پیشگویی شهادت امام حسین در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
پیشگویی شهادت امام حسین در معارف و سیره نبوی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۵
، ۷ ژوئیهبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==پیشگوییهای [[پیامبر اکرم]]== | == پیشگوییهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} == | ||
پیامبر اکرم که از طریق [[اخبار]] [[الهی]]، از [[شهادت]] فرزندش حسین در [[آینده]] خبر داشت، در مناسبتهای مختلف، از این موضوع سخن گفته و حتی در بعضی از [[احادیث]] به صراحت نام [[قاتل]] فرزندش حسین را متذکر شده است. | پیامبر اکرم که از طریق [[اخبار]] [[الهی]]، از [[شهادت]] فرزندش حسین در [[آینده]] خبر داشت، در مناسبتهای مختلف، از این موضوع سخن گفته و حتی در بعضی از [[احادیث]] به صراحت نام [[قاتل]] فرزندش حسین را متذکر شده است. | ||
===روایت [[انس بن حارث]]=== | === روایت [[انس بن حارث]] === | ||
انس بن حارث میگوید: شنیدم [[پیامبر]] میفرمود: «همانا این فرزند من (حسین) در زمینی از [[عراق]] کشته میشود. پس هرکس از شما آنجا بود، باید او را [[یاری]] کند». {{عربی|عن انس بن الحارث يقول سمعت رسول الله يقول}}: {{متن حدیث|ان ابني هذا - يعني الحسين - يقتل بارض من العراق فمن ادركه منكم فلينصره}} | انس بن حارث میگوید: شنیدم [[پیامبر]] میفرمود: «همانا این فرزند من (حسین) در زمینی از [[عراق]] کشته میشود. پس هرکس از شما آنجا بود، باید او را [[یاری]] کند». {{عربی|عن انس بن الحارث يقول سمعت رسول الله يقول}}: {{متن حدیث|ان ابني هذا - يعني الحسين - يقتل بارض من العراق فمن ادركه منكم فلينصره}}<ref>طبری، احمدبن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ص۱۴۶. ابن کثیر، اسماعیل، البدایه و النهایه، تحقیق مکتب تحقیق التراث، ج۸، ص۲۱۷. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق کبیر، تحقیق علی عاشور الجنوبی، ج۱۴، ص۲۲۴. ابن عساکر، ترجمه لامام الحسین من تاریخ مدینه دمشق، تحقیق محمدباقر محمودی، ص۲۳۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۷. بغدادی، ابن سعد، ترجمة الحسین و مقتله»، فصلنامه تراثنا، ش۱۰، پاورقی ص۵۱.</ref>.<ref>[[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء ج۱]]، ص ۱۷۹.</ref> | ||
===[[روایت]] [[امام باقر]]=== | === [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}} === | ||
امام باقر{{ع}} از [[ام سلمه]] نقل میکند که [[رسول خدا]] فرمود: «حسین زمانی کشته میشود که سفیدی مو بر او چیره شود». {{متن حدیث||عن ابي جعفر{{ع}} عنام [[سلمة]] قالت: قال [[رسول الله]]: «يقتل الحسين حين يعلوه القتير}}.<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفی، ج۳، ص۱۰۵.</ref> [[طبرانی]] در ذیل این خبر میگوید: «قتیر» به معنای «سفیدی مو» است | امام باقر{{ع}} از [[ام سلمه]] نقل میکند که [[رسول خدا]] فرمود: «حسین زمانی کشته میشود که سفیدی مو بر او چیره شود». {{متن حدیث||عن ابي جعفر{{ع}} عنام [[سلمة]] قالت: قال [[رسول الله]]: «يقتل الحسين حين يعلوه القتير}}.<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفی، ج۳، ص۱۰۵.</ref> [[طبرانی]] در ذیل این خبر میگوید: «قتیر» به معنای «سفیدی مو» است<ref>[[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء ج۱]]، ص ۱۷۹.</ref> | ||
===روایت [[ابن عباس]]=== | === روایت [[ابن عباس]] === | ||
ابن عباس از رسول خدا روایتی را نقل میکند که در بخش پایانی آن، حضرت میفرماید: «به [[خدا]] [[سوگند]]، بعد از من فرزندم حسین را خواهند کشت. [[خداوند]] [[شفاعت]] مرا هرگز نصیب آنان نگرداند». {{متن حدیث|عن ابن عباس قال: قال رسول الله... وايم الله ليقتلن بعدي ابني الحسين، لا انالهم الله شفاعتی}} | ابن عباس از رسول خدا روایتی را نقل میکند که در بخش پایانی آن، حضرت میفرماید: «به [[خدا]] [[سوگند]]، بعد از من فرزندم حسین را خواهند کشت. [[خداوند]] [[شفاعت]] مرا هرگز نصیب آنان نگرداند». {{متن حدیث|عن ابن عباس قال: قال رسول الله... وايم الله ليقتلن بعدي ابني الحسين، لا انالهم الله شفاعتی}}<ref>محمودی، محمدجواد، ترتیب الامالی، ج۵، ص۱۶۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۶۸.</ref>.<ref>[[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء ج۱]]، ص ۱۸۰.</ref> | ||
===روایت | === روایت عبدالله بن محمد صنعانی === | ||
عبدالله بن محمد صنعانی از امام باقر{{ع}} نقل میکند که حضرت فرمود: «هرگاه حسین نزد [[پیامبر]] میرفت، حضرت او را به (سینه) خود میچسباند و سپس به [[امیرالمؤمنین]] میفرمود: او را نگاه دار و آنگاه خم شده، او را میبوسید و میگریست. حسین میپرسید: ای پدر، چرا [[گریه]] میکنی؟ پیامبر میفرمود: ای پسر عزیزم: جای شمشیرها را میبوسم و گریه میکنم. حسین{{ع}} گفت: ای پدر، من کشته میشوم؟ رسول خدا فرمود: آری به خدا سوگند، تو، پدر و برادرت کشته خواهید شد. عرض کرد: [[قتلگاه]] ما از هم جدا خواهد بود؟ پیامبر فرمود: آری پسر عزیزم» | عبدالله بن محمد صنعانی از امام باقر{{ع}} نقل میکند که حضرت فرمود: «هرگاه حسین نزد [[پیامبر]] میرفت، حضرت او را به (سینه) خود میچسباند و سپس به [[امیرالمؤمنین]] میفرمود: او را نگاه دار و آنگاه خم شده، او را میبوسید و میگریست. حسین میپرسید: ای پدر، چرا [[گریه]] میکنی؟ پیامبر میفرمود: ای پسر عزیزم: جای شمشیرها را میبوسم و گریه میکنم. حسین{{ع}} گفت: ای پدر، من کشته میشوم؟ رسول خدا فرمود: آری به خدا سوگند، تو، پدر و برادرت کشته خواهید شد. عرض کرد: [[قتلگاه]] ما از هم جدا خواهد بود؟ پیامبر فرمود: آری پسر عزیزم»<ref>{{متن حدیث|كانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذا دَخَلَ الحُسَينُ عليه السلام جَذَبَهُ إلَيهِ، ثُمَّ يَقولُ لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام: أمسِكهُ، ثُمَّ يَقَعُ عَلَيهِ فَيُقَبِّلُهُ ويَبكي. يَقولُ: يا أبَه! لِمَ تَبكي؟ فَيَقولُ: يا بُنَيَّ! اُقَبِّلُ مَوضِعَ السُّيوفِ مِنكَ وأبكي. قالَ: يا أبَه! واُقتَلُ؟ قالَ: إي وَاللّه، وأبوكَ وأخوكَ وأنتَ. قال: يا ابه فمصارعنا شتي؟ قال، نعم يا بني}} ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۲۲، ص۶۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۶۱، ج۱۰۰، ص۱۱۹.</ref>.<ref>[[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء ج۱]]، ص ۱۸۰.</ref> | ||
===روایت دیگر=== | === روایت دیگر === | ||
[[امام حسین]]{{ع}} دوساله بود که [[پیامبر]] به [[سفر]] رفتند. در میان راه در محلی توقف کردند و کلمه [[استرجاع]] را بر زبان راندند و چشمانشان پر از [[اشک]] شد. از ایشان علت آن را سؤال کردند. فرمودند: [[جبرئیل]] درباره زمینی که در کنار [[فرات]] قرار دارد و نامش کربلاست، برایم خبر آورد که فرزندم حسین پسر [[فاطمه]] در آن کشته میشود. | [[امام حسین]]{{ع}} دوساله بود که [[پیامبر]] به [[سفر]] رفتند. در میان راه در محلی توقف کردند و کلمه [[استرجاع]] را بر زبان راندند و چشمانشان پر از [[اشک]] شد. از ایشان علت آن را سؤال کردند. فرمودند: [[جبرئیل]] درباره زمینی که در کنار [[فرات]] قرار دارد و نامش کربلاست، برایم خبر آورد که فرزندم حسین پسر [[فاطمه]] در آن کشته میشود. به ایشان گفتند: چه کسی او را میکشد ای [[رسول خدا]]؟ فرمود: مردی به نام یزید و گویا من محل به خاک افتادن و [[محل دفن]] او را میبینم<ref>{{متن حدیث|لما اتي علي الحسين سنتان من مولده خرج النبي في سفر له فوقف في بعض الطريق فاسترجع ودمعت عيناه، فسئل عن ذلك، قال هذا جبريل يخبرني عن ارض بشط الفرات يقال لها كربلاء يقتل بها ولدي الحسين بن فاطمة فقيل له من يقتله يا رسول الله؟ فقال رجل اسمه يزيد و كاني انظر الي مصرعه و مدفنه}}. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۹۳. کوفی، ابن اعثم، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، ج۴، ص۳۲۵.</ref>.<ref>[[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء ج۱]]، ص ۱۸۰.</ref> | ||
به ایشان گفتند: چه کسی او را میکشد ای [[رسول خدا]]؟ فرمود: مردی به نام یزید و گویا من محل به خاک افتادن و [[محل دفن]] او را میبینم | |||
== منابع == | == منابع == |