ولایت در لغت: تفاوت میان نسخهها
←معناشناسی ولایت
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
# ولایت به فتح واو به معنای نصرت و به کسر واو به معنای امارت و تولی امر است<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۳۱۲ و مفردات راغب، کلمه ولی.</ref>؛ | # ولایت به فتح واو به معنای نصرت و به کسر واو به معنای امارت و تولی امر است<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۳۱۲ و مفردات راغب، کلمه ولی.</ref>؛ | ||
# ولایت به کسر واو و فتح آن به معنای نصرت و به کسر واو فقط به معنای امارت و [[سلطه]] است<ref>ما اتفق لفظه و اختلف معناه، ص۴۷۱؛ مجمل اللغة، ج۴، ص۹۳۷.</ref>؛ | # ولایت به کسر واو و فتح آن به معنای نصرت و به کسر واو فقط به معنای امارت و [[سلطه]] است<ref>ما اتفق لفظه و اختلف معناه، ص۴۷۱؛ مجمل اللغة، ج۴، ص۹۳۷.</ref>؛ | ||
# برخی لغتنویسان گفتهاند: در نحوه حرکت "واو" چند قول است و بعد از ذکر اقوال، مینویسند: "عمده مطلب اینکه [[ولایت]] با فتح واو، مصدر است و با کسر، اسم مصدر، در مصدر به معنای [[نصرت]] و [[یاری]] کردن است و در اسم مصدر مثل خِیاطة است، چون [[حکومت]] کردن و متولی امور شدن، خود نوعی از | # برخی لغتنویسان گفتهاند: در نحوه حرکت "واو" چند قول است و بعد از ذکر اقوال، مینویسند: "عمده مطلب اینکه [[ولایت]] با فتح واو، مصدر است و با کسر، اسم مصدر، در مصدر به معنای [[نصرت]] و [[یاری]] کردن است و در اسم مصدر مثل خِیاطة است، چون [[حکومت]] کردن و متولی امور شدن، خود نوعی از صناعت و [[حرفه]] است"<ref>تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰، کلمه ولی.</ref>. | ||
از میان معانی ولایت، معنای [[سلطنت]] و [[امارت]] و معنای [[قرابت]] و نزدیکی؛ بیش از معانی دیگر، مورد توجه اهل لغت واقع شده به گونهای که برخی هر یک از این دو را معنای [[حقیقی]] ولایت میدانند. | از میان معانی ولایت، معنای [[سلطنت]] و [[امارت]] و معنای [[قرابت]] و نزدیکی؛ بیش از معانی دیگر، مورد توجه اهل لغت واقع شده به گونهای که برخی هر یک از این دو را معنای [[حقیقی]] ولایت میدانند. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
کسانی که قائلاند معنای حقیقی ولایت، سلطنت و امارت است، دو دلیل میآورند: | کسانی که قائلاند معنای حقیقی ولایت، سلطنت و امارت است، دو دلیل میآورند: | ||
# نقل اهل لغت، چنان که بعضی تصریح کردهاند که [[حقیقت]] ولایت، همان [[تولی]] امر و سلطنت است؛ | # نقل اهل لغت، چنان که بعضی تصریح کردهاند که [[حقیقت]] ولایت، همان [[تولی]] امر و سلطنت است؛ | ||
# تبادر<ref>الجوامع و الفوارق، ۱۲۶؛ دلیل بر تبادر به معنای سلطنت و حکومت، مراجعه به متون کتابهای اصیل عربی، همانندِ تاریخ طبری یا الکامل فیالتاریخ و تتبع کاربردهای عرفی این واژه، گویای این حقیقت است که از میان معانی مختلف ولایت، شایعترین کاربرد آن، همین سلطنت و فرمانروایی است به طوری که میتوان گفت: واژه ولایت به طور طبیعی به امارت و زمامداری، منصرف است، مگر این که قرینهای در میان باشد.</ref>، یعنی آنچه از کلمه ولایت به | # تبادر<ref>الجوامع و الفوارق، ۱۲۶؛ دلیل بر تبادر به معنای سلطنت و حکومت، مراجعه به متون کتابهای اصیل عربی، همانندِ تاریخ طبری یا الکامل فیالتاریخ و تتبع کاربردهای عرفی این واژه، گویای این حقیقت است که از میان معانی مختلف ولایت، شایعترین کاربرد آن، همین سلطنت و فرمانروایی است به طوری که میتوان گفت: واژه ولایت به طور طبیعی به امارت و زمامداری، منصرف است، مگر این که قرینهای در میان باشد.</ref>، یعنی آنچه از کلمه ولایت به ذهن متبادر میشود و ذهن [[انسان]] آن را مییابد و میفهمد، همان معنای امارت و سلطنت است نَه غیر آن. | ||
کسانی که معتقدند معنای حقیقی ولایت، قرابت است، نیز دو دلیل دارند: | کسانی که معتقدند معنای حقیقی ولایت، قرابت است، نیز دو دلیل دارند: | ||
# از باب {{عربی|"ترد الاشياء إلی أصولها"}}، باید دید ریشه ولایت به چه معناست، ریشه اصلی ولایت، ولْی به معنای [[قرب]] است، چنان که اهل لغت چنین نوشتهاند: {{عربی|"و أصله القرب و الدنو"}}<ref>مجمعالبحرین، ج۱، ص۴۶۲ و تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۳۲۱.</ref>؛ | # از باب {{عربی|"ترد الاشياء إلی أصولها"}}، باید دید ریشه ولایت به چه معناست، ریشه اصلی ولایت، ولْی به معنای [[قرب]] است، چنان که اهل لغت چنین نوشتهاند: {{عربی|"و أصله القرب و الدنو"}}<ref>مجمعالبحرین، ج۱، ص۴۶۲ و تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۳۲۱.</ref>؛ | ||
# اما آنچه درباره معنای حقیقی ولایت به سلطنت و امارت، استناد به نقل برخی اهل لغت شده، نمیتواند دلیل بر معنای حقیقی باشد؛ زیرا برخی دیگر از اهل لغت با آن | # اما آنچه درباره معنای حقیقی ولایت به سلطنت و امارت، استناد به نقل برخی اهل لغت شده، نمیتواند دلیل بر معنای حقیقی باشد؛ زیرا برخی دیگر از اهل لغت با آن نظریه [[مخالفت]] کردهاند و دلیل تبادر نیز، قابل مناقشه است که تبادری، حاکی از معنای [[حقیقی]] است که عام باشد، در حالی که تبادر مذکور خاص و در بعضی موارد، همانند [[تاریخنگاری]] وجود دارد؛ افزون بر آن، در معنای [[سلطنت]] و [[حکومت]]، یا [[سرپرست]]، مآل جامعی نیست که موارد دیگر را شامل شود، ولی در [[ولایت]] به معنای [[قرب]] امکانش است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۴-۳۶؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص۱۶۱؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۵۶- ۱۵۸.</ref>. | ||
== جمعبندی == | == جمعبندی == |