مسلک احتراز در تفسیر انتظار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[انتظار به معنای احتراز]] یا به عبارتی دیگر "مسلک [[اکتفا به وظایف فردی]]" یعنی: دیدگاهی که [[منتظر]] را به [[گوشهگیری]] میکشاند و مانع تلاش وی میشود<ref>ر.ک: [[عزیزالله حیدری|حیدری، عزیزالله]]، [[انتظار و انسان معاصر (کتاب)|انتظار و انسان معاصر]]، ص۳۱-۳۲</ref>؛ احتراز برداشتی اشتباه از [[انتظار]] است که نه تنها دست به هیچ کاری نمیزند؛ بلکه مانع کسانی میشوند که در راه [[انتظار]] تلاش و فعالیت میکنند<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. طرفداران این نظریه بر این باورند که [[حکومت جهانی]] [[حضرت حجت]] زمانی محقق میشود که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود در نتیجه هر عملکرد مثبتی اعم از شخصی و [[اجتماعی]] میتواند [[ظهور]] حضرت را به تاخیر بیندازد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]، [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۱۰-۱۱۸</ref>. به عبارت دیگر: [[انتظار]] به این معنا، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشید و [[منتظر]] بمانید تا [[صاحب عصر]] و زمان، خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] کند و [[مفاسد]] را بر طرف نماید<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹</ref>. | [[انتظار به معنای احتراز]] یا به عبارتی دیگر "مسلک [[اکتفا به وظایف فردی]]" یعنی: دیدگاهی که [[منتظر]] را به [[گوشهگیری]] میکشاند و مانع تلاش وی میشود<ref>ر.ک: [[عزیزالله حیدری|حیدری، عزیزالله]]، [[انتظار و انسان معاصر (کتاب)|انتظار و انسان معاصر]]، ص۳۱-۳۲.</ref>؛ احتراز برداشتی اشتباه از [[انتظار]] است که نه تنها دست به هیچ کاری نمیزند؛ بلکه مانع کسانی میشوند که در راه [[انتظار]] تلاش و فعالیت میکنند<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. طرفداران این نظریه بر این باورند که [[حکومت جهانی]] [[حضرت حجت]] زمانی محقق میشود که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود در نتیجه هر عملکرد مثبتی اعم از شخصی و [[اجتماعی]] میتواند [[ظهور]] حضرت را به تاخیر بیندازد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]، [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۱۱۰-۱۱۸.</ref>. به عبارت دیگر: [[انتظار]] به این معنا، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشید و [[منتظر]] بمانید تا [[صاحب عصر]] و زمان، خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] کند و [[مفاسد]] را بر طرف نماید<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.</ref>. | ||
== اقسام احتراز == | == اقسام احتراز == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در اینکه چه عواملی موجب چنین برداشت اشتباهی از [[انتظار]] شده است احتمالات مختلفی وجود دارد مانند: | در اینکه چه عواملی موجب چنین برداشت اشتباهی از [[انتظار]] شده است احتمالات مختلفی وجود دارد مانند: | ||
# '''[[تحریف]] [[معنای انتظار]] توسط [[حاکمان]]''': از مؤلفههای مهم و جدی [[انتظار]]، عمل و [[ایستادگی]] در برابر حاکمین [[ظالم]] است؛ بدین رو حاکمین [[ستمگر]] برای برطرف کردن چنین مانعی، از ترفندی به نام [[تحریف]] [[معنای انتظار]] استفاده کنند؛ تا [[منتظرین]] نتواند به [[رسالت]] اصلی [[معنای انتظار]] که همان عمل و تحرک است دست یابند. [[آیات]] قرانی، کاملاً در جهت رفع این [[تحریف]] است و حمایت از مظلوم در مقابل ظالم را اصل مسلّم و مهم [[اسلامی]] میداند؛ چنانکه در آیۀ ذیل بهصراحت به حمایت [[مظلوم]] در مقابل [[ظالم]] اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref> بنابراین، در نگاه [[قرآن]]، عزلتنشینی و [[سکوت]] در برابر [[ظالم]] در هیچ زمانی جایز نیست و چنین برداشتی از [[انتظار]]، چیزی جزء [[تحریف]] [[معنای انتظار]] نیست. | # '''[[تحریف]] [[معنای انتظار]] توسط [[حاکمان]]''': از مؤلفههای مهم و جدی [[انتظار]]، عمل و [[ایستادگی]] در برابر حاکمین [[ظالم]] است؛ بدین رو حاکمین [[ستمگر]] برای برطرف کردن چنین مانعی، از ترفندی به نام [[تحریف]] [[معنای انتظار]] استفاده کنند؛ تا [[منتظرین]] نتواند به [[رسالت]] اصلی [[معنای انتظار]] که همان عمل و تحرک است دست یابند. [[آیات]] قرانی، کاملاً در جهت رفع این [[تحریف]] است و حمایت از مظلوم در مقابل ظالم را اصل مسلّم و مهم [[اسلامی]] میداند؛ چنانکه در آیۀ ذیل بهصراحت به حمایت [[مظلوم]] در مقابل [[ظالم]] اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref> بنابراین، در نگاه [[قرآن]]، عزلتنشینی و [[سکوت]] در برابر [[ظالم]] در هیچ زمانی جایز نیست و چنین برداشتی از [[انتظار]]، چیزی جزء [[تحریف]] [[معنای انتظار]] نیست. | ||
# '''برداشت اشتباه از [[روایات]]''': یکی از عوامل پیدایش این نظریه، برداشتهای غلط و نادرست از روایاتی است که [[ظهور]] حضرت را نوید میدهند. در این [[روایات]] آمده است، [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، هنگامی است که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود<ref>{{متن حدیث|... مْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...}}. بحار الأنوار، ج 98، ص 264:... بهوسیله او زمین را پر از داد و عدل مىکند همینطورى که از ظلم و ستم پر شده است </ref>برخی از این [[احادیث]] نتیجه گرفتهاند وجود [[ظلم و ستم]] پیش از ظهور، یک امر قهری و طبیعی و مقدمۀ [[ظهور]] و [[فرج]] است؛ بنابراین نمیتوان با مقدمۀ [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] که اصل مسلّم [[اسلام]] است، [[سخن]] گفت<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | # '''برداشت اشتباه از [[روایات]]''': یکی از عوامل پیدایش این نظریه، برداشتهای غلط و نادرست از روایاتی است که [[ظهور]] حضرت را نوید میدهند. در این [[روایات]] آمده است، [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، هنگامی است که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود<ref>{{متن حدیث|... مْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً...}}. بحار الأنوار، ج 98، ص 264:... بهوسیله او زمین را پر از داد و عدل مىکند همینطورى که از ظلم و ستم پر شده است .</ref>برخی از این [[احادیث]] نتیجه گرفتهاند وجود [[ظلم و ستم]] پیش از ظهور، یک امر قهری و طبیعی و مقدمۀ [[ظهور]] و [[فرج]] است؛ بنابراین نمیتوان با مقدمۀ [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] که اصل مسلّم [[اسلام]] است، [[سخن]] گفت<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
== نقد مسلک احتراز == | == نقد مسلک احتراز == | ||
چنین برداشتی از [[روایات]]، اولاً معارض با [[آیات]] و روایاتی است که به صورت عام و خاص دربارۀ [[نیکوکاری]] و تلاش [[مسلمین]] و [[امر به معروف]] [[مسلمان]] وجود دارد؛ ثانیاً دلالت این [[روایات]] متوجه [[منتظرین]] نمیشود: | چنین برداشتی از [[روایات]]، اولاً معارض با [[آیات]] و روایاتی است که به صورت عام و خاص دربارۀ [[نیکوکاری]] و تلاش [[مسلمین]] و [[امر به معروف]] [[مسلمان]] وجود دارد؛ ثانیاً دلالت این [[روایات]] متوجه [[منتظرین]] نمیشود: | ||
# '''تعارض با آیات قرآن''': [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه 110.</ref>از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که توان و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. اگر [[باور]] ما این باشد که [[انتظار]]، احتراز باشد، آنگاه [[امربهمعروف و نهیازمنکر]]، معنایی پیدا نمیکند. [[حمایت از مظلوم]] در مقابل [[ظالم]]، یک اصل مسلّم و مهم [[اسلامی]] است. [[اسلام]] به [[مسلمانان]] اجازه نمیدهد در برابر [[ظلم]] مستکبرین به ستمدیدگان [[جهان]] بیتفاوت باشند و این یکی از ارزشمندترین [[دستورات]] [[اسلامی]] است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵</ref>.<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | # '''تعارض با آیات قرآن''': [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه 110.</ref>از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که توان و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. اگر [[باور]] ما این باشد که [[انتظار]]، احتراز باشد، آنگاه [[امربهمعروف و نهیازمنکر]]، معنایی پیدا نمیکند. [[حمایت از مظلوم]] در مقابل [[ظالم]]، یک اصل مسلّم و مهم [[اسلامی]] است. [[اسلام]] به [[مسلمانان]] اجازه نمیدهد در برابر [[ظلم]] مستکبرین به ستمدیدگان [[جهان]] بیتفاوت باشند و این یکی از ارزشمندترین [[دستورات]] [[اسلامی]] است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>.<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
# '''تعارض با روایات عام:''' یعنی روایاتی که موضوع آن فقط مخصوص [[زمان غیبت]] و دوران انتظار نیست، مانند: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «کسی که صبح کند و به امور [[مسلمانان]] توجهی نکند، [[مسلمان]] نیست»<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶ </ref> همچنین ایشان فرمودند: «باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] نمیکند»<ref>{{متن حدیث|لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسَلِّطَنَّ اللَّهُ شِرَارَکُمْ عَلَی خِیَارِکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۷۸.</ref>. در این دو [[روایت]]، انجام امور [[مسلمین]] و همچنین انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[مسلمین]] شمرده شده است. حال میخواهد این دو [[مسئولیت]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] یا در زمان حضور ایشان باشد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | # '''تعارض با روایات عام:''' یعنی روایاتی که موضوع آن فقط مخصوص [[زمان غیبت]] و دوران انتظار نیست، مانند: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «کسی که صبح کند و به امور [[مسلمانان]] توجهی نکند، [[مسلمان]] نیست»<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶ .</ref> همچنین ایشان فرمودند: «باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] نمیکند»<ref>{{متن حدیث|لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسَلِّطَنَّ اللَّهُ شِرَارَکُمْ عَلَی خِیَارِکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۷۸.</ref>. در این دو [[روایت]]، انجام امور [[مسلمین]] و همچنین انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[مسلمین]] شمرده شده است. حال میخواهد این دو [[مسئولیت]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] یا در زمان حضور ایشان باشد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | ||
# '''تعارض با روایات خاص در باب [[ظهور]]''': یعنی روایاتی که در خصوص [[زمان غیبت]] و دوران انتظار وارد شده است، مانند روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}، که شخصی از ایشان سوال کردند، کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را میکشد، درچه حالی از [[دنیا]] میرود. [[امام]] فرمودند: «او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] در خیمۀ او بوده باشد. سپس [[سکوت]] کرد و فرمودند: «او همانند کسی است که در خدمت [[پیامبر]] {{صل}} با [[شمشیر]] بر مغز [[دشمن]] میکوبد»<ref>{{متن حدیث|هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.</ref> در این [[روایت]] مشخص است که [[جهاد]] در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} با انتظاری که به معنای [[گوشهگیری]] و باطنگرایی باشد همخوانی ندارد. | # '''تعارض با روایات خاص در باب [[ظهور]]''': یعنی روایاتی که در خصوص [[زمان غیبت]] و دوران انتظار وارد شده است، مانند روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}، که شخصی از ایشان سوال کردند، کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را میکشد، درچه حالی از [[دنیا]] میرود. [[امام]] فرمودند: «او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] در خیمۀ او بوده باشد. سپس [[سکوت]] کرد و فرمودند: «او همانند کسی است که در خدمت [[پیامبر]] {{صل}} با [[شمشیر]] بر مغز [[دشمن]] میکوبد»<ref>{{متن حدیث|هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.</ref> در این [[روایت]] مشخص است که [[جهاد]] در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} با انتظاری که به معنای [[گوشهگیری]] و باطنگرایی باشد همخوانی ندارد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. | # [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. | ||
# این چنین [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم و ستم]] سخن میگویند نه جهانی پر از [[ظالم]] و [[ستمگر]]؛ بین [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جهان]] پر از [[ظالم]] فرق است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] میشود لازمهاش این نیست که حتما باید ظالمین هم فراوان باشد بلکه این امکان وجود دارد که تمام این [[ظلمها]] به وسیلۀ عده ای محدود صورت گرفته باشد. | # این چنین [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم و ستم]] سخن میگویند نه جهانی پر از [[ظالم]] و [[ستمگر]]؛ بین [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جهان]] پر از [[ظالم]] فرق است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] میشود لازمهاش این نیست که حتما باید ظالمین هم فراوان باشد بلکه این امکان وجود دارد که تمام این [[ظلمها]] به وسیلۀ عده ای محدود صورت گرفته باشد. | ||
# براساس آیۀ {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵</ref>، در [[زمان ظهور]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] وارث زمین میشوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] در این [[روایات]] این باشد که افراد [[صالح]] محو و نابود میشوند پس آیۀ مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در عصر ظهور سخن میگویند تعارض خواهد داشت و در تعارض [[روایات]] و [[آیات]] قرانی آن چیزی که از اعتبار ساقط میشود [[روایات]] متعارض با [[قرآن]] است. | # براساس آیۀ {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>، در [[زمان ظهور]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] وارث زمین میشوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] در این [[روایات]] این باشد که افراد [[صالح]] محو و نابود میشوند پس آیۀ مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در عصر ظهور سخن میگویند تعارض خواهد داشت و در تعارض [[روایات]] و [[آیات]] قرانی آن چیزی که از اعتبار ساقط میشود [[روایات]] متعارض با [[قرآن]] است. | ||
# از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر میدهند، به دست میآید [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچگاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانبداری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که میخواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمیشود<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | # از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر میدهند، به دست میآید [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچگاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانبداری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که میخواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمیشود<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
== [[ادله]] اثبات [[مسئولیت پذیری]] [[منتظران]] == | == [[ادله]] اثبات [[مسئولیت پذیری]] [[منتظران]] == | ||
البته برای اثبات اینکه [[منتظران]] در زمان [[انتظار]] باید اهل تلاش و [[مسئولیت پذیری]] باشند باید توجه داشت [[انتظار]] یک حالتی نفسانی است که وقتی شدید شد به طور خودکار از [[قلب]] به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد. از نگاه [[عقل]] اگر چنین اتفاقی محقق نشد یعنی فعالیت عملی برای [[منتظر]] در زمان [[انتظار]] شکل نگرفته و این نتیجه به دست میآید که شخص از ابتدا [[منتظر]] نبوده است<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. اگر ما به مفهوم واقعی [[انتظار]] بنگریم دور از [[انصاف]] است که "[[انتظار]]" را عامل رکود و [[سستی]] بدانیم، زیرا "[[انتظار]]" به معنای [[امید]] و [[آرزو]] است و تردیدی نیست که "[[امید]] و [[آرزو]]" در [[زندگی]] [[انسان]] یکی از مؤثّرترین عوامل تحرّک [[بشر]] است که ایجاد جاذبه میکند و [[انسان]] را به راه میاندازد و او را به سوی خود میکشاند<ref>ر.ک: [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۳ ـ ۲۰۴.</ref>. | البته برای اثبات اینکه [[منتظران]] در زمان [[انتظار]] باید اهل تلاش و [[مسئولیت پذیری]] باشند باید توجه داشت [[انتظار]] یک حالتی نفسانی است که وقتی شدید شد به طور خودکار از [[قلب]] به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد. از نگاه [[عقل]] اگر چنین اتفاقی محقق نشد یعنی فعالیت عملی برای [[منتظر]] در زمان [[انتظار]] شکل نگرفته و این نتیجه به دست میآید که شخص از ابتدا [[منتظر]] نبوده است<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. اگر ما به مفهوم واقعی [[انتظار]] بنگریم دور از [[انصاف]] است که "[[انتظار]]" را عامل رکود و [[سستی]] بدانیم، زیرا "[[انتظار]]" به معنای [[امید]] و [[آرزو]] است و تردیدی نیست که "[[امید]] و [[آرزو]]" در [[زندگی]] [[انسان]] یکی از مؤثّرترین عوامل تحرّک [[بشر]] است که ایجاد جاذبه میکند و [[انسان]] را به راه میاندازد و او را به سوی خود میکشاند<ref>ر.ک: [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۳ ـ ۲۰۴.</ref>. | ||
همچنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بالاترین [[اعمال]] امتش در [[زمان غیبت]] را [[انتظار فرج]] میداند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ تَعَالَی}}<ref>کمال الدین، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> با توجه به این [[روایت]] [[انتظار]] بدون هیچگونه عملی نمیتواند [[بهترین]] عمل باشد و این در تضاد کامل با [[مذهب احتراز]] است. | همچنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بالاترین [[اعمال]] امتش در [[زمان غیبت]] را [[انتظار فرج]] میداند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ تَعَالَی}}<ref>کمال الدین، ج۲، ص ۶۴۴.</ref> با توجه به این [[روایت]] [[انتظار]] بدون هیچگونه عملی نمیتواند [[بهترین]] عمل باشد و این در تضاد کامل با [[مذهب احتراز]] است. |