ایثار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
ایثار به معنای مقدّمداشتن دیگری بر خود<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، تاج اللغة وصحاح العربیه، ج۲، ص۵۷۵.</ref> یا به هرگونه [[تفضیل]] و ترجیح میان دو چیز<ref>عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغه، ص۱۱۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۴، ص۷.</ref> میگویند. [[علمای اخلاق]] ایثار را به معنای [[بخشش]] با وجود نیاز<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۴۷؛ نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۴۰۹.</ref>، گذشتن از ضروریات [[زندگی]] و بخشش آن به [[نیازمندان]]<ref>گیلانی، عبدالرزاق، ص۴۶۴.</ref> و مقدّم شمردن دیگری بر خود در کسب [[سود]] یا [[دفع ضرر]]<ref>جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، ص۱۸ و ۱۰۴.</ref> تعریف کردهاند. | |||
ایثار با مفاهیمی چون [[سخاوت]]، [[انفاق]] و [[احسان]] مرتبط است. فرق ایثار با سخاوت در آن است که ایثار بخشش چیزی است که شخص خود به آن نیازمند و سخاوت بخشش چیزی است که فرد به آن نیاز ندارد<ref>ورام، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر(مجموعة ورام)، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. انفاق به معنای صرف کردن [[مال]] در موارد نیاز است<ref>جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، ص۱۷.</ref> و احسان به هر فعلی از [[افعال]] [[نیک]] که سزاوار انجام است، گفته میشود<ref>جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، ص۵.</ref>، بدون اینکه نیاز شخص در آن دخیل باشد. ایثار یکی از [[صفات]]شایسته و [[ارزشهای اخلاقی]] و از باشکوهترین مظاهر [[انسانیت]] است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[ایثار - گرامی (مقاله)| مقاله «ایثار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص۵۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۳۹-۴۰؛ [[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۲۴۰.</ref>. | ایثار با مفاهیمی چون [[سخاوت]]، [[انفاق]] و [[احسان]] مرتبط است. فرق ایثار با سخاوت در آن است که ایثار بخشش چیزی است که شخص خود به آن نیازمند و سخاوت بخشش چیزی است که فرد به آن نیاز ندارد<ref>ورام، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر(مجموعة ورام)، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. انفاق به معنای صرف کردن [[مال]] در موارد نیاز است<ref>جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، ص۱۷.</ref> و احسان به هر فعلی از [[افعال]] [[نیک]] که سزاوار انجام است، گفته میشود<ref>جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، ص۵.</ref>، بدون اینکه نیاز شخص در آن دخیل باشد. ایثار یکی از [[صفات]]شایسته و [[ارزشهای اخلاقی]] و از باشکوهترین مظاهر [[انسانیت]] است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[ایثار - گرامی (مقاله)| مقاله «ایثار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص۵۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۳۹-۴۰؛ [[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۲۴۰.</ref>. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
ایثار از جمله ویژگیهایی است که ریشه در [[فطرت انسانی]] دارد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۸۲.</ref> و در [[ادیان الهی]] و غیر [[الهی]] وجود دارد. در [[مکاتب الهی]] این ویژگی از جایگاه بلندی برخوردار است. برخی بر این باورند که ویژگی ایثار جایگاه مهمی در [[رشد]] و شکوفایی [[جوامع]] و [[تمدنها]] داشته است؛ چنانکه منشأ ظهور [[دولتها]] و [[تمدنها]] در کشورهای مختلف، | ایثار از جمله ویژگیهایی است که ریشه در [[فطرت انسانی]] دارد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۸۲.</ref> و در [[ادیان الهی]] و غیر [[الهی]] وجود دارد. در [[مکاتب الهی]] این ویژگی از جایگاه بلندی برخوردار است. برخی بر این باورند که ویژگی ایثار جایگاه مهمی در [[رشد]] و شکوفایی [[جوامع]] و [[تمدنها]] داشته است؛ چنانکه منشأ ظهور [[دولتها]] و [[تمدنها]] در کشورهای مختلف، ایثار و جانفشانیهای افراد بر پایه اصول و عقایدی است که به آن [[اعتقاد]] [[راسخ]] دارند<ref>ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۹۷ ـ ۱۹۹.</ref>. بخشی از ظهور [[تمدن عظیم اسلامی]] نیز به دلیل [[روحیه]] والای [[مسلمانان]]، به ویژه ایثار و [[فداکاری]] آنان بوده است<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، ص۳۴۱ – ۳۴۲.</ref>. در [[صدر اسلام]] نیز، [[قدرت]] [[تحمل]] و ایثار [[مسلمین]] در [[شعب ابیطالب]]<ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۷ ـ ۹۰.</ref> و مقدّم داشتن [[مهاجرین]] توسط [[انصار]] در [[مدینه]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۲۰۶.</ref> نقش مؤثری در [[رشد]] و بالندگی [[اسلام]] داشته است. | ||
[[قرآن کریم]] با [[تأیید]] این [[رفتار نیک]] و بهکارگیری آن در [[آموزههای دینی]]، به تکمیل آن پرداخته است<ref>بقره/ ۱۷۷؛ حشر/ ۹.</ref>. در [[روایات]] از ایثار به عنوان نهایت [[احسان]] و [[بهترین عبادت]] و روش و [[خلق و خوی]] [[نیکان]] یاد شده است<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۹۵ ـ ۳۹۶.</ref>. در بیشتر منابع [[اخلاقی]]، تنها در ضمن بحثهایی نظیر [[زهد]]، [[جود]] و [[سخاوت]] از آن سخن گفته شده<ref>ابن مسکویه، احمد، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ص۱۰۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، ج۶، ص۷۹ - ۸۲؛ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۲.</ref>؛ اما [[اهل معرفت]] به این موضوع توجهی ویژه کردهاند و در آثار [[عرفانی]] باب مستقلی برای آن گشودهاند؛ [[صوفیه]] نیز یکی از ارکان تصوف را ایثار میدانند<ref>کلاباذی، محمد بن ابراهیم، کتاب التعرف، ص۹۰.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[ایثار - گرامی (مقاله)| مقاله «ایثار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص۵۰۶.</ref> | [[قرآن کریم]] با [[تأیید]] این [[رفتار نیک]] و بهکارگیری آن در [[آموزههای دینی]]، به تکمیل آن پرداخته است<ref>بقره/ ۱۷۷؛ حشر/ ۹.</ref>. در [[روایات]] از ایثار به عنوان نهایت [[احسان]] و [[بهترین عبادت]] و روش و [[خلق و خوی]] [[نیکان]] یاد شده است<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۹۵ ـ ۳۹۶.</ref>. در بیشتر منابع [[اخلاقی]]، تنها در ضمن بحثهایی نظیر [[زهد]]، [[جود]] و [[سخاوت]] از آن سخن گفته شده<ref>ابن مسکویه، احمد، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ص۱۰۴؛ فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، ج۶، ص۷۹ - ۸۲؛ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۲.</ref>؛ اما [[اهل معرفت]] به این موضوع توجهی ویژه کردهاند و در آثار [[عرفانی]] باب مستقلی برای آن گشودهاند؛ [[صوفیه]] نیز یکی از ارکان تصوف را ایثار میدانند<ref>کلاباذی، محمد بن ابراهیم، کتاب التعرف، ص۹۰.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[ایثار - گرامی (مقاله)| مقاله «ایثار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص۵۰۶.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
مشتقات ایثار در شش [[آیه]] از شش [[سوره]] قرآن به شرح زیر آمده است: {{متن قرآن|آثَرَكَ اللَّهُ}} در آیه ۹۱ [[سوره یوسف]]، {{متن قرآن|لَنْ نُؤْثِرَكَ}}، در آیه ۷۲ [[سوره طه]]، {{متن قرآن|يُؤْثِرُونَ}} در آیه ۹ [[سوره حشر]]، «ی» در آیه ۲۴ [[سوره مدثر]]، {{متن قرآن|آثَرَ}} در [[آیه]] ۳۸ [[سوره نازعات]]، و {{متن قرآن|تُؤْثِرُونَ}} در آیه ۱۶ [[سوره اعلی]]<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۲۳۹.</ref>. | مشتقات ایثار در شش [[آیه]] از شش [[سوره]] قرآن به شرح زیر آمده است: {{متن قرآن|آثَرَكَ اللَّهُ}} در آیه ۹۱ [[سوره یوسف]]، {{متن قرآن|لَنْ نُؤْثِرَكَ}}، در آیه ۷۲ [[سوره طه]]، {{متن قرآن|يُؤْثِرُونَ}} در آیه ۹ [[سوره حشر]]، «ی» در آیه ۲۴ [[سوره مدثر]]، {{متن قرآن|آثَرَ}} در [[آیه]] ۳۸ [[سوره نازعات]]، و {{متن قرآن|تُؤْثِرُونَ}} در آیه ۱۶ [[سوره اعلی]]<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۲۳۹.</ref>. | ||
ایثار [[مقام]] [[انسانی]] فوقالعاده باشکوهی است و [[قرآن]] آن را [[ستایش]] کرده و از کسانی که دیگران را بر خود مقدم میدارند، هر چند خودشان نیاز دارند، به عنوان ایثارگر ستایش کرده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۳۹-۴۰.</ref> | |||
== [[حقیقت]] و منشأ == | == [[حقیقت]] و منشأ == | ||
[[سخاوت]] از [[اخلاق انبیا]]{{عم}}<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۲۵.</ref> و ایثار بالاترین درجه آن است<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۴۷؛ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. [[اهل معرفت]] ایثار را از ارکان<ref>مستملی بخاری، اسماعیل بن محمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۱۶۷.</ref> و [[آداب]] تصوف<ref>سلمی، محمد بن حسین، تسعة کتب فی اصول التصوف والزهد، ص۲۵۱.</ref> شمرده و آن را منبع [[رشد]] درخت [[محبت]] میدانند که با ایثار و [[انفاق]] آبیاری میشود<ref>ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۱۰، ص۲۱۴.</ref>. برخی اهل معرفت، منشأ ایثار را متّصف شدن [[بنده]] به [[اسمای الهی]] میدانند<ref>ابن عربی، محی الدین، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. | [[سخاوت]] از [[اخلاق انبیا]]{{عم}}<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۲۵.</ref> و ایثار بالاترین درجه آن است<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۴۷؛ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. [[اهل معرفت]] ایثار را از ارکان<ref>مستملی بخاری، اسماعیل بن محمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۳، ص۱۱۶۷.</ref> و [[آداب]] تصوف<ref>سلمی، محمد بن حسین، تسعة کتب فی اصول التصوف والزهد، ص۲۵۱.</ref> شمرده و آن را منبع [[رشد]] درخت [[محبت]] میدانند که با ایثار و [[انفاق]] آبیاری میشود<ref>ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۱۰، ص۲۱۴.</ref>. برخی اهل معرفت، منشأ ایثار را متّصف شدن [[بنده]] به [[اسمای الهی]] میدانند<ref>ابن عربی، محی الدین، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. | ||
برخی از [[اندیشمندان]] معاصر، نفسانیّت و [[انانیّت]] را در حقیقت ایثار دخیل میدانند و [[باور]] دارند ایثار در جایی است که ایثارگر، خود و عمل خود را [[مشاهده]] کند؛ اما اگر خود را نبیند و تنها [[خدا]] را ببیند، این | برخی از [[اندیشمندان]] معاصر، نفسانیّت و [[انانیّت]] را در حقیقت ایثار دخیل میدانند و [[باور]] دارند ایثار در جایی است که ایثارگر، خود و عمل خود را [[مشاهده]] کند؛ اما اگر خود را نبیند و تنها [[خدا]] را ببیند، این ایثار نیست بلکه بالاتر است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۹، ص۴۹.</ref>. ایشان متحول شدن<ref>همان، ج۱۳، ص۴۴۰.</ref> و دستبرداشتن از [[حجاب]] خودیّت و مشاهده [[جمال الهی]] را زمینهساز ایثار معرفی میکند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۳۳۳ - ۳۳۴.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[ایثار - گرامی (مقاله)| مقاله «ایثار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص۵۰۷.</ref> | ||
== مراتب ایثار == | == مراتب ایثار == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== ثمرهها و آفات == | == ثمرهها و آفات == | ||
در [[روایات]] برای ایثار آثاری، مانند به دست آوردن [[قلوب]] دیگران و رسیدن به مرتبه [[مروت]] بیان شده است<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۹۶.</ref>. [[اهل معرفت]]، ایثار را سبب و علامت [[محبت]] و [[معرفت الهی]] میدانند<ref>تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، تحقیق باسل عیون السود، ص۱۶۷؛ مکی، ابوطالب محمد بن علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ج۲، ص۹۰.</ref>. [[روحیه]] [[ایثارگری]] مقدمهای است که [[انسان]] قابلیت [[خدمت]] کردن به [[اسلام]] را پیدا کند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۹، ص۵۰.</ref>. همچنین از جمله ثمرهای | در [[روایات]] برای ایثار آثاری، مانند به دست آوردن [[قلوب]] دیگران و رسیدن به مرتبه [[مروت]] بیان شده است<ref>آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۹۶.</ref>. [[اهل معرفت]]، ایثار را سبب و علامت [[محبت]] و [[معرفت الهی]] میدانند<ref>تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، تحقیق باسل عیون السود، ص۱۶۷؛ مکی، ابوطالب محمد بن علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ج۲، ص۹۰.</ref>. [[روحیه]] [[ایثارگری]] مقدمهای است که [[انسان]] قابلیت [[خدمت]] کردن به [[اسلام]] را پیدا کند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۹، ص۵۰.</ref>. همچنین از جمله ثمرهای ایثار [[سرافرازی]] و [[روسفیدی]] در پیشگاه [[پروردگار]]، الگوشدن نزد دیگران و [[نجات]] از [[سلطه]] [[مستکبران]] است<ref>امام خمینی، ج۱۶، ص۲۰۴؛ ج۲۰، ص۲۰۷ و ۲۱۸.</ref>. | ||
ایثار و [[از خودگذشتگی]] [[اولیای الهی]] عامل مهم [[اصلاح]] [[مردم]] و خروج آنان از [[غفلت]] و [[ندامت]] است<ref>حدیث جنود، ص۲۵۶.</ref> و در سطح [[جامعه]]، ارتقای وجودی [[اجتماع]]، برپایی [[کمالات]] والای [[انسانی]] در بستر اجتماع و [[سربلندی]] نسلهای [[آینده]] یکی دیگر از ثمرهای ایثار است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۲۰۴.</ref>. | ایثار و [[از خودگذشتگی]] [[اولیای الهی]] عامل مهم [[اصلاح]] [[مردم]] و خروج آنان از [[غفلت]] و [[ندامت]] است<ref>حدیث جنود، ص۲۵۶.</ref> و در سطح [[جامعه]]، ارتقای وجودی [[اجتماع]]، برپایی [[کمالات]] والای [[انسانی]] در بستر اجتماع و [[سربلندی]] نسلهای [[آینده]] یکی دیگر از ثمرهای ایثار است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۶، ص۲۰۴.</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
برخی [[علمای اخلاق]] با استناد به بعضی [[آیات]]<ref>حشر/ ۹.</ref> و برخی گزارشهای [[تاریخی]]، نمونههای گوناگونی از ایثار در [[زندگی پیامبران]]{{عم}} و [[اولیا]] ذکر کردهاند<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۴۸؛ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۲ – ۱۲۳.</ref>: همانند ایثار [[حضرت علی]]{{ع}} در [[لیلةالمبیت]]<ref>نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۳.</ref>؛ همچنین ایثار [[مالی]] [[حضرت خدیجه]]{{س}} که سبب شد [[فقر]] و [[تنگدستی]] [[مسلمانان]] را از پای در نیاورد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۶، ص۱۸۱.</ref>. | برخی [[علمای اخلاق]] با استناد به بعضی [[آیات]]<ref>حشر/ ۹.</ref> و برخی گزارشهای [[تاریخی]]، نمونههای گوناگونی از ایثار در [[زندگی پیامبران]]{{عم}} و [[اولیا]] ذکر کردهاند<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۴۸؛ نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۲ – ۱۲۳.</ref>: همانند ایثار [[حضرت علی]]{{ع}} در [[لیلةالمبیت]]<ref>نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۲۳.</ref>؛ همچنین ایثار [[مالی]] [[حضرت خدیجه]]{{س}} که سبب شد [[فقر]] و [[تنگدستی]] [[مسلمانان]] را از پای در نیاورد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۶، ص۱۸۱.</ref>. | ||
قربانیکردن اسماعیل{{ع}} در [[راه خدا]] به دست پدرش، ابراهیم{{ع}}، پیش از آنکه جنبه [[توحیدی]] و [[عبادی]] داشته باشد، عبادتی با جنبههای [[سیاسی]] و [[ارزشهای اجتماعی]] است؛ زیرا به معنای فداکردن عزیزان خویش در راه خداوند است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۸۶.</ref> و ثمره آن برپایی [[دین خدا]] و [[نظام]] [[عدل و داد]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۹، ص۴۹.</ref>. نمونه روشن دیگر ایثار، [[شهادت سیدالشهدا]]{{ع}} است که با | قربانیکردن اسماعیل{{ع}} در [[راه خدا]] به دست پدرش، ابراهیم{{ع}}، پیش از آنکه جنبه [[توحیدی]] و [[عبادی]] داشته باشد، عبادتی با جنبههای [[سیاسی]] و [[ارزشهای اجتماعی]] است؛ زیرا به معنای فداکردن عزیزان خویش در راه خداوند است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۸۶.</ref> و ثمره آن برپایی [[دین خدا]] و [[نظام]] [[عدل و داد]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۹، ص۴۹.</ref>. نمونه روشن دیگر ایثار، [[شهادت سیدالشهدا]]{{ع}} است که با ایثار [[خون]] خود و عزیزانش، [[اسلام]] و [[عدالت]] را [[نجات]] داد و دستگاه [[بنیامیه]] را نابود کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۵، ص۲۸۳.</ref>. [[الهام]] گرفتن از [[ایثارگری]] و [[شهادت امام علی]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} و [[روز عاشورا]] سبب شد [[مردم]] [[قیام]] کنند و خود را ادامهدهنده آن راه بدانند و در نتیجه از ایثار و [[شهادت]] در راه [[انقلاب]] به هیچوجه، هراسی به [[دل]] راه ندهند و حتی مشتاقانه به سوی آن گام بردارند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۰، ص۱۹۷ ـ ۱۹۹.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[ایثار - گرامی (مقاله)| مقاله «ایثار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص۵۰۹.</ref> | ||
شخصی میگوید در یکی از [[جنگهای اسلامی]]، از میان مجروحین عبور میکردم، [[آدمی]] را دیدم که افتاده و لحظات آخرش را طی میکند و مجروح چون معمولاً خون زیاد از بدنش میآید، بیشتر [[تشنه]] میشود. میگوید من فوراً فهمیدم این شخص به آب احتیاج دارد. رفتم یک ظرف آب آوردم که به او بدهم، اشاره کرد آن برادرم مثل من تشنه است آب را به او بدهید. رفتم سراغ او، او هم اشاره کرد به یک نفر دیگر که آب را به او بدهید، رفتم سراغ او (بعضی نوشتهاند سه نفر بودهاند و بعضی نوشتهاند ده نفر)، تا سراغ آخری رفتم دیدم تمام کرده است، برگشتم به ما قبل آخر دیدم او هم تمام کرده، ما قبل او هم تمام کرده، به اوّلی که رسیدم دیدم او هم تمام کرده است. بالاخره موفّق نشدم به یک نفر از اینها آب بدهم، چون به سراغ هر کدام که رفتم گفت برو به سراغ دیگری. این را میگویند ایثار که یکی از باشکوهترین تجلیّات [[عاطفی]] [[روح انسان]] است<ref>حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۰۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص۱۷۶.</ref> | شخصی میگوید در یکی از [[جنگهای اسلامی]]، از میان مجروحین عبور میکردم، [[آدمی]] را دیدم که افتاده و لحظات آخرش را طی میکند و مجروح چون معمولاً خون زیاد از بدنش میآید، بیشتر [[تشنه]] میشود. میگوید من فوراً فهمیدم این شخص به آب احتیاج دارد. رفتم یک ظرف آب آوردم که به او بدهم، اشاره کرد آن برادرم مثل من تشنه است آب را به او بدهید. رفتم سراغ او، او هم اشاره کرد به یک نفر دیگر که آب را به او بدهید، رفتم سراغ او (بعضی نوشتهاند سه نفر بودهاند و بعضی نوشتهاند ده نفر)، تا سراغ آخری رفتم دیدم تمام کرده است، برگشتم به ما قبل آخر دیدم او هم تمام کرده، ما قبل او هم تمام کرده، به اوّلی که رسیدم دیدم او هم تمام کرده است. بالاخره موفّق نشدم به یک نفر از اینها آب بدهم، چون به سراغ هر کدام که رفتم گفت برو به سراغ دیگری. این را میگویند ایثار که یکی از باشکوهترین تجلیّات [[عاطفی]] [[روح انسان]] است<ref>حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۰۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص۱۷۶.</ref> |