سیره تربیتی امام حسین: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه مادران شایسته
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
آنان که بر اساس [[تربیت قرآنی]] [[رشد]] یافته و ملاک و معیار [[فضیلت]] را [[تقوا]] میدانند، هیچگاه خود را به حساب نمیآورند. عیاشی و دیگران [[روایت]] کردهاند: روزی امام حسین {{ع}} به گروهی از [[مساکین]] گذشته که عباهای خود را بر [[زمین]] انداخته و روی آن نشسته بودند و نان خشکی در پیش رو داشتند و میخوردند. وقتی که حضرت را دیدند، او را [[دعوت]] کردند، حضرت از اسب پیاده شد و فرمود: [[خداوند]] [[متکبران]] را [[دوست]] ندارد و نزد آنان نشسته و کمی نان تناول فرمود، سپس به آنان گفت، همانگونه که من دعوت شما را پذیرفتم شما نیز دعوت مرا بپذیرید. آنان را به [[خانه]] بردند و دستور دادند که از آنان [[پذیرایی]] شود و آنان را انعام داده، نوازش کردند<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۴۸.</ref>.<ref>[[محمد علی قاسمی|قاسمی، محمد علی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص۳۱.</ref> | آنان که بر اساس [[تربیت قرآنی]] [[رشد]] یافته و ملاک و معیار [[فضیلت]] را [[تقوا]] میدانند، هیچگاه خود را به حساب نمیآورند. عیاشی و دیگران [[روایت]] کردهاند: روزی امام حسین {{ع}} به گروهی از [[مساکین]] گذشته که عباهای خود را بر [[زمین]] انداخته و روی آن نشسته بودند و نان خشکی در پیش رو داشتند و میخوردند. وقتی که حضرت را دیدند، او را [[دعوت]] کردند، حضرت از اسب پیاده شد و فرمود: [[خداوند]] [[متکبران]] را [[دوست]] ندارد و نزد آنان نشسته و کمی نان تناول فرمود، سپس به آنان گفت، همانگونه که من دعوت شما را پذیرفتم شما نیز دعوت مرا بپذیرید. آنان را به [[خانه]] بردند و دستور دادند که از آنان [[پذیرایی]] شود و آنان را انعام داده، نوازش کردند<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۴۸.</ref>.<ref>[[محمد علی قاسمی|قاسمی، محمد علی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص۳۱.</ref> | ||
=== جایگاه | === جایگاه مادران شایسته === | ||
امروز بیشتر از گذشته مادر به عنوان مؤثرترین عامل [[تربیتی]] [[فرزندان]]، مطرح است، چه اینکه ساختار [[هویت]] افراد وابسته به همین نکته ظریف است، تا آنجا که [[متون دینی]] ما بخشی از عوامل [[نیکبختی]] و یا [[تیرهبختی]] افراد را مربوط به دوران بارداری مادر میداند، زیرا، [[رفتار]] و حالات مادر در ابتداییترین تا پایانیترین لحظات این دوران، در شکلگیری | امروز بیشتر از گذشته مادر به عنوان مؤثرترین عامل [[تربیتی]] [[فرزندان]]، مطرح است، چه اینکه ساختار [[هویت]] افراد وابسته به همین نکته ظریف است، تا آنجا که [[متون دینی]] ما بخشی از عوامل [[نیکبختی]] و یا [[تیرهبختی]] افراد را مربوط به دوران بارداری مادر میداند، زیرا، [[رفتار]] و حالات مادر در ابتداییترین تا پایانیترین لحظات این دوران، در شکلگیری شخصیت [[آینده]] کودک تأثیر میگذارد<ref>{{متن حدیث|الشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ}}. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷.</ref>. | ||
[[امام حسین]] {{ع}} نیز آثار تربیتی دامن مادران [[پاک]] و [[باعفت]] را تبیین مینماید و اثر عمیق و ریشهدار آن را در [[زندگی]] افراد چنین شرح میدهد: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِيَ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ يَأْبَى اللَّهُ ذَلِكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِر طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَامِ}}.<ref>«ناپاک، فرزند ناپاک عبیدالله بن زیاد مرا در پذیرش یکی از دو راه، مجبور کرده است: بین مرگ و ذلت. اما هیهات! که ما ذلت و خواری را بپذیریم، خداوند و رسول او و مؤمنین و دامنهای پاک و غیرتمندان بر ما نمیپسندند که اطاعت فرومایگان و پس فطرتان را بر مرگ با عزت و شرافتمندانه ترجیح دهیم» سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۸۰.</ref>. | [[امام حسین]] {{ع}} نیز آثار تربیتی دامن مادران [[پاک]] و [[باعفت]] را تبیین مینماید و اثر عمیق و ریشهدار آن را در [[زندگی]] افراد چنین شرح میدهد: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِيَ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ يَأْبَى اللَّهُ ذَلِكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِر طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَامِ}}.<ref>«ناپاک، فرزند ناپاک عبیدالله بن زیاد مرا در پذیرش یکی از دو راه، مجبور کرده است: بین مرگ و ذلت. اما هیهات! که ما ذلت و خواری را بپذیریم، خداوند و رسول او و مؤمنین و دامنهای پاک و غیرتمندان بر ما نمیپسندند که اطاعت فرومایگان و پس فطرتان را بر مرگ با عزت و شرافتمندانه ترجیح دهیم» سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۸۰.</ref>. |