حفصه بنت عمر: تفاوت میان نسخهها
←ازدواج با پیامبر {{صل}}
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== [[هجرت به حبشه]] == | == [[هجرت به حبشه]] == | ||
حفصه بنت عمر پنج سال پیش از [[بعثت رسول اکرم]] {{صل}} و هنگامی که [[قریش]] [[خانه]] [[کعبه]] را بازسازی میکردند در [[مکه]] متولد شد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۶۵.</ref>. او از جمله [[نخستین مسلمانان]] به شمار میآید. حفصه بنت عمر، همراه شوهرش [[خُنَیس بن خدافة بن قیس بن عدی سهمی]] به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد<ref>ابن حبیب بغدادی، ابو جعفر محمد المحبر، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. آنان پس از مدتی به [[مکه]] برگشتند و به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۶۵.</ref>. گویا خنیس، پیش از [[جنگ بدر]]، [[بیمار]] شد و [[توفیق]] حضور در آن [[جنگ]] را نیافت و در بدو بازگشت [[فرستاده خدا]] {{صل}} به [[مدینه]]، بر اثر این [[بیماری]] [[وفات]] کرد<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۶۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حفصه بنت عمر (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹.</ref> | حفصه بنت عمر پنج سال پیش از [[بعثت رسول اکرم]] {{صل}} و هنگامی که [[قریش]] [[خانه]] [[کعبه]] را بازسازی میکردند در [[مکه]] متولد شد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۶۵.</ref>. او از جمله [[نخستین مسلمانان]] به شمار میآید. حفصه بنت عمر، همراه شوهرش [[خُنَیس بن خدافة بن قیس بن عدی سهمی]] به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد<ref>ابن حبیب بغدادی، ابو جعفر محمد المحبر، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. آنان پس از مدتی به [[مکه]] برگشتند و به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۶۵.</ref>. گویا خنیس، پیش از [[جنگ بدر]]، [[بیمار]] شد و [[توفیق]] حضور در آن [[جنگ]] را نیافت و در بدو بازگشت [[فرستاده خدا]] {{صل}} به [[مدینه]]، بر اثر این [[بیماری]] [[وفات]] کرد<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۶۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حفصه بنت عمر (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹.</ref> | ||
==حفصه== | |||
یکی از [[همسران رسول خدا]]{{صل}} است. | |||
حفصه [[دختر خلیفه دوم]] [[عمر بن خطاب]] در سال پنجم [[پیش از بعثت]] [[پیامبر اسلام]] متولد شده است. حفصه در ابتدا به [[عقد]] خنیس فرزند [[حذافه]] در آمد و با او به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. خنیس در [[جنگ بدر]] بر اثر زخمی که برداشت درگذشت و حفصه [[بیوه]] ماند. پدرش – [[عمر]] – در صدد یافتن همسری تازه برای دخترش برآمد. به دنبال این [[فکر]] نخست [[یاران رسول خدا]]{{صل}} را در نظر گرفت و ابتدا پیشنهاد خود را با [[عثمان]] که از [[بنی امیه]] و مردی [[ثروتمند]] بود در میان گذاشت. با وجودی که [[رقیه]] - [[دختر رسول خدا]]{{صل}} - که [[همسر]] عثمان بود درگذشته بود، ولی عثمان پیشنهاد عمر را نپذیرفت. عمر از [[ابوبکر]] خواست تا با حفصه [[ازدواج]] کند که ابوبکر هم زیر بار نرفت. عمر که از جواب رد این دو مرد سرشناس از [[یاران پیامبر]]{{صل}} آزرده شده بود، [[شکایت]] آن دو را به [[رسول خدا]] برد. [[پیامبر]] باب این [[گله]] و شکایت را بست و حفصه را به همسری خود برگزید. حفصه در [[ماه شعبان]] سال چهلوپنج از هجرت و در [[زمان]] [[خلافت معاویه]] [[چشم]] از [[جهان]] فروبست و [[مروان]] - [[فرماندار مدینه]] - بر جنازهاش [[نماز]] گذارد و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد<ref>نقش عایشه در تاریخ اسلام، سید مرتضی عسکری، مجمع علمی اسلامی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۵۶.</ref>. | |||
[[سوره تحریم]] در اثر رشکها و حسادتهای [[عایشه]] و حفصه نسبت به [[ماریه]] بود که نازل شد<ref>نقش عایشه در تاریخ اسلام، سید مرتضی عسکری، مجمع علمی اسلامی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۸۸.</ref>. | |||
بر اساس گزارشهای [[تاریخی]]، پس از [[شورش]] عایشه، [[طلحه]] و [[زبیر]] بر ضد [[حضرت علی]]{{ع}}، عایشه به حفصه [[نامه]] نوشت و از او خواست در این شورش او را [[همراهی]] کند و به او بپیوندد، اما [[عبدالله بن عمر]] از پیوستن حفصه به عایشه ممانعت به عمل آورد<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۶، ص۲۲۵.</ref>. | |||
زمانی هم که [[عایشه]] از فرود آمدن [[امام علی]]{{ع}} در «[[ذی قار]]» [[آگاهی]] یافت، نامهای به این مضمون به [[حفصه]] نوشت: حفصه! خبر خوش و مسرت بخش را به اطلاعت برسانم. علی که با [[لشکر]] خود از [[مدینه]] [[حرکت]] کرده بود به [[منزل]] «ذی قار» وارد شده و در آنجا از شنیدن کثرت ساز و برگ [[جنگی]] و [[نیروی نظامی]] ما مرعوب و ترسناک گشته است و با حالت [[رعب]] و تردید به سر میبرد و نمیتواند قدمی جلوتر بگذارد. امروز علی به اسب رمکرده و خودباختهای میماند که نه به عقب میتواند برگردد؛ زیرا از پی شدن میترسد و نه به پیش میتواند برود که از کشته شدن میهراسد! وقتی این [[نامه]] عایشه به حفصه رسید، خوشحال شد و کنیزان، [[خدمتکاران]] و [[دختران]] [[خویشاوندان]] خود از «[[بنی تمیم]]» و «[[بنی عدی]]» را جمع کرد و به آنها دستور داد مضمون نامه عایشه را به صورت سرود و ترانه درآوردند و دفزنان چنین میخواندند: {{عربی|ما الخبر؟ ما الخبر؟ علي فی السفر، كالفرس الاشقر، ان تقدم نحر و ان تأخر عقر}}. [[زنان]] و دختران [[طلقا]] و [[مخالفان حضرت علی]]{{ع}} وقتی از این ماجرا [[آگاه]] شدند، گروه گروه به [[خانه]] حفصه آمدند و در آن مجلس بزم و [[شادی]] که از سوی حفصه تشکیل شده بود شرکت کردند. | |||
وقتی امّکلثوم - [[دختر امیرالمؤمنین]]{{ع}}- از این ماجرا آگاهی یافت، لباسهایش را پوشید و چادر بر سر انداخت و با دستهای از زنان و خویشاوندانش به [[طور]] ناشناس به منزل حفصه وارد گردید و در گوشهای نشست. پس از مدتی، چادر از صورتش کنار زد. [[چشم]] حفصه که به امّکلثوم افتاد، سخت خجالتزده و شرمنده گردید و از این [[رفتار]] نابجایش اظهار [[ندامت]] کرد. امّکلثوم به حفصه گفت: حفصه! از تو و عایشه بعید نیست که امروز در [[دشمنی]] با پدرم علی{{ع}} همکار و [[پشتیبان]] هم باشید، همانگونه که در [[اذیت]] کردن [[رسول خدا]]{{صل}} همکار و [[پشتیبان]] هم بودید، تا آنجا که در [[نکوهش]] و ملامت شما سورهای از [[قرآن]] - [[سوره تحریم]] - نازل شد. [[حفصه]] گفت: امّکلثوم! [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند! معذورم دار و بیش از این ملامتم مکن. پس دستور داد در مقابل امّکلثوم نامهای را که [[عایشه]] برای وی فرستاده بود پاره کردند<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۱۳؛ بحارالانوار، مجلسی، ج۳۲، ص۹۰.</ref>. | |||
رویداد دیگری که از حفصه در آن اسم برده شده در ارتباط با [[شأن نزول آیات]] «تخییر» است. درباره [[شأن نزول]] این [[آیات]] گفته شده است هر یک از [[زنان پیامبر]] از آن حضرت چیزهایی از [[اموال]] [[دنیوی]] میخواستند و در این خواستهشان [[پیامبر]] را [[اذیت]] میکردند. حضرت مدت یک ماه از آنها [[کنارهگیری]] کردند. پس آیات «تخییر» نازل شد و زنان پیامبر را مخیر قرار داد که یا [[طلاق]] بگیرند و در نتیجه به [[زندگی دنیا]] و زرق و برق آن برسند و یا خدا و پیامبرش و سرای [[آخرت]] را برگزینند و چیزی از اموال [[دنیا]] از پیامبر{{صل}} نخواهند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۸، ص۳۳۴.</ref>. | |||
در برخی منابع اینگونه آمده است که [[زینب]] بنت جَحش به پیامبر گفت: به [[عدالت]] [[رفتار]] نمیکنی در حالی که [[رسول الله]] هستی! حفصه نیز گفت: اگر ما را طلاق دهی، افرادی همشأن خویش را از میان [[اقوام]] خود خواهیم یافت. در پی این سخنان از سوی زینب و حفصه بود که مدت بیست [[روز]] [[وحی بر پیامبر]]{{صل}} نازل نشد. آنگاه پس از بیست روز این آیات که به آیات تخییر معروف است نازل شد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا * وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم * و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را میخواهید، بیگمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۸-۲۹.</ref><ref>کافی، کلینی، ج۶، ص۱۳۸؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۵۱۷؛ تفسیر صافی، ج۴، ص۱۸۵.</ref>. | |||
در [[منابع تاریخی]] [[شیعه]] همانند [[الجمل]] [[شیخ مفید]]، [[الارشاد شیخ مفید]]، [[تاریخ یعقوبی]]، مروج الذهب، [[مسعودی]]، [[مناقب آل ابیطالب]] [[ابن شهر آشوب]]، الایضاح [[فضل بن شاذان]]، [[المسترشد]] [[ابن جریر طبری]]، و شرح الاخبار [[قاضی نعمان مغربی]] و در [[منابع تفسیری]] شیعه همچون [[تفسیر القمی]]، التبیان [[شیخ طوسی]]، [[مجمع البیان طبرسی]] و در [[منابع حدیثی شیعه]] همچون [[الکافی]] [[کلینی]]، الکافئه شیخ مفید و الامالی شیخ مفید، مطالب زیادی درباره [[حفصه]] میتوان دست یافت.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۴۲۵.</ref> | |||
== [[ازدواج با پیامبر]] {{صل}} == | == [[ازدواج با پیامبر]] {{صل}} == |