اسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
# '''[[توحید]]''': اسلام بر اساس [[توحید]] پایه گذاری شده است، بر همین اساس، [[قرآن]] [[دین]] مورد قبول [[خداوند]] و [[دین]] همه [[پیامبران]] را که در بسیاری از فروع مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و مانند آن مشترکاند، اسلام و همه [[انبیای الهی]] و [[پیروان]] آنها را مُسلم میداند: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>. | # '''[[توحید]]''': اسلام بر اساس [[توحید]] پایه گذاری شده است، بر همین اساس، [[قرآن]] [[دین]] مورد قبول [[خداوند]] و [[دین]] همه [[پیامبران]] را که در بسیاری از فروع مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و مانند آن مشترکاند، اسلام و همه [[انبیای الهی]] و [[پیروان]] آنها را مُسلم میداند: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>. | ||
# '''انطباق با [[فطرت]]''': قانونگذاری اسلام با [[فطرت]] و [[آفرینش انسان]] هماهنگ است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. | # '''انطباق با [[فطرت]]''': قانونگذاری اسلام با [[فطرت]] و [[آفرینش انسان]] هماهنگ است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. | ||
# '''[[اعتدال]]''': ویژگی دیگری که اسلام را در جهت [[الهی]] بودن آن سوق میدهد [[اعتدال]] است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>، [[دین ابراهیم]] را [[حنیف]] و [[دین حق]] میداند. "[[حنیف]]" به معنای دور شدن از [[گمراهی]] و سوق به [[هدایت]] است و لازمۀ چنین امری ایجاد و [[حفظ]] [[اعتدال]] است<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]].</ref>. | # '''[[اعتدال]]''': ویژگی دیگری که اسلام را در جهت [[الهی]] بودن آن سوق میدهد [[اعتدال]] است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>، [[دین ابراهیم]] را [[حنیف]] و [[دین حق]] میداند. "[[حنیف]]" به معنای دور شدن از [[گمراهی]] و سوق به [[هدایت]] است و لازمۀ چنین امری ایجاد و [[حفظ]] [[اعتدال]] است<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[اعتدال - خراسانی (مقاله)|اعتدال - خراسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]].</ref>. | ||
=== اسلام به معنای دین خاتم === | === اسلام به معنای دین خاتم === | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== اسلام در [[قرآن کریم]] == | == اسلام در [[قرآن کریم]] == | ||
{{اصلی|اسلام در قرآن}} | {{اصلی|اسلام در قرآن}} | ||
کلمۀ اسلام هشت بار و مشتقات آن ۱۳۴ مرتبه در [[قرآن]] به کار رفته است. واژه اسلام در [[قرآن کریم]] افزون بر معنای لغوی به دو معنای دیگر دانسته شده است: یکی خصوص [[شریعت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}}<ref>کشف الاسرار، ج۲، ص۵۲، ۱۹۶؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۱۹۴؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۸۸.</ref> و دیگری [[دین]] و [[سیره]] همه [[انبیای الهی]] و به عبارت دیگر "دین الله"<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۴۲۶؛ الملل و النحل، ج۱، ص۳۹؛ المیزان، ج۳، ص۱۲۰ـ۱۲۱.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، | کلمۀ اسلام هشت بار و مشتقات آن ۱۳۴ مرتبه در [[قرآن]] به کار رفته است. واژه اسلام در [[قرآن کریم]] افزون بر معنای لغوی به دو معنای دیگر دانسته شده است: یکی خصوص [[شریعت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}}<ref>کشف الاسرار، ج۲، ص۵۲، ۱۹۶؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۱۹۴؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۸۸.</ref> و دیگری [[دین]] و [[سیره]] همه [[انبیای الهی]] و به عبارت دیگر "دین الله"<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۴۲۶؛ الملل و النحل، ج۱، ص۳۹؛ المیزان، ج۳، ص۱۲۰ـ۱۲۱.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰.</ref> | ||
برخی از آیاتی که در آنها اسلام بهمعنای آخرین شریعت آمده عبارت است از: | برخی از آیاتی که در آنها اسلام بهمعنای آخرین شریعت آمده عبارت است از: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
=== کتاب الهی === | === کتاب الهی === | ||
{{اصلی|قرآن}} | {{اصلی|قرآن}} | ||
قرآن [[کتاب مقدس]] [[مسلمانان]] به معنای جمع، گردآوری و قرائت است که در مدت ۲۳ سال بر [[حضرت محمد]] {{صل}} نازل شد. چگونگی [[نزول قرآن]] به صورت "[[وحی]]" بود یعنی نوعی ارتباط [[کلامی]] میان [[خدا]] و [[پیامبر]] که از طریق فرشتهای به نام "[[جبرئیل]]" صورت میگرفت. قرآن نیازمند [[تفسیر]] بوده و فهم آن نیازمند مفسّرینی همچون [[معصومین]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، | قرآن [[کتاب مقدس]] [[مسلمانان]] به معنای جمع، گردآوری و قرائت است که در مدت ۲۳ سال بر [[حضرت محمد]] {{صل}} نازل شد. چگونگی [[نزول قرآن]] به صورت "[[وحی]]" بود یعنی نوعی ارتباط [[کلامی]] میان [[خدا]] و [[پیامبر]] که از طریق فرشتهای به نام "[[جبرئیل]]" صورت میگرفت. قرآن نیازمند [[تفسیر]] بوده و فهم آن نیازمند مفسّرینی همچون [[معصومین]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۱۸۴.</ref>. | ||
=== سنت پیامبر خاتم=== | === سنت پیامبر خاتم=== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
اسلام در مقایسه با [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] آموزههایی گستردهتر و متنوعتر دارد، آموزههای [[وحیانی]] اسلام در طول ۲۳ سال و به تدریج بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد و گسترش یافت. آن حضرت در ابتدا [[فرمان]] یافت تا [[دعوت]] خود را از نزدیکانش آغاز کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و در مرحلۀ دوم [[مردم]] [[مکه]] و مناطق پیرامون را به دین اسلام فراخواند: {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref> و در نهایت، [[دعوت]] خویش را متوجه همگان کرد: {{متن قرآن|وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ}}<ref>«و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم،» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۴، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛</ref> | اسلام در مقایسه با [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] آموزههایی گستردهتر و متنوعتر دارد، آموزههای [[وحیانی]] اسلام در طول ۲۳ سال و به تدریج بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد و گسترش یافت. آن حضرت در ابتدا [[فرمان]] یافت تا [[دعوت]] خود را از نزدیکانش آغاز کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و در مرحلۀ دوم [[مردم]] [[مکه]] و مناطق پیرامون را به دین اسلام فراخواند: {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref> و در نهایت، [[دعوت]] خویش را متوجه همگان کرد: {{متن قرآن|وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ}}<ref>«و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم،» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۴، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛</ref> | ||
[[آیین اسلام]] از آن رو که [[توانمندی]] شگفتی در جذب [[ملل]] به خویش داشت، پس از مدتی کوتاه سراسر دنیای متمدن آن روزگار را به [[تسخیر]] خویش درآورد. ویژگیهای بیهمتای این [[آیین آسمانی]] از قبیل هماهنگی با [[فطرت انسان]] و تحمل نکردن بیعدالتیهای [[اجتماعی]] و طبقهبندیهای ناروای اشرافی، ملتهای ستمدیده و به ستوه آمده را به سوی خود کشاند<ref>ر.ک: معالم النبوة فی القرآن الکریم، ج۳، ص۶۱ ـ ۵۸، ص۵۵۸ ـ ۵۳۷.</ref><ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۵۰.</ref> پس از اینکه اسلام تقریباً همۀ مناطق شبه [[جزیره]] [[عرب]] را فرا گرفت، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردمان]] کشورهای دیگر، چون [[ایران]]، [[مصر]]، [[روم]] و [[حبشه]] را نیز به پذیرش آن فراخواند. بخشی از این سرزمینها در زمان [[حیات]] و بخشی دیگر پس از رحلت آن حضرت به سرزمین [[اسلامی]] ملحق شده و بسیاری از ساکنان آن [[مسلمان]] شدند. به این ترتیب، دین اسلام به قارۀ آسیا، سواحل دریای روم و هندوستان تا سواحل اقیانوس اطلس راه یافت<ref>ر.ک: لغت نامه، ج۲، ص۲۰۹۲، «اسلام».</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، | [[آیین اسلام]] از آن رو که [[توانمندی]] شگفتی در جذب [[ملل]] به خویش داشت، پس از مدتی کوتاه سراسر دنیای متمدن آن روزگار را به [[تسخیر]] خویش درآورد. ویژگیهای بیهمتای این [[آیین آسمانی]] از قبیل هماهنگی با [[فطرت انسان]] و تحمل نکردن بیعدالتیهای [[اجتماعی]] و طبقهبندیهای ناروای اشرافی، ملتهای ستمدیده و به ستوه آمده را به سوی خود کشاند<ref>ر.ک: معالم النبوة فی القرآن الکریم، ج۳، ص۶۱ ـ ۵۸، ص۵۵۸ ـ ۵۳۷.</ref><ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۵۰.</ref> پس از اینکه اسلام تقریباً همۀ مناطق شبه [[جزیره]] [[عرب]] را فرا گرفت، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردمان]] کشورهای دیگر، چون [[ایران]]، [[مصر]]، [[روم]] و [[حبشه]] را نیز به پذیرش آن فراخواند. بخشی از این سرزمینها در زمان [[حیات]] و بخشی دیگر پس از رحلت آن حضرت به سرزمین [[اسلامی]] ملحق شده و بسیاری از ساکنان آن [[مسلمان]] شدند. به این ترتیب، دین اسلام به قارۀ آسیا، سواحل دریای روم و هندوستان تا سواحل اقیانوس اطلس راه یافت<ref>ر.ک: لغت نامه، ج۲، ص۲۰۹۲، «اسلام».</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دین - اسدی (مقاله)|دین - اسدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ [[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ج۱، ص ۷۲۴ – ۷۳۶.</ref> | ||
== اهداف و راهبردهای اسلام == | == اهداف و راهبردهای اسلام == | ||
{{اصلی|اهداف اسلام}} | {{اصلی|اهداف اسلام}} | ||
[[اندیشمندان اسلامی]] [[هدف]] اسلام را رساندن [[انسان]] به [[سعادت حقیقی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۸۸.</ref>، کسب معارف حقه، [[اخلاق پسندیده]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۱۰۴.</ref> و [[برقراری عدالت]] در [[جامعه]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۴۳۰.</ref> برشمردهاند. نتیجه [[پیروی]] از دستورهای اسلام، [[رشد]] و [[تکامل]] جامعه و [[استقلال]] و [[پیشرفت]] آن است و به همین دلیل است که اسلام توانست در همان آغاز، تمدنهای وسیعی را در خود جمع کند و [[تمدن]] عظیمتری بهوجود آورد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۱/۵۴–۵۵.</ref>.<ref>[[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، | [[اندیشمندان اسلامی]] [[هدف]] اسلام را رساندن [[انسان]] به [[سعادت حقیقی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۸۸.</ref>، کسب معارف حقه، [[اخلاق پسندیده]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۱۰۴.</ref> و [[برقراری عدالت]] در [[جامعه]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۴۳۰.</ref> برشمردهاند. نتیجه [[پیروی]] از دستورهای اسلام، [[رشد]] و [[تکامل]] جامعه و [[استقلال]] و [[پیشرفت]] آن است و به همین دلیل است که اسلام توانست در همان آغاز، تمدنهای وسیعی را در خود جمع کند و [[تمدن]] عظیمتری بهوجود آورد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۱/۵۴–۵۵.</ref>.<ref>[[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۷۲۴ – ۷۳۶.</ref> | ||
=== راهبردهای کلان === | === راهبردهای کلان === | ||
برای تحقق خارجی اسلام، راهبردهای مهمی ارائه شده که به شرح ذیل اشاره میشود: | برای تحقق خارجی اسلام، راهبردهای مهمی ارائه شده که به شرح ذیل اشاره میشود: | ||
# '''[[وحدت اسلامی]]''': وحدت اسلامی و [[وحدت]] میان [[مسلمانان]]، یکی از راهبردهای کلان تحقق [[اسلام ناب محمدی]] {{صل}} است. وحدت همه [[انسانها]] در زیر سایه [[برادری]]، [[الفت]]، [[صداقت]] و صفای [[باطنی]] و ظاهری، از مقاصد [[شرایع آسمانی]] بودهو این امر تأثیرگذار در تشکیل مدینه فاضله و در دفع [[فساد]] است<ref> شرح چهل حدیث، ص۳۰۹.</ref>. با استناد به [[حکم]] [[لزوم]] [[برادری]] بین [[مؤمنین]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، گرفتاری [[مسلمین]] ناشی از بیتوجهی آنان به این [[دستور خداوند]] است <ref>صحیفه نور، ج۱۱، ص۱۴۸؛ ج۱۴، ص۱۴۲.</ref>. | # '''[[وحدت اسلامی]]''': وحدت اسلامی و [[وحدت]] میان [[مسلمانان]]، یکی از راهبردهای کلان تحقق [[اسلام ناب محمدی]] {{صل}} است. وحدت همه [[انسانها]] در زیر سایه [[برادری]]، [[الفت]]، [[صداقت]] و صفای [[باطنی]] و ظاهری، از مقاصد [[شرایع آسمانی]] بودهو این امر تأثیرگذار در تشکیل مدینه فاضله و در دفع [[فساد]] است<ref> شرح چهل حدیث، ص۳۰۹.</ref>. با استناد به [[حکم]] [[لزوم]] [[برادری]] بین [[مؤمنین]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، گرفتاری [[مسلمین]] ناشی از بیتوجهی آنان به این [[دستور خداوند]] است <ref>صحیفه نور، ج۱۱، ص۱۴۸؛ ج۱۴، ص۱۴۲.</ref>. | ||
# '''[[پیشرفت اسلامی]]''': یکی دیگر از راهبردهای تحقق اسلام، مسأله پیشرفت است. پیشرفت انسان به معنای پرداختن به همه ابعاد انسان و [[راهنمایی]] او از این طریق برای رسیدن به بُعدِ متعالی است<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۱۵.</ref>. مؤلفههای پیشرفت در چند مورد خلاصه میشود: [[رهایی]] از سلطه بیگانگان و حاکمیت اسلام، [[برابری]] همه در برابر [[قانون]]، [[رفع ظلم]] و [[نابرابری]]<ref>وصینامه امام خمینی، بند ب.</ref>، [[رشد]] [[علمی]] ـ [[فرهنگی]]<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۱۸۸.</ref>، [[تقوی]] و [[جهاد]]<ref>صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۲۳.</ref>، رفع فقر و توزیع عادلانه ثروت<ref>صحیفه نور، ج۸ ص۳۷.</ref> و رشد اقتصادی<ref>صحیفه نور، ج۱۹، ص۲۰۴.</ref>. | # '''[[پیشرفت اسلامی]]''': یکی دیگر از راهبردهای تحقق اسلام، مسأله پیشرفت است. پیشرفت انسان به معنای پرداختن به همه ابعاد انسان و [[راهنمایی]] او از این طریق برای رسیدن به بُعدِ متعالی است<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۱۵.</ref>. مؤلفههای پیشرفت در چند مورد خلاصه میشود: [[رهایی]] از سلطه بیگانگان و حاکمیت اسلام، [[برابری]] همه در برابر [[قانون]]، [[رفع ظلم]] و [[نابرابری]]<ref>وصینامه امام خمینی، بند ب.</ref>، [[رشد]] [[علمی]] ـ [[فرهنگی]]<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۱۸۸.</ref>، [[تقوی]] و [[جهاد]]<ref>صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۲۳.</ref>، رفع فقر و توزیع عادلانه ثروت<ref>صحیفه نور، ج۸ ص۳۷.</ref> و رشد اقتصادی<ref>صحیفه نور، ج۱۹، ص۲۰۴.</ref>. | ||
# '''[[تمدن اسلامی]]''': با ترسیم [[پیشرفت]] از نگاه [[اسلام ناب]]، تمدنِ مورد نظر اسلام نیز روشن میشود. در این نوع [[تمدن]]، علاوه بر عظمت و شکوه [[دنیوی]] یک [[امت]]، ارزشهای معنوی و [[انسانی]] آن، بخش اساسی تمدن را تشکیل خواهد داد. [[مذهب]]، [[قانون]]<ref>صحیفه نور، ج۱، ص۱۱۰.</ref>، [[استقلال]]، [[آزادی]]<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۳۲.</ref>، آزادی مطبوعات و آزادی اظهار [[عقیده]]<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۳۳.</ref> و آزادی [[احزاب]] و گروهها<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۱۸۱.</ref>، از جمله شاخصهای تمدن به حساب میآیند<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۳ و ۴.</ref>.<ref>[[محمد تقی سهرابیفر|سهرابیفر، محمد تقی]]، [[اسلامشناسی (مقاله)| مقاله «اسلامشناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۰۲.</ref> | # '''[[تمدن اسلامی]]''': با ترسیم [[پیشرفت]] از نگاه [[اسلام ناب]]، تمدنِ مورد نظر اسلام نیز روشن میشود. در این نوع [[تمدن]]، علاوه بر عظمت و شکوه [[دنیوی]] یک [[امت]]، ارزشهای معنوی و [[انسانی]] آن، بخش اساسی تمدن را تشکیل خواهد داد. [[مذهب]]، [[قانون]]<ref>صحیفه نور، ج۱، ص۱۱۰.</ref>، [[استقلال]]، [[آزادی]]<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۳۲.</ref>، آزادی مطبوعات و آزادی اظهار [[عقیده]]<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۳۳.</ref> و آزادی [[احزاب]] و گروهها<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۱۸۱.</ref>، از جمله شاخصهای تمدن به حساب میآیند<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۳ و ۴.</ref>.<ref>[[محمد تقی سهرابیفر|سهرابیفر، محمد تقی]]، [[اسلامشناسی (مقاله)| مقاله «اسلامشناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۰۲.</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
# '''[[احکام]]:''' یعنی دستورهایی که به فعالیتهای خارجی و عینی [[انسان]]، اعم از معاش و [[معاد]] و امور فردی و [[اجتماعی]] وی مربوط است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳؛ «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی».</ref>. | # '''[[احکام]]:''' یعنی دستورهایی که به فعالیتهای خارجی و عینی [[انسان]]، اعم از معاش و [[معاد]] و امور فردی و [[اجتماعی]] وی مربوط است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳؛ «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی».</ref>. | ||
این سه بخش خود نیز با یکدیگر مرتبط است؛ به این معنا که [[اعتقادات]] مناسب زمینه ساز پیدایش [[اخلاق]] فاضله و [[اخلاق]] فاضله نیز با [[احکام]] و [[تکالیف شرعی]] مسانخ است و این رابطه از طرف مقابل نیز وجود دارد؛ یعنی عمل به تکالیف شرعی زمینه را برای دستیابی به مراحل [[برتر]] [[اخلاق]] و به تبع آن مرتبه بالاتری از [[اعتقاد]] فراهم میکند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۵۵ـ۱۵۸؛ قرآن در اسلام، ص۱۳ـ۱۴.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، | این سه بخش خود نیز با یکدیگر مرتبط است؛ به این معنا که [[اعتقادات]] مناسب زمینه ساز پیدایش [[اخلاق]] فاضله و [[اخلاق]] فاضله نیز با [[احکام]] و [[تکالیف شرعی]] مسانخ است و این رابطه از طرف مقابل نیز وجود دارد؛ یعنی عمل به تکالیف شرعی زمینه را برای دستیابی به مراحل [[برتر]] [[اخلاق]] و به تبع آن مرتبه بالاتری از [[اعتقاد]] فراهم میکند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۵۵ـ۱۵۸؛ قرآن در اسلام، ص۱۳ـ۱۴.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰.</ref> | ||
=== [[اصول دین]] === | === [[اصول دین]] === | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
# '''[[نبوت]]''': [[اعتقاد]] به [[نبوت]] پیامبران پیشین (نبوت عامه) و [[نبوت]] [[حضرت محمد]] (نبوت خاصه) از اصول [[عقاید اسلامی]] است. بر این اساس [[حضرت محمد]] {{صل}} [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] و [[قرآن مجید]] نیز [[آخرین کتاب آسمانی]] و [[شریعت اسلام]]، آخرین [[شریعت الهی]] است. | # '''[[نبوت]]''': [[اعتقاد]] به [[نبوت]] پیامبران پیشین (نبوت عامه) و [[نبوت]] [[حضرت محمد]] (نبوت خاصه) از اصول [[عقاید اسلامی]] است. بر این اساس [[حضرت محمد]] {{صل}} [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] و [[قرآن مجید]] نیز [[آخرین کتاب آسمانی]] و [[شریعت اسلام]]، آخرین [[شریعت الهی]] است. | ||
# '''[[امامت]]''': [[اهل سنت]] [[امامت]] را از [[فروع دین]] و از [[تکالیف]] [[مردم]] دانستهاند، ولی [[شیعه امامیه]] آن را از [[اصول اعتقادی]] و [[نصب امام]] را فعل [[خدا]] میداند. | # '''[[امامت]]''': [[اهل سنت]] [[امامت]] را از [[فروع دین]] و از [[تکالیف]] [[مردم]] دانستهاند، ولی [[شیعه امامیه]] آن را از [[اصول اعتقادی]] و [[نصب امام]] را فعل [[خدا]] میداند. | ||
# '''[[معاد]]''': [[باور به معاد]] در تمام [[ادیان الهی]] مشترک است<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۱۲؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۴۸.</ref>. اندیشمندان [[اسلامی]] معاد را یکی از [[اصول دین]] معرفی کردهاند<ref>فاضل مقداد، الباب الحادی، ۵۲؛ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ۹/۱۵۹.</ref>. غالب [[فقها]] اعتقاد به جسمانی بودن معاد را داخل اصول دین میدانند و قول به [[معاد روحانی]] را انکار معاد میشمارند<ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۰/۶۶۷؛ خویی، صراط النجاة، ۳/۴۱۵.</ref>.<ref>[[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، | # '''[[معاد]]''': [[باور به معاد]] در تمام [[ادیان الهی]] مشترک است<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۱۲؛ امام خمینی، تقریرات، ۳/۲۴۸.</ref>. اندیشمندان [[اسلامی]] معاد را یکی از [[اصول دین]] معرفی کردهاند<ref>فاضل مقداد، الباب الحادی، ۵۲؛ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ۹/۱۵۹.</ref>. غالب [[فقها]] اعتقاد به جسمانی بودن معاد را داخل اصول دین میدانند و قول به [[معاد روحانی]] را انکار معاد میشمارند<ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۰/۶۶۷؛ خویی، صراط النجاة، ۳/۴۱۵.</ref>.<ref>[[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۷۲۴ – ۷۳۶.</ref> | ||
=== [[فروع دین]] === | === [[فروع دین]] === | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
# '''[[جاودانگی]] و [[پویایی اسلام]]:''' قرآن کریم [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[خاتم پیامبران]]{{ع}} معرفی میکند<ref>سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>. در [[روایات]] نیز [[رسول خدا]]{{صل}} خاتم پیامبران{{ع}} معرفی شده که پس از او [[پیامبری]] نمیآید<ref>صدوق، عیون اخبار، ۲/۱۵۴؛ مفید، الامالی، ۲۵۱؛ طبرسی، احمد بنعلی، الاحتجاج، ۲/۴۹۸.</ref>. اندیشمندان [[اسلامی]] [[جاودانگی اسلام]] را از ناحیه [[جامعیت]] [[قوانین]]، معارف و گوهر دین در بیان تمام آنچه برای سعادت بشر لازم است، دانستهاند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۲۲۱.</ref> و معتقدند [[احکام اسلام]] برای تمام افراد تا [[روز قیامت]] [[استمرار]] دارد<ref>بحرانی، الحدائق الناضره، ۹/۴۰۳؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۲/۵۷–۵۸.</ref>. | # '''[[جاودانگی]] و [[پویایی اسلام]]:''' قرآن کریم [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[خاتم پیامبران]]{{ع}} معرفی میکند<ref>سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>. در [[روایات]] نیز [[رسول خدا]]{{صل}} خاتم پیامبران{{ع}} معرفی شده که پس از او [[پیامبری]] نمیآید<ref>صدوق، عیون اخبار، ۲/۱۵۴؛ مفید، الامالی، ۲۵۱؛ طبرسی، احمد بنعلی، الاحتجاج، ۲/۴۹۸.</ref>. اندیشمندان [[اسلامی]] [[جاودانگی اسلام]] را از ناحیه [[جامعیت]] [[قوانین]]، معارف و گوهر دین در بیان تمام آنچه برای سعادت بشر لازم است، دانستهاند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۲۲۱.</ref> و معتقدند [[احکام اسلام]] برای تمام افراد تا [[روز قیامت]] [[استمرار]] دارد<ref>بحرانی، الحدائق الناضره، ۹/۴۰۳؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۲/۵۷–۵۸.</ref>. | ||
# '''[[برقراری عدالت]]:''' یکی از اهداف مهم اسلام برقراری و بسط [[عدالت اجتماعی]] و [[رفع ظلم]] است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۲۸۶.</ref> و تمام [[انبیا]]{{ع}} و [[اولیای الهی]]{{ع}} در تحقق و گسترش عدالت و [[قسط]] در [[جامعه]] کوشیدهاند تا [[انسانها]] به [[منزلت]] واقعی خود که مقتضای [[فطرت]] و [[خلقت]] آنهاست، برسند و همه افراد در جامعه ازحق [[حیات]] و [[اراده]] [[نیکو]] و [[عمل صالح]] برخوردار شوند<ref>طباطبایی، المیزان، ۳/۲۴۸.</ref>. جلوگیری از ظلم و [[حکومت ظالمان]] از اموری است که با گذشت زمان تغییر نمیکند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> و تحقق کامل آن جز با [[مبارزه]] و [[تشکیل حکومت اسلامی]] امکانپذیر نیست<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۷۰.</ref>. | # '''[[برقراری عدالت]]:''' یکی از اهداف مهم اسلام برقراری و بسط [[عدالت اجتماعی]] و [[رفع ظلم]] است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۲۸۶.</ref> و تمام [[انبیا]]{{ع}} و [[اولیای الهی]]{{ع}} در تحقق و گسترش عدالت و [[قسط]] در [[جامعه]] کوشیدهاند تا [[انسانها]] به [[منزلت]] واقعی خود که مقتضای [[فطرت]] و [[خلقت]] آنهاست، برسند و همه افراد در جامعه ازحق [[حیات]] و [[اراده]] [[نیکو]] و [[عمل صالح]] برخوردار شوند<ref>طباطبایی، المیزان، ۳/۲۴۸.</ref>. جلوگیری از ظلم و [[حکومت ظالمان]] از اموری است که با گذشت زمان تغییر نمیکند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> و تحقق کامل آن جز با [[مبارزه]] و [[تشکیل حکومت اسلامی]] امکانپذیر نیست<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۷۰.</ref>. | ||
# '''[[اعتدال]] و [[میانهروی]]:''' [[قرآن کریم]] [[امت اسلام]] را [[امت وسط]] معرفی میکند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که همان [[راه مستقیم]] است و [[انحراف]] در آن راه ندارد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۳۰.</ref>؛ زیرا اسلام و [[صراط مستقیم]]، نزدیکترین راه وصول الیالله است و آن راه [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} است<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸۷.</ref> و [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} نیز خود دارای اعتدال حقیقی و [[استقامت]] مطلقه است و مظهر همه اسما و [[صفات الهی]] میباشد، به گونهای که مظهریت اسمی در او بر اسم دیگر [[غلبه]] ندارد<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>، از اینرو افراط و تفریط در [[دین]] جای ندارد، چه در ناحیه عمل و چه در ناحیه [[اعتقاد]]<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵.</ref>.<ref>[[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، | # '''[[اعتدال]] و [[میانهروی]]:''' [[قرآن کریم]] [[امت اسلام]] را [[امت وسط]] معرفی میکند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که همان [[راه مستقیم]] است و [[انحراف]] در آن راه ندارد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۳۰.</ref>؛ زیرا اسلام و [[صراط مستقیم]]، نزدیکترین راه وصول الیالله است و آن راه [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} است<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸۷.</ref> و [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} نیز خود دارای اعتدال حقیقی و [[استقامت]] مطلقه است و مظهر همه اسما و [[صفات الهی]] میباشد، به گونهای که مظهریت اسمی در او بر اسم دیگر [[غلبه]] ندارد<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>، از اینرو افراط و تفریط در [[دین]] جای ندارد، چه در ناحیه عمل و چه در ناحیه [[اعتقاد]]<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۵.</ref>.<ref>[[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۷۲۴ – ۷۳۶.</ref> | ||
# '''هماهنگی با [[فطرت انسانی]]:''' طبیعت و به تعبیر [[قرآنی]]، [[فطرت انسان]] به گونهای [[آفریده]] شده است که ذاتاً طالب [[حقیقت]]، کمال و [[رستگاری]] و بقاست. [[انسان]] وجود خود را ناقص و [[نیازمند]] میبیند و در صدد وصل به [[قدرت]] و [[غنی]] مطلق است. [[آیین]] [[مقدس]] اسلام [[آیین]] [[جاودانگی]] است که به این نیازهای [[فطری]] [[انسان]] توجه داشته و آنها را به شایستگی برطرف میکند. اسلام با معرفی [[خداوند متعال]] به عنوان یگانه [[آفریدگار]] و هستی بخش [[جهان]] و [[انسان]]، [[حس]] [[پرستش]] و [[سپاس]] [[انسان]] را به سوی [[حق]] [[راهنمایی]] میکند. | # '''هماهنگی با [[فطرت انسانی]]:''' طبیعت و به تعبیر [[قرآنی]]، [[فطرت انسان]] به گونهای [[آفریده]] شده است که ذاتاً طالب [[حقیقت]]، کمال و [[رستگاری]] و بقاست. [[انسان]] وجود خود را ناقص و [[نیازمند]] میبیند و در صدد وصل به [[قدرت]] و [[غنی]] مطلق است. [[آیین]] [[مقدس]] اسلام [[آیین]] [[جاودانگی]] است که به این نیازهای [[فطری]] [[انسان]] توجه داشته و آنها را به شایستگی برطرف میکند. اسلام با معرفی [[خداوند متعال]] به عنوان یگانه [[آفریدگار]] و هستی بخش [[جهان]] و [[انسان]]، [[حس]] [[پرستش]] و [[سپاس]] [[انسان]] را به سوی [[حق]] [[راهنمایی]] میکند. | ||
# '''هماهنگی با [[عقل]]:''' [[انسانیت]] [[انسان]] با قوه [[عقلانی]] آن پا برجاست. [[عقل]] [[نعمت الهی]] در [[حق]] [[انسان]] است که با اتکا به آن [[انسان]] به [[شناخت]] [[جهان هستی]]، [[آفریدگار]] و همچنین اداره زندگانی [[دنیوی]] خویش میپردازد. آیینی که مدعی [[جاودانگی]] است میبایست با عقلانیت، انطباق و هماهنگی داشته باشد. [[آیین]] [[مقدس]] اسلام مخصوصاً [[آخرین کتاب آسمانی]] که از آفت [[تحریف]] مصون مانده، نه تنها تعارض و ستیزی با [[عقل]] ندارد، بلکه همیار و مشوق آن است. [[آیات]] متعددی وجود دارد که [[مسلمانان]] را به فراگیری و استفاده از [[قوه عاقله]] [[دعوت]] و عدم [[تعقل]] [[انسانها]] را نکوهش میکند: {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref> «خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن میدارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲ و سوره حدید، آیه ۱۷ و سوره انفال، آیه ۲۲.</ref>. | # '''هماهنگی با [[عقل]]:''' [[انسانیت]] [[انسان]] با قوه [[عقلانی]] آن پا برجاست. [[عقل]] [[نعمت الهی]] در [[حق]] [[انسان]] است که با اتکا به آن [[انسان]] به [[شناخت]] [[جهان هستی]]، [[آفریدگار]] و همچنین اداره زندگانی [[دنیوی]] خویش میپردازد. آیینی که مدعی [[جاودانگی]] است میبایست با عقلانیت، انطباق و هماهنگی داشته باشد. [[آیین]] [[مقدس]] اسلام مخصوصاً [[آخرین کتاب آسمانی]] که از آفت [[تحریف]] مصون مانده، نه تنها تعارض و ستیزی با [[عقل]] ندارد، بلکه همیار و مشوق آن است. [[آیات]] متعددی وجود دارد که [[مسلمانان]] را به فراگیری و استفاده از [[قوه عاقله]] [[دعوت]] و عدم [[تعقل]] [[انسانها]] را نکوهش میکند: {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref> «خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن میدارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲ و سوره حدید، آیه ۱۷ و سوره انفال، آیه ۲۲.</ref>. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
# جریان [[احکام اسلام]] نسبت به فرزندان نابالغ او از جهت [[تبعیت]]؛ | # جریان [[احکام اسلام]] نسبت به فرزندان نابالغ او از جهت [[تبعیت]]؛ | ||
# محدود شدن [[همسران]]: کافری که بیش از چهار [[زن]] دارد، پس از پذیرش اسلام، افزون بر چهارزن را باید رها کند<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۵۶.</ref>؛ | # محدود شدن [[همسران]]: کافری که بیش از چهار [[زن]] دارد، پس از پذیرش اسلام، افزون بر چهارزن را باید رها کند<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۵۶.</ref>؛ | ||
# [[وجوب]] [[ختنه]]: بر [[کافر]] مسلمان شده، ختنه [[واجب]] است؛ هر چند کهنسال باشد<ref>جواهر الکلام، ج۳۱، ص۲۶۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص۱۶۶.</ref> | # [[وجوب]] [[ختنه]]: بر [[کافر]] مسلمان شده، ختنه [[واجب]] است؛ هر چند کهنسال باشد<ref>جواهر الکلام، ج۳۱، ص۲۶۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص۱۶۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | # [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | ||
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دین - اسدی (مقاله)|دین - اسدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']] | # [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دین - اسدی (مقاله)|دین - اسدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']] | ||
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[اعتدال - خراسانی (مقاله)|اعتدال - خراسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']] | |||
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] | # [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] | ||
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | # [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] |