الواح موسی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←افکندن الواح
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
چون الواح [[دستورات الهی]] به موسی {{ع}} و [[قوم]] او را دربرداشته، [[خداوند]] از وی خواست تا آنها را با [[قوّت]] و جدیّت تمام برگرفته و به قوم خود [[فرمان]] دهد تا از میان آنها بهترین را برگزینند: {{متن قرآن|فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا}}<ref>« آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> برخی [[مفسران]] ذیل این [[آیه]] گفتهاند: محکم گرفتن کنایه از این است که آن را [[شوخی]] و بیاهمیت نشمارند؛ بلکه آن را جدّی گرفته، با [[احتیاط]] به آن عمل کنند؛ زیرا اگر کسی امری را جدّی بداند قهرا همه نیروی خود را در نگهداری آن بهکار میگیرد.<ref>جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۷۸ ـ ۷۹؛ البحر المحیط، ج ۵، ص۱۷۱؛ المیزان، ج ۸، ص۲۴۵.</ref> گروهی دیگر گفتهاند: چون این الواح در برگیرنده [[احکام]] و [[دستورات]] جدیدی، بر خلاف احکام رایج نزد [[فرعونیان]] و قوم [[بتپرست]] بوده خداوند به موسی {{ع}} فرمود تا در فراگیری آن عزمی [[قوی]] و ارادهای [[استوار]] داشته باشد؛<ref>تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۹، ص۶۱؛ البحر المیحط، ج ۵، ص۱۷۱؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۰۱.</ref> امّا درباره جمله {{متن قرآن|وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا}} [[طبرسی]] و برخی دیگر از مفسران معتقدند مراد از {{متن قرآن|أَحْسَنِهَا}} [[واجبات]] و [[مستحبات]] است؛ زیرا این دو از مباحات بهتر است. <ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۰؛ التبیان، ج ۴، ص۵۴۰؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۳۴.</ref> مفسرانی دیگر بدین معنا گرفتهاند که ناسخها را فرا گرفته و منسوخها را رها کنید.<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۰؛ التبیان، ج ۴، ص۵۴۰؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۳۴.</ref> گروهی نیز بر این باورند که کلمه افعل [[تفضیل]] در اینجا به معنای صفت مشبهه، یعنی «احسن» به معنای «حَسَن» بوده و به [[نیکی]] و [[حُسن]] همه دستورات آن، اشاره دارد.<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۳۴؛ نمونه، ج ۶، ص۳۶۵.</ref> احتمال دیگر اینکه در میان [[دستورات]]، اموری مانند [[قصاص]]، [[مباح]] و اموری دیگر مانند [[عفو و گذشت]] از آن بهتر معرفی شده باشد و [[قوم موسی]] {{ع}} به عمل به آنچه بهتر است [[دعوت]] شده باشند.<ref>التبیان، ج۴، ۵۴۰؛ روحالمعانی، مج۶، ج۹، ص۸۷؛ نمونه، ج ۶، ص۳۶۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] رحمهالله گرفتن «أحسن» را کنایه از «حسن» ملازمت در آن امور دانسته و در بیان وجه این کنایه میگوید: اگر کسی همواره در کارهایش در پی خوبی باشد، طبعا از خوب و بد هر چیز و هر عمل، خوب آن را، برمیگزیند و همچنین [[غریزه]] [[زیبا]] پسند [[انسان]] او را وامیدارد تا از میان خوبها، خوبتر را برگزیند، بنابراین، معنای جمله این است که به [[قوم]] خود [[فرمان]] ده تا از [[گناهان]] دوری کرده، حسناتی را که [[خداوند]] به سوی آن [[راهنمایی]] میکند، ملازمت کنند.<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۴۶.</ref> خداوند در پایان [[آیه]] [[وعده]] میدهد که به زودی جایگاه [[فاسقان]] را به [[موسی]] و قومش نشان خواهد داد: {{متن قرآن|سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>« به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> [[طوسی]] و [[طبرسی]] به نقل از [[مجاهد]] و [[جبائی]] مراد از {{متن قرآن|دَارَ الْفَاسِقِينَ}} را [[جهنّم]] دانسته و معتقدند که این آیه تهدیدی است برای کسانی که با نپذیرفتن سخن موسی و عمل نکردن به دستورات [[الواح]] با [[فرمان خداوند]] [[مخالفت]] کردند.<ref>التبیان، ج۴، ص۵۴۰؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۳۴.</ref> برخی دیگر آن را به خانههای [[فرعون]] و [[فرعونیان]] در [[مصر]] یا خانههای عاد و [[ثمود]] یا [[عمالقه]] در [[شام]] [[تفسیر]] میکنند که برای [[عبرت]] قوم موسی نمایان خواهد شد.<ref>التبیان، ج ۴، ص۵۴۰؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۳۴؛ تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۹، ص۶۲.</ref> عدهای دیگر از [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] گفتهاند که به زودی [[حکومت]] و [[قدرت]] به دست گروهی [[فاسق]] افتاده، بر شما حکومت خواهند کرد.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۴۲؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۷۳۴؛ المیزان، ج ۸، ص۲۴۶.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الواح موسی - روحی (مقاله)|مقاله «الواح موسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> | چون الواح [[دستورات الهی]] به موسی {{ع}} و [[قوم]] او را دربرداشته، [[خداوند]] از وی خواست تا آنها را با [[قوّت]] و جدیّت تمام برگرفته و به قوم خود [[فرمان]] دهد تا از میان آنها بهترین را برگزینند: {{متن قرآن|فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا}}<ref>« آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> برخی [[مفسران]] ذیل این [[آیه]] گفتهاند: محکم گرفتن کنایه از این است که آن را [[شوخی]] و بیاهمیت نشمارند؛ بلکه آن را جدّی گرفته، با [[احتیاط]] به آن عمل کنند؛ زیرا اگر کسی امری را جدّی بداند قهرا همه نیروی خود را در نگهداری آن بهکار میگیرد.<ref>جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۷۸ ـ ۷۹؛ البحر المحیط، ج ۵، ص۱۷۱؛ المیزان، ج ۸، ص۲۴۵.</ref> گروهی دیگر گفتهاند: چون این الواح در برگیرنده [[احکام]] و [[دستورات]] جدیدی، بر خلاف احکام رایج نزد [[فرعونیان]] و قوم [[بتپرست]] بوده خداوند به موسی {{ع}} فرمود تا در فراگیری آن عزمی [[قوی]] و ارادهای [[استوار]] داشته باشد؛<ref>تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۹، ص۶۱؛ البحر المیحط، ج ۵، ص۱۷۱؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۰۱.</ref> امّا درباره جمله {{متن قرآن|وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا}} [[طبرسی]] و برخی دیگر از مفسران معتقدند مراد از {{متن قرآن|أَحْسَنِهَا}} [[واجبات]] و [[مستحبات]] است؛ زیرا این دو از مباحات بهتر است. <ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۰؛ التبیان، ج ۴، ص۵۴۰؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۳۴.</ref> مفسرانی دیگر بدین معنا گرفتهاند که ناسخها را فرا گرفته و منسوخها را رها کنید.<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۰؛ التبیان، ج ۴، ص۵۴۰؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۳۴.</ref> گروهی نیز بر این باورند که کلمه افعل [[تفضیل]] در اینجا به معنای صفت مشبهه، یعنی «احسن» به معنای «حَسَن» بوده و به [[نیکی]] و [[حُسن]] همه دستورات آن، اشاره دارد.<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۳۴؛ نمونه، ج ۶، ص۳۶۵.</ref> احتمال دیگر اینکه در میان [[دستورات]]، اموری مانند [[قصاص]]، [[مباح]] و اموری دیگر مانند [[عفو و گذشت]] از آن بهتر معرفی شده باشد و [[قوم موسی]] {{ع}} به عمل به آنچه بهتر است [[دعوت]] شده باشند.<ref>التبیان، ج۴، ۵۴۰؛ روحالمعانی، مج۶، ج۹، ص۸۷؛ نمونه، ج ۶، ص۳۶۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] رحمهالله گرفتن «أحسن» را کنایه از «حسن» ملازمت در آن امور دانسته و در بیان وجه این کنایه میگوید: اگر کسی همواره در کارهایش در پی خوبی باشد، طبعا از خوب و بد هر چیز و هر عمل، خوب آن را، برمیگزیند و همچنین [[غریزه]] [[زیبا]] پسند [[انسان]] او را وامیدارد تا از میان خوبها، خوبتر را برگزیند، بنابراین، معنای جمله این است که به [[قوم]] خود [[فرمان]] ده تا از [[گناهان]] دوری کرده، حسناتی را که [[خداوند]] به سوی آن [[راهنمایی]] میکند، ملازمت کنند.<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۴۶.</ref> خداوند در پایان [[آیه]] [[وعده]] میدهد که به زودی جایگاه [[فاسقان]] را به [[موسی]] و قومش نشان خواهد داد: {{متن قرآن|سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>« به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> [[طوسی]] و [[طبرسی]] به نقل از [[مجاهد]] و [[جبائی]] مراد از {{متن قرآن|دَارَ الْفَاسِقِينَ}} را [[جهنّم]] دانسته و معتقدند که این آیه تهدیدی است برای کسانی که با نپذیرفتن سخن موسی و عمل نکردن به دستورات [[الواح]] با [[فرمان خداوند]] [[مخالفت]] کردند.<ref>التبیان، ج۴، ص۵۴۰؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۳۴.</ref> برخی دیگر آن را به خانههای [[فرعون]] و [[فرعونیان]] در [[مصر]] یا خانههای عاد و [[ثمود]] یا [[عمالقه]] در [[شام]] [[تفسیر]] میکنند که برای [[عبرت]] قوم موسی نمایان خواهد شد.<ref>التبیان، ج ۴، ص۵۴۰؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۳۴؛ تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۹، ص۶۲.</ref> عدهای دیگر از [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] گفتهاند که به زودی [[حکومت]] و [[قدرت]] به دست گروهی [[فاسق]] افتاده، بر شما حکومت خواهند کرد.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۴۲؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۷۳۴؛ المیزان، ج ۸، ص۲۴۶.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الواح موسی - روحی (مقاله)|مقاله «الواح موسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> | ||
==افکندن | ==افکندن الواح== | ||
[[قوم موسی]] پس از رفتن وی به [[میقات]]، با حیلههای «[[سامری]]» از زیورهای خود، مجسمهای به شکل گوساله ساخته و به [[پرستش]] آن پرداختند. هنگامی که [[موسی]] {{ع}} از [[نافرمانی]] و [[سرپیچی]] قومش [[آگاه]] شد، به سوی آنان بازگشت و با | [[قوم موسی]] پس از رفتن وی به [[میقات]]، با حیلههای «[[سامری]]» از زیورهای خود، مجسمهای به شکل گوساله ساخته و به [[پرستش]] آن پرداختند. هنگامی که [[موسی]] {{ع}} از [[نافرمانی]] و [[سرپیچی]] قومش [[آگاه]] شد، به سوی آنان بازگشت و با توبیخ و مذمت آنها از شدّت [[خشم]] الواح را افکند، موی سر برادرش [[هارون]] را گرفت به سوی خود کشید: {{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود میکشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref> از [[ابنعباس]] نیز [[روایت]] شده که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] موسی {{ع}} را [[رحمت]] کند. شنیدن، چگونه مانند دیدن است؟ هنگامی که موسی از خداوند شنید که قومش در غیاب او [[فریب]] خوردهاند، الواح را از روی خشم بر [[زمین]] نکوبید؛ ولی هنگامی که به سوی آنان بازگشت و انحرافشان را به چشم خود دید، با شدّت خشم، الواح را بر زمین زد<ref>تفسیرعیاشی، ج۲، ص۲۹؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۵۶۴؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۱۷.</ref>. برخی از [[مفسران]] گفتهاند: چون موسی {{ع}} [[فضایل]] بیشمار [[امّت]] [[محمّد]] {{صل}} را از خداوند شنید الواح را افکند و از [[خدا]] خواست تا او را از آن امّت قرار دهد<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۳؛ کشفالاسرار، ج ۳، ص۷۴۵.</ref>؛ ولی این [[تفسیر]] با [[ظاهر آیه]] هیچگونه سازگاری ندارد. | ||
گروهی [[شبهه]] منافات افکندن الواح و کشیدن موی سر [[برادر]] با [[عصمت]] را چنین پاسخ دادهاند<ref>التبیان، ج۴، ص۵۵۰؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۴۲؛ المیزان، ج ۸، ص۲۵۱.</ref>: ادلّه عصمت این قبیل [[اشتباهات]] را که ریشه در [[اختلاف]] در سلیقه دارد [[نفی]] نمیکند؛ زیرا اینگونه امور به [[حکم خدا]] مربوط نبوده، بلکه با امور [[زندگی]] ارتباط دارد، ازاینرو مفسران برای این برخورد موسی احتمالات ذیل را بیان کردهاند: ممکن است این کار موسی برای فهماندن [[عظمت]] [[خطا]] و [[انحراف]] قومش باشد، تا بار دیگر تکرار نشود، یا اینکه [[هارون]] را به سوی خود کشیده تا [[حال]] قومش را آهسته از وی بپرسد، ازاینرو وقتی هارون ماجرا را برای او بازگو کرد، عذر وی را پذیرفت و برایش [[دعا]] کرد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۱.</ref> هنگامی که [[آتش]] [[خشم]] [[موسی]] {{ع}} فرو نشست الواحی را که نوشتههای آن برای خداترسان مایه [[هدایت]] و [[رحمت]] بود برگرفت: {{متن قرآن|وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ}}<ref>«و چون خشم موسی فرو نشست الواح را برداشت و در نوشته آن برای آنان که از پروردگارشان میهراسند رهنمود و بخشایشی بود» سوره اعراف، آیه ۱۵۴.</ref> برخی علّت فرو نشستن خشم موسی {{ع}} را [[توبه]] قومش و برخی دیگر [[اعتذار]] هارون میدانند | گروهی [[شبهه]] منافات افکندن الواح و کشیدن موی سر [[برادر]] با [[عصمت]] را چنین پاسخ دادهاند<ref>التبیان، ج۴، ص۵۵۰؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۴۲؛ المیزان، ج ۸، ص۲۵۱.</ref>: ادلّه عصمت این قبیل [[اشتباهات]] را که ریشه در [[اختلاف]] در سلیقه دارد [[نفی]] نمیکند؛ زیرا اینگونه امور به [[حکم خدا]] مربوط نبوده، بلکه با امور [[زندگی]] ارتباط دارد، ازاینرو مفسران برای این برخورد موسی احتمالات ذیل را بیان کردهاند: ممکن است این کار موسی برای فهماندن [[عظمت]] [[خطا]] و [[انحراف]] قومش باشد، تا بار دیگر تکرار نشود، یا اینکه [[هارون]] را به سوی خود کشیده تا [[حال]] قومش را آهسته از وی بپرسد، ازاینرو وقتی هارون ماجرا را برای او بازگو کرد، عذر وی را پذیرفت و برایش [[دعا]] کرد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۱.</ref> هنگامی که [[آتش]] [[خشم]] [[موسی]] {{ع}} فرو نشست الواحی را که نوشتههای آن برای خداترسان مایه [[هدایت]] و [[رحمت]] بود برگرفت: {{متن قرآن|وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ}}<ref>«و چون خشم موسی فرو نشست الواح را برداشت و در نوشته آن برای آنان که از پروردگارشان میهراسند رهنمود و بخشایشی بود» سوره اعراف، آیه ۱۵۴.</ref> برخی علّت فرو نشستن خشم موسی {{ع}} را [[توبه]] قومش و برخی دیگر [[اعتذار]] هارون میدانند<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۷۴۳؛ روحالمعانی، مج۶، ج۹، ص۱۰۴؛ تفسیر المنار، ج ۹، ص۲۱۴.</ref>. همچنین درباره {{متن قرآن|فِي نُسْخَتِهَا}} گروهی از [[مفسران]] «[[نسخ]]» را به معنای «نقل» گرفته و بر این باورند که چون موسی {{ع}} از سر خشم [[الواح]] را افکند ۶ جزء از آن شکسته و تنها یک جزء باقی ماند و {{متن قرآن|وَفِي نُسْخَتِهَا}} یعنی آنچه که از آن یک جزء نقل شده است<ref>کشف الاسرار، ج ۳، ص۷۴۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۸۶؛ روحالمعانی، مج ۶، ج ۹، ص۱۰۵.</ref>؛ ولی به نظر میرسد در این [[آیه]] «نسخه» از «نسخ» به معنای نوشتن و نسخه به معنای نوشته است، همانگونه که «[[خطبه]]» به معنای «خطاب» است، بنابراین {{متن قرآن|وَفِي نُسْخَتِهَا}} یعنی در نوشتههای آن الواح برای خداترسان هدایت و رحمت است<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص۷۴۳؛ کنز الدقائق، ج ۵، ص۱۹۱؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[الواح موسی - روحی (مقاله)|مقاله «الواح موسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۱۹۲-۱۹۳.</ref> | ||
==الواح و [[تابوت]]== | ==الواح و [[تابوت]]== |