ارکان انتظار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = انتظار ظهور امام مهدی | | موضوع مرتبط = انتظار ظهور امام مهدی | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
{{انتظار/ارکان انتظار}} | {{انتظار/ارکان انتظار}} | ||
'''[[انتظار ظهور امام مهدی]]''' با پنج رکن کامل میشود: [[اعتراض به وضع موجود]]؛ [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛ [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]؛ [[اشتیاق به وضع مطلوب]] و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
ارکان جمع رکن است و به پایه و بخش اصلی هر چیزی گفته میشود که سبب پایندگی آن میشود <ref> معجم مقاييس اللغه، ج۲، ص۴۳۰؛ العين، ج۱، ص۳۵۴؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۲۶، «ركن»؛ دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، چ۲، ج۲، ص۱۸۸۸.</ref>. مراد از ارکان انتظار، عناصر اصلی و پایههای اساسیِ [[انتظار ظهور]] و فرج امام مهدی{{ع}} است که نبودن هر یک از آنها سبب [[انحراف]] در معنای راستین [[انتظار]] میگردد. به دیگر سخن، ارکان انتظار، بینشها و کنشهایی هستند که تحقق ماهیتِ [[انتظار راستین]] وابسته به آنهاست و هر [[مسلمانی]] بدون داشتن آنها [[منتظِر]] شمرده نمیشود. | ارکان جمع رکن است و به پایه و بخش اصلی هر چیزی گفته میشود که سبب پایندگی آن میشود <ref> معجم مقاييس اللغه، ج۲، ص۴۳۰؛ العين، ج۱، ص۳۵۴؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۲۶، «ركن»؛ دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، چ۲، ج۲، ص۱۸۸۸.</ref>. مراد از ارکان انتظار، عناصر اصلی و پایههای اساسیِ [[انتظار ظهور]] و فرج امام مهدی{{ع}} است که نبودن هر یک از آنها سبب [[انحراف]] در معنای راستین [[انتظار]] میگردد. به دیگر سخن، ارکان انتظار، بینشها و کنشهایی هستند که تحقق ماهیتِ [[انتظار راستین]] وابسته به آنهاست و هر [[مسلمانی]] بدون داشتن آنها [[منتظِر]] شمرده نمیشود. | ||
== ارکان انتظار راستین == | == ارکان انتظار راستین == | ||
انتظار راستین دارای | [[انتظار راستین]] دارای پنج عنصر اساسی است که همگی در جهت مهیا کردن شرایط برای ظهور موعود می باشند. این عناصر اساسی عبارتاند از: | ||
=== نارضایتی نسبت به وضع موجود === | === نارضایتی نسبت به وضع موجود === | ||
{{اصلی|اعتراض به وضع موجود}} | {{اصلی|اعتراض به وضع موجود}} | ||
اصل [[انتظار فرج]] به اعتقاد شیعیان در بایستگی حکومت معصوم پس از [[پیامبر خدا]]{{صل}} برمیگردد و از دست رفتن این فرصت در طول [[تاریخ]]، تا [[زمان]] ولادت آخرین امام [[معصوم]]، زمینهساز [[غیبت صغری]] و کبرای [[امام دوازدهم]] گردیده است. برپایه این [[اعتقاد]]، عدم حاکمیت معصوم بر [[جامعه]] و [[جهان]]، کاستیهای فراوانی ایجاد کرده است و تنها راه [[سعادت بشر]]، [[پذیرش ولایت]] و حکومت معصوم است. از این رو [[مشکلات]]، [[فتنهها]] و کاستیها در دوران غیبت امام زمان{{ع}} هم ادامه دارد که از نبود ظاهری [[امام]]{{ع}} و [[حکومت جهانی]] عدلمحور او ناشی میشود. منتظِر واقعی، به سبب [[محروم]] بودن از حضور ظاهری امام وضع موجود را نمیپذیرد و پیوسته برای کسب آمادگیهای لازم تلاش میکند تا [[زمینهساز ظهور]] [[امام غائب]] خویش باشد و در نهایت با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} آن آیده مطلوب و ایدهآل حاصل شود. [[منتظِر حقیقی]] ظهور امام مهدی{{ع}}، از [[ظلم]]، [[فساد]]، [[بیعدالتی]]، بیهویتی و [[سرگردانی]] جهان امروز آزرده بوده و به دنبال [[رهایی]] از این وضع است و از طرف دیگر [[مشتاق]] رسیدن به [[حکومت حق]] و [[عدالت]] و [[معنویت]] است؛ به عبارت دیگر، فرد منتظِر در پی [[نفی]] وضعیت نامطلوب موجود و تلاش برای دستیابی به وضعیت مطلوب است. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمیتواند منتظرِ وضعیت بهتر باشد؛ حتی کسی که از وضع موجودش با اندک تغییری، راضی میشود و به وضع موجود معترض نیست، نمیتوان او را [[منتظِر]] نامید. منظور از [[اعتراض به وضع موجود]]، تنها بهبود وضعیت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه اعتراض به وضع موجود جهانی و [[اعتراض]] به سردمداران [[ستمگر]] جهانی نیز است. این نارضایتی و اساساً چنین انتظاری همواره یکی از پایههای مهم و زنده [[مبارزه]] علیه [[فساد]]، در [[جامعه اسلامی]] بوده که آن را باید سرچشمه مقاومتها و منبع تحریکات و [[مبارزات]] ایجابی و سلبی [[اهل حق]] با [[اهل باطل]] شمرد. اهمیت [[آگاهی از وضع مطلوب]]: [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوبی که [[منتظر]] در پی آن است، عنصری مهم برای شکلگیری این رکن [[انتظار]]، یعنی اعتراض به وضع موجود است. با آگاهی از ویژگی جامعه مهدوی است که میتوان از وضعیت [[غیبت]]) وضعیت موجود) نالان بود و برای ظهور زمینهسازی و آمادگیهای لازم را کسب کرد. کسی که منتظر است، باید در کنار اعتراض به وضع موجود، تصوری از وضع مطلوب ـ هرچند نسبی ـ نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند و بایستی با هم فهمیده شوند؛ بدون تصوری آگاهانه از وضعیت مطلوب، نمیتوان بهخوبی وضعیت فعلی را ارزیابی کرد. [[انسان]] منتظِر، با بررسی و مقایسه وضعیت کنونی خود و وضعیت مطلوب، در مییابد که کدامیک با عظمت وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسب دارد؛ در نتیجه به وضع فعلی راضی نمیشود و همواره برای رسیدن به آن وضع مطلوب در تلاش و کوشش است و در انتظار روزی است که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند. | اصل [[انتظار فرج]] به اعتقاد شیعیان در بایستگی حکومت معصوم پس از [[پیامبر خدا]]{{صل}} برمیگردد و از دست رفتن این فرصت در طول [[تاریخ]]، تا [[زمان]] ولادت آخرین امام [[معصوم]]، زمینهساز [[غیبت صغری]] و کبرای [[امام دوازدهم]] گردیده است. برپایه این [[اعتقاد]]، عدم حاکمیت معصوم بر [[جامعه]] و [[جهان]]، کاستیهای فراوانی ایجاد کرده است و تنها راه [[سعادت بشر]]، [[پذیرش ولایت]] و حکومت معصوم است. از این رو [[مشکلات]]، [[فتنهها]] و کاستیها در دوران غیبت امام زمان{{ع}} هم ادامه دارد که از نبود ظاهری [[امام]]{{ع}} و [[حکومت جهانی]] عدلمحور او ناشی میشود. منتظِر واقعی، به سبب [[محروم]] بودن از حضور ظاهری امام وضع موجود را نمیپذیرد و پیوسته برای کسب آمادگیهای لازم تلاش میکند تا [[زمینهساز ظهور]] [[امام غائب]] خویش باشد و در نهایت با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} آن آیده مطلوب و ایدهآل حاصل شود. [[منتظِر حقیقی]] ظهور امام مهدی{{ع}}، از [[ظلم]]، [[فساد]]، [[بیعدالتی]]، بیهویتی و [[سرگردانی]] جهان امروز آزرده بوده و به دنبال [[رهایی]] از این وضع است و از طرف دیگر [[مشتاق]] رسیدن به [[حکومت حق]] و [[عدالت]] و [[معنویت]] است؛ به عبارت دیگر، فرد منتظِر در پی [[نفی]] وضعیت نامطلوب موجود و تلاش برای دستیابی به وضعیت مطلوب است. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمیتواند منتظرِ وضعیت بهتر باشد؛ حتی کسی که از وضع موجودش با اندک تغییری، راضی میشود و به وضع موجود معترض نیست، نمیتوان او را [[منتظِر]] نامید. منظور از [[اعتراض به وضع موجود]]، تنها بهبود وضعیت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه اعتراض به وضع موجود جهانی و [[اعتراض]] به سردمداران [[ستمگر]] جهانی نیز است. این نارضایتی و اساساً چنین انتظاری همواره یکی از پایههای مهم و زنده [[مبارزه]] علیه [[فساد]]، در [[جامعه اسلامی]] بوده که آن را باید سرچشمه مقاومتها و منبع تحریکات و [[مبارزات]] ایجابی و سلبی [[اهل حق]] با [[اهل باطل]] شمرد. اهمیت [[آگاهی از وضع مطلوب]]: [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوبی که [[منتظر]] در پی آن است، عنصری مهم برای شکلگیری این رکن [[انتظار]]، یعنی اعتراض به وضع موجود است. با آگاهی از ویژگی جامعه مهدوی است که میتوان از وضعیت [[غیبت]]) وضعیت موجود) نالان بود و برای ظهور زمینهسازی و آمادگیهای لازم را کسب کرد. کسی که منتظر است، باید در کنار اعتراض به وضع موجود، تصوری از وضع مطلوب ـ هرچند نسبی ـ نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند و بایستی با هم فهمیده شوند؛ بدون تصوری آگاهانه از وضعیت مطلوب، نمیتوان بهخوبی وضعیت فعلی را ارزیابی کرد. [[انسان]] منتظِر، با بررسی و مقایسه وضعیت کنونی خود و وضعیت مطلوب، در مییابد که کدامیک با عظمت وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسب دارد؛ در نتیجه به وضع فعلی راضی نمیشود و همواره برای رسیدن به آن وضع مطلوب در تلاش و کوشش است و در انتظار روزی است که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند. | ||
=== آگاهی از وضع مطلوب === | |||
{{اصلی|آگاهی از وضع مطلوب}} | |||
البته حاصل شدن این رکن، احتیاج به مقدمه ای دارد و آن شناخت [[منتظر]] نسبت به ابعاد روحی روانی [[انسان]] هاست، یعنی بداند وضع موجودی که در [[جهان]] [[حاکم]] است و شرایطی که در آن [[زندگی]] میکند، با عظمت وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد و بعد از این [[شناخت]]، [[آگاهی از وضع مطلوب]] برای شخص [[منتظر]] معنا پیدا میکند، چراکه بعد از این [[شناخت]] شخص [[منتظر]] در [[انتظار]] روزی مینشیند که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند و چشیدن این طعم حاصل نمیشود مگر به وسیلۀ [[آگاهی از وضع مطلوب]] در [[آینده]]. البته این [[آگاهی]] به هیچ وجه به صورت تمام برای شخص [[منتظر]] حاصل نمیشود چراکه بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه میتوان وضع مطلوب را در [[آینده]] ارزیابی کرد؟ اما همین دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] که روزی [[روشنایی]] و [[عدالت]] سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت میتواند جزء ارکان به وجود آمدن مفهوم [[انتظار]] باشد. در هر صورت [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوب در [[آینده]] رکن دیگر برای حاصل شدن [[انتظار]] است. | |||
=== اعتقاد به تحقق وضع مطلوب === | === اعتقاد به تحقق وضع مطلوب === | ||
{{اصلی|اعتقاد به تحقق وضع مطلوب}} | {{اصلی|اعتقاد به تحقق وضع مطلوب}} | ||
مراد از این رکن، [[اعتقاد]] به این است که سرانجام، این [[دنیا]] طعم عدالت و زیباییها را میچشد. این [[باور]] در تمام [[ادیان]] وجود دارد؛ در [[مذهب شیعه]]، [[امام مهدی]]{{ع}} این اتفاق عظیم را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکلگیری این رکن، [[اشتیاق]] است؛ چراکه اشتیاق، [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] میشود؛ یعنی حتی در [[زمان]] دردمندی و تشویش و دلهره، شخص منتظر [[تسلیم]] حالت [[مأیوس]] کنندهای که در آن است نمیشود؛ زیرا او در پس [[ناملایمات]] [[ساحل]] [[امن]] را میبیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>تحف العقول، ص۳۷.</ref> اما نکتهای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، انتظار همیشه با اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو (انتظار، اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و اشتیاق به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم انتظار شکل گرفته است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. [[امید]] داشتن به وضع مطلوب، غیر از [[اعتقاد]] به آیندۀ مطلوب است. این امید، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، اما خودش فینفسه [[حقیقت]] دیگری دارد؛ چراکه موجب میشود اعتقاد [[انسان]] [[لذتبخش]] شود. در واقع میتوان گفت وقتی یک [[عقیده]]، به عرصۀ علاقه و امید راه پیدا میکند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگها جاری میشود، حیاتبخش خواهد شد و انسان با تمام وجود گرمای آن را [[احساس]] خواهد کرد. البته ممکن است در بعضی اوقات این [[حیات]] بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است اعتقاد درونی شخص نادرست باشد؛ در این صورت امید و آرزویی که زادۀ همین اعتقاد است [[فاسد]] و بیاثر میشود؛ زیرا رابطۀ بین اعتقاد و امید یک رابطۀ درونی است و امید و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته میشود. نتیجه نهایی چنین [[اعتقادی]]، [[انسان منتظر]] را وادار به حرکت و تلاش میکند و او را از حالت ایستا و منزوی بودن خارج میکند. | مراد از این رکن، [[اعتقاد]] به این است که سرانجام، این [[دنیا]] طعم عدالت و زیباییها را میچشد. این [[باور]] در تمام [[ادیان]] وجود دارد؛ در [[مذهب شیعه]]، [[امام مهدی]]{{ع}} این اتفاق عظیم را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکلگیری این رکن، [[اشتیاق]] است؛ چراکه اشتیاق، [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] میشود؛ یعنی حتی در [[زمان]] دردمندی و تشویش و دلهره، شخص منتظر [[تسلیم]] حالت [[مأیوس]] کنندهای که در آن است نمیشود؛ زیرا او در پس [[ناملایمات]] [[ساحل]] [[امن]] را میبیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>تحف العقول، ص۳۷.</ref> اما نکتهای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، انتظار همیشه با اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو (انتظار، اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و اشتیاق به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم انتظار شکل گرفته است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. [[امید]] داشتن به وضع مطلوب، غیر از [[اعتقاد]] به آیندۀ مطلوب است. این امید، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، اما خودش فینفسه [[حقیقت]] دیگری دارد؛ چراکه موجب میشود اعتقاد [[انسان]] [[لذتبخش]] شود. در واقع میتوان گفت وقتی یک [[عقیده]]، به عرصۀ علاقه و امید راه پیدا میکند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگها جاری میشود، حیاتبخش خواهد شد و انسان با تمام وجود گرمای آن را [[احساس]] خواهد کرد. البته ممکن است در بعضی اوقات این [[حیات]] بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است اعتقاد درونی شخص نادرست باشد؛ در این صورت امید و آرزویی که زادۀ همین اعتقاد است [[فاسد]] و بیاثر میشود؛ زیرا رابطۀ بین اعتقاد و امید یک رابطۀ درونی است و امید و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته میشود. نتیجه نهایی چنین [[اعتقادی]]، [[انسان منتظر]] را وادار به حرکت و تلاش میکند و او را از حالت ایستا و منزوی بودن خارج میکند. | ||
=== اشتیاق به وضع مطلوب === | |||
{{اصلی|اشتیاق به وضع مطلوب}} | |||
چراکه این [[اشتیاق]] [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و روحی و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] است. یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و دلهره، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمیشود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را میبیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۷.</ref>. اما نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است. | |||
=== اقدام برای تحقق وضع مطلوب === | === اقدام برای تحقق وضع مطلوب === | ||
خط ۲۷: | خط ۳۷: | ||
== نتیجه == | == نتیجه == | ||
[[انتظار ظهور امام مهدی]] با | [[انتظار ظهور امام مهدی]] با پنج رکن کامل میشود: [[نارضایتی از وضع موجود]] سبب میشود [[انسان]] [[منتظِر]] به وضع فعلی خود بسنده نکند، بلکه به سبب [[محروم]] بودن از حضور ظاهری امام وضع موجود را نمیپذیرد و پیوسته برای کسب آمادگیهای لازم تلاش میکند تا [[زمینهساز ظهور]] [[امام غائب]] خویش باشد و در نهایت با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} آن آیده مطلوب و ایدهآل حاصل شود؛ افزونبر این رکن، انسان منتظر باید به وضع مطلوب، [[اعتقاد]] و [[اشتیاق]] داشته باشد؛ زیرا این [[شوق]] و [[باور]]، [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص منتظر میشود و سبب میشود شخص منتظر در برابر موانع و [[مشکلات]] پیش رو [[تسلیم]] و [[ناامید]] نشود و همچنان حرکتهای اصلاحی خودش را انجام دهد؛ رکن آخر و نهایی [[انتظار]]، اقدام عملی انسان منتظر است؛ یعنی از مرحله باور و [[بینش]] خارج شده و با توجه به آن [[باورها]] و [[عقاید]]، در میدان کنش و عمل، به اندازه توان و ظرفیتهای موجود در مسیر بازسازی خود و [[جامعه]]، بر اساس [[اخلاق]]، [[عدالت]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] و به تعبیری [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]]{{ع}} گامهای عملیاتی بردارد<ref>ر.ک: [[محمد ناصری دولتآبادی|ناصری دولتآبادی، محمد]]، [[در انتظار مهدی - ناصری دولتآبادی (مقاله)|در انتظار مهدی]]؛ [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[انسان ۲۵۰ ساله (کتاب)| انسان ۲۵۰ ساله]]؛ [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص۱۰۶؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)| دانشنامهٔ امام مهدی ج۵]]، ص۳۰۹-۳۱۲؛ [[عبدالعلی محمدی|محمدی، عبدالعلی]]، [[جهانیشدن و انتظار و موعود (مقاله)|جهانیشدن و انتظار و موعود]]، ص۱۱۴، ۱۱۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)| فرهنگنامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴؛ [[محبوبه رجایی| رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت (مقاله)| مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت]]؛ [[علی زینتی| زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)| نتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۷-۲۹۸؛ [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص۳۴؛ [[علی قائمی| قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)| گاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴؛ [[زهرا سادات مرتضوی|مرتضوی، زهرا سادات]]، [[فلسفه انتظار (مقاله)| فلسفه انتظار]]، ص۳۵، ۳۶.</ref>. | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |