پرش به محتوا

ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
# [[جنگ حنین]]: پرچم دار آنان بود<ref>العقدالفرید، ج ۴، ص ۲۴۰.</ref>، گرچه بعضی او را در این [[جنگ]]، [[جانشین پیامبر]] در [[مدینه]] دانسته‌اند<ref>. انساب الاشراف، ج ۵، ص ۱۸.</ref>.  
# [[جنگ حنین]]: پرچم دار آنان بود<ref>العقدالفرید، ج ۴، ص ۲۴۰.</ref>، گرچه بعضی او را در این [[جنگ]]، [[جانشین پیامبر]] در [[مدینه]] دانسته‌اند<ref>. انساب الاشراف، ج ۵، ص ۱۸.</ref>.  
# غزوۀ «[[عمرة القضاء]]»: [[امامت جماعت]] مدینه به جای [[پیامبر]] و [[جانشینی]] حضرت را برعهده داشت.
# غزوۀ «[[عمرة القضاء]]»: [[امامت جماعت]] مدینه به جای [[پیامبر]] و [[جانشینی]] حضرت را برعهده داشت.
# غزوۀ «[[ذات الرقاع]]»: امامت جماعت مدینه به جای پیامبر و جانشینی حضرت را برعهده داشت<ref>الفتوح، ج ۲، ص ۵۵۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوذر غفاری - واسعی (مقاله)|مقاله «ابوذر غفاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۶۶۵.</ref>
# غزوۀ «[[ذات الرقاع]]»: امامت جماعت مدینه به جای پیامبر و جانشینی حضرت را برعهده داشت<ref>الفتوح، ج ۲، ص ۵۵۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوذر غفاری ۱ - واسعی (مقاله)|مقاله «ابوذر غفاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۶۶۵.</ref>
# [[غزوۀ تبوک]]: در [[جنگ تبوک]] افرادی بودند که از [[لشکر]] عقب می‌ماندند. [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} وقتی می‌دیدند شخصی عقب مانده به [[رسول خدا]] {{صل}} گزارش می‌دادند که فلان کس عقب مانده است. حضرت در [[پاسخ]] آنها می‌فرمود: «او را به حال خود واگذارید، اگر در او خیری باشد [[خدا]] او را به شما ملحق می‌سازد». تا آنکه به پیامبر {{صل}} گفتند: ابوذر هم عقب مانده، پیامبر {{صل}} فرمودند: «او را رها کنید که اگر در او خیری باشد [[خداوند]] او را به شما ملحق خواهد ساخت و در غیر این صورت، خدا این‌طور خواسته است». هنگامی که ابوذر از شترش [[مأیوس]] شد بارش را به دوش گرفت و شتر را رها نمود و به دنبال لشکر، پیاده به راه افتاد. پیامبر {{صل}} در یکی از منازل راه فرود آمده بود که یکی از [[مسلمانان]] به راه نگاه کرد و گفت: یا [[رسول الله]]! یک نفر پیاده به طرف ما می‌آید، حضرت فرمودند: «خدا کند ابوذر باشد» و چون خوب دقت کردند دیدند که ابوذر است، سپس حضرت فرمودند: «خدا بیامرزد ابوذر را، تنها راه می‌رود، تنها می‌میرد و تنها برانگیخته می‌شود». همین که [[پیامبر]] {{صل}} او را دید، فرمودند: «به او [[آب]] دهید که [[تشنه]] است»، پس او را [[سیراب]] کردند. اما هنگامی که [[خدمت]] پیامبر {{صل}} رسید، دیدند ظرف آبی همراه دارد، حضرت به او فرمودند: «[[ابوذر]]! آب به همراه داشتی و [[تشنگی]] کشیدی؟» ابوذر گفت: آری، یا [[رسول الله]]، پدر و مادرم به قربانت، در راه به آبی رسیدم و وقتی چشیدم دیدم آب سرد و گوارایی است ولی نخوردم و با خود گفتم: از این آب نمی‌خورم مگر آنکه پیامبر بخورد. حضرت فرمودند: «ابوذر! [[خدا]] تو را بیامرزد! تنها [[زندگی]] می‌کنی و غریبانه می‌میری و تنها داخل [[بهشت]] می‌شوی و مردمی به خاطر تو [[سعادتمند]] می‌شوند»<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۰۰؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۲۹۴.</ref>.<ref>[[سید موسی موسوی|موسوی، سید موسی]]، [[ابوذر غفاری (مقاله)|مقاله «ابوذر غفاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص ۲۳.</ref>
# [[غزوۀ تبوک]]: در [[جنگ تبوک]] افرادی بودند که از [[لشکر]] عقب می‌ماندند. [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} وقتی می‌دیدند شخصی عقب مانده به [[رسول خدا]] {{صل}} گزارش می‌دادند که فلان کس عقب مانده است. حضرت در [[پاسخ]] آنها می‌فرمود: «او را به حال خود واگذارید، اگر در او خیری باشد [[خدا]] او را به شما ملحق می‌سازد». تا آنکه به پیامبر {{صل}} گفتند: ابوذر هم عقب مانده، پیامبر {{صل}} فرمودند: «او را رها کنید که اگر در او خیری باشد [[خداوند]] او را به شما ملحق خواهد ساخت و در غیر این صورت، خدا این‌طور خواسته است». هنگامی که ابوذر از شترش [[مأیوس]] شد بارش را به دوش گرفت و شتر را رها نمود و به دنبال لشکر، پیاده به راه افتاد. پیامبر {{صل}} در یکی از منازل راه فرود آمده بود که یکی از [[مسلمانان]] به راه نگاه کرد و گفت: یا [[رسول الله]]! یک نفر پیاده به طرف ما می‌آید، حضرت فرمودند: «خدا کند ابوذر باشد» و چون خوب دقت کردند دیدند که ابوذر است، سپس حضرت فرمودند: «خدا بیامرزد ابوذر را، تنها راه می‌رود، تنها می‌میرد و تنها برانگیخته می‌شود». همین که [[پیامبر]] {{صل}} او را دید، فرمودند: «به او [[آب]] دهید که [[تشنه]] است»، پس او را [[سیراب]] کردند. اما هنگامی که [[خدمت]] پیامبر {{صل}} رسید، دیدند ظرف آبی همراه دارد، حضرت به او فرمودند: «[[ابوذر]]! آب به همراه داشتی و [[تشنگی]] کشیدی؟» ابوذر گفت: آری، یا [[رسول الله]]، پدر و مادرم به قربانت، در راه به آبی رسیدم و وقتی چشیدم دیدم آب سرد و گوارایی است ولی نخوردم و با خود گفتم: از این آب نمی‌خورم مگر آنکه پیامبر بخورد. حضرت فرمودند: «ابوذر! [[خدا]] تو را بیامرزد! تنها [[زندگی]] می‌کنی و غریبانه می‌میری و تنها داخل [[بهشت]] می‌شوی و مردمی به خاطر تو [[سعادتمند]] می‌شوند»<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۰۰؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۲۹۴.</ref>.<ref>[[سید موسی موسوی|موسوی، سید موسی]]، [[ابوذر غفاری (مقاله)|مقاله «ابوذر غفاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص ۲۳.</ref>


خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
در همین هنگام صدای قافله‌ای مرا متوجه خود کرد، جماعتی آمدند و از من پرسیدند: ای [[زن]]! در این بیابان چه می‌کنی؟ گفتم: مردی از [[مسلمانان]] در حال [[مرگ]] است، او را [[کفن]] کنید، [[خدا]] به شما [[اجر]] دهد. گفتند: او کیست؟ گفتم: ابوذر غفاری. همه گفتند: [[آه]]! پدر و مادرمان فدای [[ابوذر]]. همگی عنان مرکب‌ها را بر گردن آنها انداخته، دوان دوان خود را به ابوذر رساندند. ابوذر به آنها گفت: «بر شما مژده باد که [[پیامبر خدا]] شما را یاد کرده و از امروز شما خبر داده بود، بدانید اگر [[لباس]] بزرگی داشتم حتماً آن را کفن خود قرار می‌دادم. شما را به خدا قسم می‌دهم کسی که [[امیر]] یا [[رئیس]] جمعیتی است یا نامه‌رسان است مرا کفن نکند».
در همین هنگام صدای قافله‌ای مرا متوجه خود کرد، جماعتی آمدند و از من پرسیدند: ای [[زن]]! در این بیابان چه می‌کنی؟ گفتم: مردی از [[مسلمانان]] در حال [[مرگ]] است، او را [[کفن]] کنید، [[خدا]] به شما [[اجر]] دهد. گفتند: او کیست؟ گفتم: ابوذر غفاری. همه گفتند: [[آه]]! پدر و مادرمان فدای [[ابوذر]]. همگی عنان مرکب‌ها را بر گردن آنها انداخته، دوان دوان خود را به ابوذر رساندند. ابوذر به آنها گفت: «بر شما مژده باد که [[پیامبر خدا]] شما را یاد کرده و از امروز شما خبر داده بود، بدانید اگر [[لباس]] بزرگی داشتم حتماً آن را کفن خود قرار می‌دادم. شما را به خدا قسم می‌دهم کسی که [[امیر]] یا [[رئیس]] جمعیتی است یا نامه‌رسان است مرا کفن نکند».


از میان جمعیت، [[جوانی]] از [[انصار]] گفت: «من دو [[جامه]] در وسایلم دارم که مادرم آن را بافته است و یک جامه هم بر تن دارم». ابوذر به او گفت: «تو مرا کفن کن»، و آن‌گاه از دنیا رفت. جمعیت او را [[غسل]] داده، کفن نمودند و [[ابن مسعود]] یا [[مالک اشتر]] بر جنازه وی [[نماز]] خواند. پس او را [[دفن]] نموده، [[همسر]] و دختر او را به [[مدینه]] بردند<ref>[[سید موسی موسوی|موسوی، سید موسی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۴۴؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۴؛ [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوذر غفاری - واسعی (مقاله)|مقاله «ابوذر غفاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۶۶۸؛ [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[ابوذر غفاری ۱ (مقاله)|ابوذر غفاری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۷۷؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۳.</ref>.
از میان جمعیت، [[جوانی]] از [[انصار]] گفت: «من دو [[جامه]] در وسایلم دارم که مادرم آن را بافته است و یک جامه هم بر تن دارم». ابوذر به او گفت: «تو مرا کفن کن»، و آن‌گاه از دنیا رفت. جمعیت او را [[غسل]] داده، کفن نمودند و [[ابن مسعود]] یا [[مالک اشتر]] بر جنازه وی [[نماز]] خواند. پس او را [[دفن]] نموده، [[همسر]] و دختر او را به [[مدینه]] بردند<ref>[[سید موسی موسوی|موسوی، سید موسی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲]]، ص۴۴؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۴؛ [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوذر غفاری ۱ - واسعی (مقاله)|مقاله «ابوذر غفاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۶۶۸؛ [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[ابوذر غفاری ۱ (مقاله)|ابوذر غفاری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۷۷؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش