|
|
خط ۲۱: |
خط ۲۱: |
| === آیات عام === | | === آیات عام === |
| ==== [[آیه ابتلا]] ==== | | ==== [[آیه ابتلا]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه اهل ذکر]] ==== | | ==== [[آیه اهل ذکر]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه اولی الامر]] ==== | | ==== [[آیه اولی الامر]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه تطهیر]] ==== | | ==== [[آیه تطهیر]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه صادقین]] ==== | | ==== [[آیه صادقین]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه مباهله]] ==== | | ==== [[آیه مباهله]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه مودت]] ==== | | ==== [[آیه مودت]] ==== |
|
| |
|
| === آیات خاص === | | === آیات خاص === |
| ==== [[آیه ولایت]] ==== | | ==== [[آیه ولایت]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه علم الکتاب]] ==== | | ==== [[آیه علم الکتاب]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه اکمال]] ==== | | ==== [[آیه اکمال]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه تبلیغ]] ==== | | ==== [[آیه تبلیغ]] ==== |
| | |
| ==== [[آیه سأل سائل]] ==== | | ==== [[آیه سأل سائل]] ==== |
|
| |
|
| |
| == آیه ولایت ==
| |
| {{اصلی|آیه ولایت}}
| |
| {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند * و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۵ - ۵۶.</ref>.
| |
|
| |
| این [[آیه شریفه]]، اشاره به قضیهای دارد که استثناءً اتفاق افتاده است؛ همه [[علما]] - اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] در [[تفاسیر]] و کتابهای [[تاریخ]] و [[حدیث]] - آن هم به طور متواتر - آن را آوردهاند که ما برای نمونه فقط سخن یکی از آنان را میآوریم: [[امام ابو اسحاق ثعلبی]] در [[تفسیر]] کبیرش، روایتی را از [[ابوذر غفاری]] نقل میکند که گفت: شنیدم از [[رسول خدا]] {{صل}} با این دو گوشم که اگر [[دروغ]] گویم کر شوند – و دیدم با این دو چشمم. که اگر دروغ گویم کور شوند - که میفرمود: «علی [[رهبر]] خوبان و [[قاتل]] [[کافران]] است. هر کس او را [[یاری]] دهد، خدایش [[یاور]] است و هر کس که از یاریش دست بردارد، خدایش یاری ندهد. هان! من روزی با رسول خدا {{صل}} [[نماز]] خواندم، سائلی را در [[مسجد]] دیدم که از [[مردم]] درخواست کمک میکرد و چیزی به او ندادند. علی در آن وقت به [[رکوع]] رفته بود، با انگشت میانهاش به او اشاره کرد و [[سائل]] نزدیک آمد، پس [[انگشتر]] را از انگشت حضرت بیرون آورد. آنگاه [[پیامبر]] {{صل}} رو به سوی [[خدا]] نمود و عرض کرد: بار خدایا! برادرم [[موسی]] از تو درخواست کرد و گفت: پروردگارا! سینهام را بگشای و امرم را آسان گردان و گره از زبانم برگر تا سخنم را دریابند، و [[جانشینی]] از خاندانم برایم قرار ده و با یاری برادرم [[هارون]]، مرا تقویت کن و او را در کارهایم [[شریک]] ساز تا هر دو با هم، بسیار تسبیحت گوییم و همیشه به یاد تو باشیم و همانا تو به ما [[آگاه]] و [[بصیر]] بوده و هستی. آن گاه تو ای خدای من، به او فرمودی که: هان ای [[موسی]]! حاجتت برآورده شد. خدایا! من هم [[بنده]] و [[پیام]] رسان تو هستم، پس سینهام را بگشای و امرم را آسان گردان و از خاندانم، علی را به عنوان جانشینم تعیین کن و به وسیله او نیرویم ببخش».
| |
|
| |
| سپس [[ابوذر]] گفت: به [[خدا]] قسم، هنوز سخن حضرت، تمام نشده بود که [[جبرئیل]] بر او فرود آمد و این [[آیه]] را آورد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَ...}}<ref>ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۲۱۰؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۷۷، حدیث ۲۳۵؛ اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۲۲۲؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۱۹۴.</ref>.
