نفی سخنچینی در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[امام باقر]] {{ع}} نیز درباره آنان فرمود: «بهشت بر جویندگان خبر که سخنچینی کنند حرام است»<ref>{{متن حدیث|مُحَرَّمَةٌ الْجَنَّةُ عَلَى الْقَتَّاتِينَ الْمَشَّائِينَ بِالنَّمِيمَةِ}}؛ الکافی، ج۲، ص۳۶۹؛ کشف الریبة، ص۴۲ [{{متن حدیث|الْجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ}}آمده است].</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۶۱۵.</ref> | [[امام باقر]] {{ع}} نیز درباره آنان فرمود: «بهشت بر جویندگان خبر که سخنچینی کنند حرام است»<ref>{{متن حدیث|مُحَرَّمَةٌ الْجَنَّةُ عَلَى الْقَتَّاتِينَ الْمَشَّائِينَ بِالنَّمِيمَةِ}}؛ الکافی، ج۲، ص۳۶۹؛ کشف الریبة، ص۴۲ [{{متن حدیث|الْجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ}}آمده است].</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۶۱۵.</ref> | ||
== سخنچینی در سیره | == سخنچینی در سیره پیامبر اعظم == | ||
[[پیامبر اسلام]] در تعریف [[سخنچینی]] میفرماید: سخنچینی آن است که [[انسان]] سخنی را از بعضی افراد پیش دیگران نقل کند و آنها را به هم بزند: {{متن حدیث|أ تدرون ما العضة؟.. نقل الحديث من بعض النّاس إلى بعض ليفسدوا بينهم}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۰.</ref>. | [[پیامبر اسلام]] در تعریف [[سخنچینی]] میفرماید: سخنچینی آن است که [[انسان]] سخنی را از بعضی افراد پیش دیگران نقل کند و آنها را به هم بزند: {{متن حدیث|أ تدرون ما العضة؟.. نقل الحديث من بعض النّاس إلى بعض ليفسدوا بينهم}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۰.</ref>. | ||
سخنچینی موجب قطع [[روابط اجتماعی]] انسان میگردد. فردی که میکوشد سخن کسی را به دیگران برساند، در گام نخست خودش را [[رسوا]] میکند؛ زیرا [[حقیقت]] پنهان نمیماند و روزی آشکار میگردد. از سوی دیگر، [[سخنچین]] میان [[مردم]] | سخنچینی موجب قطع [[روابط اجتماعی]] انسان میگردد. فردی که میکوشد سخن کسی را به دیگران برساند، در گام نخست خودش را [[رسوا]] میکند؛ زیرا [[حقیقت]] پنهان نمیماند و روزی آشکار میگردد. از سوی دیگر، [[سخنچین]] میان [[مردم]] محبوبیت خود را از دست میدهد. سخنچینی باعث [[فتنه]] و [[فساد]] زیادی در [[جامعه]] میشود، چه بسا خونهایی ریخته و جنگهایی برافروخته گردد. | ||
سخنچین کاری میکند پیوندها و ارتباطها را از هم بگسلد. [[خدای سبحان]] در [[قرآن کریم]] چنین فردی را از زیانکاران شمرده است که قطع میکند آنچه را [[خدا]] به وصل آن امر فرموده است<ref>اشاره به این آیه دارد: {{متن قرآن|وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن میشکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است میگسلند و در زمین تباهی میورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>. غلامی با چنین عملی موجب شد، شوهری زنش را کشت. وقتی [[نزدیکان]] مقتول با سخنچینی [[غلام]] از جریان باخبر شدند شوهر را کشتند و آنگاه دو [[قبیله]] ( | سخنچین کاری میکند پیوندها و ارتباطها را از هم بگسلد. [[خدای سبحان]] در [[قرآن کریم]] چنین فردی را از زیانکاران شمرده است که قطع میکند آنچه را [[خدا]] به وصل آن امر فرموده است<ref>اشاره به این آیه دارد: {{متن قرآن|وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن میشکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است میگسلند و در زمین تباهی میورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.</ref>. غلامی با چنین عملی موجب شد، شوهری زنش را کشت. وقتی [[نزدیکان]] مقتول با سخنچینی [[غلام]] از جریان باخبر شدند شوهر را کشتند و آنگاه دو [[قبیله]] (اقوام [[زن]] و شوهر) با هم درگیر شدند و در نتیجه آن، افراد زیادی کشته شدند<ref>معراج السعاده، ص۵۳۰.</ref>. | ||
در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: سخنچینی بدتر از [[جادوگری]] است؛ زیرا موجب جدایی [[دوستان]]، [[دشمنی]] و ریختن [[خون]]، نابودی [[خانهها]] و... میگردد<ref>منتخب میزان الحکمه، شح ۶۲۶۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۳.</ref> | در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: سخنچینی بدتر از [[جادوگری]] است؛ زیرا موجب جدایی [[دوستان]]، [[دشمنی]] و ریختن [[خون]]، نابودی [[خانهها]] و... میگردد<ref>منتخب میزان الحکمه، شح ۶۲۶۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۳.</ref> | ||
== [[زشتی]] [[سخنچینی]] در | == [[زشتی]] [[سخنچینی]] در سخنان پیامبر اعظم {{صل}} == | ||
#'''دو به همزنی''': سخنچینی آن است که [[انسان]] سخنی را از بعضی افراد پیش دیگران نقل کرده، میان آنها [[اختلاف]] ایجاد کند: {{متن حدیث| أَ تَدْرُونَ مَا الْعَضَّةِ ؟ . . نُقِلَ الْحَدِيثُ مِنْ بَعْضِ النَّاسِ إِلَى بَعْضٍ لِيُفْسِدُوا بَيْنَهُمْ }}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۰.</ref>. | #'''دو به همزنی''': سخنچینی آن است که [[انسان]] سخنی را از بعضی افراد پیش دیگران نقل کرده، میان آنها [[اختلاف]] ایجاد کند: {{متن حدیث| أَ تَدْرُونَ مَا الْعَضَّةِ ؟ . . نُقِلَ الْحَدِيثُ مِنْ بَعْضِ النَّاسِ إِلَى بَعْضٍ لِيُفْسِدُوا بَيْنَهُمْ }}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۰.</ref>. | ||
#'''منفورترین فرد در [[قیامت]]''': در | #'''منفورترین فرد در [[قیامت]]''': در حدیث نبوی آمده است: هشت طایفه در قیامت از همه منفورترند، یکی از آنها [[سخنچین]] است که میان [[دوستان]] جدایی میاندازد: {{متن حدیث| ثَمانِيَةَ أَبْغَضَ خَلِيقَةُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ . . . وَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِيمَةِ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۱۲۹۴.</ref>. | ||
#'''دور بودن از [[عقل]]''': [[پیامبر اسلام]] فرمود: هر که بد [[مردم]] را بگوید و سخنچینی نماید، از عقل به دور است یا خللی در اوست: {{متن حدیث| مَنْ سَعَى بِالنَّاسِ فَهُوَ بِغَيْرِ رُشْدُهُ أَوْ فِيهِ شَيْءُ مِنْهُ }}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۰۲۴.</ref>. | #'''دور بودن از [[عقل]]''': [[پیامبر اسلام]] فرمود: هر که بد [[مردم]] را بگوید و سخنچینی نماید، از عقل به دور است یا خللی در اوست: {{متن حدیث| مَنْ سَعَى بِالنَّاسِ فَهُوَ بِغَيْرِ رُشْدُهُ أَوْ فِيهِ شَيْءُ مِنْهُ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۳۰۲۴.</ref>. | ||
#''' | #'''عذاب قبر''': در [[حدیثی]] از [[پیامبر]] آمده است که فرمود: سخنچینی موجب عذاب قبر میشود: {{متن حدیث| النَّمِيمَةَ عَذَابِ الْقَبْرِ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۱۹۳.</ref>. | ||
#'''[[خواری]] در قیامت''': | #'''[[خواری]] در قیامت''': حضرت فرمود: هر که از مؤمنی، بد بگوید و [[سعایت]] او را کند، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] وی را [[خوار]] و زبون میکند: {{متن حدیث| مَنْ سَعَى بِمُؤْمِنٍ أَقَامَهُ اللَّهُ مَقَامَ ذُلُّ وَ خزى يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۹۹۶.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۵۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |