عمره: تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری: به ویرایشگر منبع تغییر داده شده پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#عمره تمتع باید قبل از حج تمتع انجام گیرد، ولی عمره مفرده را میتوان قبل از حج افراد و یا بعد از آن به عمل آورد. | #عمره تمتع باید قبل از حج تمتع انجام گیرد، ولی عمره مفرده را میتوان قبل از حج افراد و یا بعد از آن به عمل آورد. | ||
#عمره مفرده بنا بر فتوای بعضی از [[مراجع]] به [[تنهایی]] در صورت وجود شرایط [[استطاعت]]، [[واجب]] است، ولی عمره تمتع به تنهایی واجب نیست<ref>تحلیلی بر مناسک حج، ص۹۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۹۴.</ref>. | #عمره مفرده بنا بر فتوای بعضی از [[مراجع]] به [[تنهایی]] در صورت وجود شرایط [[استطاعت]]، [[واجب]] است، ولی عمره تمتع به تنهایی واجب نیست<ref>تحلیلی بر مناسک حج، ص۹۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۹۴.</ref>. | ||
==اقسام عمره== | |||
===عُمره استحبابی=== | |||
عمره مفرده است که [[مستحب]] است برای همه [[مسلمانان]] [[جهان]]، چه [[اهل مکه]] و چه [[اهل]] [[آفاق]]؛ و در [[ماه رجب]] این [[استحباب]] تأکید دارد.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۹۵.</ref>. | |||
===عُمره اَکمَه=== | |||
اهل مکه به عمره بیست و هفتم ماه رجب میگویند. ریشه عمره اکمی نزد [[مکیان]] آن است که چون [[عبدالله بن زبیر]] از ساختمان [[کعبه مقدس]] فارغ شد، عمرهای انجام داد و اهل مکه همراه او بودند تا به محل «اکمه» رسید و از آنجا [[احرام]] بست و این واقعه [[روز]] بیست و هفتم ماه رجب بود<ref>سفرنامه ابن جبیر، ص۱۷۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۹۵.</ref>. | |||
===عُمره بتلا=== | |||
عمره بدون [[حج]] است<ref>دائرةالفوائد در فرهنگ قرآن، دکتر محقق، ج۳، ص۲۹.</ref>. | |||
===عمره [[تمتع]]=== | |||
کسانی که از بیرون [[مکه]] (فاصله ۱۶ فرسنگ) برای انجام حج میروند، باید قبل از [[اعمال]] حج، عمره تمتع به جا آورند. اعمال عمره تمتع عبارت است از: | |||
# [[پوشیدن لباس]] احرام در [[میقات]] | |||
# [[نیت]] احرام عمره تمتع | |||
#تلبیه (لبیک گفتن) | |||
# [[طواف]] [[خانه خدا]] | |||
#دو رکعت [[نماز]] طواف در [[مقام ابراهیم]] | |||
# سعی بین [[صفا و مروه]] | |||
# تقصیر (کوتاه کردن مو یا ناخن). | |||
عمره تمتع [[زمان]] خاصی دارد و باید در فاصله زمانی اول [[شوال]] تا [[ظهر]] [[روز نهم ذیالحجه]] انجام شود و اگر این زمان بگذرد، وقت عمره تمتع تمام شده و [[وظیفه]] [[حاجی]] هم عوض میشود، اما عمره مفرده زمان مخصوص ندارد. | |||
[[زائر]] برای انجام عمره تمتع در یکی از میقاتها [[محرم]] میشود. سپس در [[مسجدالحرام]] به دور [[کعبه]] هفت بار طواف میکند. آنگاه پشت مقام ابراهیم نماز طواف به جا میآورد. پس از آن در فاصله میان صفا و مروه هفت بار سعی میکند و بالاخره پس از تقصیر (در [[مروه]] یا هر جای دیگر) از احرام خارج میشود. | |||
تمتع در لغت به معنای [[لذت]] بردن و بهرهمند شدن است. در این جا نوعی از عمره و حج است و بدان جهت این نوع از عمره و حج را تمتع نامیدهاند که در مدتی که [[انسان]] از احرام عمره خارج میشود تا زمانی که بار دیگر برای [[حج]] [[محرم]] میشود، لذتهایی که [[زن]] از شوهر خود و مرد از [[همسر]] خود میبرد، جایز است. | |||
درباره گزارش حج [[پیامبر خدا]]{{صل}} در [[حجة]] الوداع و [[تشریع]] عمره [[تمتع]] در خصوص چگونگی حج آن حضرت در [[حجة الوداع]]، [[روایات]] متعدد و گاهی مفصلی در [[جوامع حدیثی]] [[فریقین]] وارد شده است. از جمله [[عبدالله بن سنان]] در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[سفر]] پیامبر خدا{{صل}} در حجة الوداع را چنین گزارش کرده است | |||
«پیامبر خدا{{صل}} اعلام کرد که من عازم حج [[خانه]] خدایم و نامهای نوشت تا به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شود که هر کس میتواند عازم حج شود. مسلمانان از اطراف [[مدینه]] گرد آمدند. [[پیامبر]] از مدینه خارج شد و موقعی که در کنار ([[مسجد]]) [[شجره]] فرود آمد فرمود تا همگان موهای زاید بدن را بزدایند و [[غسل]] کنند و لباسی بر تن نکنند، جز یک قواره پارچه که بر کمر ببندند و یک قواره دیگر که بر دوش پیچند و اگر ندارند، [[عمامه]] خود را بر دوش بگیرند. [[ابوعبدالله]] گفت: پیامبر خدا{{صل}} به این صورت لبیک میگفت: | |||
{{متن حدیث|لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ}}؛ «آمدم، بار خدایا! آمدم و تو را انبازی نیست. [[ستایش]] و [[نعمت]] هر دو از آن توست، همراه با [[پادشاهی]] و تو را انبازی نیست». | |||
و فراوان میگفت: {{متن حدیث|لَبَّيْكَ ذَا الْمَعَارِجِ لَبَّيْكَ}}؛«آمدم ای صاحب آسمانهای بلند، آمدم» و هر گاه به رهگذری بر میخورد و یا بر پشتهای بالا میرفت و یا از درهای سرازیر میگشت، آوای لبیک را از سر میگرفت و نیز در پایان شبها و بعد از [[نمازها]] به تکرار آن میپرداخت. | |||
هنگام ورود به [[مکه]] از گردنه بالای مکه وارد شد و [[زمان]] بازگشت به مدینه از دره پایین مکه؛ یعنی «[[ذی طوی]]» بیرون آمد. پیامبر خدا{{صل}} هنگام ورود به مسجد متوقف شد و رو به [[کعبه]] ایستاد و [[خدا]] را [[سپاس]] و ثنا گفت و بر پدرش [[ابراهیم خلیل]] [[درود]] فرستاد و بعد از ورود به [[مسجد]] به سوی [[حجرالاسود]] رفت و آن را بوسید. سپس مشغول [[طواف]] شد و بعد از طواف در پشت [[مقام ابراهیم]]، دو رکعت [[نماز]] خواند. بعد از نماز بر سر [[چاه زمزم]] آمد و از آن نوشید و گفت: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ}}. و این [[دعا]] را رو به [[قبله]] تکرار کرد. سپس به [[اصحاب]] خود فرمود: دیدار از [[کعبه]]، باید با [[استلام حجر]] پایان پذیرد. بار دیگر حجرالاسود را بوسید و راهی [[صفا]] شد و با صدای بلند گفت: «از آنجا آغاز میکنم که [[خداوند]] آغاز کرده است»؛ لذا بر [[کوه صفا]] بالا رفت تا سعی [[صفا و مروه]] را آغاز کند و چندان بر روی آن توقف کرد که [[انسان]] میتواند [[سوره بقره]] را [[تلاوت]] کند<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۹.</ref>. | |||
طبق [[روایت]] دیگر، که [[معاویة بن عمار]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است، [[پیامبر خدا]]{{صل}} پس صفا از [[فراغت]] از سعی و [[مروه]] اشاره به پشت سر خود کرد و خطاب به [[مردم]] فرمود: اکنون این [[جبرئیل]] است که به من میگوید: به شما [[فرمان]] دهم که هر کس با خود [[قربانی]] نیاورده از [[احرام]] خارج شود (و عمل خود را عمره قرار دهد) و اگر من آن چه تاکنون انجام دادهام، انجام نداده بودم، همان کاری را که به شما فرمان دادم انجام میدادم، لیکن اکنون قربانی به همراه آوردهام و برای کسی که قربانی به همراه دارد شایسته نیست از احرام خارج شود، مگر آنکه قربانی به [[قربانگاه]] رسد. | |||
