|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
|
| |
|
| == مقدمه == | | == مقدمه == |
| {{عربی|البَغْي}} یعنی اراده کردن و قصد تجاوز نمودن یا در گذشتن از میانهروی، چه عملا تجاوز کند یا نکند، گاهی بغی و تجاوز در کمّیت و ارزش مادّی است و گاهی بغی و تجاوز در وصف کیفیّت تعبیر و بیان میشود<ref>سعدی با مقایسه انسانهای آلوده و پلید و غیر مفید به حال جامعه با حیوانات بخصوص حیوان بارکش مفید یعنی الاغ میگوید:
| | «بغی» در لغت به معنای طلب کردن<ref>فیّومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۵۷.</ref>، [[فسق]]، [[فساد]] و [[روابط]] [[نامشروع]]<ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۳؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۹، ص۲۰۶؛ إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۷.</ref>، [[حسد]]<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۹.</ref>، [[تسلط]] پیدا کردن بر کسی و [[ظلم]] کردن<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۸.</ref>، خروج بر کسی با [[هدف]] ظلم و فساد<ref>زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغه، ص۴۶.</ref> و [[نافرمانی]] و [[عصیان]]<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۴، ص۴۸۹۷.</ref> آمده است. در مجموع، این واژه در اکثر موارد استعمال آن، دارای معنایی [[مذموم]] است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[سید امین ورعی|ورعی، سید امین]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی]]، ص ۷۵.</ref> |
| مسکین خر اگر چه بیتمیز است *** چون بار همی برد عزیز است
| |
| گاوان و خران بار بردار *** به ز آدمیان مردم آزار.</ref>.
| |
| | |
| {{عربی|بَغَيْتَ الشّىء و ابْتَغَيْتَ}} یعنی تجاوز کردی و بغی نمودی، این فعل در موقعی بکار میرود که تو بیش از اندازه چیزی که واجب است طلب کنی و بخواهی، خدای عز و جل فرماید: {{متن قرآن|لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ}}<ref>«بیگمان آنان پیشتر هم فتنهجویی کردند» سوره توبه، آیه ۴۸.</ref> و گفت {{متن قرآن|يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ}}<ref>«در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه میکردند» سوره توبه، آیه ۴۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| بغی دو گونه است: | | بغی دو گونه است: |
خط ۱۸: |
خط ۱۴: |
|
| |
|
| و چون بغی بر دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم میشود بنابراین: درباره معنی بغی محمود و پسندیده و بغی تجاوز ناپسند، خدای تعالی میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحق در زمین گردنکشی میکنند» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref> که عقوبت ستم را به تجاوز و باغی بغیر حق مخصوص کرده است. | | و چون بغی بر دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم میشود بنابراین: درباره معنی بغی محمود و پسندیده و بغی تجاوز ناپسند، خدای تعالی میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحق در زمین گردنکشی میکنند» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref> که عقوبت ستم را به تجاوز و باغی بغیر حق مخصوص کرده است. |
|
| |
| {{عربی|أَبْغَيْتُكَ}} یعنی تو را بر خواست و مطالبه آن یاری کردم.
| |
|
| |
| {{عربی|بَغَى الجرح}}: آن جراحت بیش از اندازه عفونی و فاسد شد.
| |
|
| |
| {{عربی|بَغَتِ المرأة بِغَاءً}}: آن زن، گناه و فجور مرتکب شد زیرا از شأن خویش که پاکی است تجاوز کرده، خدای عزّ و جلّ فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا}}<ref>«هر گاه جوانانتان اراده عفّت و پاکی نمودند به بغی و فجور وادارشان نکنید» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>.
| |
|
| |
| {{عربی|بَغَتِ السّماء}}: بیش از اندازه نیاز باران بارید.
| |
|
| |
| {{عربی|بَغَى}}: تکبر ورزید و این تعبیر به خاطر این است که کسی از مقام و منزلت انسانیش به چیزی و حالتی که شایستهاش نیست تجاوز کند و برسد و درباره هر امر و کاری هم بهکار میرود مانند آیات زیر: {{متن قرآن|يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ}}<ref>«به ناحقّ بر زمین، ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ}}<ref>«ستم شما به زیان خودتان است» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref> و {{متن قرآن|ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ}}<ref>«سپس بر او ستم رود خداوند او را یاری خواهد کرد» سوره حج، آیه ۶۰.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ}}<ref>«بیگمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد» سوره قصص، آیه ۷۶.</ref> و {{متن قرآن|فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي}}<ref>«پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| واژه «بغی» در بیشتر مواقع مذموم و ناپسند است، در آیه {{متن قرآن|غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ}}<ref>«در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> یعنی خواستار چیزی که شایسته خواستن نیست، و تجاوز از چیزی که در حقّتان نباشد. | | واژه «بغی» در بیشتر مواقع مذموم و ناپسند است، در آیه {{متن قرآن|غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ}}<ref>«در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> یعنی خواستار چیزی که شایسته خواستن نیست، و تجاوز از چیزی که در حقّتان نباشد. |
|
| |
| حسن گوید: معنی آیه این است که ـ أکل میته ـ را برای لذّتش نخورید یعنی از سد جوع و رفع گرسنگی تجاوز و زیادهروی نکنید.
| |
|
| |
| مجاهد میگوید: تفسیر آیه این است که {{عربی|غَيْرَ باغٍ عَلَى إِمَامٍ وَ لا عادٍ فِي الْمَعْصِيَةِ طَرِيقَ الْحَقِّ}} (بر امام حقّ، باغی و تجاوزگر نباشید و از طریق حقّ به معصیت بر نگردید و از حقّ در نگذرید، که بغاة در معنی {{عربی|و هم الخارجون على امام المعصوم كما فى الجمل و صفّين}}).
| |
|
| |
| و اما {{عربی|ابْتِغَاء}} کوشش و اجتهاد در طلب و خواستن است که اگر چیز نیک و شایستهای طلب شود آن خواستن و اجتهاد قابل ستایش و پسندیده است مانند آیه {{متن قرآن|ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«در جستجوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref> و {{متن قرآن|ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى}}<ref>«(و کاری) جز جستن (خشنودی) ذات بلند مرتبه پروردگار خویش (ندارد)» سوره لیل، آیه ۲۰.</ref>.
| |
|
| |
| گفتهاند {{عربی|يَنْبَغِي}} به معنی شایسته و سزاوار و فعل مطاوعه بغی است، پس زمانی که میگویند {{عربی|ينبغي أن يكون كذا}} دو وجه دارد:
| |
| # اول اینکه از فعل جمله تبعیت میکند و عمل و فعل را مشخص مینماید، مانند {{عربی|النار يَنْبَغِي}} در معنی آغاز و شروع چیزی است، مانند {{عربی|فلان يَنْبَغِي أن يعطى لكرمه}} و در آیه {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ}}<ref>«و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref> بر وجه اول یعنی او را شعر نیاموختیم و او را نسزد و میسورش نیست، مگر نمیبینید که زبانش در مسیر و جریان شعر گفتن نیست و شعر بر زبانش جاری نشده است.
| |
| # و در آیه {{متن قرآن|وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي}}<ref>«مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد» سوره ص، آیه ۳۵</ref>. این آیه درخواست حضرت سلیمان از خداوند است که میگوید {{متن قرآن|رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي}} نخست آمرزش میطلبد، گویی که قبل از تقاضای خود به ناچیز بودن خواستش متوجه است که میگوید، به من ملکی که پس از من سزاوار أحدی نباشد عطا کن و این تقاضا را معجزه خویش قرار داده است نه از روی حسادت و رقابت که بعداً تسخیر ریاح و تسخیر شیاطین میکند<ref>مصطفوی، حسن، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>.
| |
|
| |
| == بغی ==
| |
| [[بغی]] نیز در گستره معنایی [[مخالف]] [[عدالت]] قرار دارد. اصل در لغت، [[طلب]] شدید و [[اراده]] [[استوار]] است و هنگامی که به حرف «علی» متعدی میشود، بر [[تعدی]] و [[تجاوز]] دلالت دارد؛ حال یا در اراده و عمل است یا با تجاوز یکی بر دیگری معنادار میشود<ref>ر. ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۱.</ref>. با حضور بغی در [[روابط اجتماعی]] - [[سیاسی]]، [[حقوق]] دیگران، پایمال میشود، آنگونه که [[رفتار]] [[فرعون]] با قومش چنین بود. در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند» سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>.
| |
| با توجه به آنچه بیان شد، میتوان [[باور]] داشت که بغی در [[قرآن]]، به معنی عمل و رفتار ستمگرانه با دیگران است که از [[هواپرستی]] متأثر است.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۵۶.</ref>
| |
|
| |
| ==«[[بغی]]» در لغت==
| |
| «بغی» در لغت به معنای [[طلب]] کردن<ref>فیّومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۵۷.</ref>، [[فسق]]، [[فساد]] و [[روابط]] [[نامشروع]]<ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۳؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۹، ص۲۰۶؛ إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۷.</ref>، [[حسد]]<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۹.</ref>، [[تسلط]] پیدا کردن بر کسی و [[ظلم]] کردن<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۸.</ref>، خروج بر کسی با [[هدف]] ظلم و فساد<ref>زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغه، ص۴۶.</ref> و [[نافرمانی]] و [[عصیان]]<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۴، ص۴۸۹۷.</ref> آمده است. در مجموع، این واژه در اکثر موارد استعمال آن، دارای معنایی [[مذموم]] است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید جواد اورعی|اورعی، سید جواد]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی]] ص ۷۵.</ref>
| |
|
| |
|
| == پرسش مستقیم == | | == پرسش مستقیم == |
خط ۵۳: |
خط ۲۲: |
| == منابع == | | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| # [[پرونده:100762.jpg|22px]] [[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|'''عدالت سیاسی در قرآن کریم''']]
| |
| # [[پرونده:IM010552.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[سید امین ورعی|ورعی، سید امین]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|'''مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی''']] | | # [[پرونده:IM010552.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[سید امین ورعی|ورعی، سید امین]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|'''مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |