سبک زندگی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در [[اسلام]] سفارش شده رابطه صمیمی و [[دینی]] خود را در هر صورت ادامه بدهیم و به استحکام آن بیندیشیم؛ اگر به هم دیگر دسترسی داریم به دیدن هم برویم و چنان چه دور از هم هستیم، با مکاتبه و فرستادن [[نامه]] این پیوند را [[حفظ]] کنیم. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است: پیوند بین [[برادران]] در حضور بازدید از هم دیگر است و در [[سفر]] با نامهنگاری صورت میگیرد<ref>{{متن حدیث|التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ، وَ فِي السَّفَرِ التَّرَاسُلُ}}اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۱.</ref>. در حدیث نبوی آمده است که جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است<ref>{{متن حدیث| إِنَّ لِجَوَابِ الْكِتَابِ حَقّاً كردّ السَّلَامُ }}؛ نهج الفصاحه، ۸۸۰.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: دادن جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است: <ref>{{متن حدیث|رَدُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَامِ}}؛ اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۲.</ref>؛ اگر در گذشته جز فرستادن [[نامه]] وسیله ارتباطی دیگر نبود، امروزه با وسایل ارتباطی پیشرفته، از قبیل [[پست]] الکترونیک، تلفن، دورنگار، ارسال [[پیام]] کوتاه، چت (گفتوگو از طریق رایانه) و... رابطهای سالم به آسانی میسور است و با رعایت اصول روابط کارآمد، [[انسان]] میتواند رابطه صمیمی با افراد [[جامعه]] برقرار کند<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۵۷-۶۰.</ref>. | در [[اسلام]] سفارش شده رابطه صمیمی و [[دینی]] خود را در هر صورت ادامه بدهیم و به استحکام آن بیندیشیم؛ اگر به هم دیگر دسترسی داریم به دیدن هم برویم و چنان چه دور از هم هستیم، با مکاتبه و فرستادن [[نامه]] این پیوند را [[حفظ]] کنیم. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است: پیوند بین [[برادران]] در حضور بازدید از هم دیگر است و در [[سفر]] با نامهنگاری صورت میگیرد<ref>{{متن حدیث|التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ، وَ فِي السَّفَرِ التَّرَاسُلُ}}اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۱.</ref>. در حدیث نبوی آمده است که جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است<ref>{{متن حدیث| إِنَّ لِجَوَابِ الْكِتَابِ حَقّاً كردّ السَّلَامُ }}؛ نهج الفصاحه، ۸۸۰.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: دادن جواب نامه مانند جواب [[سلام]] [[واجب]] است: <ref>{{متن حدیث|رَدُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَامِ}}؛ اصول کافی، ج۲، کتاب العشره، باب تکاتب، ح۲.</ref>؛ اگر در گذشته جز فرستادن [[نامه]] وسیله ارتباطی دیگر نبود، امروزه با وسایل ارتباطی پیشرفته، از قبیل [[پست]] الکترونیک، تلفن، دورنگار، ارسال [[پیام]] کوتاه، چت (گفتوگو از طریق رایانه) و... رابطهای سالم به آسانی میسور است و با رعایت اصول روابط کارآمد، [[انسان]] میتواند رابطه صمیمی با افراد [[جامعه]] برقرار کند<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۵۷-۶۰.</ref>. | ||
==طعنهزدن== | == طعنهزدن == | ||
{{اصلی|طعنه}} | {{اصلی|طعنه}} | ||
یکی از عواملی که میتواند [[روابط اجتماعی]] را به هم بزند زخم زبان و طعنه زدن است. امروزه [[مردم]] بدون توجه به آبروی کسی به هم دیگر زخم زبان میزنند که این امر باعث از بین رفتن ارتباطها میشود. از سویی طعنه زننده محبوبیت خود را در [[جامعه]] از دست میدهد و مردم به راحتی با او ارتباط برقرار نمیکنند و از وی فاصله میگیرند تا از شرش در [[امان]] بمانند. از طرف دیگر آبروی شخص طعنه و زخم زبان خورده تا حدودی به خطر میافتد و عدهای [[باور]] میکنند که او چنین فردی بوده است؛ لذا از وی دوری میکنند. | یکی از عواملی که میتواند [[روابط اجتماعی]] را به هم بزند زخم زبان و طعنه زدن است. امروزه [[مردم]] بدون توجه به آبروی کسی به هم دیگر زخم زبان میزنند که این امر باعث از بین رفتن ارتباطها میشود. از سویی طعنه زننده محبوبیت خود را در [[جامعه]] از دست میدهد و مردم به راحتی با او ارتباط برقرار نمیکنند و از وی فاصله میگیرند تا از شرش در [[امان]] بمانند. از طرف دیگر آبروی شخص طعنه و زخم زبان خورده تا حدودی به خطر میافتد و عدهای [[باور]] میکنند که او چنین فردی بوده است؛ لذا از وی دوری میکنند. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[قرآن کریم]] با این عادت ناپسند آشکارا [[مخالفت]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ}}<ref>«و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>، [[مسلمانان]] نباید به همدیگر [[لقب]] [[زشت]] از قبیل [[فاسق]]، [[سفیه]] و امثال آن بدهند. [[مؤمن]] شایسته کسی است که از او به [[نیکی]] یاد گردد و به وی طعنه و برچسب زده نشود<ref>ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۴۸۲.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۴.</ref> | [[قرآن کریم]] با این عادت ناپسند آشکارا [[مخالفت]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ}}<ref>«و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>، [[مسلمانان]] نباید به همدیگر [[لقب]] [[زشت]] از قبیل [[فاسق]]، [[سفیه]] و امثال آن بدهند. [[مؤمن]] شایسته کسی است که از او به [[نیکی]] یاد گردد و به وی طعنه و برچسب زده نشود<ref>ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۴۸۲.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۴.</ref> | ||
==[[ترشرویی]] و بیاعتنایی== | == [[ترشرویی]] و بیاعتنایی == | ||
{{اصلی|ترشرویی}} | {{اصلی|ترشرویی}} | ||
بیاعتنایی موجب میشود [[محبت]] و صمیمیت از بین برود و روابط اجتماعی شکل نگیرد؛ زیرا ترشرویی به دیگران باعث فاصله گرفتن مخاطبان و کم شدن انس و محبت آنها با فرد بیاعتنا میشود. از این رو، دلیلی وجود ندارد که مخاطب، ارتباط خود را با فرد ترشرو ادامه دهد و اگر به دلیل حل مشکل خود نیز مجبور به ارتباط باشد، ظاهری و مقطعی خواهد بود. [[قرآن کریم]] این [[حقیقت]] را چنین بیان میفرماید: {{متن قرآن|عَبَسَ وَتَوَلَّى أَن جَاءَهُ الأَعْمَى وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى}}<ref>«روی ترش کرد و رخ بگردانید، که آن نابینا نزد وی آمد، و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد، یا در یاد گیرد و آن یادکرد، او را سود رساند» سوره عبس، آیه ۱-۴.</ref> در این [[آیات]]، فرد ترشرو و بیاعتنا نکوهش شده است. | بیاعتنایی موجب میشود [[محبت]] و صمیمیت از بین برود و روابط اجتماعی شکل نگیرد؛ زیرا ترشرویی به دیگران باعث فاصله گرفتن مخاطبان و کم شدن انس و محبت آنها با فرد بیاعتنا میشود. از این رو، دلیلی وجود ندارد که مخاطب، ارتباط خود را با فرد ترشرو ادامه دهد و اگر به دلیل حل مشکل خود نیز مجبور به ارتباط باشد، ظاهری و مقطعی خواهد بود. [[قرآن کریم]] این [[حقیقت]] را چنین بیان میفرماید: {{متن قرآن|عَبَسَ وَتَوَلَّى أَن جَاءَهُ الأَعْمَى وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى}}<ref>«روی ترش کرد و رخ بگردانید، که آن نابینا نزد وی آمد، و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد، یا در یاد گیرد و آن یادکرد، او را سود رساند» سوره عبس، آیه ۱-۴.</ref> در این [[آیات]]، فرد ترشرو و بیاعتنا نکوهش شده است. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در حدیث نبوی آمده است: [[خداوند]] کسی را که در مقابل برادرش ترشرو و عبوس باشد، [[دشمن]] میدارد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فِي وُجُوهٍ إِخْوَانِهِ}}؛ نهج الفصاحه، ح۷۴۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۹-۱۴۰.</ref> | در حدیث نبوی آمده است: [[خداوند]] کسی را که در مقابل برادرش ترشرو و عبوس باشد، [[دشمن]] میدارد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فِي وُجُوهٍ إِخْوَانِهِ}}؛ نهج الفصاحه، ح۷۴۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۳۹-۱۴۰.</ref> | ||
==مضر برای [[دین]]== | == کسانی که نباید با آنها ارتباط برقرار کرد == | ||
=== مضر برای [[دین]] === | |||
از نظر [[اسلام]] معیار در روابط انسانها [[دین]] است. اگر کسی برای دین [[انسان]] ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او اعتماد نکن و به صحبت با او رغبت نشان مده؛ زیرا هر چه غیر از [[خدا]] باشد نابود و عاقبت آن بد است. | از نظر [[اسلام]] معیار در روابط انسانها [[دین]] است. اگر کسی برای دین [[انسان]] ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او اعتماد نکن و به صحبت با او رغبت نشان مده؛ زیرا هر چه غیر از [[خدا]] باشد نابود و عاقبت آن بد است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
اگر همنشین، [[انسان]] را از یاد خدا [[غافل]] بسازد و برای دین و دنیای انسان فایدهای نداشته باشد، باید از وی پرهیز نمود که از مار خطرناکتر است<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۵-۱۶۶.</ref>. | اگر همنشین، [[انسان]] را از یاد خدا [[غافل]] بسازد و برای دین و دنیای انسان فایدهای نداشته باشد، باید از وی پرهیز نمود که از مار خطرناکتر است<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۵-۱۶۶.</ref>. | ||
==[[بخیل]]== | === [[بخیل]] === | ||
{{اصلی|بخل}} | {{اصلی|بخل}} | ||
بخل به معنای منع از گسترده شده [[فضل]] و [[رحمت خدا]] و خویشتنداری از گسترش مواهب و نعمتهای [[خداوند متعال]] در میان [[بندگان]] اوست. [[بخیل]] کسی است که چنین صفتی در او پایدار باشد. [[امام علی]] {{ع}} علت بُخلِ [[بخیل]] را بدگمانی او به [[خداوند متعال]] که نتیجه ضعف [[ایمان]] اوست، میداند. به همین جهت در [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]]، پیروانش را از [[مشورت]] با [[انسان]] [[بخیل]] بر حذر میدارد. و [[بخیل]] را در [[رایزنی]] خود در میاور که تو را از [[نیکوکاری]] بازمیگرداند و از دوریشی میترساند. بخل و [[ترس]] و [[آز]] سرشتهایی جداجدا هستند که فراهم آورنده آنها بدگمانی به خداست<ref>{{متن حدیث|وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ، وَ يَعِدُكَ الْفَقْرَ، ... فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى، يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref> | بخل به معنای منع از گسترده شده [[فضل]] و [[رحمت خدا]] و خویشتنداری از گسترش مواهب و نعمتهای [[خداوند متعال]] در میان [[بندگان]] اوست. [[بخیل]] کسی است که چنین صفتی در او پایدار باشد. [[امام علی]] {{ع}} علت بُخلِ [[بخیل]] را بدگمانی او به [[خداوند متعال]] که نتیجه ضعف [[ایمان]] اوست، میداند. به همین جهت در [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]]، پیروانش را از [[مشورت]] با [[انسان]] [[بخیل]] بر حذر میدارد. و [[بخیل]] را در [[رایزنی]] خود در میاور که تو را از [[نیکوکاری]] بازمیگرداند و از دوریشی میترساند. بخل و [[ترس]] و [[آز]] سرشتهایی جداجدا هستند که فراهم آورنده آنها بدگمانی به خداست<ref>{{متن حدیث|وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ، وَ يَعِدُكَ الْفَقْرَ، ... فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى، يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
روشن است کسی که معیار دوستی و ارتباط را در [[مادیات]] ببیند، [[دوستی]] او دوام نخواهد داشت، مانند کسی که در خوشیها [[دوست]] توست و همین که [[احساس]] کند دیگر نمیتواند از [[اموال]] تو بهرهمند شود، ارتباط خود را قطع میکند و تو را تنها میگذارد و صفت [[بخل]] به او [[اجازه]] نمیدهد تا با تو [[همکاری]] نماید و دوست روزهای [[ناداری]] و سخت تو باشد<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۹-۱۷۰.</ref>. | روشن است کسی که معیار دوستی و ارتباط را در [[مادیات]] ببیند، [[دوستی]] او دوام نخواهد داشت، مانند کسی که در خوشیها [[دوست]] توست و همین که [[احساس]] کند دیگر نمیتواند از [[اموال]] تو بهرهمند شود، ارتباط خود را قطع میکند و تو را تنها میگذارد و صفت [[بخل]] به او [[اجازه]] نمیدهد تا با تو [[همکاری]] نماید و دوست روزهای [[ناداری]] و سخت تو باشد<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۹-۱۷۰.</ref>. | ||
==[[فاسق]]== | === [[فاسق]] === | ||
{{اصلی|فسق}} | {{اصلی|فسق}} | ||
فسق به معنای بیرون آمدن چیزی از پوسته خود است. از این رو به کسی هم که از حریم [[احکام دین]] بیرون میرود و از [[فرمان خدا]] خارج میشود، یا از مسیر [[فطرت انسانی]] بیرون رود و [[متعهد]] به [[احکام شرع]] و [[حلال و حرام]] [[الهی]] نباشد، [[فاسق]] گفته میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. انسان فاسق قابل اعتماد نیست و نباید با او ارتباط برقرار ساخت در حدیث نبوی آمده است: اجتناب و دوری از فاسق [[جهاد]] است: «جهاد چهارگونه است:... یکی از آنها دوری از فاسق است»<ref>{{متن حدیث|اَلْجِهَادُ أَرْبَعُ:... وَ شَنْآنُ الْفَاسِقُ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۳۳۸.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: از دوستی و همنشینی با فاسق اجتناب کنید؛ زیرا بدی به سمت بدی کشیده میشود و [[اخلاق]] بد در وجود انسان تأثیر میگذارد<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۰-۱۷۱.</ref>. | فسق به معنای بیرون آمدن چیزی از پوسته خود است. از این رو به کسی هم که از حریم [[احکام دین]] بیرون میرود و از [[فرمان خدا]] خارج میشود، یا از مسیر [[فطرت انسانی]] بیرون رود و [[متعهد]] به [[احکام شرع]] و [[حلال و حرام]] [[الهی]] نباشد، [[فاسق]] گفته میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. انسان فاسق قابل اعتماد نیست و نباید با او ارتباط برقرار ساخت در حدیث نبوی آمده است: اجتناب و دوری از فاسق [[جهاد]] است: «جهاد چهارگونه است:... یکی از آنها دوری از فاسق است»<ref>{{متن حدیث|اَلْجِهَادُ أَرْبَعُ:... وَ شَنْآنُ الْفَاسِقُ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۳۳۸.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: از دوستی و همنشینی با فاسق اجتناب کنید؛ زیرا بدی به سمت بدی کشیده میشود و [[اخلاق]] بد در وجود انسان تأثیر میگذارد<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۰-۱۷۱.</ref>. | ||
==[[اهل بدعت]]== | === [[اهل بدعت]] === | ||
{{اصلی|بدعت}} | {{اصلی|بدعت}} | ||
[[اهل]] بدعت از جمله کسانیاند که از همنشینی و [[همراهی]] با آنها [[نهی]] شده است. اگر انسان با چنین افرادی نشست و برخاست داشته باشد [[باورها]] و عقایدشان به مرور زمان بر شخص تأثیر میگذارد<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص۱۷۲.</ref>. | [[اهل]] بدعت از جمله کسانیاند که از همنشینی و [[همراهی]] با آنها [[نهی]] شده است. اگر انسان با چنین افرادی نشست و برخاست داشته باشد [[باورها]] و عقایدشان به مرور زمان بر شخص تأثیر میگذارد<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص۱۷۲.</ref>. | ||
==دارندگان بیماریهای واگیر== | === دارندگان بیماریهای واگیر === | ||
در [[روایات]] آمده است: با افرادی که به امراض ساری مانند: جزام، پیسی و... مبتلایند، [[معاشرت]] نکنید و از آنها فاصله بگیرید<ref>شاید بتوان مرضهای ساری چون ایدز و امثال آن را که از پدیدههای قرن حاضر است، در این طبقه قرار داد.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «از کسی که [[مبتلا]] به [[مرض]] [[جذام]] است؛ همانگونه که از شیر درنده فرار میکنی، از وی نیز بگریز»<ref>{{متن حدیث|فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ}}؛ الفقه الاجتماع، ص۴۵.</ref>. این یک نکته بهداشتی است که [[اسلام]] به آن توجه نموده و گرنه از لحاظ کمالهای [[معنوی]]، ممکن است همان افراد نزد [[خداوند]] مقام [[ارجمندی]] داشته باشند<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۲.</ref>. | در [[روایات]] آمده است: با افرادی که به امراض ساری مانند: جزام، پیسی و... مبتلایند، [[معاشرت]] نکنید و از آنها فاصله بگیرید<ref>شاید بتوان مرضهای ساری چون ایدز و امثال آن را که از پدیدههای قرن حاضر است، در این طبقه قرار داد.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «از کسی که [[مبتلا]] به [[مرض]] [[جذام]] است؛ همانگونه که از شیر درنده فرار میکنی، از وی نیز بگریز»<ref>{{متن حدیث|فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ}}؛ الفقه الاجتماع، ص۴۵.</ref>. این یک نکته بهداشتی است که [[اسلام]] به آن توجه نموده و گرنه از لحاظ کمالهای [[معنوی]]، ممکن است همان افراد نزد [[خداوند]] مقام [[ارجمندی]] داشته باشند<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۲.</ref>. | ||
== [[دوستان]] ناباب == | === [[دوستان]] ناباب === | ||
{{اصلی|دوستی}} | {{اصلی|دوستی}} | ||
در [[دین مبین اسلام]]، از ارتباط با دوستان ناباب [[نهی]] شده است. [[حضرت پیامبر]] فرمود: از دوست بد بپرهیز که [[مردم]] تو را با او میشناسند<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ قَرِينَ السُّوءِ فَإِنَّكَ بِهِ تُعْرَفُ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۰۱۲.</ref>. بیشک انسان از محیط، [[خانواده]]، [[مدرسه]] و همسالان خود به شدت متأثر میشود. اصولاً [[شخصیت]] فرد در کنار دیگران و محیط [[اجتماعی]] شکل میگیرد. همسالان پس از [[خانواده]] نقش مهمی در [[تکوین]] ساختار شخصیت فرد دارد. به همین دلیل است که اگر دوستان فرد انسانهایی [[وارسته]] و خوب باشند، او نیز بالتبع چنین به بار خواهد آمد و چنانچه افرادی [[فاسد]] و [[آلوده]] باشند، او نیز دیر یا زود در منجلاب فرو خواهد رفت و خلافکار خواهد گردید. از این رو بزرگان فرمودهاند: اگر میخواهید از شخصیت فردی [[آگاه]] شوید، سراغ دوستانش بروید. | در [[دین مبین اسلام]]، از ارتباط با دوستان ناباب [[نهی]] شده است. [[حضرت پیامبر]] فرمود: از دوست بد بپرهیز که [[مردم]] تو را با او میشناسند<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ قَرِينَ السُّوءِ فَإِنَّكَ بِهِ تُعْرَفُ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۰۱۲.</ref>. بیشک انسان از محیط، [[خانواده]]، [[مدرسه]] و همسالان خود به شدت متأثر میشود. اصولاً [[شخصیت]] فرد در کنار دیگران و محیط [[اجتماعی]] شکل میگیرد. همسالان پس از [[خانواده]] نقش مهمی در [[تکوین]] ساختار شخصیت فرد دارد. به همین دلیل است که اگر دوستان فرد انسانهایی [[وارسته]] و خوب باشند، او نیز بالتبع چنین به بار خواهد آمد و چنانچه افرادی [[فاسد]] و [[آلوده]] باشند، او نیز دیر یا زود در منجلاب فرو خواهد رفت و خلافکار خواهد گردید. از این رو بزرگان فرمودهاند: اگر میخواهید از شخصیت فردی [[آگاه]] شوید، سراغ دوستانش بروید. |