در این هنگام یکی از حاضران گفت: «ما به [[حج]] آمدهایم، در وضعیتی که از سر و موی ما آب ([[غسل]]) ریزان است. [[پیامبر]]{{صل}} به او گفت: تو هیچگاه به این [[حکم]] [[ایمان]] نخواهی آورد. در این لحظه [[سراقة بن مالک بن جعشم کنانی]] گفت: ای فرستاده [[خداوند]]، [[دین]] ما را آنگونه به ما بیاموز که گویا امروز [[آفریده]] شدهایم. این دستور که فرمودی ویژه امسال است یا برای همیشه؟ [[پیامبر]]{{صل}} در پاسخ او فرمود: این فرمانی است برای همیشه تا [[روز قیامت]]. سپس انگشتان خود را در هم فرو برده گفت: این چنین [[حج]] و عمره تا روز قیامت به هم پیوسته گردید<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۶؛ وسایل الشیعه، ج۸، ص۱۶۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۵۳.</ref>. | |||
پس از [[سخنان پیامبر]]{{صل}}، گرچه [[حکم شرعی]] جدید برای بعضی از [[صحابه]] سنگین و غیر قابل قبول مینمود، لیکن به هر جهت [[اصحاب]] و همراهان پیامبر{{صل}} به دو گروه تقسیم شدند؛ الف: کسانی که همانند پیامبر{{صل}} از [[مدینه]] با خود [[قربانی]] آورده بودند که از جمله آنها [[ابوبکر]]، [[طلحه]]، [[زبیر]] و گروه دیگر بودند؛ لذا همانند پیامبر بر [[حال]] [[احرام]] باقی ماندند و نتوانستند از [[رخصت]] [[تمتع]] استفاده کنند. ب: آن دسته از همراهان حضرت، که [[اکثریت]] را تشکیل میدادند قربانی به همراه نیاورده بودند از جمله آنها [[همسران پیامبر]]{{صل}} و [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} از [[لباس]] احرام به در آمده و عمل خود را عمره قرار دادند. | |||
طبق روایتی علی{{ع}} که در این ایام از ناحیه [[یمن]] به [[مکه]] وارد شد پس از [[مشاهده]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} که از احرام خارج شده و لباسی رنگین به تن کرده بود، ابتدا [[تعجب]] کرد، اما پس از توضیحات همسرش، در جریان [[تشریع]] عمره تمتع قرار گرفت و متقاعد شد. | |||
بنا به [[حدیث]] [[امام صادق]]{{ع}} پیامبر{{صل}} و اصحاب او در [[بطحا]] ساکن شدند تا آنکه [[روز ترویه]] فرا رسید. صبحگاهان روز ترویه، بار دیگر پیامبر{{صل}} به [[مردم]] اعلام کرد [[غسل]] کرده، برای انجام حج، [[جامه]] احرام بر تن کنند و عازم [[منا]] شوند و پس از درنگ یک [[روزه]] فردای آن [[روز]]، عازم [[عرفات]] گردند و...<ref>الکافی، ج۲، ص۲۴۷.</ref>. | |||
برخی از [[روایات]] مخالف با تشریع عمره تمتع، بر این پایه است که رخصت یاد شده ویژه [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و محدود به دوران [[رسالت]] بوده است؛ لذا نمیتوان به عنوان یک [[حکم]] دائمی آن را مورد عمل قرار داد! در این زمینه به ویژه از قول [[ابوذر]] ادعاهایی وارد شده؛ مثلاً: | |||
# [[ابراهیم تیمی]] از پدرش و او از ابوذر [[روایت]] میکند که گفت: [[متعه]] در [[حج]] ویژه اصحاب پیامبر{{صل}} [[تشریع]] گردید. | |||
# همان [[راوی]] از ابوذر [[روایات]] میکند که گفت: استفاده از دو متعه برای کسی جز ما – به [[طور]] ویژه - جایز نیست؛ متعه [[زنان]] و [[متعه حج]]. | |||
# [[عبدالرحمن ابن ابی شعثاء]] میگوید: نزد [[ابراهیم نخعی]] و ابراهیم تیمی آمده و به آن دو گفتم: من تصمیم دارم که امسال میان عمره و حج جمع کنم. ابراهیم نخعی گفت: اما پدر تو میان این دو جمع نمیکرد. ابراهیم تیمی از پدر خود نقل کرد که وی در این خصوص در [[ربذه]] نظر ابوذر را جویا شد و او گفت: [[رخصت]] عمره [[تمتع]] تنها برای ما صادر شد و ارتباطی با شما ندارد. | |||
و اما در [[مقام]] جمعبندی روایات موافق، و نقد روایات مخالف با جواز عُمره تمتع باید گفت: روایاتی که حکایت از اجتناب [[پیامبر]]{{صل}} و برخی از [[صحابه]] از انجام عمره تمتع در [[حجة الوداع]] دارد، روایاتی قابل قبول بوده که دلیل آن صرفاً [[قربانی]] به همراه داشتن پیامبر{{صل}} و دستهای از [[اصحاب]] ایشان دارد. [[سال دهم هجری]] بیشتر همراهان پیامبر{{صل}}؛ از جمله [[همسران]] آن حضرت و نیز [[فاطمه زهرا]]{{س}} موظف به انجام عمره تمتع شدند و تنها در [[روز ترویه]] به قصد حج لبیک گفتند. روایاتی که رخصت عمره تمتع را ویژه اصحاب پیامبر{{صل}} اعلام میکند، روایاتی غیرقابل قبول بوده و قطعاً بر پایه [[جعل]] یا توهم وارد شده است. دلیل آن اولاً: روایاتی است که تشریع عمره تمتع و نیز توأمان بودن عمره و حج در ماههای حج را به عنوان حکم [[ابدی]] اعلام میکند - از جمله سؤال [[سراقة بن مالک جعشم]] از [[پیامبر خدا]]{{صل}} که در پاسخ او به [[ابدی]] بودن [[حکم]] [[تشریع]] عمره اشاره گردید. ثانیاً [[روایات]] متعددی در [[منابع اهل سنت]] وارد شده که از [[نهی]] و [[تحریم]] عمره [[تمتع]] در ماههای [[حج]] به عنوان بدعتی از سوی [[عمر]] حکایت دارد و ظاهراً تا وقتی عمر زنده بود، [[مردم]] را از انجام عمره تمتع نهی کرد و نهی او مورد [[تبعیت]] قرار داشت. اما چون از [[دنیا]] رفت، مجدداً میان [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} در خصوص جواز یا عدم جواز آن [[اختلاف]] نظر به وجود آمد و اکثر اصحاب پیامبر{{صل}} به این دلیل که در [[نسخ]] عمره تمتع [[آیه]] و سنتی وجود ندارد و تنها بر پایه [[رأی]] و نظر شخصی (عمر) نهی از عمره تمتع وارد شده، مجدداً متمایل به انجام آن شدند. | |||
روایات زیر [[شاهد]] موارد یاد شده است: | |||
# [[مطرف بن عبدالله]] از [[عمران بن حصین]] روایات متعددی نقل کرده که در همه جا، نهی از انجام عمره تمتع، به [[اجتهاد]] شخصی، پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} نسبت داده شده است؛ از جمله آنکه گفت: بدان که پیامبر خدا{{صل}} بین حج و عمره را جمع کرد و پس از آن، نه آیهای در [[مقام]] نسخ این حکم نازل شد و نه پیامبر خدا{{صل}} از انجام آن نهی کرد، تا آنکه شخصی به رأی و اجتهاد خود در آن چه خواست، فتوایی صادر کرد<ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۹۱۰.</ref>. | |||
# یکی از [[اهالی شام]]، از [[عبدالله بن عمر]] در خصوص عمره تمتع سوال کرد. وی گفت: کاری [[حلال]] و جایز است. سوال کننده گفت: اما پدر تو از آن نهی کرده است. عبدالله بن عمر گفت: نظر تو در این باره چیست که اگر پدر من از عمره تمتع نهی کرده و در همان [[حال]] پیامبر خدا{{صل}} بدان [[فرمان]] داده باشد، فرمان پدرم قابل تبعیت است یا [[حکم رسول خدا]]{{صل}}. مرد شامی گفت: البته امر و [[فرمان پیامبر]] [[خدا]]{{صل}}. عبدالله بن عمر گفت: پس بدان که [[پیامبر خدا]]{{صل}} چنین فرمانی داده است. | |||
از مباحث پیشین، اجمالاً به دست آمد که عمره [[تمتع]] در سال [[حجة الوداع]] [[تشریع]] گردید و به فاصله کوتاهی، پس از آن، پیامبر خدا{{صل}} از [[دنیا]] رفت و در نتیجه این [[حکم شرعی]] به عنوان [[سنت]] و یادگار آن [[بزرگوار]] باقی ماند که تا به امروز نیز به قوت و اعتبار خود باقی ست؛ زیرا [[مخالفت]] عده معدودی از [[صحابه]]؛ از جمله [[عمر]] و [[عثمان]] نتوانست حتی در میان [[اهل سنت]] اصالت [[حکم]] یاد شده را با خطر جدید همراه سازد. اما دلیل این تشریع چه بود؟ جهت روشن شدن مطلب باید گفت: از [[روایات]] [[تاریخی]] چنین به دست میآید که در [[دوران جاهلیت]]، [[مردم]] در ماههای [[حج]] تنها به قصد حج [[خالص]] مُحرِم شده و تا [[روز عید قربان]] - که [[قربانی]] و حلق یا تقصیر صورت میگرفت - در حالت [[احرام]] باقی میماندند. نیز برای انجام [[مناسک]] عمره در ماههای دیگر به خصوص [[ماه رجب]]، عازم [[زیارت]] [[خانه خدا]] میشدند و به عنوان یک رسم [[معتقد]] بودند که وقتی زخم پشت مرکب سواری حج بهبود یافت و بر آن [[کرک]] رویید و ماه صفر فرا رسید، انجام عمره جایز میگردد. اما این گونه انجام مناسک عمره در عمل از دو ناحیه مشکلاتی برای [[زائران]] خانه خدا به وجود میآورد که عبارتاند از: | |||
# تعدد سفرهای زیارتی به [[مکه]]؛ به این معنی که طالبان حج و عمره، برای انجام این [[عبادات]]، سفرهای متعددی داشته باشند؛ از جمله در ماههای حج، به قصد «حج» و در ماههای دیگر به خصوص ماه رجب، به قصد «عمره» بار [[سفر]] به سوی مکه ببندند و طبعاً این کار چه از جهت صرف [[هزینه]] و چه از جهت دوری و [[ناامنی]] راهها، برای بسیاری از زائران مشقاتی در برداشت. [[توسعه]] تدریجی [[سرزمینهای اسلامی]] و زیاد شدن [[روز]] به روز تعداد [[مسلمانان]]، به حجم [[مشکلات]] اضافه میکرد و در نتیجه ممکن بود به تعطیل شدن عمره بینجامد، [[حال]] آنکه از برخی [[روایات]] به دست میآید انجام [[حج]] و عمره هر دو مد نظر [[خدای تبارک و تعالی]] بوده و در نتیجه بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شده است. | |||
# باقی ماندن ایام طولانی در حال [[احرام]]؛ میدانیم که پس از حضور حجگزار در یکی از [[میقات]] و [[پوشیدن لباس]] احرام و گفتن لبیک (به ویژه به قصد حج [[خالص]]) ۲۴ چیز بر او [[حرام]] میگردد. از این [[زمان]] بر [[حاجی]] است که [[محرمات]] احرام را رعایت کند تا [[روز عید قربان]]، که پس از [[قربانی]] و حلق یا تقصیر، جواز خروج از احرام پیدا کند. یقیناً [[حفظ]] وضعیت احرام در ایامی طولانی، [[مشکلات]] فراوانی برای حجگزار به وجود میآورد که [[تحمل]] آن دشوار و چه بسا در شرایطی موجب [[فساد]] حج یا توأم با [[کفارات]] سنگین میگردد. اما با [[تشریع]] عمره [[تمتع]] و خروج از [[لباس]] احرام تا [[روز ترویه]]، این مشکلات به کمترین حد خود میرسد و حاجی با [[آسایش]] بهتر آماده برگزاری [[مناسک حج]] میشود، ضمن آنکه طی یک [[سفر]] از [[ثواب]] و [[فضیلت]] دو [[عبادت]] [[شرعی]]؛ یعنی «حج» و «عمره» بهرهمند میگردد و این مهمترین [[فلسفه]] تشریع «عمره تمتع» به شمار میرود. | |||
[[امام رضا]]{{ع}} در همین خصوص میفرماید: «[[مردم]] به انجام عمره تمتع [[مأمور]] شدند تا [[تخفیف]] و رخصتی از جانب پروردگارشان باشد و نیز [[مناسک]] مردم در زمان احرام آنان سالم مانده و با طولانی شدن زمان احرام، این مناسک [[باطل]] و [[فاسد]] نگردد و چون حج و عمره هر دو واجب هستند (با فاصله، هر دو را در یک سفر انجام دهند) مبادا که مناسک عمره ضایع و تعطیل شود و حج به [[تنهایی]] و جدا از عمره برگزار گردد.»..<ref>فصلنامه میقات حج، ش۵۶، ص۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۹۶.</ref>. | |||
===عُمره رجبیّه=== | |||
به عمرهای که در [[ماه رجب]] انجام شود اطلاق میکنند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِذَا أَحْرَمْتَ وَ عَلَيْكَ مِنْ رَجَبٍ يَوْمٌ وَ لَيْلَةٌ فَعُمْرَتُكَ رَجَبِيَّةٌ}}؛ «اگر [[احرام]] بستی و از [[ماه رجب]] هنوز یک شبانه [[روز]] باقی است، عمره تو رجبیه است». | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: [[برترین]] عمره، عمره [[رجب]] است. | |||
[[شیخ طوسی]] از [[امامان]]{{عم}} نقل کرده است عمره ماه رجب در [[فضیلت]]، پس از [[حج]] است. | |||
[[معاویة بن عمار]] از امام صادق{{ع}} پرسیدند کدام عمره [[برتر]] است؟ عمره رجب یا عمره در [[رمضان]]؟ حضرت فرمود: عمره در ماه رجب با فضیلتتر است<ref>حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۶۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۱.</ref>. | |||
===عُمره رمضان=== | |||
عمرهای است که در [[ماه مبارک رمضان]] انجام میشود. هرگاه امام صادق{{ع}} میخواست عمره برود، [[منتظر]] صبح روز [[بیست و سوم ماه رمضان]] میشد، آنگاه همان روز احرام میبست و بیرون میآمد. | |||
[[ولید بن صبیح]] میگوید به امام صادق{{ع}} عرض کردم: به ما چنین رسیده که عمره در [[ماه رمضان]] با حج برابر است. فرمود: این در مورد زنی است که رسول خدا{{صل}} به او [[وعده]] داد و فرمود: در ماه رمضان عمره بگزار که برای تو یک حج است. | |||
[[علی بن حدید]] میگوید: در سال ۲۱۳ در ماه رمضان ساکن [[مدینه]] بودم. وقتی [[عید فطر]] نزدیک شد به [[امام جواد]]{{ع}} نوشتم و از او پرسیدم که برای عمره ماه رمضان بیرون شوم بهتر است، یا آنکه [[صبر]] کنم تا ماه به پایان برسد و همه روزههایم را بگیرم؟ نامهای به خط خود برایم نوشت: [[رحمت خدا]] بر تو، پرسیدی که کدام عمره برتر است، عمره ماه رمضان برتر است. خدای رحمتت کند<ref>حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۶۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۱.</ref>. | |||
===عُمره مَبتوله=== | |||
امام صادق{{ع}} فرمودند: عمره مبتوله (بریده) آن است که شخص [[خانه خدا]] را [[طواف]] کند و سعی [[صفا و مروه]] انجام دهد و از احرام بیرون آید. | |||
آنگاه اگر خواست همان [[ساعت]] برگردد، بر میگردد و کوچ میکند<ref>حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۴۶۷.</ref>. به عمره افراد، عمره مفرده و عمره [[قرآن]] هم میگویند<ref>فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۲۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۱.</ref>. | |||
===عمره مفرده=== | |||
یکی از اقسام عمره است، در کنار عمره [[تمتع]]. | |||
وجه [[تسمیه]] آن به «مفرده» به جهت جدا بودن و [[استقلال]] آن از [[حج]] است. این عمره، شرایط و قیود و محدودیت موجود در عمره تمتع را ندارد،چون عمره مفرده دارای عنوانی خاص است، از این رو شخص میتواند فقط به منظور برگزاری عمره مفرده به [[زیارت]] [[خانه خدا]] برود، در حالی که اگر کسی به منظور عمره تمتع به [[مکه]] [[سفر]] کند، باید در [[زمان]] خاص آنکه از اول [[شوال]] تا [[نهم ذیالحجه]] است آن را به جا آورد و نیز در همان سال، حج آن را هم انجام دهد. | |||
عمره مفرده با عمره تمتع اشتراکات و تفاوتهایی دارد که در بخش «عمره» توضیحات آن آمده است. | |||
در [[روایات]] از عمره به عنوان حج اصغر یاد شده است<ref>کافی، ج۴، ص۲۹۰.</ref>. [[برترین]] اوقات عمره مفرده [[ماه رجب]] و [[ماه رمضان]] است. | |||
در عمره مفرده [[مستحب]] است بعد از [[میقات]] و [[احرام]] بستن، تا ورود به [[مسجدالحرام]] و دیدار [[کعبه]]، تلبیه را ترک نکند<ref>راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۳، ص۴۲.</ref>، به خلاف عمره تمتع که در آن مستحب است پس از میقات و احرام بستن، تلبیه را فقط تا پیدا شدن خانههای [[شهر مکه]] ادامه دهد. [[وجوب]] آن برای کسانی است که: | |||
#[[اهل]] مکهاند | |||
#در [[حکم]] اهل مکهاند و [[منزل]] آنها تا مکه کمتر از ۱۶ فرسخ [[شرعی]] باشد | |||
#در قید [[عهد]] و [[نذر]] و [[یمین]] و شرط ضمن [[عقد]] هستند و یا حج را [[فاسد]] کردهاند و یا حج از آنها فوت شده است.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۲.</ref>. | |||
===عمرههای [[پیامبر]]{{صل}}=== | |||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[پیامبر خدا]]{{صل}} سه عمره جدا جدا انجام داد. یکی عمرهای در [[ذیالقعده]] که از عُسفان احرام بست که عمره [[حدیبیه]] است، یکی عمرهای که از [[جُحفه]] مُحرم شد که [[عمره قضا]] بود. یکی هم عمرهای که پس از بازگشت از [[جنگ حنین]] و [[طایف]]، از [[جعرانه]] احرام بست. | |||
البته درباره تعداد و زمان عمرههای [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} [[روایات]] مختلفی نقل شده است که میتوان از مجموع آنها نتیجه گرفت که آن حضرت سه عمره مفرده انجام داده است و روایاتی که عمرههای حضرت را چهار بار گفتهاند، عمره حضرت در [[حجة الوداع]] را نیز به آنها افزودهاند. احادیثی که آنها را دو بار دانستهاند، تنها عمرههای آشکار حضرت را بیان نمودهاند. | |||
حضرت پس از [[پیکار]] حنین، در شب از [[جعرانه]] به [[مکه]] آمد و پس از انجام عمره به جعرانه بازگشت و صبح مانند دیگران از [[خواب]] برخاست، از این رو عمره ایشان بر بسیاری پوشیده ماند. | |||
[[محدثان]]، بیشتر [[زمان]] وقوع عمرههای حضرت را در ماه [[ذیالقعده]] دانستهاند و برخی [[شوال]] و [[رجب]] را نیز افزودهاند<ref>راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۳، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۳.</ref>. | |||
===عُمره حُدیبیه=== | |||
نام عمرهای از [[رسول خدا]]{{صل}} است که به جا آورده نشد و متوقف ماند، به علت انعقاد [[صلح حدیبیه]]. | |||
===عمره [[واجب]]=== | |||
همان [[عمرة]] الاسلام و عمره مفردهای است که بواسطه [[نذر]] و قسم، [[عهد]] و شرط ضمن [[عقد]] و [[اجاره]] بر [[انسان]] واجب میشود. همچنین عمره مفردهای را گویند که باید کسی که [[حج]] او بدل به حج افراد شده، بعد از حج بجا آورد. در مقابل عمره [[مستحب]].<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۴.</ref>. | |||
===[[عمرة القضاء]]=== | |||
رسول خدا{{صل}} در [[روز]] [[دوشنبه]]، ششم [[ذی القعده]] سال هفتم، به جای عمرهای که در سال گذشته از وی فوت شد، با همان عده از [[اصحاب]] که در [[حدیبیه]] شرکت داشتند (جز چند نفری که در [[خیبر]] به [[شهادت]] رسیدند و یا [[وفات]] کردند) به عنوان عمره رهسپار مکه شد و ابورُهم غِفاری (یا عُوَیف بن اَضبَط دَیلی یا سِباع بن عُرفُطَه) را در [[مدینه]] [[جانشین]] گذاشت. | |||
رسول خدا{{صل}} شصت شتر [[قربانی]] همراه برد و [[ناجیة بن جندب اسلمی]] را به [[سرپرستی]] آنها معین فرمود و نیز مقداری [[اسلحه]] شامل خُود، [[زره]] نیزه و صد اسب همراه برد و چون به [[ذوالحلیفه]] رسید، اسبها را جلو فرستاد و محمد بن مَسلَمه را بر آنها گماشت و نیز اسلحه حمل شده را پیش فرستاد و [[بشیر بن سعد]] را بر آن گماشت و چون نزدیک [[مکه]] رسیدند آن را در بطن [[یاجج]] به جای گذاشت و [[اوس بن خولی]] را به [[محافظت]] آن [[مأمور]] ساخت. | |||
[[اهل مکه]] با شنیدن رسیدن [[رسول خدا]] مکه را خالی گذاشتند و رسول خدا{{صل}} در حالی که بر شتر قَصواء خود سوار بود و [[مسلمانان]] [[شمشیر]] بسته پیرامون وی را گرفته بودند و لبیک میگفتند و [[عبدالله بن رواحه]] مهار شتر او را گرفته بود وارد مکه شد و سواره [[طواف]] کرد و [[حجر الاسود]] را با چوب دستی خود استلام کرد و چون داخل [[مسجد الحرام]] شد، بازوی راست خود را از زیر [[جامه]] [[احرام]] در آورد و گفت: [[خدا]] [[رحمت]] کند کسی را که امروز [[نیرومندی]] خویش را به اینان نشان دهد. | |||
عبدالله بن رواحه پیشاپیش رسول خدا چنین [[رجز]] میخواند: | |||
{{عربی|خلوا بني الكفار عن سبيله *** خلوا فكل الخير في رسوله | |||
يا [[رب]] إني [[مؤمن]] يقيله *** أعرف [[حق الله]] في قبوله | |||
نحن قتلناكم على تأويله *** كما قتلناكم على تنزيله | |||
ضربا يزيل [[الهام]] عن مقيله *** ويدهل الخليل عن خليله}} | |||
رسول خدا{{صل}} پس از طواف [[کعبه]] و سعی بین [[صفا و مروه]]، نزد [[مروه]] [[قربانی]] کرد و همان جا سرش را تراشید و مسلمانان نیز چنان کردند. سپس به برخی از [[اصحاب]] فرمود که رهسپار بطن یاجج شوند و به جای کسانی که به محافظت [[اسلحه]] حمل شده گماشته شدهاند، قرا گیرند تا آنها هم بیایند و [[مناسک]] عمره خود را انجام دهند. | |||
رسول خدا سه [[روز]] در مکه ماند و در همین مدت با [[میمونه دختر حارث بن حزن هلالی]] ازدواج کرد. روز چهارم بود که [[سهیل بن عمرو]] و و [[حویطب بن عبدالعُزّی]] از طرف [[قریش]] آمدند و گفتند: سه روز شما تمام است و بر حسب [[قرارداد]] باید بیرون روید. به این ترتیب رسول خدا و مسلمانان از مکه بیرون رفتند و فرمودند که نباید تا شب، احدی از [[مسلمانان]] در [[مکه]] بماند. | |||
در [[منزل]] سَرِف، [[رسول خدا]] با [[میمونه]] [[ازدواج]] کرد و سپس در ماه [[ذی الحجه]] وارد [[مدینه]] شد و درباره همین [[سفر]] نازل شد<ref>تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی، ص۴۶۵.</ref>: {{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref>. این عمره به اسامی دیگری هم معروف است: | |||
# [[عمرة]] الصلح، چون بر اساس [[صلح حدیبیه]] انجام شد. | |||
# عمرة القصاص، چون به [[تلافی]] صلح حدیبیه انجام شد. | |||
# عمرة القضیه، چون در صلح حدیبیه، [[حکم]] و [[فرمان]] (قضیه) شد که عمره در [[سال هفتم هجری]] انجام پذیرد. | |||
# [[عمرة القضا]]، چون در [[سال ششم هجری]] [[مشرکان]] مانع از ورود [[حضرت رسول]]{{صل}} برای ادای عمره شدند و اجرای آن به سال دیگر موکول شد. گویی عمره سال هفتم قضای عمره سال ششم است و نیز [[قضا]] به معنی حکم است و در سال ششم در [[حدیبیه]] حکم بر آن قرار گرفت که عمره در سال هفتم انجام گیرد<ref>حجة التفاسیر، بلاغی، ص۱۷۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۷۰۴.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |