انتظار فرج در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←فضیلت انتظار
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
# انتظار، تمنا و [[آرزو]] نیست، به طوری که روشی برای رسیدن به آن وجود نداشته باشد و در حد یک آرزو باقی بماند؛ مثلا یک کشاورز بدون تلاش و کشت و کار، [[آرزو]] میکند محصول فراوانی به دست بیاورد. این را انتظار نمیگویند. چنانکه در مسئلۀ [[انتظار ظهور]] حضرت با [[اعراض]] از [[کتاب خدا]] و سنت انبیا نمیتوان به محصولی رسید و این امر در حد آرزو باقی میماند<ref>ر.ک: [[سید محسن خرازی|خرازی، سید محسن]]، [[انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی (مقاله)|انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی]].</ref>. | # انتظار، تمنا و [[آرزو]] نیست، به طوری که روشی برای رسیدن به آن وجود نداشته باشد و در حد یک آرزو باقی بماند؛ مثلا یک کشاورز بدون تلاش و کشت و کار، [[آرزو]] میکند محصول فراوانی به دست بیاورد. این را انتظار نمیگویند. چنانکه در مسئلۀ [[انتظار ظهور]] حضرت با [[اعراض]] از [[کتاب خدا]] و سنت انبیا نمیتوان به محصولی رسید و این امر در حد آرزو باقی میماند<ref>ر.ک: [[سید محسن خرازی|خرازی، سید محسن]]، [[انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی (مقاله)|انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی]].</ref>. | ||
== | == فضیلت انتظار == | ||
{{اصلی|فضیلت انتظار}} | {{اصلی|فضیلت انتظار}} | ||
انتظار یکی از مهمترین و پرارزشترین [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعه]] در عصر غیبت است. [[انتظار فرج]] از اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] "حرمت یأس از روح الله" [[استنتاج]] میشود بدان معنا که لازمۀ [[امیدواری]] به [[لطف]] و عنایت خداوند، ایجاد جهانی مبتنی بر [[آموزههای دینی]] و [[عقلی]] و براساس [[فطرت]] خداوندی است. از آنجا که انتظار فرج، جامعۀ منتظر و مهدوی را به جامعهای فعال و پویا تبدیل میکند و با رکود و [[تحجر]] در تضاد است، مهمترین عامل رشد و شکوفایی [[اخلاقی]] برشمرده میشود؛ از این رو همواره مورد تأکید و توجه تمام حضرات [[معصومین]] از شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} بوده است. علاوه بر اینکه انتظار فرج زمینۀ [[امید]] و کنار گذاشتن یأس و پوچگرایی است. این موضوع تا به امروز مهمترین عامل شکوفایی و درخشندگی [[مکتب]] و [[تفکر]] [[اهل بیت]]{{ع}} بوده است. پیامبر اکرم{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} انتظار فرج را عملی [[جهادی]]<ref>.{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸؛ {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱.</ref>، [[برترین]] [[عبادت]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، بهترین و محبوبترین<ref>{{متن حدیث|أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref> [[اعمال]] نزد [[خداوند]] معرفی نمودهاند. در روایتی آمده است از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[فضیلت]] کسی میپرسند که دارای ولایت امامان است و به حال [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} از [[دنیا]] میرود. حضرت پاسخ میدهد: «او همانند کسی است که با [[حضرت مهدی]] در یک [[خیمه]] همنشین است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا اَلْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ}}؛ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص۳۴۴، ح ۹۳۳.</ref>. آن گاه میفرماید: «او همانند کسی است که در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} جنگیده است»<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۵-۱۲۹.</ref> البته این [[پاداشها]] برای منتظرانی است که [[صادقانه]] در [[انتظار]] اویند و هر قدر [[شرایط انتظار]] در [[منتظران]] بیشتر شود و آمادگی آنان فزونی یابد، بر [[پاداش]] نیز افزوده میگردد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۶؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲.</ref>. | انتظار یکی از مهمترین و پرارزشترین [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعه]] در عصر غیبت است. [[انتظار فرج]] از اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] "حرمت یأس از روح الله" [[استنتاج]] میشود بدان معنا که لازمۀ [[امیدواری]] به [[لطف]] و عنایت خداوند، ایجاد جهانی مبتنی بر [[آموزههای دینی]] و [[عقلی]] و براساس [[فطرت]] خداوندی است. از آنجا که انتظار فرج، جامعۀ منتظر و مهدوی را به جامعهای فعال و پویا تبدیل میکند و با رکود و [[تحجر]] در تضاد است، مهمترین عامل رشد و شکوفایی [[اخلاقی]] برشمرده میشود؛ از این رو همواره مورد تأکید و توجه تمام حضرات [[معصومین]] از شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} بوده است. علاوه بر اینکه انتظار فرج زمینۀ [[امید]] و کنار گذاشتن یأس و پوچگرایی است. این موضوع تا به امروز مهمترین عامل شکوفایی و درخشندگی [[مکتب]] و [[تفکر]] [[اهل بیت]]{{ع}} بوده است. پیامبر اکرم{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} انتظار فرج را عملی [[جهادی]]<ref>.{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸؛ {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱.</ref>، [[برترین]] [[عبادت]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، بهترین و محبوبترین<ref>{{متن حدیث|أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref> [[اعمال]] نزد [[خداوند]] معرفی نمودهاند. در روایتی آمده است از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[فضیلت]] کسی میپرسند که دارای ولایت امامان است و به حال [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} از [[دنیا]] میرود. حضرت پاسخ میدهد: «او همانند کسی است که با [[حضرت مهدی]] در یک [[خیمه]] همنشین است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا اَلْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ}}؛ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص۳۴۴، ح ۹۳۳.</ref>. آن گاه میفرماید: «او همانند کسی است که در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} جنگیده است»<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۵-۱۲۹.</ref> البته این [[پاداشها]] برای منتظرانی است که [[صادقانه]] در [[انتظار]] اویند و هر قدر [[شرایط انتظار]] در [[منتظران]] بیشتر شود و آمادگی آنان فزونی یابد، بر [[پاداش]] نیز افزوده میگردد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۶؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲.</ref>. | ||
برخی میگویند "[[انتظار فرج]]" در این [[روایات]] به معنای انتظار [[گشایش]] است. در این صورت نیز میتوان گفت یکی از مصادیق گشایش، [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و [[برپایی حکومت عدل جهانی]] است. اما روایات فراوانی وجود دارند که به صراحت، [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} را ستودهاند و از [[فضایل]] منتظِران سخن گفتهاند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ | برخی میگویند "[[انتظار فرج]]" در این [[روایات]] به معنای انتظار [[گشایش]] است. در این صورت نیز میتوان گفت یکی از مصادیق گشایش، [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و [[برپایی حکومت عدل جهانی]] است. اما روایات فراوانی وجود دارند که به صراحت، [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} را ستودهاند و از [[فضایل]] منتظِران سخن گفتهاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۳۶.</ref>. | ||
انتظار فرج، خود [[فرج]] است<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}؛ الاحتجاج، ۱۷۳؛ بحار، ج۳۶، ص۳۸۷.</ref> و انتظار فرج نه منحصر به عصر غیبت است و نه منحصر به فرج [[امام]]، بلکه هر عملی را در برمیگیرد؛ گرچه انتظار [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} در عصر غیبت، بالاترین انتظارهاست و در [[حقیقت انتظار]] فرج، صبری توأم با حرکت به سوی [[مقتدا]] و در نتیجه متلبس شدن به [[صفات امام]] عصر{{ع}} معرفی شده است. [[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: «[[منتظران]] باید [[انتظار]] خود را با [[صبر]]، معاشرت نیکو، حسن همجواری، ترویج معروف، خودداری از [[اذیت]] دیگران، [[گشادهرویی]]، [[پندپذیری]] و [[رحمت]] برای [[مؤمنان]] همراه نمایند»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ کَفَّ الْأَذَی وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِیحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِینَ}}؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص۱۰۵.</ref> | انتظار فرج، خود [[فرج]] است<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}؛ الاحتجاج، ۱۷۳؛ بحار، ج۳۶، ص۳۸۷.</ref> و انتظار فرج نه منحصر به عصر غیبت است و نه منحصر به فرج [[امام]]، بلکه هر عملی را در برمیگیرد؛ گرچه انتظار [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} در عصر غیبت، بالاترین انتظارهاست و در [[حقیقت انتظار]] فرج، صبری توأم با حرکت به سوی [[مقتدا]] و در نتیجه متلبس شدن به [[صفات امام]] عصر{{ع}} معرفی شده است. [[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: «[[منتظران]] باید [[انتظار]] خود را با [[صبر]]، معاشرت نیکو، حسن همجواری، ترویج معروف، خودداری از [[اذیت]] دیگران، [[گشادهرویی]]، [[پندپذیری]] و [[رحمت]] برای [[مؤمنان]] همراه نمایند»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ کَفَّ الْأَذَی وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِیحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِینَ}}؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص۱۰۵.</ref> |