حطیم: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۵۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ۱۸ ژوئن
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
قبل از [[تسلط]] سعودی‌ها بر [[حجاز]]، [[قبور]] [[مطهره]] [[قصی بن کلاب]]، هاشم، [[عبد]] مناف، [[عبدالمطلب]]، [[ابوطالب]]، [[آمنه]]، [[خدیجه]] و جمعی از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} و [[صحابه]] در این محل، دارای بارگاه و نام و نشان بوده که اکنون به گورستان متروکه‌ای مبدل شده است.
قبل از [[تسلط]] سعودی‌ها بر [[حجاز]]، [[قبور]] [[مطهره]] [[قصی بن کلاب]]، هاشم، [[عبد]] مناف، [[عبدالمطلب]]، [[ابوطالب]]، [[آمنه]]، [[خدیجه]] و جمعی از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} و [[صحابه]] در این محل، دارای بارگاه و نام و نشان بوده که اکنون به گورستان متروکه‌ای مبدل شده است.
[[خانه]] خدیجه این بانوی بزرگ اسلام نخستین بارقه‌های [[وحی]] را به خود دیده و [[اقامتگاه]] پیامبر{{صل}} در دشوارترین شرایط زندگیش و در آغاز وحی بوده است. خانه‌ای که پس از انجام [[مراسم عقد]] [[ازدواج پیامبر]]{{صل}} و خدیجه، با تعبیر شیوای وصف‌ناپذیر خدیجه که گفت: «الی بیتک یا محمد{{صل}}» [[خانه]] [[آرامش‌بخش]] [[پیامبر]]{{صل}} شد. خانه‌ای که سه [[فرزند پیامبر]]{{صل}} در آن [[تولد]] یافت، چه خانه بابرکت و بافضیلتی، اما خزان این خانه با تمامی [[شکوه]] و عظمتش با [[سلطه]] [[آل]] سعود پایان پذیرفت و ابتدا [[تخریب]] و سپس روی این کاشانه [[ملکوتی]] [[مدرسه]] اطفال بنا کردند، البته دیری نپایید همین مدرسه نیز به [[کعبه]] [[آمال]] [[عاشقان]] مبدل گشت و امروز میدان ترمینال اتوبوس‌های ساخت غرب جای آن‌همه شکوه و [[عظمت]] را گرفته است<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۱۸.</ref>
[[خانه]] خدیجه این بانوی بزرگ اسلام نخستین بارقه‌های [[وحی]] را به خود دیده و [[اقامتگاه]] پیامبر{{صل}} در دشوارترین شرایط زندگیش و در آغاز وحی بوده است. خانه‌ای که پس از انجام [[مراسم عقد]] [[ازدواج پیامبر]]{{صل}} و خدیجه، با تعبیر شیوای وصف‌ناپذیر خدیجه که گفت: «الی بیتک یا محمد{{صل}}» [[خانه]] [[آرامش‌بخش]] [[پیامبر]]{{صل}} شد. خانه‌ای که سه [[فرزند پیامبر]]{{صل}} در آن [[تولد]] یافت، چه خانه بابرکت و بافضیلتی، اما خزان این خانه با تمامی [[شکوه]] و عظمتش با [[سلطه]] [[آل]] سعود پایان پذیرفت و ابتدا [[تخریب]] و سپس روی این کاشانه [[ملکوتی]] [[مدرسه]] اطفال بنا کردند، البته دیری نپایید همین مدرسه نیز به [[کعبه]] [[آمال]] [[عاشقان]] مبدل گشت و امروز میدان ترمینال اتوبوس‌های ساخت غرب جای آن‌همه شکوه و [[عظمت]] را گرفته است<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۱۸.</ref>
==حطیم==
به مساحت محصور در یک نیم دایره فرضی حطیم گفته می‌شود که یک سر آن کنار «رکن شامی» و سر دیگرش کنار «رکن [[غربی]]» است و قبلاً با سنگ‌های خاصی مفروش بوده است.
گفته‌اند در این مکان [[نفرین]] [[مظلومان]] و [[ستم‌دیدگان]] علیه [[ظالمان]] به [[اجابت]] می‌رسیده است.
نیم دایره فرضی مورد نظر در فاصله رکن، [[مقام ابراهیم]]{{ع}}، [[چاه زمزم]] و [[حجر اسماعیل]]{{ع}} قرار دارد. [[مردم]] در این مکان با [[تواضع]] [[سوگند]] می‌خوردند و هر مظلومی که آنجا بر [[ظالم]] نفرین می‌کرد کمتر اتفاق می‌افتاد که نفرین او ظالم را هلاک نسازد و کمتر کسی به [[دروغ]] سوگند خورده یا مرتکب گناهی می‌شد که به سرعت [[عقوبت]] نشود؛ لذا این امر موجب گشت که مردم نسبت به یکدیگر [[ستم]] نکنند و [[سوگند خوردن]] در نظر ایشان [[حرمت]] داشته باشد. این امر در [[دوران جاهلیت]] بوده است<ref>شفاء الغرام، فاسی الملکی، ج۱، ص۳۱۹.</ref>.
در مقدار و محیط «حطیم» [[اختلاف]] است. بعضی فاصله رکن [[اسود]] تا [[مقام]] را دانسته و بعضی فاصله میان رکن اسود، مقام ابراهیم{{ع}}، حجر اسماعیل{{ع}} و [[زمزم]] را ذکر کرده‌اند. از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده است: بهترین و [[پاک‌ترین]] مکان‌های روی [[زمین]] نزد [[خداوند]] فاصله میان رکن اسود و مقام ابراهیم{{ع}} است که این مکان [[باغی]] است از باغ‌های [[بهشت]]، پس کسی که چهار رکعت در آن [[نماز]] گزارد از [[عرش]] ندا می‌رسد «ای [[بنده]] من، [[گناهان]] گذشته‌ات بخشیده شد».
همچنین گویند: در محدوده حطیم یعنی میان رکن، مقام تا زمزم و حجر اسماعیل{{ع}}، ۹۹ تن از [[پیامبران الهی]] از جمله [[حضرت آدم]]{{ع}}، نوح<ref>بر اساس روایتی قبر حضرت آدم و نوح (در نجف اشرف در محل قبر حضرت علی{{ع}} قرار دارد).</ref>، [[صالح]]{{ع}}، شعیب{{ع}}، [[اسحاق]]{{ع}}، یوسف{{ع}}، اسماعیل{{ع}}، [[دختران]] اسماعیل{{ع}} مدفونند و بعضی [[مدفن]] اسماعیل{{ع}} و دختران او را در [[حجر]] دانسته‌اند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۴، ص۲۱۴.</ref>. البته در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که حطیم میان [[حجرالاسود]] و درِ [[کعبه]] است و بدین علت آن را [[حطیم]] نامیده‌اند که [[مردم]] در این مکان برای [[دعا]] و [[تضرع]] ازدحام زیادی می‌کنند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۴، ص۵۲۷؛ من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج۲، ص۱۴۷.</ref>.
گفته شده مراد از حطیم، همان سنگ بیرون آمده از [[خانه]] است. به این نام نامیده شده چون [[خانه خدا]] بالا آمده و آن سنگ به همان شکل رها شده است. و گفته شده میان [[حجر]] و در را حطیم خوانده‌اند، چون [[عرب‌ها]] هنگام [[طواف]]، لباس‌های خود را روی آن می‌گذاشتند و در مدت زمانی روی هم انباشته می‌شد<ref>فصلنامه میقات حج، ش۵۳، ص۱۱۹.</ref>.
در برخی از [[روایات]] درباره چگونگی [[ظهور امام زمان]] (ارواحنا فداه) و فراخوان مردم به [[یاری]] آن حضرت نقل شده «حطیم» جایگاه [[نزول]] و حضور [[جبرئیل]] در پیشگاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} معرفی شده است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: آن‌گاه که [[خدای سبحان]] به [[حضرت قائم]] [[عجل الله فرجه]] [[اجازه]] [[قیام]] دهد... جبرئیل{{ع}} را نزد وی می‌فرستد، جبرئیل{{ع}} بر حطیم فرود می‌آید و می‌گوید: من اولین [[بیعت کننده]] با شما هستم... <ref>صهبای حج، آیة الله جوادی آملی، ص۲۷۱.</ref>.
از فضائلی که برای حطیم ذکر کرده‌اند، این است که [[قبر]] ۹۹ [[پیامبر]] در این قسمت قرار دارد.
[[برترین]] نقطه روی [[زمین]]؛ [[ابو عبیده]] می‌گوید به امام صادق{{ع}} عرض کردم، آیا [[نماز]] در همه جای [[حرم]] یکسان است؟ فرمود: ابو عبیده نماز در همه جای [[مسجدالحرام]] یکسان نیست، چگونه در همه جای حرم یکسان باشد؟ پرسیدم: پس کدام بقعه [[برتر]] است؟ فرمود: میان در [[کعبه]] و [[حجر الاسود]] (حطیم).
آن حضرت فرمود: اگر برایت فراهم شد که همه نمازهای [[واجب]] و غیر واجب را در حطیم بخوانی، بخوان چراکه برترین نقطه روی زمین است. در [[حدیث]] آمده است اگر [[پارسایی]] هزار سال بین [[رکن و مقام]] خدای را [[عبادت]] نمایند، ولی با [[دشمنی]] [[خاندان نبوت]] از [[دنیا]] برود، او را به [[دوزخ]] افکنند.
بهترین ذکر در حطیم؛ اکنون لازم است بدانیم در مکانی با این اهمیت چه دعا و ذکری باید کرد؟ چون آغاز [[طواف]] از رکن [[حجر الاسود]] است که فاصله‌ای بیش از یک متر با در [[کعبه]] ندارد، قهراً همان دعای طولانی رکن حجر الاسود نیز در این محدوده قرائت شود. لکن با توجه به وجود ازدحام [[جمعیت]] در این مکان، می‌طلبد که ذکر مختصری خوانده شود و [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: در طواف هر گاه به در کعبه رسیدی بر [[پیامبر و آل او]] [[درود]] فرست و در چنان مکانی، اگر کسی را هیچ ذکری یاد نیامد جز [[صلوات بر پیامبر و آل او]]، کفایت می‌کند. البته در بهترین جا و مکان روی [[زمین]]، باید بهترین ذکر هستی گفته شود و چه ذکری بهتر از [[صلوات بر محمد]] و [[اهل]] بیتش؛ ذکری که گوینده و ذاکرش هماهنگ و هم‌نوا با [[خدا]] و [[فرشتگان]] زمین و [[آسمان]] خواهد بود، مگر نه این است که این معنا [[فرمان]] [[حق]] است که فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>.
در [[حدیث]] [[مأثور]] است، [[راوی]] می‌گوید: به امام صادق{{ع}} عرض کردم که وارد طواف شدم، هیچ ذکر و دعایی جز [[صلوات بر محمد و آل او]] نگفتم و در سعی نیز چنین بود، فرمود: به هیچ کسی از آنان که در طواف [[دعا]] کرده‌اند، چیزی داده نشد [[برتر]] از آنچه به تو داده شده است<ref>فصلنامه میقات حج، ش۵۴، ص۴۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۴۲۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۳: خط ۳۹:
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']]
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۳٬۳۴۳

ویرایش