پرش به محتوا

سکینه دختر امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
کاروان اسیران در اول ماه صفر سال ۶۱ ق. به شام وارد شدند. [[سهل ساعدی]] می‌گوید: پنداشتم [[مردم]] شام جشنی دارند که من از آن بی‌خبرم، پرسیدم: آیا [[عید]] است؟ گفتند: ای پیرمرد! مثل این که غریبه‌ای؟ گفتم: من [[سهل بن ساعدی]] از [[اصحاب]] پیامبرم. گفتند: [[تعجب]] است ای سعد که از [[آسمان]] [[خون]] نمی‌بارد و [[زمین]] اهلش را فرو نمی‌برد؟ این [[سر حسین]] و [[یاران]] اوست که از [[عراق]] به شام [[هدیه]] می‌آورند و مردم [[شادی]] می‌کنند؟
کاروان اسیران در اول ماه صفر سال ۶۱ ق. به شام وارد شدند. [[سهل ساعدی]] می‌گوید: پنداشتم [[مردم]] شام جشنی دارند که من از آن بی‌خبرم، پرسیدم: آیا [[عید]] است؟ گفتند: ای پیرمرد! مثل این که غریبه‌ای؟ گفتم: من [[سهل بن ساعدی]] از [[اصحاب]] پیامبرم. گفتند: [[تعجب]] است ای سعد که از [[آسمان]] [[خون]] نمی‌بارد و [[زمین]] اهلش را فرو نمی‌برد؟ این [[سر حسین]] و [[یاران]] اوست که از [[عراق]] به شام [[هدیه]] می‌آورند و مردم [[شادی]] می‌کنند؟


در کنار دروازه ایستادم، تا اینکه [[پرچم‌ها]] رسیدند. مردی در جلو نیزه‌ای بلند در دست داشت و سر حسین که شباهتی تمام به [[پیامبر]] داشت، بالای نیزه بود. به دنبال آن کاروان زنان و [[کودکان]] می‌آمدند. جلو رفتم و از یکی از آنان پرسیدم: تو کیستی؟ گفت: [[سکینه دختر امام حسین]]. خودم را معرفی کردم و گفتم: آیا حاجتی داری؟ گفت: به نیزه داری که این سر مقدس را می‌برد، بگو از ما جلوتر حرکت کند، تا [[مردم]] به نگاه کردن آن مشغول شوند و به [[حرم]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[چشم]] ندوزند. [[سهل]] به سرعت رفت و چهارصد [[دینار]] به نیزه دار داد. او نیز سر مطهر را از میان [[زنان]] بیرون برد<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۶۸؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۸.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>
در کنار دروازه ایستادم، تا اینکه [[پرچم‌ها]] رسیدند. مردی در جلو نیزه‌ای بلند در دست داشت و سر حسین که شباهتی تمام به [[پیامبر]] داشت، بالای نیزه بود. به دنبال آن کاروان زنان و کودکان می‌آمدند. جلو رفتم و از یکی از آنان پرسیدم: تو کیستی؟ گفت: [[سکینه دختر امام حسین]]. خودم را معرفی کردم و گفتم: آیا حاجتی داری؟ گفت: به نیزه داری که این سر مقدس را می‌برد، بگو از ما جلوتر حرکت کند، تا [[مردم]] به نگاه کردن آن مشغول شوند و به [[حرم]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[چشم]] ندوزند. [[سهل]] به سرعت رفت و چهارصد [[دینار]] به نیزه دار داد. او نیز سر مطهر را از میان [[زنان]] بیرون برد<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۶۸؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۸.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>


== [[سکینه]] در [[مدینه]] ==
== [[سکینه]] در [[مدینه]] ==
۱۱۲٬۰۵۷

ویرایش