پرش به محتوا

احتضار در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶: خط ۶:
}}
}}


== مقدمه ==
== معناشناسی ==
واژه «[[احتضار]]»، مصدر ثلاثی مزید از باب افتعال و از ریشه «ح ض ر» و از نظر لغوی به‌معنای غایب نبودن <ref>القاموس المحیط، ج‌۱، ص‌۵۳۴.</ref> و در اصطلاح، به‌معنای جان کندن<ref>جواهرالکلام، ج۴، ص۵؛ [[الدرالمنثور]]، ج۲، ص۴۶۰؛ المصباح، ص۱۴۰.</ref> و حضور [[مرگ]] است<ref> القاموس‌المحیط، ج‌۱، ص‌۵۳۵؛ اقرب‌الموارد، ج‌۱، ص‌۶۶۷.</ref> و مراد از حضور مرگ (انتقال از [[دنیا]] به [[آخرت]]) حضور اسباب و مقدمات آن می‌باشد؛<ref> [[مجمع‌البیان]]، ج‌۳، ص‌۳۷؛ الکاشف، ج‌۷، ص‌۳۳۴‌ـ‌۳۳۵؛ [[تفسیر]] [[قرطبی]]، ج‌۲، ص‌۱۷۳.</ref> به‌گونه‌ای که شخص، چیزهای غیر مادّی مانند [[فرشته مرگ]] را ببیند و از [[زندگی]] [[دنیایی]] [[ناامید]] شده، به مرگ خویش [[اطمینان]] یابد<ref> مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۷.</ref>. [[عرب]] حاضر شدن سبب مرگ را کنایه از مسبّب می‌داند<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۱۷۳.</ref>. به شخص در حال احتضار، «محتضَر» و «محضور» گفته می‌شود<ref> المصباح، ص‌۱۴۰؛ تاج العروس، ج‌۶، ص‌۲۹۱.</ref>. ناگفته نماند که اصطلاح احتضار، مربوط به مرگ تدریجی بوده، درباره مرگ دفعی، به‌کار نمی‌رود؛ البتّه دفعی بودن مرگ، دلیل خوب یا بد بودن شخص نیست. طبق [[حدیثی]]، مرگ دفعی [[تخفیف]] و راحتی برای [[مؤمن]] و گرفتاری و [[غضب]] برای [[کافر]] است؛<ref>من لا‌یحضره الفقیه، ج‌۱، ص‌۱۵۱.</ref> زیرا مؤمن با [[توبه]]، [[استغفار]] و [[وصیت]]، خود را آماده مرگ و در یک لحظه جانش را به [[خداوند]] [[تسلیم]] می‌کند؛ ولی کافر این آمادگی را ندارد<ref>تفسیر موضوعی، ج‌۵، ص‌۲۱.</ref>.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص۲۲۶.</ref>
واژه «[[احتضار]]»، مصدر ثلاثی مزید از باب افتعال و از ریشه «ح ض ر» و از نظر لغوی به‌معنای غایب نبودن <ref>القاموس المحیط، ج‌۱، ص‌۵۳۴.</ref> و در اصطلاح، به‌معنای جان کندن<ref>جواهرالکلام، ج۴، ص۵؛ [[الدرالمنثور]]، ج۲، ص۴۶۰؛ المصباح، ص۱۴۰.</ref> و حضور [[مرگ]] است<ref> القاموس‌المحیط، ج‌۱، ص‌۵۳۵؛ اقرب‌الموارد، ج‌۱، ص‌۶۶۷.</ref> و مراد از حضور مرگ (انتقال از [[دنیا]] به [[آخرت]]) حضور اسباب و مقدمات آن می‌باشد؛<ref> [[مجمع‌البیان]]، ج‌۳، ص‌۳۷؛ الکاشف، ج‌۷، ص‌۳۳۴‌ـ‌۳۳۵؛ [[تفسیر]] [[قرطبی]]، ج‌۲، ص‌۱۷۳.</ref> به‌گونه‌ای که شخص، چیزهای غیر مادّی مانند [[فرشته مرگ]] را ببیند و از [[زندگی]] [[دنیایی]] [[ناامید]] شده، به مرگ خویش [[اطمینان]] یابد<ref> مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۷.</ref>. [[عرب]] حاضر شدن سبب مرگ را کنایه از مسبّب می‌داند<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۱۷۳.</ref>. به شخص در حال احتضار، «محتضَر» و «محضور» گفته می‌شود<ref> المصباح، ص‌۱۴۰؛ تاج العروس، ج‌۶، ص‌۲۹۱.</ref>. ناگفته نماند که اصطلاح احتضار، مربوط به مرگ تدریجی بوده، درباره مرگ دفعی، به‌کار نمی‌رود؛ البتّه دفعی بودن مرگ، دلیل خوب یا بد بودن شخص نیست. طبق [[حدیثی]]، مرگ دفعی [[تخفیف]] و راحتی برای [[مؤمن]] و گرفتاری و [[غضب]] برای [[کافر]] است؛<ref>من لا‌یحضره الفقیه، ج‌۱، ص‌۱۵۱.</ref> زیرا مؤمن با [[توبه]]، [[استغفار]] و [[وصیت]]، خود را آماده مرگ و در یک لحظه جانش را به [[خداوند]] [[تسلیم]] می‌کند؛ ولی کافر این آمادگی را ندارد<ref>تفسیر موضوعی، ج‌۵، ص‌۲۱.</ref>.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص۲۲۶.</ref>


۱۱۴٬۰۹۷

ویرایش