| |
|
| |
| نزد [[شیعیان]] هیچ اختلافی نیست که این آیه در [[حق]] [[علی ابن ابی طالب]] وارد شده است و [[ائمه اهل بیت]] آن را [[روایت]] کردهاند و از [[اخبار]] مسلم است و در بسیاری از کتابهای معتبر نقل شده است؛ مانند:
| |
| # [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، [[مجلسی]]
| |
| # [[اثبات الهداة (کتاب)|اثبات الهداة]]، [[حر عاملی]]
| |
| # [[تفسیر المیزان (کتاب)|تفسیر المیزان]]، [[علامه طباطبایی]]
| |
| # [[تفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، [[محمد جواد مغنیه]]
| |
| # [[الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب]]، [[علامه امینی]]؛ و بسیاری از کتابهای دیگر.
| |
|
| |
| همچنین بسیاری از علمای [[اهل سنت]]، [[شأن نزول آیه]] را درباره [[حضرت علی بن ابی طالب]] نقل کردهاند که ما در این جا فقط به برخی از کتابهای آنان، اشارهای میکنیم:
| |
| # [[تفسیر کشاف (کتاب)|تفسیر کشاف]]، [[زمخشری]]، ج۱، ص۶۴۹
| |
| # [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر طبری]]، ج۶، ص۱۶۵
| |
| # [[زاد المسیر فی علم التفسیر (کتاب)|زاد المسیر فی علم التفسیر]]، [[ابن جوزی]]، ج۲، ص۳۸۳
| |
| # [[تفسیر قرطبی]]، ج۶، ص۲۱۹
| |
| # [[تفسیر فخر رازی]]، ج۱۲، ص۲۶
| |
| # [[تفسیر ابن کثیر]]، ج۲، ص۷۱
| |
| # [[تفسیر نسفی]]، ج۱، ص۲۸۹
| |
| # [[شواهد التنزیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]، [[حسکانی حنفی]]، ج۱، ص۱۶۱
| |
| # [[الدر المنثور (کتاب)|الدر المنثور]]، [[سیوطی]]، ج۱، ص۲۹۳
| |
| # [[اسباب نزول القرآن (کتاب)|اسباب نزول القرآن]]، [[علی بن احمد واحدی]]، ص۱۴۸
| |
| # [[احکام القرآن - جصاص (کتاب)|احکام القرآن]]، [[احمد بن علی رازی جصاص]]، ج۴، ص۱۰۲
| |
| # [[التسهیل لعلوم التنزیل (کتاب)|التسهیل لعلوم التنزیل]]، [[ابن جزی]]، ج۱، ص۱۸۱
| |
|
| |
| اینها فقط برخی از علمای [[اهل سنت]] هستند که اسامی آنها نقل شد، اما تعداد علمای [[عامه]] که در نزول این [[آیه]] که همان [[آیه ولایت]] است و درباره [[علی بن ابی طالب]] وارد شده است - با علمای شیعه، [[اتفاق نظر]] دارند، خیلی بیش از آن است که بدان اشاره کردیم<ref>ر.ک: سید اصغر ناظمزاده قمی، الفصول المائه، ج۲ در شرح آیه ولایت، و حیاة أمیرالمؤمنین {{ع}} نبذة فی حیاته و....</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۵.</ref>
| |
|
| |
| == آیه تطهیر ==
| |
| {{اصلی|آیه تطهیر}}
| |
| {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. بیشک تطهیری که [[خدای متعال]] در این آیه ذکر میکند تطهیر عرفی یا طبی نیست بلکه مراد از [[آیه شریفه]] در درجه اول تطهیر از چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] میداند که مراد از رجس در قرآن [[پلیدیها]]، [[گناهان]] [[اعتقادی]]، گناهان [[اخلاقی]]، گناهان عملی است. خداوند اهل بیت را از این رجسها پاک و منزه نموده است که همان [[عصمت]] باشد. پس آیه شریفه دلالت بر [[عصمت اهل بیت]] دارد.
| |
|
| |
| حال باید گفت: اهل بیت در این آیه چه کسانی هستند؟ طبق [[روایات]] [[دوست]] و [[دشمن]]، موافق و مخالف، مراد از اهل بیت در [[شأن نزول]] این آیه، [[پیامبر]] و علی و [[فاطمه]] و حسنین هستند. در [[احادیث]] [[اهل تسنن]] است که [[پیامبر خدا]] {{صل}}، [[حضرت علی]]، فاطمه، حسن و حسین {{عم}} را خواست، عبا روی آنها کشید و گفت: خدایا! اینها اهل بیت منند [[پلیدی]] را از آنها دور کن، آن گاه این آیه نازل شد.
| |
|
| |
| روایات زیادی را [[مفسران]] و محدثان از طریق [[اصحاب]] و نیز از [[ائمه معصومین]] {{عم}} از پیامبر نقل کردهاند؛ به عنوان نمونه به دو [[حدیث]] زیر توجه فرمایید:
| |
| # [[صحیح مسلم]] از [[زید بن ارقم]] نقل کرده است که وی گفت: پیامبر {{صل}} میفرمود: «شما را درباره [[اهل]] بیتم سفارش میکنم که برای خدا، [[حق]] آنان را رعایت کنید. حاضران از زید بن ارقم پرسیدند: [[اهل بیت پیامبر]] کیانند؟ آیا [[همسران]] آن حضرتند؟ وی گفت: به خدا [[سوگند]]! نه، [[همسر]] تا مدتی با شوهر خود [[زندگی]] میکند، اما این پیوند، گسستنی است؛ روزی هم ممکن است، [[طلاق]]، بین آنها جدایی افکند و [[همسر]] مرد به [[خانه]] پدر یا خانوادهاش باز گردد. [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} در این [[آیه]] «تطهیر» کسانی هستند که نسل پیامبرند و آن گروه از [[خاندان]] وی که [[صدقه]] به آنها [[حرام]] است»<ref>ابن اثیر جزری، جامع الاصول، ج۱۰، ص۱۰۳؛ ابن حجر، صواعق المحرقه، ص۱۴۸.</ref>.
| |
| # [[ام سلمه]] (یکی از [[همسران پیامبر]] {{صل}}) میگوید: «[[آیه تطهیر]] در خانه من نازل شد و به دنبال آن، [[پیامبر]] {{صل}} یکی به [[خانه فاطمه]] فرستاد تا علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین را به نزد آن حضرت فرا خواند آن گاه فرمود: خدایا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، گفتم: یا [[رسول الله]]! من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود: تو از [[نیکان]] [[اهل]] من هستی، ولی اینان اهل بیت من هستند»<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۲، ص۴۱۶؛ ج۳، ص۱۴۶ و ۱۵۹ و ۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۲، ص۱۲ و ۲۰؛ ج۳، ص۴۱۳؛ ابن طلحه شافعی، مناقب آل الرسول، ص۸؛ ابن کثیر، تفسیر ابو الفداء، ج۳، ص۴۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج۳، ص۴۲۲؛ سیوطی الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۷؛ [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>
| |
|
| |
| == آیه اطاعت ==
| |
| {{اصلی|آیه اطاعت}}
| |
| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
| |
|
| |
| با توجه به این که [[خداوند]] به [[مؤمنین]] خطاب میکند که بدون چون و چرا از او و [[پیغمبر]] و [[اولوا الامر]] [[اطاعت]] کنند، معلوم میشود اولوا الامر کسانی هستند که [[مصون از خطا]] و اشتباهند و در غیر این صورت جا ندارد که خداوند به [[مؤمنان]] خطاب کند که از خطاکاران یا [[گناهکاران]] [[تبعیت]] و اطاعت کنید، و طبق [[روایات]] رسیده مراد از «اولوا الامر»، [[اهل بیت]] پیغمبرند؛ یعنی [[حضرت علی]] و یازده فرزندش که [[امامان]] بحق هستند.
| |
|
| |
| در [[روایت]] کافی از [[امام باقر]] {{ع}} آمده است که فرمود: «منظور از [[اولوالامر]] فقط ما هستیم و مؤمنین امر شدهاند که تا [[روز قیامت]] از ما اطاعت کنند»<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۷۲؛ سید هاشم بحرانی، تفسیر برهان، ج۱، ص۳۸۱؛ حویزی، نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۹.</ref>
| |
|
| |
| == آیه تبلیغ ==
| |
| {{اصلی|آیه تبلیغ}}
| |
| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
| |
|
| |
| [[قرآن کریم]] در آیههای تبلیغ و [[اکمال دین]] به معرفی مصداق کامل امام [[معصوم]]{{ع}} و جانشین بلافصل [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پرداخته است. در این زمینه روایت کردهاند، هنگامی که [[آیه تبلیغ]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> بر [[رسول اکرم]]{{صل}} نازل شد و او را به طور صریح [[فرمان]] داد تا [[جانشین]] خود را رسماً معرفی کند، آن حضرت در [[حجة الوداع]] در [[روز غدیر خم]] ([[هجدهم ذیحجه]]) [[مردم]] را برای اطلاع از [[نصب علی]]{{ع}} بر خلافت طلبیده و فرمان داد همه مردم گرد هم آیند، سپس برخاست و علی{{ع}} را نیز طلبید، آنگاه بازوی او را گرفت و بلند کرد، تا حدی که مردم سفیدی زیر بغل پیامبر{{صل}} را مشاهده کردند و آن حضرت [[فرمان الهی]] را درباره [[امامت علی]]{{ع}} به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرد و هنوز مردم پراکنده نشده بودند که این [[آیه]] نازل شد و فرمود: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. در این هنگام [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: [[الله اکبر]] بر (این) [[اکمال دین]]، و اتمام نعمت و [[خشنودی پروردگار]] به [[رسالت]] من و [[ولایت]] (و [[امامت]]) برای [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بعد از من<ref>نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی، ص۱۹۲؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۵۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۴.</ref>.<ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref>
| |
|
| |
| علمای شیعه و بسیاری از علمای [[اهل تسنن]] بر این باورند که [[سوره مائده]]، آخرین [[سوره]] نازل شده از [[قرآن]] است خصوصاً [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ...}} و معتقدند که این آیه در [[روز]] ۱۸ [[ذی حجه]] پس از تمام شدن [[اعمال]] [[حجة الوداع]] در «[[غدیر خم]]» و قبل از این که [[پیامبر]]، [[امام علی]] را به عنوان [[خلیفه]] خود معرفی کند، نازل شده است و [[شأن نزول]] این آیه را، [[جانشینی حضرت علی]] و [[نصب]] آن حضرت از سوی [[رسول خدا]]، دانستهاند که ما در این جا برخی از علمای [[اهل سنت]] را نام میبریم:
| |
| # [[حافظ ابو نعیم]] در کتاب [[نزول القرآن (کتاب)|نزول القرآن]].
| |
| # [[علی بن احمد واحدی]] در کتاب [[اسباب نزول القرآن (کتاب)|اسباب نزول القرآن]]، ص۱۵۰
| |
| # [[امام ابو اسحاق ثعلبی]] در [[تفسیر کبیر (کتاب)|تفسیر کبیر]].
| |
| # [[حاکم حسکانی]] در کتاب [[شواهد التنزیل لقواعد التفصیل (کتاب)|شواهد التنزیل لقواعد التفصیل]]، ج۱، ص۱۸۷.
| |
| # [[جلال الدین سیوطی]] در کتاب [[الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور]]، ج۳، ص۱۱۷
| |
| # [[فخر رازی]] در تفسیر کبیر، ج۱۲، ص۵۰
| |
| # [[محمد عبده]] در [[تفسیر المنار]] ج۲، ص۸۶ و ج۶، ص۴۶۳.
| |
| # [[ابن عساکر شافعی]] در کتاب [[تاریخ دمشق (کتاب)|تاریخ دمشق]]، ج۲، ص۸۶.
| |
| # [[محمد بن علی بن محمد شوکانی]] در [[فتح القدیر (کتاب)|فتح القدیر]] ج۲، ص۶۰
| |
| # [[محمد بن طلحه شافعی]] در [[مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (کتاب)|مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول]]، ج۱، ص۴۴
| |
| # [[ابن صباغ مالکی]] در [[الفصول المهمه (کتاب)|الفصول المهمه]] ص۲۵
| |
| # [[قندوزی حنفی]] در [[ینابیع الموده (کتاب)|ینابیع الموده]] ص۱۲۰
| |
| # [[شهرستانی]] در [[الملل و النحل (کتاب)|الملل و النحل]] ج۱، ص۱۶۳
| |
| # [[ابن جریر طبری]] در [[الولایه (کتاب)|الولایه]]
| |
| # [[ابن سعید سجستانی]] در کتاب الولایه.
| |
| # [[محمود بن احمد عینی]] در [[عمدة القاری (کتاب)|عمدة القاری]]، ج۸، ص۵۸۴
| |
| # [[عبدالوهاب نجاری]] در [[تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر القرآن]].
| |
| # [[آلوسی]] در [[روح المعانی (کتاب)|روح المعانی]] ج۲، ص۳۸۴
| |
| # [[ابراهیم بن محمد جوینی]] در [[فرائد السمطین]]، ج۱، ص۱۸۵
| |
| # [[سید صدیق حسن خان]] در [[فتح البیان فی مقاصد القرآن (کتاب)|فتح البیان فی مقاصد القرآن]] ج۳، ص۶۳<ref>برای اطلاع بیشتر درباره شأن نزول این آیه شریفه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ...}} ر.ک: ناظمزاده قمی، الفصول المائه، ج۲، و نیز کتاب حیاة امیرالمؤمنین {{ع}} من طرق اهل السنة.</ref> و [[آیات]] در این باب بسیار است که برای اختصار از نقل آنها خودداری میکنیم.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۹.</ref>.
| |
|
| |
| == آیه یوم الدار ==
| |
| {{اصلی|آیه یوم الدار}}
| |
| در اوایل [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] این [[آیه]] نازل شد که: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>. چون هنوز [[پیغمبر]] [[دعوت]] خود را عمومی نکرده بود (و در آن هنگام هم علی کودکی بود در خانه [[پیامبر]]) حضرت به علی فرمود: غذایی ترتیب بده و [[بنیهاشم]] و [[بنی عبدالمطلب]] را دعوت کن. علی مقداری غذا از گوشت درست کرد و آنها را برای خوردن غذا دعوت نمود، پیغمبر در آن مهمانی اعلام [[رسالت]] کرد و فرمود: من از جانب [[خدا]] مبعوثم، من مأمورم شما را دعوت کنم و اگر سخن مرا بپذیرید سعادت دنیا و [[آخرت]] نصیب شما خواهد شد. [[ابولهب]] - که عموی پیغمبر است - تا این جمله را شنید ناراحت شد و گفت: تو ما را دعوت کردی که برای ما این چنین مزخرفی را بگویی؟! جار و جنجال راه انداخت و مجلس را بهم زد. پیغمبر برای بار دوم به علی دستور داد جلسه را تشکیل دهد، خود علی میفرماید: اینها چهل نفر بودند یکی کم یا یکی زیاد، در مرتبه دوم مجدداً پیغمبر آنها را [[دعوت به اسلام]] کرد و فرمود: هرکس از شما که اول دعوت مرا بپذیرد [[وصی]]، [[وزیر]] وجانشین من خواهد بود. در آن مجلس غیر از علی {{ع}} - که از همه کوچکتر بود - کسی جواب مثبت نداد و چندین بار پیغمبر این موضوع را تکرار کرد و هر بار، فقط علی بلند شد. در آخر، پیغمبر فرمود: [[یا علی]]! تو وصی، وزیر و [[خلیفه]] من خواهی بود<ref>این داستان در بیشتر تفاسیر شیعه و سنی و کتابهای تاریخ اسلامی آمده است.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۵۱.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |