پرش به محتوا

بنی معاویة الاکرمین بن حارث: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۲۹ اوت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:


==بنی معاویة الاکرمین و [[حکومت امام علی]]{{ع}}==
==بنی معاویة الاکرمین و [[حکومت امام علی]]{{ع}}==
بنی معاویة الاکرمین در وقایع و حوادث دوران حکومت امام علی{{ع}} تحت [[زعامت]] دو تن از بزرگان خود یعنی [[حجر بن عدی]] و [[اشعث بن قیس]] نقشی بزرگ و اساسی داشتند. [[حجر]] از بزرگان [[اصحاب امام]] علی{{ع}} بود که در [[نبرد جمل]] نقشی فعال داشت. او پیش از [[جنگ]]، زمانی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[امام حسن]]{{ع}} و [[عمار]] را جهت فراهم آوردن [[سپاه]]، به [[کوفه]] فرستاده بودند، به [[یاری]] ایشان برخاست و ضمن سخنانی، ضمن [[ستایش]] از [[مقام]] شامخ [[امام علی]]{{ع}}، [[مردم]] را به [[همراهی]] با آن حضرت در نبرد جمل [[تشویق]] کرد، به گونه ای که بعد سخنان او، مردم از هر سو با گفتن سمعا و [[طاعة]] به در خواست فرستادگان امیرالمؤمنین{{ع}}، پاسخ دادند و برای [[نبرد]] آماده شدند<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ص۱۴۵؛ مفید، الجمل، ص۳۲۰.</ref>. حجر، خود نیز، در این جنگ حضور یافت و [[فرماندهی]] [[کندیان]] سپاه امام علی{{ع}} را بر عهده گرفت<ref>مفید، الجمل، ص۳۲۰. نیز دینوری، الأخبار الطوال، ص۱۴۶.</ref>. ضمن این که وی فرماندهی جناح ([[تیراندازان]] یا یکی از جناحین) سپاه را نیز در این جنگ عهده دار بود<ref>المناقب، ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۴۰.</ref>.
بنی معاویة الاکرمین در وقایع و حوادث دوران حکومت امام علی{{ع}} تحت [[زعامت]] دو تن از بزرگان خود یعنی [[حجر بن عدی]] و [[اشعث بن قیس]] نقشی بزرگ و اساسی داشتند. [[حجر]] از بزرگان [[اصحاب امام علی]]{{ع}} بود که در [[نبرد جمل]] نقشی فعال داشت. او پیش از [[جنگ]]، زمانی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[امام حسن]]{{ع}} و [[عمار]] را جهت فراهم آوردن [[سپاه]]، به [[کوفه]] فرستاده بودند، به [[یاری]] ایشان برخاست و ضمن سخنانی، ضمن [[ستایش]] از [[مقام]] شامخ [[امام علی]]{{ع}}، [[مردم]] را به [[همراهی]] با آن حضرت در نبرد جمل [[تشویق]] کرد، به گونه ای که بعد سخنان او، مردم از هر سو با گفتن سمعا و [[طاعة]] به در خواست فرستادگان امیرالمؤمنین{{ع}}، پاسخ دادند و برای [[نبرد]] آماده شدند<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ص۱۴۵؛ مفید، الجمل، ص۳۲۰.</ref>. حجر، خود نیز، در این جنگ حضور یافت و [[فرماندهی]] [[کندیان]] سپاه امام علی{{ع}} را بر عهده گرفت<ref>مفید، الجمل، ص۳۲۰. نیز دینوری، الأخبار الطوال، ص۱۴۶.</ref>. ضمن این که وی فرماندهی جناح ([[تیراندازان]] یا یکی از جناحین) سپاه را نیز در این جنگ عهده دار بود<ref>المناقب، ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۴۰.</ref>.


وی و دیگر مردم بنی معاویة الاکرمین در [[صفین]] نیز حضوری چشمگیر داشتند. او در این جنگ و پیش از آغاز نبرد، به امام علی{{ع}}عرضه داشت: ای امیرالمؤمنین ما [[اهل]] جنگیم، به تحقیق ما را آزموده‌اند و تعداد زیادی از [[عشیره]] و [[خاندان]] با ما هستند و ما از نظر و [[رأی]] [[تجربه]] شده بهره‌مندیم و استقامتی [[ستوده]] شده داریم، ما منقاد و [[مطیع]] شماییم، بدرخشی ما نیز در پرتو شما می‌درخشیم و اگر دست از جنگ بشویی ما نیز چنین خواهیم کرد و آنچه که به ما دستور دهی با [[جان]] و [[دل]] انجام خواهیم داد<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۵، ص۷۹ - ۸۰.</ref>. [[امام]]{{ع}} به حجر بن عدی فرمود: آیا تمام [[قوم]] و [[طایفه]] ات همانند تو نظر دارند؟ حجر گفت: آنچه من از ایشان جز نیکویی و [[حُسن]] چیز دیگری ندیده ام. دست من به [[نمایندگی]] از ایشان برای [[اطاعت]] و شنیدن [[فرمان]] شما به سوی تان دراز شده است. امام{{ع}} نیز برای ایشان [[دعای خیر]] کرد<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۵، ص۷۹ - ۸۰.</ref> [[امام علی]]{{ع}} در این [[جنگ]] [[حجر بن عدی]] را به [[فرماندهی]] [[قبیله کنده]]<ref>بنا به نوشته استاد یوسفی غروی وی امیر قبیله کنده یمن گردید. (یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۵، ص۱۲۷.)</ref>و به قول [[نصر بن مزاحم]] فرماندهی نیروهای کنده، حضرموت، [[قضاعه]] و [[مهره]] [[منصوب]] کرد<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعه صفین، ص۲۰۴ - ۲۰۶؛ امین عاملی، اعیان الشیعة، ج۴، ص۵۷۲؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ اسلامی، ج۵، ص۱۲۷ - ۱۲۸.</ref>. با آغاز [[نبرد صفین]] او در به میدان همآورد طلبان [[سپاه معاویه]] به میدان رفت و رشادت‌های بسیار برخی از آنان را به خاک [[هلاکت]] انداخت<ref>ر.ک: شهسواری، حسین، مقاله «حجر بن عدی کندی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۷۱ - ۱۷۴.</ref>.
وی و دیگر مردم بنی معاویة الاکرمین در [[صفین]] نیز حضوری چشمگیر داشتند. او در این جنگ و پیش از آغاز نبرد، به امام علی{{ع}}عرضه داشت: ای امیرالمؤمنین ما [[اهل]] جنگیم، به تحقیق ما را آزموده‌اند و تعداد زیادی از [[عشیره]] و [[خاندان]] با ما هستند و ما از نظر و [[رأی]] [[تجربه]] شده بهره‌مندیم و استقامتی [[ستوده]] شده داریم، ما منقاد و [[مطیع]] شماییم، بدرخشی ما نیز در پرتو شما می‌درخشیم و اگر دست از جنگ بشویی ما نیز چنین خواهیم کرد و آنچه که به ما دستور دهی با [[جان]] و [[دل]] انجام خواهیم داد<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۵، ص۷۹ - ۸۰.</ref>. [[امام]]{{ع}} به حجر بن عدی فرمود: آیا تمام [[قوم]] و [[طایفه]] ات همانند تو نظر دارند؟ حجر گفت: آنچه من از ایشان جز نیکویی و [[حُسن]] چیز دیگری ندیده ام. دست من به [[نمایندگی]] از ایشان برای [[اطاعت]] و شنیدن [[فرمان]] شما به سوی تان دراز شده است. امام{{ع}} نیز برای ایشان [[دعای خیر]] کرد<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۰۳ - ۱۰۴؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۵، ص۷۹ - ۸۰.</ref> [[امام علی]]{{ع}} در این [[جنگ]] [[حجر بن عدی]] را به [[فرماندهی]] [[قبیله کنده]]<ref>بنا به نوشته استاد یوسفی غروی وی امیر قبیله کنده یمن گردید. (یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۵، ص۱۲۷.)</ref>و به قول [[نصر بن مزاحم]] فرماندهی نیروهای کنده، حضرموت، [[قضاعه]] و [[مهره]] [[منصوب]] کرد<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعه صفین، ص۲۰۴ - ۲۰۶؛ امین عاملی، اعیان الشیعة، ج۴، ص۵۷۲؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ اسلامی، ج۵، ص۱۲۷ - ۱۲۸.</ref>. با آغاز [[نبرد صفین]] او در به میدان همآورد طلبان [[سپاه معاویه]] به میدان رفت و رشادت‌های بسیار برخی از آنان را به خاک [[هلاکت]] انداخت<ref>ر.ک: شهسواری، حسین، مقاله «حجر بن عدی کندی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۲، ص:۱۷۱ - ۱۷۴.</ref>.
۲۱۸٬۱۰۷

ویرایش