پرش به محتوا

حدیث رد شمس در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۲۰ اوت
خط ۷: خط ۷:


== کسی که [[خورشید]] برایش بازگشت‌==
== کسی که [[خورشید]] برایش بازگشت‌==
[[امام صادق]]{{ع}}: روزی به هنگام عصر، یک گله اسب بر [[سلیمان بن داوود]]{{عم}} عرضه شدو وی به بررسی آنها پرداخت، تا آنکه خورشید، ناپدید شد. به فرشتگان‌فرمود: [[خورشید]] را برای من برگردانید تا نمازم را در وقت آن، بگزارم. آنان، خورشید را برگرداندند. آن گاه، وی برخاست و پاها و گردنش را مسح‌کرد که این شیوه وضوی آنان برای [[نماز]] بود- و به آن دسته از یارانش که‌نمازشان [[قضا]] شده بود، [[فرمان]] داد چنین کنند. سپس ایستاد و نماز گزارد. هنگامی که از نمازْ فارغ شد، خورشیدْ پنهان شد وستاره‌ها طلوع کردند. این، [همان‌] [[کلام]] خدای عز و جل است که: "و سلیمان را به داوود بخشیدیم. چه [[نیکو]] بنده‌ای! به [[راستی]]، او توبه‌کار بود. هنگامی که [طرف‌] غروب، اسب‌های اصیل را بر او عرضه کردند، [سلیمان‌] گفت: به راستی که من [[دوستی]] اسبان را بر یاد پروردگارم ترجیح دادم، تا [هنگام نماز گذشت و] خورشید در پس [[حجاب]] [[ظلمت]] شد. [سپس گفت:] خورشید را نزد من باز گردانید. پس، شروع کرد به دست کشیدن بر ساق‌ها و گردن‌ها"<ref>ص: آیات ۳۰- ۳۳.</ref><ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: إن سُلَیمانَ بنَ داوودَ{{ع}} عُرِضَ عَلَیهِ ذاتَ یومٍ بِالعَشِی الخیلُ، فَاشتَغَلَ بِالنظَرِ إلَیها حَتی‌ تَوارَتِ الشمسُ بِالحِجابِ، فَقالَ لِلمَلائِکةِ: رُدوا الشمسَ عَلَی حَتی‌ اصَلی صَلاتی فی وَقتِها! فَرَدوها، فَقامَ فَمَسَحَ ساقَیهِ وعُنُقَهُ، وأمَرَ أصحابَهُ الذینَ فاتَتهُم الصلاةُ مَعَهُ بِمِثلِ ذلِک- وکانَ ذلِک وُضوءَهُم لِلصلاةِ- ثُم قامَ فَصَلی‌، فَلَما فَرَغَ غابَتِ الشمسُ وطَلَعَتِ النجومُ. ذلِک قَولُ اللهِ عَز وجَل: «وَ وَهَبْنَا لِدَاوُدَ سُلَیمنَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنهُ أَوابٌ* إِذْ عُرِضَ عَلَیهِ بِالْعَشِی الصفِنتُ الْجِیادُ* فَقَالَ إِنی أَحْبَبْتُ حُب الْخَیرِ عَن ذِکرِ رَبی حَتی‌ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ* رُدوهَا عَلَی فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسوقِ وَ الْأَعْنَاقِ»}} (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۲۰۲، ح ۶۰۷).</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}}: روزی به هنگام عصر، یک گله اسب بر [[سلیمان بن داوود]]{{عم}} عرضه شدو وی به بررسی آنها پرداخت، تا آنکه خورشید، ناپدید شد. به فرشتگان‌فرمود: [[خورشید]] را برای من برگردانید تا نمازم را در وقت آن، بگزارم. آنان، خورشید را برگرداندند. آن گاه، وی برخاست و پاها و گردنش را مسح‌کرد که این شیوه وضوی آنان برای [[نماز]] بود- و به آن دسته از یارانش که‌نمازشان [[قضا]] شده بود، [[فرمان]] داد چنین کنند. سپس ایستاد و نماز گزارد. هنگامی که از نمازْ فارغ شد، خورشیدْ پنهان شد وستاره‌ها طلوع کردند. این، [همان‌] [[کلام]] خدای عز و جل است که: "و سلیمان را به داوود بخشیدیم. چه [[نیکو]] بنده‌ای! به [[راستی]]، او توبه‌کار بود. هنگامی که [طرف‌] غروب، اسب‌های اصیل را بر او عرضه کردند، [سلیمان‌] گفت: به راستی که من [[دوستی]] اسبان را بر یاد پروردگارم ترجیح دادم، تا [هنگام نماز گذشت و] خورشید در پس [[حجاب]] [[ظلمت]] شد. [سپس گفت:] خورشید را نزد من باز گردانید. پس، شروع کرد به دست کشیدن بر ساق‌ها و گردن‌ها"<ref>ص: آیات ۳۰- ۳۳.</ref>.<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: إن سُلَیمانَ بنَ داوودَ{{ع}} عُرِضَ عَلَیهِ ذاتَ یومٍ بِالعَشِی الخیلُ، فَاشتَغَلَ بِالنظَرِ إلَیها حَتی‌ تَوارَتِ الشمسُ بِالحِجابِ، فَقالَ لِلمَلائِکةِ: رُدوا الشمسَ عَلَی حَتی‌ اصَلی صَلاتی فی وَقتِها! فَرَدوها، فَقامَ فَمَسَحَ ساقَیهِ وعُنُقَهُ، وأمَرَ أصحابَهُ الذینَ فاتَتهُم الصلاةُ مَعَهُ بِمِثلِ ذلِک- وکانَ ذلِک وُضوءَهُم لِلصلاةِ- ثُم قامَ فَصَلی‌، فَلَما فَرَغَ غابَتِ الشمسُ وطَلَعَتِ النجومُ. ذلِک قَولُ اللهِ عَز وجَل: «وَ وَهَبْنَا لِدَاوُدَ سُلَیمنَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنهُ أَوابٌ* إِذْ عُرِضَ عَلَیهِ بِالْعَشِی الصفِنتُ الْجِیادُ* فَقَالَ إِنی أَحْبَبْتُ حُب الْخَیرِ عَن ذِکرِ رَبی حَتی‌ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ* رُدوهَا عَلَی فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسوقِ وَ الْأَعْنَاقِ»}} (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۲۰۲، ح ۶۰۷).</ref>


== دو بار [[بازگشت خورشید]] برای [[امام]]{{ع}}‌==
== دو بار [[بازگشت خورشید]] برای [[امام]]{{ع}}‌==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش