض]] انجام عبادت نمانند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۲۳.</ref>؛ «هر کس به سوی مسجدی از [[مساجد]] خدا گام بردارد، خداوند تا بازگشت وی به [[خانه]]، برای هر گامی ده [[حسنه]] می‌نویسد و ده [[گناه]] از [[نامه]] عملش محو می‌کند و ده درجه بر درجات او می‌افزاید».
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ فِي بَيْتِهِ وَ تَطَيَّبَ ثُمَّ مَشَى مِنْ بَيْتِهِ غَيْرَ مُسْتَعْجِلٍ وَ عَلَيْهِ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ إِلَى مُصَلَّاهُ رَغْبَةً فِي جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ لَمْ يَرْفَعْ قَدَماً وَ لَمْ يَضَعْ أُخْرَى إِلَّا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَتْ عَنْهُ سَيِّئَةٌ وَ رُفِعَتْ لَهُ دَرَجَةٌ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۷۹.</ref>؛ «کسی که در خانه [[وضو]] بسازد و خود را خوش‌بو کند، آن‌گاه در [[حال]] [[آرامش]] و [[وقار]] برای شرکت در [[نماز جماعت]] به [[مسجد]] رود، برای هر گامی یک حسنه در نامه عملش ثبت و یک گناه از او زدوده می‌شود و یک درجه بر درجاتش افزوده می‌گردد».<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۲.</ref>.


==[[درک]] عظمت [[خدای متعال]] در عبادت==
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ فِي بَيْتِهِ وَ تَطَيَّبَ ثُمَّ مَشَى مِنْ بَيْتِهِ غَيْرَ مُسْتَعْجِلٍ وَ عَلَيْهِ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ إِلَى مُصَلَّاهُ رَغْبَةً فِي جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ لَمْ يَرْفَعْ قَدَماً وَ لَمْ يَضَعْ أُخْرَى إِلَّا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مُحِيَتْ عَنْهُ سَيِّئَةٌ وَ رُفِعَتْ لَهُ دَرَجَةٌ}}<ref>ثواب الاعمال و عقابها، ص۷۹.</ref>؛ «کسی که در خانه [[وضو]] بسازد و خود را خوش‌بو کند، آن‌گاه در حال [[آرامش]] و [[وقار]] برای شرکت در [[نماز جماعت]] به [[مسجد]] رود، برای هر گامی یک حسنه در نامه عملش ثبت و یک گناه از او زدوده می‌شود و یک درجه بر درجاتش افزوده می‌گردد»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۲.</ref>.
عبادت برای خداست. باید عظمت خدا را در حال عبادت درک کرد و مانند فرد [[ذلیل]] و [[خاضع]] در برابر او ایستاد و [[کرنش]] نمود؛ چنان که معصومین{{عم}} در حال عبادت و [[نماز]] چنین حالتی برایشان پیش می‌آمد و با تمام وجود مجذوب [[پروردگار]] می‌شدند. درباره [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|أَنَّهُ كَانَ إِذَا تَوَضَّأَ لِلصَّلَاةِ يَصْفَرُّ لَوْنُهُ فَيَقُولُ لَهُ أَهْلُهُ مَا هَذَا الَّذِي يَعْتَادُكَ عِنْدَ الْوُضُوءِ فَيَقُولُ أَ تَدْرُونَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ}}<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «آن حضرت هرگاه برای [[نماز]] [[وضو]] می‌گرفت، رنگ مبارکش [[تغییر]] می‌کرد و به زردی می‌گرایید. خانواده‌اش می‌پرسیدند: این چه حالتی است که در هنگام وضو دارید؟ در پاسخ می‌فرمود: هیچ می‌دانید می‌خواهم در برابر چه کسی [[قیام]] کنم؟» [[عظمت]] و کبریای [[حق تعالی]] چنان بر [[امام سجاد]]{{ع}} تأثیر می‌گذاشت که خود را محو در [[جمال]] او می‌دید.
 
همچنین درباره آن حضرت نقل شده است: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ أَخَذَتْهُ الرِّعْدَةُ فَيَقُولُ لِمَنْ يَسْأَلُهُ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّي وَ أُنَاجِيَهُ فَلِهَذَا تَأْخُذُنِي الرِّعْدَةُ}}<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «هرگاه امام سجاد{{ع}} برای [[اقامه نماز]] [[حرکت]] می‌کرد، لرزه بر اندامش می‌افتاد و چون کسی از او می‌پرسید، می‌فرمود چون می‌خواهم به [[طاعت]] پروردگارم قیام کنم و با وی [[راز]] گویم، لرزه بر اعضایم می‌افتد».<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۳.</ref>.
== [[درک]] عظمت [[خدای متعال]] در عبادت ==
عبادت برای خداست. باید عظمت خدا را در حال عبادت درک کرد و مانند فرد [[ذلیل]] و [[خاضع]] در برابر او ایستاد و کرنش نمود؛ چنان که معصومین{{عم}} در حال عبادت و [[نماز]] چنین حالتی برایشان پیش می‌آمد و با تمام وجود مجذوب [[پروردگار]] می‌شدند. درباره [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|أَنَّهُ كَانَ إِذَا تَوَضَّأَ لِلصَّلَاةِ يَصْفَرُّ لَوْنُهُ فَيَقُولُ لَهُ أَهْلُهُ مَا هَذَا الَّذِي يَعْتَادُكَ عِنْدَ الْوُضُوءِ فَيَقُولُ أَ تَدْرُونَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ}}<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «آن حضرت هرگاه برای [[نماز]] [[وضو]] می‌گرفت، رنگ مبارکش [[تغییر]] می‌کرد و به زردی می‌گرایید. خانواده‌اش می‌پرسیدند: این چه حالتی است که در هنگام وضو دارید؟ در پاسخ می‌فرمود: هیچ می‌دانید می‌خواهم در برابر چه کسی [[قیام]] کنم؟» عظمت و کبریای [[حق تعالی]] چنان بر [[امام سجاد]]{{ع}} تأثیر می‌گذاشت که خود را محو در [[جمال]] او می‌دید.


==[[اخلاص در عبادت]]==
همچنین درباره آن حضرت نقل شده است: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ أَخَذَتْهُ الرِّعْدَةُ فَيَقُولُ لِمَنْ يَسْأَلُهُ أُرِيدُ أَنْ أَقُومَ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّي وَ أُنَاجِيَهُ فَلِهَذَا تَأْخُذُنِي الرِّعْدَةُ}}<ref>کشف الغمه فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «هرگاه امام سجاد{{ع}} برای اقامه نماز حرکت می‌کرد، لرزه بر اندامش می‌افتاد و چون کسی از او می‌پرسید، می‌فرمود چون می‌خواهم به [[طاعت]] پروردگارم قیام کنم و با وی راز گویم، لرزه بر اعضایم می‌افتد»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۳.</ref>.
منظور از اخلاص در عبادت این است که [[انسان]] فقط برای انجام [[فرمان خدا]] و کسب [[رضایت]] او [[پرستش]] کند؛ زیرا [[عبادت]] و پرستش چیزی است که با [[خلوص نیت]] و [[انگیزه الهی]] ارتباط عمیق دارد و با [[شرک]] و [[ریا]] و خودنمایی ناسازگار است. به عبارت دیگر، در [[عبادات]] کیفیت مهم است نه کمیت. در نگاه [[اسلام]] و [[قرآن]]، [[ارزش]] عبادت وابسته به انگیزه [[باطنی]] انسان است و اگر [[نیت خالص]] نباشد، عبادت از نظر کمی هر قدر زیاد باشد، اثر ندارد. [[خداوند]] در قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>؛
[[امام علی]]{{ع}} درباره انگیزه [[عبادی]] خویش می‌فرماید: {{متن حدیث|إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}<ref>سوره بینه، آیه ۵.</ref>؛ «خدایا تو را [[پرستش]] نکردم. به [[طمع]] بهشتت و نه از [[ترس]] جهنمت، بلکه تو را چون شایسته [[عبادت]] یافتم، پرستش کردم».
عبادت، بدون [[چشم‌داشت]] به [[بهشت]] و ترس از [[جهنم]]، فقط از [[معصومین]]{{عم}} ساخته است. آن بزرگواران چون [[خداوند]] را شایسته پرستش یافته‌اند، او را می‌پرستند اما عبادت غیرمعصوم یا به دلیل راه یافتن به بهشت و یا ترس از [[دوزخ]] است.


درباره [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: آن حضرت در [[حال]] [[نماز]]، سر به [[سجده]] نهاده بود که [[آتش]] در خانه‌اش افتاد. گفتند: یا بن [[رسول الله]]! آتش آتش، سر از سجده بردار، سر برنداشت تا آتش فرونشست. آن‌گاه پرسیدند: چه چیز باعث شد که سر [[مبارک]] از سجده برنداشتی؟ فرمود: {{متن حدیث|نَارُ الْآخِرَةِ}}<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «آتش [[آخرت]]». اگر [[خلوص]] و [[خضوع]] در عبادت نباشد، با اندک چیزی [[انسان]] سر از سجده بر می‌دارد و به اطراف توجه می‌کند. [[اخلاص]] است که پیوند عمیق با [[معبود]] را برقرار می‌سازد و [[نمازگزار]] را از توجه به غیر او باز می‌دارد.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۴.</ref>.
== [[اخلاص در عبادت]] ==
منظور از اخلاص در عبادت این است که [[انسان]] فقط برای انجام [[فرمان خدا]] و کسب [[رضایت]] او [[پرستش]] کند؛ زیرا [[عبادت]] و پرستش چیزی است که با [[خلوص نیت]] و انگیزه الهی ارتباط عمیق دارد و با [[شرک]] و [[ریا]] و خودنمایی ناسازگار است. به عبارت دیگر، در [[عبادات]] کیفیت مهم است نه کمیت. در نگاه [[اسلام]] و [[قرآن]]، [[ارزش]] عبادت وابسته به انگیزه [[باطنی]] انسان است و اگر نیت خالص نباشد، عبادت از نظر کمی هر قدر زیاد باشد، اثر ندارد. [[خداوند]] در قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند» سوره بینه، آیه ۵.</ref>.


==عبادت به انگیزه [[شکرگزاری]]==
[[امام علی]]{{ع}} درباره انگیزه [[عبادی]] خویش می‌فرماید: {{متن حدیث|إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}<ref>سوره بینه، آیه ۵.</ref>؛ «خدایا تو را [[پرستش]] نکردم. به [[طمع]] بهشتت و نه از [[ترس]] جهنمت، بلکه تو را چون شایسته [[عبادت]] یافتم، پرستش کردم». عبادت، بدون چشم‌داشت به [[بهشت]] و ترس از [[جهنم]]، فقط از [[معصومین]]{{عم}} ساخته است. آن بزرگواران چون [[خداوند]] را شایسته پرستش یافته‌اند، او را می‌پرستند اما عبادت غیرمعصوم یا به دلیل راه یافتن به بهشت و یا ترس از [[دوزخ]] است.
خداوند نعمت‌های زیادی در [[اختیار انسان]] گزارده است؛ نعمت‌های مادی و [[معنوی]] فراوانی که هیچ کس [[قادر]] به شمارش آنها نبوده و نخواهد بود. بهره‌گیری از داده‌های بی‌پایان خداوند، [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[منعم]] را به دنبال دارد که این کار بر اساس [[ادراک]] [[فطری]] و [[حکم عقل]] لازم است<ref>باب حادی عشر، ص۲۱۶.</ref>. خداوند، هم بارها به شکرگزاری دستور داده و می‌فرماید: {{متن قرآن|أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ}}<ref>«که خداوند را سپاس گزار!» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>؛ و نیز فرموده است: {{متن قرآن|أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ}}<ref>«که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>؛ [[عبادت خدا]]، مناسب‌ترین راه قدردانی از [[نعمت‌های الهی]] است.
 
از این‌رو، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای شکرگزاری، [[خدا]] را عبادت می‌کردند.
درباره [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: آن حضرت در حال [[نماز]]، سر به [[سجده]] نهاده بود که [[آتش]] در خانه‌اش افتاد. گفتند: یا بن [[رسول الله]]! آتش آتش، سر از سجده بردار، سر برنداشت تا آتش فرونشست. آن‌گاه پرسیدند: چه چیز باعث شد که سر [[مبارک]] از سجده برنداشتی؟ فرمود: {{متن حدیث|نَارُ الْآخِرَةِ}}<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۲۶۱.</ref>؛ «آتش [[آخرت]]». اگر [[خلوص]] و [[خضوع]] در عبادت نباشد، با اندک چیزی [[انسان]] سر از سجده بر می‌دارد و به اطراف توجه می‌کند. [[اخلاص]] است که پیوند عمیق با [[معبود]] را برقرار می‌سازد و [[نمازگزار]] را از توجه به غیر او باز می‌دارد<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۴.</ref>.
درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده است: آن قدر عبادت و [[گریه]] می‌کرد تا بی‌هوش می‌شد؛ به ایشان می‌گفتند: مگر خداوند [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] شما را نبخشیده است، چرا این قدر خود را به [[زحمت]] می‌اندازید؟ در پاسخ می‌فرمود: {{متن حدیث|أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً؟!}}؛ «آیا [[بنده]] [[شاکر]] [[خدا]] نباشم؟!» {{متن حدیث|وَ كَذَلِكَ كَانَ غَشَيَاتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَصِيِّهِ فِي مَقَامَاتِهِ}}<ref>سنن النبی، ص۸۶.</ref>؛ «حالت بیهوشی‌های امیرالمؤمنین علی{{ع}}، [[وصی]] آن حضرت نیز این‌گونه بوده است». آن حضرت همانند [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[شکر]] و [[سپاس‌گزاری]] از خدا [[عبادت]] می‌کرد و گاه از [[هوش]] می‌رفت.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۵.</ref>.
 
== عبادت به انگیزه [[شکرگزاری]] ==
خداوند نعمت‌های زیادی در [[اختیار انسان]] گزارده است؛ نعمت‌های مادی و [[معنوی]] فراوانی که هیچ کس قادر به شمارش آنها نبوده و نخواهد بود. بهره‌گیری از داده‌های بی‌پایان خداوند، [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[منعم]] را به دنبال دارد که این کار بر اساس [[ادراک]] [[فطری]] و [[حکم عقل]] لازم است<ref>باب حادی عشر، ص۲۱۶.</ref>. خداوند، هم بارها به شکرگزاری دستور داده و می‌فرماید: {{متن قرآن|أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ}}<ref>«که خداوند را سپاس گزار!» سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref>؛ و نیز فرموده است: {{متن قرآن|أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ}}<ref>«که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>؛ [[عبادت خدا]]، مناسب‌ترین راه قدردانی از [[نعمت‌های الهی]] است.
 
از این‌رو، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای شکرگزاری، [[خدا]] را عبادت می‌کردند. درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده است: آن قدر عبادت و [[گریه]] می‌کرد تا بی‌هوش می‌شد؛ به ایشان می‌گفتند: مگر خداوند [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] شما را نبخشیده است، چرا این قدر خود را به زحمت می‌اندازید؟ در پاسخ می‌فرمود: {{متن حدیث|أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً؟!}}؛ «آیا [[بنده]] شاکر [[خدا]] نباشم؟!» {{متن حدیث|وَ كَذَلِكَ كَانَ غَشَيَاتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَصِيِّهِ فِي مَقَامَاتِهِ}}<ref>سنن النبی، ص۸۶.</ref>؛ «حالت بیهوشی‌های امیرالمؤمنین علی{{ع}}، [[وصی]] آن حضرت نیز این‌گونه بوده است». آن حضرت همانند [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[شکر]] و [[سپاس‌گزاری]] از خدا [[عبادت]] می‌کرد و گاه از هوش می‌رفت<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۵.</ref>.
 
== جِدّ و جَهد در عبادت ==
[[انسان]] [[مؤمن]] باید برای انجام عبادت تلاش کند و همواره در انجام آن کوشا باشد و تا آنجا که ممکن است به [[راز و نیاز]] با خدا بپردازد. تکامل روحی و [[معنوی]] [[آدمی]] تنها از طریق عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] میسر است. [[قرآن کریم]]، آفرینش بشر را برای عبادت دانسته و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. عبادت [[معصومین]]{{عم}} از نظر کیفیت و کمیت در سطح بالایی قرار داشت و در [[حقیقت]] کامل‌ترین [[عبادات]] را به جا می‌آوردند.


==جِدّ و جَهد در عبادت==
[[انسان]] [[مؤمن]] باید برای انجام عبادت تلاش کند و همواره در انجام آن کوشا باشد و تا آنجا که ممکن است به [[راز و نیاز]] با خدا بپردازد. [[تکامل روحی]] و [[معنوی]] [[آدمی]] تنها از طریق عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] میسر است. [[قرآن کریم]]، [[آفرینش بشر]] را برای عبادت دانسته و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>.
عبادت [[معصومین]]{{عم}} از نظر کیفیت و کمیت در سطح بالایی قرار داشت و در [[حقیقت]] [[کامل‌ترین]] [[عبادات]] را به جا می‌آوردند.
در [[سیره]] بسیاری از معصومین{{عم}} آمده است که در اثر عبادت و [[پرستش خدا]] پاهای‌شان ورم کرده بود. [[امام سجاد]]{{ع}} در توصیف عبادت رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَقِفُ فِي الصَّلَاةِ حَتَّى تَرِمَ قَدَمَاهُ وَ يَظْمَأُ فِي الصِّيَامِ حَتَّى يُعْصَبَ فُوهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۵۷.</ref>؛ «[[پیامبر]]{{صل}} آن قدر در [[نماز]] می‌ایستاد که پاهایش ورم می‌کرد و در [[روزه]] به قدری [[تشنه]] می‌شد که دهان [[مبارک]] در اثر [[تشنگی]] می‌خشکید» همچنین [[مغیره]] درباره رسول خدا{{صل}} می‌گوید: {{عربی|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يُصَلِّي حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهُ}}<ref>السیرة النبویة، ج۴، ص۹۶-۹۴.</ref>؛ «رسول خدا{{صل}} آن قدر عبادت می‌کرد و نماز می‌خواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود».
در [[سیره]] بسیاری از معصومین{{عم}} آمده است که در اثر عبادت و [[پرستش خدا]] پاهای‌شان ورم کرده بود. [[امام سجاد]]{{ع}} در توصیف عبادت رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَقِفُ فِي الصَّلَاةِ حَتَّى تَرِمَ قَدَمَاهُ وَ يَظْمَأُ فِي الصِّيَامِ حَتَّى يُعْصَبَ فُوهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۵۷.</ref>؛ «[[پیامبر]]{{صل}} آن قدر در [[نماز]] می‌ایستاد که پاهایش ورم می‌کرد و در [[روزه]] به قدری [[تشنه]] می‌شد که دهان [[مبارک]] در اثر [[تشنگی]] می‌خشکید» همچنین [[مغیره]] درباره رسول خدا{{صل}} می‌گوید: {{عربی|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يُصَلِّي حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهُ}}<ref>السیرة النبویة، ج۴، ص۹۶-۹۴.</ref>؛ «رسول خدا{{صل}} آن قدر عبادت می‌کرد و نماز می‌خواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود».
درباره [[فاطمه زهرا]]{{س}} نقل شده است که در اثر عبادت، پاهایش ورم کرده بود. [[امام حسین]]{{ع}} از برادرش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{متن حدیث|رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ{{س}} قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۱.</ref>؛ «مادرم [[فاطمه زهرا]]{{س}} را در [[شب جمعه]] دیدم، در [[محراب]] [[عبادت]] ایستاده و تا صبح در [[حال]] [[رکوع]] و [[سجود]] بود و برای مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] به نام‌هایشان زیاد [[دعا]] می‌کرد». [[حسن بصری]] گوید: {{متن حدیث|مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا}}<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۴.</ref>؛ «در این [[دنیا]] [[عابدتر]] از فاطمه زهرا{{س}} کسی را سراغ ندارم. او آن‌قدر برای عبادت [[قیام]] کرد تا اینکه پاهایش ورم نمود».


[[امام حسین]]{{ع}} همان‌گونه که مشهور به [[شجاعت]]، [[ایثار]] و [[فداکاری]] در راه خداست، در زمره [[عابدان]] و شب زنده‌دارانی قرار دارد که [[عمر]] شریفش را در عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] به سر آورده است. درباره [[سیره عبادی]] آن حضرت آمده است: {{متن حدیث|لَقَدْ كَانَ قَوَّاماً بِاللَّيْلِ صَوَّاماً بِالنَّهَارِ}}<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>؛ «امام حسین{{ع}} [[قائم]] اللیل و صائم النهار بود»؛ یعنی شب‌ها [[نماز]] به جا می‌آورد و روزها [[روزه]] بود. همچنین در توصیف عبادت آن حضرت گفته‌اند: {{عربی|كان الحسين{{ع}} فاضلا دينا كثير الصلاة و الصوم و الحج}}<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>؛ حسین{{ع}} با [[فضیلت]] و متمسک به [[دین]] بود و نماز و روزه و [[حج]] بسیار انجام می‌داد. هزار رکعت نماز در شب هم در مورد امام حسین{{ع}} نقل شده که بعضی از شب‌ها انجام می‌داد<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>.
درباره [[فاطمه زهرا]]{{س}} نقل شده است که در اثر عبادت، پاهایش ورم کرده بود. [[امام حسین]]{{ع}} از برادرش [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{متن حدیث|رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ{{س}} قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۱.</ref>؛ «مادرم [[فاطمه زهرا]]{{س}} را در [[شب جمعه]] دیدم، در [[محراب]] [[عبادت]] ایستاده و تا صبح در حال [[رکوع]] و [[سجود]] بود و برای مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] به نام‌هایشان زیاد [[دعا]] می‌کرد». [[حسن بصری]] گوید: {{متن حدیث|مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا}}<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۴.</ref>؛ «در این [[دنیا]] عابدتر از فاطمه زهرا{{س}} کسی را سراغ ندارم. او آن‌قدر برای عبادت [[قیام]] کرد تا اینکه پاهایش ورم نمود».
عبدالله بن [[حازم]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌گفت: هیچ [[هاشمی]] [[برتر]] از [[علی بن الحسین]]{{ع}} ندیدم. او در شبانه [[روز]] هزار رکعت نماز می‌خواند<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ أَبِي حَازِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا حَازِمٍ يَقُولُ مَا رَأَيْتُ هَاشِمِيّاً أَفْضَلَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ كَانَ{{ع}} يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ (بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۷).</ref>. هزار رکعت نماز در شبانه روز برای [[امام علی]]{{ع}}<ref>امام باقر{{ع}} درباره عبادت امام علی{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ «علی{{ع}} در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند». (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۶).</ref> و [[امام رضا]]{{ع}}<ref>اباصلت هروی در روایتی گفته است: {{متن حدیث|أَنَّ الرِّضَا{{ع}} كَانَ رُبَّمَا يُصَلِّي فِي يَوْمِهِ وَ لَيْلَتِهِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ «امام رضا{{ع}} در شب و روز هزار رکعت نماز به جا می‌آورد» (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۷).</ref> نیز نقل شده است که نشان دهنده جد و جهد آنان در [[عبادت]] می‌باشد.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۶.</ref>.


==[[گریه]] در عبادت از [[خوف]] [[خدا]]==
[[امام حسین]]{{ع}} همان‌گونه که مشهور به [[شجاعت]]، [[ایثار]] و [[فداکاری]] در راه خداست، در زمره [[عابدان]] و شب زنده‌دارانی قرار دارد که [[عمر]] شریفش را در عبادت و [[پرستش]] [[خدای متعال]] به سر آورده است. درباره سیره عبادی آن حضرت آمده است: {{متن حدیث|لَقَدْ كَانَ قَوَّاماً بِاللَّيْلِ صَوَّاماً بِالنَّهَارِ}}<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>؛ «امام حسین{{ع}} [[قائم]] اللیل و صائم النهار بود»؛ یعنی شب‌ها [[نماز]] به جا می‌آورد و روزها [[روزه]] بود. همچنین در توصیف عبادت آن حضرت گفته‌اند: {{عربی|كان الحسين{{ع}} فاضلا دينا كثير الصلاة و الصوم و الحج}}<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>؛ حسین{{ع}} با [[فضیلت]] و متمسک به [[دین]] بود و نماز و روزه و [[حج]] بسیار انجام می‌داد. هزار رکعت نماز در شب هم در مورد امام حسین{{ع}} نقل شده که بعضی از شب‌ها انجام می‌داد<ref>پرتوی از عظمت حسین{{ع}}، ص۱۶۵.</ref>.
عبادت‌های شبانه چیزی است که در [[سیره]] همه [[معصومین]]{{عم}} وجود داشته است و تمامی آن بزرگواران بر |آن اهتمام ورزیده‌اند. از [[رسول خدا]]{{صل}} تا [[امام دوازدهم]]{{ع}} بر [[نماز شب]] اهتمام داشتند و بر انجام آن تأکید فراوان کرده‌اند. در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است که آن حضرت آن قدر بعد از [[نماز]] می‌گریست که جانمازش در اثر [[اشک]] چشم،‌تر می‌شد. [[امام حسین]]{{ع}} در بیان [[سیره عبادی]] رسول خدا{{صل}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|وَ كَانَ يَبْكِي حَتَّى يَبْتَلَّ مُصَلَّاهُ خَشْيَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ}}<ref>سنن النبی، ص۸۶.</ref>؛ «ایشان آنقدر از [[ترس]] [[خداوند عزوجل]] می‌گریست که جانمازش، خیس می‌شد در حالی که هیچ گناهی نداشت».
درباره [[امام علی]]{{ع}} نقل شده است که [[معاویه]] به [[ضرار]] - یکی از [[شیعیان]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} گفت: [[سیره علی]]{{ع}} را برایم توصیف کن. عرض کرد: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: چاره‌ای نداری؛ باید [[رفتار]] او را توصیف کنی. ضرار وقتی خود را ناگزیر دید، بخشی از ویژگی‌ها و سیره عبادی آن حضرت را برای معاویه بیان کرد. و گفت: به خدا [[سوگند]]، من [[گواهی]] می‌دهم که او را در برخی زمان‌ها دیدم، هنگامی که شب پرده‌های [[تاریکی]] را گسترده و [[ستارگان]] غروب کرده بودند، محاسنش را به دست گرفته، مانند شخصی مارگزیده به خود می‌پیچید و همچون مصیبت‌زدگان گریه می‌کرد<ref>{{متن حدیث|وَاللهِ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ غَارَتْ نُجُومَهُ قَابِضاً عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ}}.</ref> و می‌فرمود: {{متن حدیث|آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ لِلسَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِيقِ‌}}<ref>محجة البیضاء، ج۴، ص۱۸۷.</ref>؛ «[[آه]] از کمی [[توشه]] برای [[سفر آخرت]] و [[ترس]] و [[وحشت]] این راه دور و دراز»<ref>راه روشن (ترجمه محجة البیضاء)، ج۴، ص۲۲۳.</ref>.


[[ابو درداء]] می‌گوید: علی{{ع}} را دیدم که از [[مردم]] کناره گرفت و از دیده‌ها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و [[گمان]] بردم که به [[خانه]] رفته است. در این هنگام ناله حزینی به گوشم رسید که می‌گفت: {{متن حدیث|إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي فَمَا أَنَا مُؤَمِّلٌ غَيْرَ غُفْرَانِكَ وَ لَا أَنَا بِرَاجٍ غَيْرَ رِضْوَانِكَ}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «خدایا! عمرم در [[معصیت]] تو به سر آمد و پرونده اعمالم سنگین گشت جز غفرانت امیدی برایم نیست و فقط به [[رضایت]] تو [[دل]] بسته‌ام». این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جست‌وجو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی{{ع}} است. علی{{ع}} در دل شب [[نماز]] گزارد و سپس به [[دعا]] و [[گریه]] پرداخت. می‌گفت: {{متن حدیث|إِلَهِي أُفَكِّرُ فِي عَفْوِكَ فَتَهُونُ عَلَيَّ خَطِيئَتِي ثُمَّ أَذْكُرُ الْعَظِيمَ مِنْ أَخْذِكَ فَتَعْظُمُ عَلَيَّ بَلِيَّتِي}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «در [[عفو]] و گذشتت می‌اندیشم، خطاها بر من آسان می‌گردد و آن‌گاه شدت و [[سختی]] حسابرسی‌ات را به یاد می‌آورم، [[اندوه]] و مصیبتم افزون می‌شود». سپس به گریه ادامه داد تا دیگر [[حس]] و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: [[خواب]] بر علی{{ع}} [[غلبه]] کرده است، بروم و او را برای [[نماز صبح]] [[بیدار]] کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر [[زمین]] افتاده است. او را جنباندم، [[حرکت]] نکرد. بدنش را جمع کردم جمع شد. با خود گفتم: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> به [[خدا]] [[سوگند]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود. با [[شتاب]] به [[خانه علی]]{{ع}} رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با [[فاطمه]]{{س}} در میان گذاشتم. فاطمه{{س}} فرمود: {{متن حدیث|هِيَ وَ اللَّهِ الْغَشْيَةُ الَّتِي تَأْخُذُهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ تَعَالَی}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «به خدا سوگند، این حالتی است که از [[خوف]] خدا به علی{{ع}} دست داده است».
عبدالله بن حازم گوید: از پدرم شنیدم که می‌گفت: هیچ [[هاشمی]] [[برتر]] از [[علی بن الحسین]]{{ع}} ندیدم. او در شبانه [[روز]] هزار رکعت نماز می‌خواند<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ أَبِي حَازِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا حَازِمٍ يَقُولُ مَا رَأَيْتُ هَاشِمِيّاً أَفْضَلَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ كَانَ{{ع}} يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ (بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۷).</ref>. هزار رکعت نماز در شبانه روز برای [[امام علی]]{{ع}}<ref>امام باقر{{ع}} درباره عبادت امام علی{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ «علی{{ع}} در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند». (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۶).</ref> و [[امام رضا]]{{ع}}<ref>اباصلت هروی در روایتی گفته است: {{متن حدیث|أَنَّ الرِّضَا{{ع}} كَانَ رُبَّمَا يُصَلِّي فِي يَوْمِهِ وَ لَيْلَتِهِ أَلْفَ رَكْعَةٍ}}؛ «امام رضا{{ع}} در شب و روز هزار رکعت نماز به جا می‌آورد» (وسایل الشیعه، ج۱، ص۶۷).</ref> نیز نقل شده است که نشان دهنده جد و جهد آنان در [[عبادت]] می‌باشد<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۶.</ref>.


درباره [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز نقل شده است: روزی شخصی بر آن حضرت گذر کرد و دید که او در کنار [[کودکان]] در [[حال]] [[گریه]] است. آن [[مرد]] [[گمان]] کرد به خاطر نداشتن اسباب [[بازی]] گریه می‌کند، گفت: برایت اسباب بازی تهیه می‌کنم. حضرت فرمود: نه، ما را برای بازی نیافریده؛ عرض کرد برای چه [[آفریده]] است؟ فرمود: برای [[دانش]] و [[پرستش]]. گفت: از کجا این را می‌گویی؟ فرمود: زیرا [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>؛
== [[گریه]] در عبادت از [[خوف]] [[خدا]] ==
گفت: آخر تو را گناهی نیست در حالی که [[کودک]] هستی فرمود: از من دور شو، مادرم را دیدم که با چوب‌های بزرگ و کوچک آتش می‌افروخت، ولی موفق نمی‌شد تا آن‌که از چوب‌های کوچک استفاده کرد و من می‌ترسم از چوب‌های کوچک [[جهنم]] باشم<ref>زندگانی امام حسن عسکری{{ع}}، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۹.</ref>.
عبادت‌های شبانه چیزی است که در [[سیره]] همه [[معصومین]]{{عم}} وجود داشته است و تمامی آن بزرگواران بر |آن اهتمام ورزیده‌اند. از [[رسول خدا]]{{صل}} تا [[امام دوازدهم]]{{ع}} بر نماز شب اهتمام داشتند و بر انجام آن تأکید فراوان کرده‌اند. در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است که آن حضرت آن قدر بعد از [[نماز]] می‌گریست که جانمازش در اثر [[اشک]] چشم،‌تر می‌شد. [[امام حسین]]{{ع}} در بیان سیره عبادی رسول خدا{{صل}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|وَ كَانَ يَبْكِي حَتَّى يَبْتَلَّ مُصَلَّاهُ خَشْيَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ}}<ref>سنن النبی، ص۸۶.</ref>؛ «ایشان آنقدر از [[ترس]] [[خداوند عزوجل]] می‌گریست که جانمازش، خیس می‌شد در حالی که هیچ گناهی نداشت».


==[[عبادت]] با تهدیدهای [[دشمن]]==
درباره [[امام علی]]{{ع}} نقل شده است که [[معاویه]] به [[ضرار]] - یکی از [[شیعیان]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} گفت: [[سیره علی]]{{ع}} را برایم توصیف کن. عرض کرد: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: چاره‌ای نداری؛ باید [[رفتار]] او را توصیف کنی. ضرار وقتی خود را ناگزیر دید، بخشی از ویژگی‌ها و سیره عبادی آن حضرت را برای معاویه بیان کرد. و گفت: به خدا [[سوگند]]، من [[گواهی]] می‌دهم که او را در برخی زمان‌ها دیدم، هنگامی که شب پرده‌های [[تاریکی]] را گسترده و [[ستارگان]] غروب کرده بودند، محاسنش را به دست گرفته، مانند شخصی مارگزیده به خود می‌پیچید و همچون مصیبت‌زدگان گریه می‌کرد<ref>{{متن حدیث|وَاللهِ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ غَارَتْ نُجُومَهُ قَابِضاً عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ}}.</ref> و می‌فرمود: {{متن حدیث|آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ لِلسَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِيقِ‌}}<ref>محجة البیضاء، ج۴، ص۱۸۷.</ref>؛ «آه از کمی توشه برای سفر آخرت و [[ترس]] و [[وحشت]] این راه دور و دراز»<ref>راه روشن (ترجمه محجة البیضاء)، ج۴، ص۲۲۳.</ref>.
«[[عفیف]] [[کندی]]» از افرادی است که صحنه‌های [[نماز]] [[پیامبر]]{{صل}} را در [[مسجد الحرام]] [[شاهد]] بوده است. وی از نماز نخستین روزهای [[بعثت نبی اکرم]]{{صل}} خبر داده است و آن را چنین توصیف می‌‌کند: در [[روزگار]] [[جاهلیت]] وارد [[مکه]] شدم و همراه [[عباس بن عبدالمطلب]] به مسجد الحرام رفتیم. ناگهان دیدم که مردی آمد و در برابر [[کعبه]] ایستاد. آن‌گاه پسری را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد؛چیزی نگذشت زنی را دیدم که آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من [[مشاهده]] می‌کردم که این دو نفر به [[پیروی]] از آن مرد، [[رکوع]] و [[سجود]] می‌نمودند. این منظره بی‌سابقه، [[حس]] [[کنجکاوی]] مرا تحریک کرد و جریان را از عباس پرسیدم. عباس آنها را به من معرفی کرد<ref>فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.


[[رسول خدا]]{{صل}} در [[آغاز بعثت]]، مورد [[ظلم و ستم]] [[کفار]] [[قریش]] قرار می‌گرفت و پس از فوت عمویش [[ابوطالب]] و همسرش [[خدیجه]] کسی نبود که از او [[حمایت]] کند و [[مشرکان]] بارها به او [[اذیت]] و [[آزار]] می‌رساندند. روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مسجد الحرام]] مشغول [[نماز]] بود و سردمداران قریش در آنجا جلسه‌ای تشکیل بودند. «[[عقبة بن ابی معیط]]» شکمبه شتر [[آلوده]] به کثافات را آورد و در حالی که رسول خدا{{صل}} در [[سجده]] بود، آن را بر پشت حضرت انداخت و [[جمعیت]] حاضر خندیدند! حضرت به همان [[حال]] در سجده بود تا دختر کوچکش [[فاطمه]]{{س}} آمد و کثافات را از پشت پدر برداشت. سپس رو به [[جماعت]] کرد و آنها را مورد ملامت و [[سرزنش]] قرار داد<ref>السیرة النبویة، ص۲۹۶.</ref>. این [[رفتار]] فاطمه{{س}} [[سرمشق]] خوبی برای [[فرزندان]] [[مسلمان]] است تا هنگامی که پدر و مادرشان در معرض خطر و [[تهدید]] قرار گرفتند، از آنها [[دفاع]] نمایند.
[[ابو درداء]] می‌گوید: علی{{ع}} را دیدم که از [[مردم]] کناره گرفت و از دیده‌ها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و [[گمان]] بردم که به [[خانه]] رفته است. در این هنگام ناله حزینی به گوشم رسید که می‌گفت: {{متن حدیث|إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي فَمَا أَنَا مُؤَمِّلٌ غَيْرَ غُفْرَانِكَ وَ لَا أَنَا بِرَاجٍ غَيْرَ رِضْوَانِكَ}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «خدایا! عمرم در [[معصیت]] تو به سر آمد و پرونده اعمالم سنگین گشت جز غفرانت امیدی برایم نیست و فقط به [[رضایت]] تو [[دل]] بسته‌ام». این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جست‌وجو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی{{ع}} است. علی{{ع}} در دل شب [[نماز]] گزارد و سپس به [[دعا]] و [[گریه]] پرداخت. می‌گفت: {{متن حدیث|إِلَهِي أُفَكِّرُ فِي عَفْوِكَ فَتَهُونُ عَلَيَّ خَطِيئَتِي ثُمَّ أَذْكُرُ الْعَظِيمَ مِنْ أَخْذِكَ فَتَعْظُمُ عَلَيَّ بَلِيَّتِي}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «در [[عفو]] و گذشتت می‌اندیشم، خطاها بر من آسان می‌گردد و آن‌گاه شدت و [[سختی]] حسابرسی‌ات را به یاد می‌آورم، [[اندوه]] و مصیبتم افزون می‌شود». سپس به گریه ادامه داد تا دیگر [[حس]] و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: [[خواب]] بر علی{{ع}} [[غلبه]] کرده است، بروم و او را برای نماز صبح بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر [[زمین]] افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم جمع شد. با خود گفتم: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> به [[خدا]] [[سوگند]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود. با [[شتاب]] به خانه علی{{ع}} رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با [[فاطمه]]{{س}} در میان گذاشتم. فاطمه{{س}} فرمود: {{متن حدیث|هِيَ وَ اللَّهِ الْغَشْيَةُ الَّتِي تَأْخُذُهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ تَعَالَی}}<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴؛ دانشنامه علوی، ج۴، ص۲۷۸.</ref>؛ «به خدا سوگند، این حالتی است که از [[خوف]] خدا به علی{{ع}} دست داده است».
[[امام حسین]]{{ع}} در [[ظهر عاشورا]] با وجود رگبار مداوم [[دشمن]]، نماز را برگزار کرد و آخرین [[عبادت]] را زیر رگبار تیرها با کمال [[آرامش]] [[قلب]] به جای آورد. دو رکعت [[نماز خوف]] خواندند، در حالی که دو تن از [[اصحاب]] آن حضرت به نام «[[ظهیر]] بن قین» و «[[سعید بن عبدالله حنفی]]» با سپر قرار دادن خود، تیرها را از [[امام]]{{ع}} دفع می‌کردند. وقتی نماز به آخر رسید، سعید که سیزده تیر در بدنش نشسته بود، به [[زمین]] افتاد. امام{{ع}} به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّةِ}}<ref>مقتل الحسین{{ع}}، ص۲۶۵ و ۲۶۶.</ref>؛ «تو در [[بهشت]] در جلو رویم قرار داری».<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۹۱.</ref>.
 
درباره [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز نقل شده است: روزی شخصی بر آن حضرت گذر کرد و دید که او در کنار کودکان در حال [[گریه]] است. آن [[مرد]] [[گمان]] کرد به خاطر نداشتن اسباب [[بازی]] گریه می‌کند، گفت: برایت اسباب بازی تهیه می‌کنم. حضرت فرمود: نه، ما را برای بازی نیافریده؛ عرض کرد برای چه [[آفریده]] است؟ فرمود: برای [[دانش]] و [[پرستش]]. گفت: از کجا این را می‌گویی؟ فرمود: زیرا [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>؛ گفت: آخر تو را گناهی نیست در حالی که کودک هستی فرمود: از من دور شو، مادرم را دیدم که با چوب‌های بزرگ و کوچک آتش می‌افروخت، ولی موفق نمی‌شد تا آن‌که از چوب‌های کوچک استفاده کرد و من می‌ترسم از چوب‌های کوچک [[جهنم]] باشم<ref>زندگانی امام حسن عسکری{{ع}}، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۸۹.</ref>
 
== [[عبادت]] با تهدیدهای [[دشمن]] ==
«[[عفیف کندی|عفیف بن قیس کندی]]» از افرادی است که صحنه‌های [[نماز]] [[پیامبر]]{{صل}} را در [[مسجد الحرام]] [[شاهد]] بوده است. وی از نماز نخستین روزهای [[بعثت نبی اکرم]]{{صل}} خبر داده است و آن را چنین توصیف می‌‌کند: در [[روزگار]] [[جاهلیت]] وارد [[مکه]] شدم و همراه [[عباس بن عبدالمطلب]] به مسجد الحرام رفتیم. ناگهان دیدم که مردی آمد و در برابر [[کعبه]] ایستاد. آن‌گاه پسری را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد؛چیزی نگذشت زنی را دیدم که آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من مشاهده می‌کردم که این دو نفر به [[پیروی]] از آن مرد، [[رکوع]] و [[سجود]] می‌نمودند. این منظره بی‌سابقه، [[حس]] کنجکاوی مرا تحریک کرد و جریان را از عباس پرسیدم. عباس آنها را به من معرفی کرد<ref>فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.
 
[[رسول خدا]]{{صل}} در آغاز بعثت، مورد [[ظلم و ستم]] [[کفار]] [[قریش]] قرار می‌گرفت و پس از فوت عمویش [[ابوطالب]] و همسرش [[خدیجه]] کسی نبود که از او حمایت کند و [[مشرکان]] بارها به او [[اذیت]] و [[آزار]] می‌رساندند. روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مسجد الحرام]] مشغول [[نماز]] بود و سردمداران قریش در آنجا جلسه‌ای تشکیل بودند. «عقبة بن ابی معیط» شکمبه شتر [[آلوده]] به کثافات را آورد و در حالی که رسول خدا{{صل}} در [[سجده]] بود، آن را بر پشت حضرت انداخت و جمعیت حاضر خندیدند! حضرت به همان حال در سجده بود تا دختر کوچکش [[فاطمه]]{{س}} آمد و کثافات را از پشت پدر برداشت. سپس رو به جماعت کرد و آنها را مورد ملامت و [[سرزنش]] قرار داد<ref>السیرة النبویة، ص۲۹۶.</ref>. این [[رفتار]] فاطمه{{س}} [[سرمشق]] خوبی برای [[فرزندان]] [[مسلمان]] است تا هنگامی که پدر و مادرشان در معرض خطر و [[تهدید]] قرار گرفتند، از آنها [[دفاع]] نمایند.
 
[[امام حسین]]{{ع}} در [[ظهر عاشورا]] با وجود رگبار مداوم [[دشمن]]، نماز را برگزار کرد و آخرین [[عبادت]] را زیر رگبار تیرها با کمال [[آرامش]] [[قلب]] به جای آورد. دو رکعت نماز خوف خواندند، در حالی که دو تن از [[اصحاب]] آن حضرت به نام «ظهیر بن قین» و «[[سعید بن عبدالله حنفی]]» با سپر قرار دادن خود، تیرها را از [[امام]]{{ع}} دفع می‌کردند. وقتی نماز به آخر رسید، سعید که سیزده تیر در بدنش نشسته بود، به [[زمین]] افتاد. امام{{ع}} به او فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّةِ}}<ref>مقتل الحسین{{ع}}، ص۲۶۵ و ۲۶۶.</ref>؛ «تو در [[بهشت]] در جلو رویم قرار داری»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۹۱.</ref>.
 
== [[دعا]] و [[مناجات]] در عبادت ==
واژه «دعا» به معناهای گوناگونی چون صدا زدن، ندا دادن، درخواست کردن، [[دعوت]] کردن و امثال آن آمده است<ref>مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵؛ فرهنگ معاصر، ص۱۹۷.</ref>. راغب در مفردات می‌گوید: [[دعا]] مانند ندا است، جز آنکه دعا همواره با اسم<ref>مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵.</ref> می‌آید که به آن خوانده شده می‌گویند.


==[[دعا]] و [[مناجات]] در عبادت==
واژه «دعا» به معناهای گوناگونی چون صدا زدن، ندا دادن، درخواست کردن، [[دعوت]] کردن و امثال آن آمده است<ref>مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵؛ فرهنگ معاصر، ص۱۹۷.</ref>. [[راغب]] در [[مفردات]] می‌گوید: [[دعا]] مانند ندا است، جز آنکه دعا همواره با اسم<ref>مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا»، ص۳۱۵.</ref> می‌آید که به آن خوانده شده می‌گویند.
[[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای دعا می‌گوید: معنای دعا عبارت است از مجسم ساختن توجه [[قلبی]] و درخواست [[باطنی]] به صورت درخواست ظاهری که افراد [[بشر]] در بین خود دارند؛ یعنی در برابر [[پروردگار]] خویش، آن حالتی را بگیرند که یک [[انسان]] [[فقیر]] در برابر فرد [[توانگری]]، خود را [[پست]] [[احساس]] می‌کند و یک حالت [[تذلل]] به خود می‌گیرد؛ یعنی دست خود را به سوی او دراز می‌کند، گردن را کج نموده با حالت [[ذلت]] و [[تضرع]] [[حاجت]] خود را سؤال می‌نماید<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۲.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای دعا می‌گوید: معنای دعا عبارت است از مجسم ساختن توجه [[قلبی]] و درخواست [[باطنی]] به صورت درخواست ظاهری که افراد [[بشر]] در بین خود دارند؛ یعنی در برابر [[پروردگار]] خویش، آن حالتی را بگیرند که یک [[انسان]] [[فقیر]] در برابر فرد [[توانگری]]، خود را [[پست]] [[احساس]] می‌کند و یک حالت [[تذلل]] به خود می‌گیرد؛ یعنی دست خود را به سوی او دراز می‌کند، گردن را کج نموده با حالت [[ذلت]] و [[تضرع]] [[حاجت]] خود را سؤال می‌نماید<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۲.</ref>.
[[دعا در قرآن]] و [[حدیث]] به معنای خواندن و [[طلب]] کردن حاجت از [[خدای تبارک و تعالی]] است. درخواست از [[خداوند]] نسبت به افراد متفاوت است. بعضی افراد توجهی به حاجت و خواستن چیزی از [[خدا]] ندارند و چون خدا را شایسته چنین امری یافته‌اند، او را می‌خوانند برخی دیگر [[نیازهای مادی]] و [[معنوی]] خود را در نظر دارند و برای تأمین آن نیازها از خدا [[طلب حاجت]] می‌کنند<ref>وسیلة النجاة، (شرح دعای سمات)، ص۱۱.</ref>. هرکس با زبان خودش دعا می‌کند و همان‌گونه که [[انسان‌ها]] مختلف هستند و خواسته‌های گوناگون دارند. زبان دعا نیز متفاوت است دعا و [[مناجات]] در واقع بخشی از [[دستورات اسلامی]] است که در [[آیات]] و [[روایات]] تأکید خاصی بر آن شده است و شاید به علت آثار [[روحی]] و [[رفتاری]] فراوانی که در [[دعاها]] وجود دارند، این اندازه مورد تأکید قرار گرفته‌اند.
 
[[دعا در قرآن]] و [[حدیث]] به معنای خواندن و طلب کردن حاجت از [[خدای تبارک و تعالی]] است. درخواست از [[خداوند]] نسبت به افراد متفاوت است. بعضی افراد توجهی به حاجت و خواستن چیزی از [[خدا]] ندارند و چون خدا را شایسته چنین امری یافته‌اند، او را می‌خوانند برخی دیگر نیازهای مادی و [[معنوی]] خود را در نظر دارند و برای تأمین آن نیازها از خدا طلب حاجت می‌کنند<ref>وسیلة النجاة، (شرح دعای سمات)، ص۱۱.</ref>. هرکس با زبان خودش دعا می‌کند و همان‌گونه که [[انسان‌ها]] مختلف هستند و خواسته‌های گوناگون دارند. زبان دعا نیز متفاوت است دعا و [[مناجات]] در واقع بخشی از دستورات اسلامی است که در [[آیات]] و [[روایات]] تأکید خاصی بر آن شده است و شاید به علت آثار [[روحی]] و [[رفتاری]] فراوانی که در [[دعاها]] وجود دارند، این اندازه مورد تأکید قرار گرفته‌اند.


خداوند در [[قرآن کریم]] درباره دعا، [[دستورات]] زیادی دارد که انسان‌ها را به بیان خواسته‌های درونی‌شان برای [[آفریدگار]] فرامی‌خواند و به آنان [[وعده]] [[استجابت]] می‌دهد. خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>.
خداوند در [[قرآن کریم]] درباره دعا، [[دستورات]] زیادی دارد که انسان‌ها را به بیان خواسته‌های درونی‌شان برای [[آفریدگار]] فرامی‌خواند و به آنان [[وعده]] [[استجابت]] می‌دهد. خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>.
[[دعا]] در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز فراوان مورد تأکید قرار گرفته است و برخی را به شاگردان و پیروانشان [[تعلیم]] داده‌اند که در اوقات خاصی خوانده می‌شوند؛ مانند خواندن [[دعای کمیل]] در [[شب جمعه]]، [[دعای ندبه]] در [[صبح]] [[جمعه]]، [[دعای توسل]] در شب چهارشنبه و همچنین مناجات‌های مختلفی که در کتاب‌های دعا ذکر شده‌اند و هر کدام تأثیر ویژه‌ای بر [[جسم]] و [[روح انسان]] می‌گذارند. از این رو، [[وظیفه]] [[مردم]] و به ویژه [[نسل جوان]] است که در این [[دعاها]] شرکت کنند و به نیاز [[روحی]] خویش که احتیاج مبرم به تقویت و پرورش دارد، پاسخ دهند. البته باید دعاها را با ویژگی‌ها و شرایط خاص خودشان خواند تا اثربخش باشند.
در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ الْمِسْكِينُ}}<ref>سنن النبی، ص۳۷۶.</ref>؛ «هر گاه [[پیامبر]]{{صل}} دعا و [[ابتهال]] می‌کرد، مانند مسکینی که طعام [[طلب]] می‌کند دست‌هایش را بالا می‌برد». [[دعاهای پیامبر]]{{صل}} فراوان بوده است؛ به گونه‌ای که در موارد گوناگون و اوقات مختلف، دعاهایی داشته‌اند که در کتاب‌های دعا و [[سیر]] و [[سنن]] به تفصیل آورده شده‌اند<ref>سنن النبی، ص۳۷۸- ۴۶۸.</ref>.


[[فاطمه زهرا]]{{س}} در اوقات مختلف و به انگیزه‌های گوناگون، دست به [[مناجات]] بر می‌داشت و از [[خداوند]] [[طلب حاجت]] می‌کرد. این دعاها در [[مسند]] [[فاطمه]]{{س}} آمده است. دعا برای برآورده شدن [[حاجت]]، دعا برای دفع [[خواب]] شب، دعا برای [[نجات]] از [[زندان]]، دعا در روزها و اوقات مخصوص، برخی از این دعاها هستند<ref>مسند فاطمه الزهراء{{س}}، ص۲۱۳-۲۵۳.</ref>.
[[دعا]] در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز فراوان مورد تأکید قرار گرفته است و برخی را به شاگردان و پیروانشان [[تعلیم]] داده‌اند که در اوقات خاصی خوانده می‌شوند؛ مانند خواندن [[دعای کمیل]] در [[شب جمعه]]، [[دعای ندبه]] در [[صبح]] [[جمعه]]، دعای توسل در شب چهارشنبه و همچنین مناجات‌های مختلفی که در کتاب‌های دعا ذکر شده‌اند و هر کدام تأثیر ویژه‌ای بر جسم و [[روح انسان]] می‌گذارند. از این رو، [[وظیفه]] [[مردم]] و به ویژه [[نسل جوان]] است که در این [[دعاها]] شرکت کنند و به نیاز [[روحی]] خویش که احتیاج مبرم به تقویت و پرورش دارد، پاسخ دهند. البته باید دعاها را با ویژگی‌ها و شرایط خاص خودشان خواند تا اثربخش باشند.
دعا در اوقات مخصوص، به ویژه در ماه، [[رمضان]]، تأثیر خاصی بر [[انسان]] دارد و در [[سیره معصومین]]{{عم}} بسیار نقل شده است. در مورد [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است که آن حضرت در [[ماه رمضان]] با زبان دعا سخن می‌گفت. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ‌، لَمْ يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِيرِ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۵.</ref>؛ «[[علی بن الحسین]]{{ع}} در [[ماه رمضان]] فقط با زبان [[دعا]]، [[تسبیح]] [[استغفار]] و [[تکبیر]] سخن می‌گفت».<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۹۳.</ref>.
 
در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ الْمِسْكِينُ}}<ref>سنن النبی، ص۳۷۶.</ref>؛ «هر گاه [[پیامبر]]{{صل}} دعا و [[ابتهال]] می‌کرد، مانند مسکینی که طعام طلب می‌کند دست‌هایش را بالا می‌برد». دعاهای پیامبر{{صل}} فراوان بوده است؛ به گونه‌ای که در موارد گوناگون و اوقات مختلف، دعاهایی داشته‌اند که در کتاب‌های دعا و [[سیر]] و [[سنن]] به تفصیل آورده شده‌اند<ref>سنن النبی، ص۳۷۸- ۴۶۸.</ref>.
 
[[فاطمه زهرا]]{{س}} در اوقات مختلف و به انگیزه‌های گوناگون، دست به [[مناجات]] بر می‌داشت و از [[خداوند]] طلب حاجت می‌کرد. این دعاها در مسند [[فاطمه]]{{س}} آمده است. دعا برای برآورده شدن [[حاجت]]، دعا برای دفع [[خواب]] شب، دعا برای [[نجات]] از [[زندان]]، دعا در روزها و اوقات مخصوص، برخی از این دعاها هستند<ref>مسند فاطمه الزهراء{{س}}، ص۲۱۳-۲۵۳.</ref>.
 
دعا در اوقات مخصوص، به ویژه در ماه، [[رمضان]]، تأثیر خاصی بر [[انسان]] دارد و در [[سیره معصومین]]{{عم}} بسیار نقل شده است. در مورد [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است که آن حضرت در [[ماه رمضان]] با زبان دعا سخن می‌گفت. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ{{ع}} إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ‌، لَمْ يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِيرِ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۶، ص۶۵.</ref>؛ «[[علی بن الحسین]]{{ع}} در [[ماه رمضان]] فقط با زبان [[دعا]]، [[تسبیح]] [[استغفار]] و [[تکبیر]] سخن می‌گفت»<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۹۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش