پرش به محتوا

بنی حارث بن عدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = بنی معاویة بن کنده | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== این طایفه را از اعراب کهلانی گفته‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۶.</ref> و از ایشان در شمار طوایف بنی معاویة بن ک...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
این [[طایفه]] را از [[اعراب]] کهلانی گفته‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۶.</ref> و از ایشان در شمار [[طوایف]] [[بنی معاویة بن کنده]] و از فرزندان حارث بن عدی بن ربیعة بن معاویة بن حارث بن معاویة بن حارث بن معاویة بن ثور بن مرتّع بن معاویة بن کندة بن عفیر یاد کرده‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. نام مادر حارث را [[ماویه]] بنت [[سیحان]] بن ذهل بن معاویه گفته‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref> و از تولد فرزندانی به اسامی شرحبیل، لحیّ، ربیعه و عمرو از همسری به نام [[ماریه بنت مالک بن حارث بن بدا]] برای او خبر داده‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. [[بنی حارث بن عدی]] که از آنها با نسبت «[[الحارثی]]» یاد می‌‌شود<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۳۲۹.</ref>، اصالتی [[یمنی]] داشتند؛ اما در پی [[فتوحات اسلامی]] جمعی از آنان به [[عراق]] و به‌ویژه [[کوفه]]، جزیره و رهاء<ref>ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹، ۱۴۶، ۱۴۷، ۱۴۹ و ۱۵۳. نیز ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱.</ref> کوچ کردند و در این [[شهر]] مأوا و [[مسکن]] گرفتند. آنان که به «[[بنی عدی]]» [[شهرت]] داشتند، در این شهر، مسجدی مختص خود داشتند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹. داشتن مسجد اختصاصی حکایت از انبوهی جمعیت این طایفه در کوفه دارد.</ref>. از آنجا که بنی حارث بن عدی جز با [[قبیله]] [[مادری]] شان کنده با هیچ یک از [[قبایل]] و طوایف دیگر همپیمان نشده بودند، از این رو از ایشان با عنوان «الحیّ الفرید» یاد می‌‌شد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref>.
این [[طایفه]] را از [[اعراب]] کهلانی گفته‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۶.</ref> و از ایشان در شمار [[طوایف]] [[بنی معاویة بن کنده]] و از فرزندان حارث بن عدی بن ربیعة بن معاویة بن حارث بن معاویة بن حارث بن معاویة بن ثور بن مرتّع بن معاویة بن کندة بن عفیر یاد کرده‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. نام مادر حارث را [[ماویه]] بنت [[سیحان]] بن ذهل بن معاویه گفته‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref> و از تولد فرزندانی به اسامی شرحبیل، لحیّ، ربیعه و عمرو از همسری به نام [[ماریه بنت مالک بن حارث بن بدا]] برای او خبر داده‌اند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. بنی حارث بن عدی که از آنها با نسبت «[[الحارثی]]» یاد می‌‌شود<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۳۲۹.</ref>، اصالتی [[یمنی]] داشتند؛ اما در پی [[فتوحات اسلامی]] جمعی از آنان به [[عراق]] و به‌ویژه [[کوفه]]، جزیره و رهاء<ref>ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹، ۱۴۶، ۱۴۷، ۱۴۹ و ۱۵۳. نیز ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱.</ref> کوچ کردند و در این [[شهر]] مأوا و [[مسکن]] گرفتند. آنان که به «[[بنی عدی]]» [[شهرت]] داشتند، در این شهر، مسجدی مختص خود داشتند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹. داشتن مسجد اختصاصی حکایت از انبوهی جمعیت این طایفه در کوفه دارد.</ref>. از آنجا که بنی حارث بن عدی جز با [[قبیله]] [[مادری]] شان کنده با هیچ یک از [[قبایل]] و طوایف دیگر همپیمان نشده بودند، از این رو از ایشان با عنوان «الحیّ الفرید» یاد می‌‌شد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۳۹.</ref>.


از معدود [[اخبار]] [[جاهلی]] این [[قوم]]، مشارکت برخی از [[مردم]] این طایفه در [[نبرد]] با [[مذحج]] است. پس از کشته شدن پدر [[اشعث بن قیس]] به دست [[بنی مراد]] - از شاخه‌های [[مذحج]] - اشعث به قصد [[انتقام]] [[خون]] پدر خروج کرد. در این هنگام، [[بنی کنده]] تحت سه [[لواء]]: یکی لواء [[مطلع بن هانی بن حجر بن شرحبیل بن حارث]] معروف به [[کبش بن هانی]]، دیگری لواء [[قشم بن یزید بن ارقم]] و سومی لواء اشعث خارج شدند. آنان در ادامه راه با بنی معقّل از [[طایفه]] [[بنی حارث بن کعب]] - از بزرگترین شاخه‌های [[قبیله مذحج]] - روبرو شدند. در [[جنگی]] که بین آنها رخ داد کبش و قشعم و نیز [[فرزندان]] [[فروة بن زرارة بن ارقم]] کشته شدند و اشعث به [[اسارت]] [[سپاه]] مذحج در آمد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶. این واقعه توجه [[نابغه]] را به خود جلب کرد چندان که در وصف این واقعه چنین سرود: {{عربی|بعد كبش بن هاني‌ء و بني فر وة و الأشعث بن قيس أسيرا *** بعد كبش بن هاني‌ء و بني فر حيث أضحت خيارهم منحورا}} (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶)</ref>. کبش یا همان مطلّع بن هانی بن حجر بن شرحبیل بن حارث، از تک سواران این [[قوم]] در ایام [[جاهلی]] بود<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۲۵۱. ابن درید از او با نام کبس یاد کرده او را از تک سواران جاهلی نام برده است. (ابن درید، الاشتقاق، ص۳۶۵)</ref> و به هنگام وقوع [[جنگ‌ها]] در پیشتاز قومش بود و در طلیعه سپاه قومش حاضر بود<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. از [[اخبار]] دوران [[اسلامی]] این قوم هم می‌‌توان از [[وفد یزید بن کبش بن هانی]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶.</ref>، [[هانی بن حارث بن جبله]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج‌۴، ص۶۰۴-۶۰۵؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابه، ج‌۶، ص۴۰۸.</ref> و [[معدیکرب بن حارث بن لحی بن شرحبیل]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷. ابن حجر از او با نسبت معد یکرب بن حارث بن شرحبیل بن حارث کندی یاد کرده است. (ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابه، ج‌۶، ص۱۳۹)</ref> به [[مدینه]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} یاد کرد. حضور برخی از آنان در وقایع و حوادث دوران [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}} از جمله [[نبرد صفین]] نیز دیگر اخباری است که نامی از [[طایفه]] [[بنی حارث بن عدی]] و افرادش در آن به ثبت و ضبط رسیده است. از جمله این افراد [[نهیک بن غریر بن هانی بن حجر]] بود که در این [[جنگ]] در کنار [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شرکت کرد و در این [[پیکار]] به [[شهادت]] رسید<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>. با این [[حال]]، برخی [[اخبار]] هم از [[عثمانی]] بودن جمعی از [[مردم]] این طایفه خبر داده‌اند چندان که نقل است پس از ورود امیرالمؤمنین{{ع}} به [[کوفه]]، برخی از [[اصحاب]] ایشان به [[شماتت]] و [[بدگویی]] از عثمان پرداختند. این امر موجب رنجیدگی بنی الارقم - از [[طوایف]] کنده - و در رأس آنان [[عدی بن عمیره]] – از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} - شد و آنان در [[اعتراض]] به این امر از کوفه کوچ کرده به [[شام]] نزد معاویه رفتند. در این [[سفر]]، علاوه بر بنی الارقم جمعی از مردم دیگر طوایف کنده نیز آنها را [[همراهی]] می‌‌کردند که جمعی از مردم [[بنی حارث بن عدی]] از جمله ایشان بودند. آنان بر معاویه وارد شدند و عدی بن عمیره - به عنوان بزرگ این جمع - به سخن پرداخت و خروج این جمع بزرگ از [[قبیله کنده]] را در راستای [[سرزنش]] علی{{ع}} ذکر کرد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹. نیز ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶.</ref>. معاویه نیز، آنان را ابتدا در جزیره و سپس در رهاء<ref>شهری است در جزیره بین موصل و شام. (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۰۶)</ref>[[منزل]] داد<ref>ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۵۱۳. ابن کلبی و ابن اثیر در شرح چگونگی این سکونت نوشته اند: «هر گاه مردم عراق بر معاویه وارد می‌‌شدند از ترس این که افکارشان بر مردم عراق تأثیر بگذارد، آنها را در جزیره ساکن می‌‌کرد. بر این اساس، پس از ورود بنی ارقم به شام، معاویه آنها را در نصیبین منزل داد و اقطاعاتی برای آنها در نظر گرفت. سپس نامه ای به آنها نوشت با این دلیل که من از جان شما به جهت عقرب های(یا سرما و سختی‌های زیاد) منطقه بیم دارم در رها منزل داد و اقطاعاتی برای ایشان انجام داد». (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۵۱۳)</ref> به نظر می‌‌رسد این گروه از بنی حارثی‌ها، - بمانند بنی ارقمی‌ها - در پی آغاز [[نبرد صفین]]، به صف [[یاران]] معاویه پیوسته باشند و همراه با او در [[صفین]] علیه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} وارد [[پیکار]] شده باشند<ref>ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۲۹۵؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۴۴.</ref>.
از معدود [[اخبار]] [[جاهلی]] این [[قوم]]، مشارکت برخی از [[مردم]] این طایفه در [[نبرد]] با [[مذحج]] است. پس از کشته شدن پدر [[اشعث بن قیس]] به دست [[بنی مراد]] - از شاخه‌های [[مذحج]] - اشعث به قصد [[انتقام]] [[خون]] پدر خروج کرد. در این هنگام، [[بنی کنده]] تحت سه [[لواء]]: یکی لواء [[مطلع بن هانی بن حجر بن شرحبیل بن حارث]] معروف به [[کبش بن هانی]]، دیگری لواء [[قشم بن یزید بن ارقم]] و سومی لواء اشعث خارج شدند. آنان در ادامه راه با بنی معقّل از [[طایفه]] [[بنی حارث بن کعب]] - از بزرگترین شاخه‌های [[قبیله مذحج]] - روبرو شدند. در [[جنگی]] که بین آنها رخ داد کبش و قشعم و نیز [[فرزندان]] [[فروة بن زرارة بن ارقم]] کشته شدند و اشعث به [[اسارت]] [[سپاه]] مذحج در آمد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶. این واقعه توجه [[نابغه]] را به خود جلب کرد چندان که در وصف این واقعه چنین سرود: {{عربی|بعد كبش بن هاني‌ء و بني فر وة و الأشعث بن قيس أسيرا *** بعد كبش بن هاني‌ء و بني فر حيث أضحت خيارهم منحورا}} (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶)</ref>. کبش یا همان مطلّع بن هانی بن حجر بن شرحبیل بن حارث، از تک سواران این [[قوم]] در ایام [[جاهلی]] بود<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۲۵۱. ابن درید از او با نام کبس یاد کرده او را از تک سواران جاهلی نام برده است. (ابن درید، الاشتقاق، ص۳۶۵)</ref> و به هنگام وقوع [[جنگ‌ها]] در پیشتاز قومش بود و در طلیعه سپاه قومش حاضر بود<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. از [[اخبار]] دوران [[اسلامی]] این قوم هم می‌‌توان از [[وفد یزید بن کبش بن هانی]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۶.</ref>، [[هانی بن حارث بن جبله]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج‌۴، ص۶۰۴-۶۰۵؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابه، ج‌۶، ص۴۰۸.</ref> و [[معدیکرب بن حارث بن لحی بن شرحبیل]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷. ابن حجر از او با نسبت معد یکرب بن حارث بن شرحبیل بن حارث کندی یاد کرده است. (ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابه، ج‌۶، ص۱۳۹)</ref> به [[مدینه]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} یاد کرد. حضور برخی از آنان در وقایع و حوادث دوران [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}} از جمله [[نبرد صفین]] نیز دیگر اخباری است که نامی از [[طایفه]] بنی حارث بن عدی و افرادش در آن به ثبت و ضبط رسیده است. از جمله این افراد [[نهیک بن غریر بن هانی بن حجر]] بود که در این [[جنگ]] در کنار [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شرکت کرد و در این [[پیکار]] به [[شهادت]] رسید<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>. با این [[حال]]، برخی [[اخبار]] هم از [[عثمانی]] بودن جمعی از [[مردم]] این طایفه خبر داده‌اند چندان که نقل است پس از ورود امیرالمؤمنین{{ع}} به [[کوفه]]، برخی از [[اصحاب]] ایشان به [[شماتت]] و [[بدگویی]] از عثمان پرداختند. این امر موجب رنجیدگی بنی الارقم - از [[طوایف]] کنده - و در رأس آنان [[عدی بن عمیره]] – از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} - شد و آنان در [[اعتراض]] به این امر از کوفه کوچ کرده به [[شام]] نزد معاویه رفتند. در این [[سفر]]، علاوه بر بنی الارقم جمعی از مردم دیگر طوایف کنده نیز آنها را [[همراهی]] می‌‌کردند که جمعی از مردم بنی حارث بن عدی از جمله ایشان بودند. آنان بر معاویه وارد شدند و عدی بن عمیره - به عنوان بزرگ این جمع - به سخن پرداخت و خروج این جمع بزرگ از [[قبیله کنده]] را در راستای [[سرزنش]] علی{{ع}} ذکر کرد<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹. نیز ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶.</ref>. معاویه نیز، آنان را ابتدا در جزیره و سپس در رهاء<ref>شهری است در جزیره بین موصل و شام. (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۰۶)</ref>[[منزل]] داد<ref>ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۵۱۳. ابن کلبی و ابن اثیر در شرح چگونگی این سکونت نوشته اند: «هر گاه مردم عراق بر معاویه وارد می‌‌شدند از ترس این که افکارشان بر مردم عراق تأثیر بگذارد، آنها را در جزیره ساکن می‌‌کرد. بر این اساس، پس از ورود بنی ارقم به شام، معاویه آنها را در نصیبین منزل داد و اقطاعاتی برای آنها در نظر گرفت. سپس نامه ای به آنها نوشت با این دلیل که من از جان شما به جهت عقرب های(یا سرما و سختی‌های زیاد) منطقه بیم دارم در رها منزل داد و اقطاعاتی برای ایشان انجام داد». (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۵۱۳)</ref> به نظر می‌‌رسد این گروه از بنی حارثی‌ها، - بمانند بنی ارقمی‌ها - در پی آغاز [[نبرد صفین]]، به صف [[یاران]] معاویه پیوسته باشند و همراه با او در [[صفین]] علیه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} وارد [[پیکار]] شده باشند<ref>ر.ک: هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۲۹۵؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۱، ص۴۴.</ref>.


علاوه بر عدی بن عمیره که از او در شمار [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} نام برده شده است<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج‌۱۱، ص۴۱۲۱.</ref> از برادرش [[عرس بن قیس بن عمیره]] هم در شمار [[اصحاب]] و [[راویان]] بنی [[حارث بن عدی]] نام برده شده است<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج‌۱۲، ص۴۲۰۱؛ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ص۲۳۴</ref>. از عدی بن عدی بن عمیرة بن زرارة بن ارقم بن یعمر بن وهب بن ربیعة بن حارث بن عدی بن ربیعة بن معاویة بن حارث بن ثور بن مرقع هم در شمار مشاهیر این [[قوم]] یاد شده است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ص۲۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. [[عدی بن عدی بن عمیره]] را هم برخی، از [[تابعان]] و [[محدثان]]<ref>خلیفة بن خیاط، طبقات خلیفه، ص۱۳۱ و ۲۲۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ص۲۳۴.</ref> این قوم گفته‌اند. وی که به «[[سید]] [[اهل جزیره]]»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۱۹، ص۵۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref> [[شهرت]] داشت، از سوی [[سلیمان بن عبد الملک]] (حک. ۹۶-۹۹) به امارت جزیره، [[ارمینیه]] و [[آذربایجان]] منتصب شد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. او همچنین عهده دار امارت جزیره و [[موصل]] برای [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک. ۹۹-۱۰۱) بود<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>.
علاوه بر عدی بن عمیره که از او در شمار [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} نام برده شده است<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج‌۱۱، ص۴۱۲۱.</ref> از برادرش [[عرس بن قیس بن عمیره]] هم در شمار [[اصحاب]] و [[راویان]] بنی [[حارث بن عدی]] نام برده شده است<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج‌۱۲، ص۴۲۰۱؛ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ص۲۳۴</ref>. از عدی بن عدی بن عمیرة بن زرارة بن ارقم بن یعمر بن وهب بن ربیعة بن حارث بن عدی بن ربیعة بن معاویة بن حارث بن ثور بن مرقع هم در شمار مشاهیر این [[قوم]] یاد شده است<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ص۲۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. [[عدی بن عدی بن عمیره]] را هم برخی، از [[تابعان]] و [[محدثان]]<ref>خلیفة بن خیاط، طبقات خلیفه، ص۱۳۱ و ۲۲۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ص۲۳۴.</ref> این قوم گفته‌اند. وی که به «[[سید]] [[اهل جزیره]]»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۱۹، ص۵۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref> [[شهرت]] داشت، از سوی [[سلیمان بن عبد الملک]] (حک. ۹۶-۹۹) به امارت جزیره، [[ارمینیه]] و [[آذربایجان]] منتصب شد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. او همچنین عهده دار امارت جزیره و [[موصل]] برای [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک. ۹۹-۱۰۱) بود<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>.
۷۳٬۰۹۴

ویرایش