پرش به محتوا

ولایت تشریعی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
امام به جز [[ابلاغ احکام]] [[الهی]] و [[قوانین]] کلی [[شریعت]]، دارای حق [[قانونگذاری]] و ولایت تشریعی است که [[فقها]] آن را به چند صورت زیر مطرح کرده‌اند:
امام به جز ابلاغ احکام [[الهی]] و [[قوانین]] کلی [[شریعت]]، دارای حق قانونگذاری و ولایت تشریعی است که [[فقها]] آن را به چند صورت زیر مطرح کرده‌اند:


۱. [[ولایت]] [[تفویض]] که به معنای [[سلطه]] بر [[تشریع]] و تصرفات جزیی در [[احکام اولیه]] شرعی است و امام در [[حدود عصمت]] و [[حفظ]] اصول [[شریعت]] می‌تواند بر اساس صلاحدید خود و شرائط [[حاکم]] تغییراتی جزئی در [[احکام]] عام و یا مطلق [[شرع]] بدهد و در مقاطع خاص زمانی در اطلاق زمانی احکام [[تصرف]] کند.
۱. [[ولایت]] [[تفویض]] که به معنای [[سلطه]] بر [[تشریع]] و تصرفات جزیی در احکام اولیه شرعی است و امام در حدود عصمت و [[حفظ]] اصول [[شریعت]] می‌تواند بر اساس صلاحدید خود و شرائط [[حاکم]] تغییراتی جزئی در [[احکام]] عام و یا مطلق [[شرع]] بدهد و در مقاطع خاص زمانی در اطلاق زمانی احکام تصرف کند. بر اساس [[آیه]]: {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>؛ یعنی «آنچه را که [[رسول]] و در نتیجه [[وصی]] رسول عرضه می‌کنند باید پذیرفت و حکم الهی دانست. از برخی از [[روایات]] نیز این نوع [[ولایت تشریعی]] برای [[امام]] قابل استفاده است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۶۵.</ref>.
بر اساس [[آیه]]: {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>؛ یعنی «آنچه را که [[رسول]] و در نتیجه [[وصی]] رسول عرضه می‌کنند باید پذیرفت و [[حکم الهی]] دانست. از برخی از [[روایات]] نیز این نوع [[ولایت تشریعی]] برای [[امام]] قابل استفاده است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۶۵.</ref>.
بسیاری از [[فقها]] به استناد آیه {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref> و نیز مفاد آیه {{متن قرآن|وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ}}<ref>«و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را می‌بست * دست راستش را می‌گرفتیم» سوره حاقه، آیه ۴۴-۴۵.</ref> این نوع [[ولایت]] را [[شایسته]] [[مقام نبوت]] و [[امامت]] ندانسته و آن را مردود شمرده‌اند؛ و برخی دیگر مورد این دو آیه را [[ولایت استقلالی]] و مورد آیه قبل را [[ولایت تفویضی]] و قابل قبول شمرده‌اند.


۲. [[ولایت در احکام ثانویه]] و تعیین [[تکلیف]] در مواردی که به دلیل عدم [[توانایی]]، یا حرج، یا [[اضطرار]]، یا ضرر و یا عناوین دیگر ثانویه عمل به [[تکالیف]] و [[احکام اولیه]] شرع امکان‌پذیر نمی‌شود و [[حکم ثانوی]] را امام بیان می‌کند؛
بسیاری از [[فقها]] به استناد آیه {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref> و نیز مفاد آیه {{متن قرآن|وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ}}<ref>«و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را می‌بست * دست راستش را می‌گرفتیم» سوره حاقه، آیه ۴۴-۴۵.</ref> این نوع [[ولایت]] را شایسته [[مقام نبوت]] و [[امامت]] ندانسته و آن را مردود شمرده‌اند؛ و برخی دیگر مورد این دو آیه را ولایت استقلالی و مورد آیه قبل را ولایت تفویضی و قابل قبول شمرده‌اند.


۳. نوعی [[قانونگذاری]] در مورد [[احکام متغیر]] و [[حکومتی]] که بر اساس شرائط موجود و تحولات [[جامعه]] بر اساس [[مصالح اسلام]] و [[امت]] توسط امام و [[ولی امر]] انجام می‌شود.
۲. ولایت در احکام ثانویه و تعیین [[تکلیف]] در مواردی که به دلیل عدم [[توانایی]]، یا حرج، یا [[اضطرار]]، یا ضرر و یا عناوین دیگر ثانویه عمل به [[تکالیف]] و احکام اولیه شرع امکان‌پذیر نمی‌شود و حکم ثانوی را امام بیان می‌کند؛
توضیح آنکه [[قوانین]] در [[اسلام]] به دو دسته تقسیم می‌شود: نخست [[احکام ثابت]] [[الهی]] است که متن شریعت است و بر اساس [[فطرت انسانی]] از راه [[وحی]] مقرر شده است و برای همیشه ثابت بوده و غیر قابل [[نسخ]] و [[تغییر]] می‌باشد {{متن حدیث|حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۶۶.</ref>. نوع دوم مقرراتی است که [[امام]] [[مسلمانان]] در چارچوب [[احکام ثابت]] [[شریعت]]، بنابر [[مصلحت اسلام]] و [[امت]] در زمینه مسائل و [[ارتباطات]] و موضوعات جدید، مانند تنظیم [[امور سیاسی]] و [[حکومت]]، تنظیم [[روابط اقتصادی]]، وضع رفت‌وآمد در [[شهرها]] و یا بین شهرها، تهیه و کاربرد تجهیزات جدید و برنامه‌های [[دفاعی]]، بهره‌گیری از منابع و [[درآمدهای عمومی]] و نظائر آن وضع می‌کند.
 
[[احکام متغیر]]، تابع نظر [[ولی امر]] و نوع مصلحتی است که آن را ایجاب می‌کند و مادام که [[مصلحت]] هست لازم‌الاجراست و طبعاً با تغییر مصلحت و یا از بین رفتن آن از میان می‌رود و نظر ولی امر نیز بر اساس مصلحت جدید تغییر می‌یابد<ref>اسلام و احتیاجات واقعی هر عصر، ص۵۲؛ بررسی‌های اسلامی، ص۱۸۰.</ref>.
۳. نوعی قانونگذاری در مورد احکام متغیر و [[حکومتی]] که بر اساس شرائط موجود و تحولات [[جامعه]] بر اساس مصالح اسلام و [[امت]] توسط امام و [[ولی امر]] انجام می‌شود.
بخشی از احکام متغیر [[اسلام]] که موکول به نظر ولی امر است در رابطه با کیفیت [[اجرای احکام]] ثابت شریعت است که بنابر [[مقتضیات زمان]] و شرائط خاص [[زندگی اجتماعی]] وضع و با تغییر شرائط و [[مصالح]]، مقررات مربوطه هم تغییر می‌یابد. می‌توان در این مورد به روایتی که از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده استناد کرد: {{متن حدیث|قَالَ: وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} دِيَةَ الْعَيْنِ وَ دِيَةَ النَّفْسِ وَ حَرَّمَ النَّبِيذَ وَ كُلَّ مُسْكِرٍ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ جَاءَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ قَالَ نَعَمْ لِيَعْلَمَ مَنْ يُطِيعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَعْصِيهِ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.
 
توضیح آنکه [[قوانین]] در [[اسلام]] به دو دسته تقسیم می‌شود: نخست احکام ثابت [[الهی]] است که متن شریعت است و بر اساس [[فطرت انسانی]] از راه [[وحی]] مقرر شده است و برای همیشه ثابت بوده و غیر قابل [[نسخ]] و [[تغییر]] می‌باشد {{متن حدیث|حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۶۶.</ref>. نوع دوم مقرراتی است که [[امام]] [[مسلمانان]] در چارچوب احکام ثابت [[شریعت]]، بنابر [[مصلحت اسلام]] و [[امت]] در زمینه مسائل و ارتباطات و موضوعات جدید، مانند تنظیم [[امور سیاسی]] و [[حکومت]]، تنظیم روابط اقتصادی، وضع رفت‌وآمد در [[شهرها]] و یا بین شهرها، تهیه و کاربرد تجهیزات جدید و برنامه‌های [[دفاعی]]، بهره‌گیری از منابع و درآمدهای عمومی و نظائر آن وضع می‌کند.
احکام متغیر، تابع نظر [[ولی امر]] و نوع مصلحتی است که آن را ایجاب می‌کند و مادام که [[مصلحت]] هست لازم‌الاجراست و طبعاً با تغییر مصلحت و یا از بین رفتن آن از میان می‌رود و نظر ولی امر نیز بر اساس مصلحت جدید تغییر می‌یابد<ref>اسلام و احتیاجات واقعی هر عصر، ص۵۲؛ بررسی‌های اسلامی، ص۱۸۰.</ref>.
 
بخشی از احکام متغیر [[اسلام]] که موکول به نظر ولی امر است در رابطه با کیفیت [[اجرای احکام]] ثابت شریعت است که بنابر [[مقتضیات زمان]] و شرائط خاص زندگی اجتماعی وضع و با تغییر شرائط و [[مصالح]]، مقررات مربوطه هم تغییر می‌یابد. می‌توان در این مورد به روایتی که از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده استناد کرد: {{متن حدیث|قَالَ: وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} دِيَةَ الْعَيْنِ وَ دِيَةَ النَّفْسِ وَ حَرَّمَ النَّبِيذَ وَ كُلَّ مُسْكِرٍ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ جَاءَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ قَالَ نَعَمْ لِيَعْلَمَ مَنْ يُطِيعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَعْصِيهِ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.


۴. موضوعات و مسائل جدیدی که در هر عصر به وجود می‌آید و به دلیل اینکه در گذشته سابقه و عنوان خاصی نداشته و فاقد [[حکم شرعی]] خاص است، موکول به نظر امام و ولی امر است و تعیین [[تکلیف]] در این موارد، و مقررات [[حاکم]] بر آن، از طرف امام مشخص می‌شود.
۴. موضوعات و مسائل جدیدی که در هر عصر به وجود می‌آید و به دلیل اینکه در گذشته سابقه و عنوان خاصی نداشته و فاقد [[حکم شرعی]] خاص است، موکول به نظر امام و ولی امر است و تعیین [[تکلیف]] در این موارد، و مقررات [[حاکم]] بر آن، از طرف امام مشخص می‌شود.
بسیاری از [[روابط]] کنونی، تجهیزات، وسائل [[زندگی]]، ابزار کار، صنایع، تولیدات، بهره‌گیری از نیروها و مواهب طبیعی، [[قراردادها]]، [[ارتباطات]]، مبادلات و پدیده‌های دیگر [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[علمی]] و [[اجتماعی]] که امروز در [[جهان]] متداول است، در [[عصر پیامبر اکرم]]{{صل}} وجود نداشت و به نام و عنوان، حکمی بر آنها تعلق نگرفته است.
 
در چنین موارد گسترده‌ای بیان [[حکم]] و [[قانون]] بر عهده [[امام]] و [[ولی امر]] است که بر اساس اصول کلی [[احکام شرع]] و [[قواعد]] کلی [[شریعت]]، [[حکم الهی]] را در این باره تعیین می‌کند.
بسیاری از روابط کنونی، تجهیزات، وسائل [[زندگی]]، ابزار کار، صنایع، تولیدات، بهره‌گیری از نیروها و مواهب طبیعی، [[قراردادها]]، ارتباطات، مبادلات و پدیده‌های دیگر [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[علمی]] و [[اجتماعی]] که امروز در [[جهان]] متداول است، در عصر پیامبر اکرم{{صل}} وجود نداشت و به نام و عنوان، حکمی بر آنها تعلق نگرفته است. در چنین موارد گسترده‌ای بیان [[حکم]] و [[قانون]] بر عهده [[امام]] و [[ولی امر]] است که بر اساس اصول کلی [[احکام شرع]] و قواعد کلی [[شریعت]]، حکم الهی را در این باره تعیین می‌کند.
این نوع [[ولایت تشریعی]] را اغلب [[افتاء]] و رد [[فروع]] بر اصول می‌نامند و گاه از آن به [[ولایت]] در افتاء نیز تعبیر می‌کنند<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۳۲۰ – ۳۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۷۶۶.</ref>
 
این نوع [[ولایت تشریعی]] را اغلب [[افتاء]] و رد فروع بر اصول می‌نامند و گاه از آن به [[ولایت]] در افتاء نیز تعبیر می‌کنند<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۳۲۰ – ۳۱۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۷۶۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش