پرش به محتوا

نفی خشونت رفتاری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
[[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} نیز در توصیف خشم و عصبانیت فرموده است: {{متن حدیث|الْغَضَبُ‏ نَارُ الْقُلُوبِ‏}}<ref>«خشم و عصبانیت آتش دل‌هاست». شرح غررالحکم، ج۱، ص۲۳۸.</ref>. همچنین فرموده است: {{متن حدیث|الْغَضَبُ نَارٌ مُوقَدَةٌ مَنْ‏ كَظَمَهُ‏ أَطْفَأَهَا وَ مَنْ أَطْلَقَهُ كَانَ أَوَّلَ مُحْتَرِقٍ بِهَا}}<ref>«خشم و عصبانیت آتشی فروزان است. هرکس خشم و عصبانیت خود را فروخورد، این آتش را خاموش کرده است و هرکس جلو آن را رها کند، پیش از هرکس، خودش در آن آتش می‌سوزد». شرح غررالحکم، ج۲، ص۴۷؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۶۶.</ref>.
[[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} نیز در توصیف خشم و عصبانیت فرموده است: {{متن حدیث|الْغَضَبُ‏ نَارُ الْقُلُوبِ‏}}<ref>«خشم و عصبانیت آتش دل‌هاست». شرح غررالحکم، ج۱، ص۲۳۸.</ref>. همچنین فرموده است: {{متن حدیث|الْغَضَبُ نَارٌ مُوقَدَةٌ مَنْ‏ كَظَمَهُ‏ أَطْفَأَهَا وَ مَنْ أَطْلَقَهُ كَانَ أَوَّلَ مُحْتَرِقٍ بِهَا}}<ref>«خشم و عصبانیت آتشی فروزان است. هرکس خشم و عصبانیت خود را فروخورد، این آتش را خاموش کرده است و هرکس جلو آن را رها کند، پیش از هرکس، خودش در آن آتش می‌سوزد». شرح غررالحکم، ج۲، ص۴۷؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۶۶.</ref>.


هنگامی که آتش خشم و عصبانیت شعله‌ور می‌شود، خشم گیرنده و عصبانی [[کور]] و کر می‌شود و [[دود]] خشم و عصبانیت چنان فراراه [[چراغ عقل]] و [[خرد]] می‌گردد که [[آدمی]] از [[اندیشه]] صحیح و [[راه]] یابی بازمی‌ماند و شعله‌های [[خشم]] و [[عصبانیت]] همه وجود، و اعضا و جوارح را دربر می‌گیرد، و [[اختیار]] از کف [[انسان]] بیرون می‌رود؛ و نشانه‌های ظاهری آن همه را از این خودسوزی و دیگرسوزی [[آگاه]] می‌کند؛ نشانه‌هایی همچون [[تغییر]] رنگ چهره، سرخ شدن [[چشم‌ها]]، دگرگونی بینی، کف کردن دهان، لرزش شدید اعضای [[بدن]]، [[درهم]] ریختن [[نظم]] و ترتیب [[کارها]]، [[پریشانی]] در سخن و حرکت‌ها و... .
هنگامی که آتش خشم و عصبانیت شعله‌ور می‌شود، خشم گیرنده و عصبانی [[کور]] و کر می‌شود و [[دود]] خشم و عصبانیت چنان فراراه [[چراغ عقل]] و [[خرد]] می‌گردد که [[آدمی]] از [[اندیشه]] صحیح و راه یابی بازمی‌ماند و شعله‌های [[خشم]] و [[عصبانیت]] همه وجود، و اعضا و جوارح را دربر می‌گیرد، و [[اختیار]] از کف [[انسان]] بیرون می‌رود؛ و نشانه‌های ظاهری آن همه را از این خودسوزی و دیگرسوزی [[آگاه]] می‌کند؛ نشانه‌هایی همچون [[تغییر]] رنگ چهره، سرخ شدن [[چشم‌ها]]، دگرگونی بینی، کف کردن دهان، لرزش شدید اعضای [[بدن]]، [[درهم]] ریختن [[نظم]] و ترتیب [[کارها]]، [[پریشانی]] در سخن و حرکت‌ها و... .


اگر شخص [[خشمگین]] و عصبانی در این حالت چهره خود را ببیند، از خرابی وضع خویش آگاه می‌شود و آرام می‌گیرد، زیرا از [[زشتی]] چهره و دگرگونی [[خلقت]] خود [[شرم]] می‌کند، و این در حالی است که زشتی [[باطن]] او به مراتب از زشتی ظاهرش بیش‌تر و کریه‌تر است، زیرا ظاهر [[نماینده]] باطن است، و نخست چهره باطن [[زشت]] و کریه شده و آن‌گاه در ظاهر آدمی منعکس گردیده است. بنابراین، دگرگونی ظاهر نتیجه دگرگونی باطن است، و شعله‌ای از [[لهیب]] سخت درون شعله‌ور است. در این حال است که زبان به [[دشنام]] و گفتن [[ناسزا]] و سخنان زشتی گشوده می‌شود که [[خردمندان]] از آن شرم دارند و گوینده، خود نیز پس از فرونشستن خشم و عصبانیت از آن شرم می‌کند. این آتش‌افروزی به همین‌جا ختم نمی‌شود، و گاه فراتر می‌رود و شخص خشمگین و عصبانی [[حمله]] می‌کند، می‌زند، می‌کوبد، می‌درد، مجروح می‌سازد و گاه ممکن است دست به [[قتل]] بزند؛ و اگر شعله‌های خشم و عصبانیت به دیگرسوزی منجر نشود، شخص خشمگین و عصبانی، به خودسوزی می‌پردازد، و [[لباس]] خود را می‌درد، بر صورت خود سیلی می‌زند، دست بر [[زمین]] می‌کوبد، مشت بر سر خویش فرود می‌آورد، و چه بسا که جمادات و حیوانات را بزند، ظرف‌ها را بشکند؛ و دیوانگی‌های دیگر از او سر زند<ref>احیاء علوم الدین، ج۳، ص۱۶۱؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} درباره این دیوانگی فرموده است: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْغَضَبَ فَأَوَّلُهُ‏ جُنُونٌ‏ وَ آخِرُهُ‏ نَدَمٌ‏}}<ref>«زنهار از خشم، زیرا آغاز آن دیوانگی و انجامش پشیمانی است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۲۸۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۲.</ref>؛ {{متن حدیث|الْحِدَّةُ ضَرْبٌ‏ مِنَ‏ الْجُنُونِ‏ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ}}<ref>«تندخویی و خشونت‌ورزی گونه‌ای دیوانگی است، چرا که تندخو و خشونت‌ورز پشیمان می‌شود، و اگر پشیمان نشود دیوانگی او قطعی است». نهج البلاغه، حکمت ۲۵۵؛ شرح غررالحکم، ج۲، ص۱۱۷.</ref>؛ {{متن حدیث|شِدَّةُ الْغَضَبِ‏ تُغَيِّرُ الْمَنْطِقَ‏ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ}}<ref>«شدت خشم و عصبانیت، نحوه سخن گفتن را تغییر می‌دهد، و ریشه برهان و دلیل را قطع می‌کند، و فهم را از هم می‌گسلد». کنزالفوائد، ج۱، ص۳۱۹؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۴۲۸.</ref>.
اگر شخص [[خشمگین]] و عصبانی در این حالت چهره خود را ببیند، از خرابی وضع خویش آگاه می‌شود و آرام می‌گیرد، زیرا از [[زشتی]] چهره و دگرگونی [[خلقت]] خود [[شرم]] می‌کند، و این در حالی است که زشتی [[باطن]] او به مراتب از زشتی ظاهرش بیش‌تر و کریه‌تر است، زیرا ظاهر [[نماینده]] باطن است، و نخست چهره باطن [[زشت]] و کریه شده و آن‌گاه در ظاهر آدمی منعکس گردیده است. بنابراین، دگرگونی ظاهر نتیجه دگرگونی باطن است، و شعله‌ای از [[لهیب]] سخت درون شعله‌ور است. در این حال است که زبان به [[دشنام]] و گفتن [[ناسزا]] و سخنان زشتی گشوده می‌شود که [[خردمندان]] از آن شرم دارند و گوینده، خود نیز پس از فرونشستن خشم و عصبانیت از آن شرم می‌کند. این آتش‌افروزی به همین‌جا ختم نمی‌شود، و گاه فراتر می‌رود و شخص خشمگین و عصبانی [[حمله]] می‌کند، می‌زند، می‌کوبد، می‌درد، مجروح می‌سازد و گاه ممکن است دست به [[قتل]] بزند؛ و اگر شعله‌های خشم و عصبانیت به دیگرسوزی منجر نشود، شخص خشمگین و عصبانی، به خودسوزی می‌پردازد، و [[لباس]] خود را می‌درد، بر صورت خود سیلی می‌زند، دست بر [[زمین]] می‌کوبد، مشت بر سر خویش فرود می‌آورد، و چه بسا که جمادات و حیوانات را بزند، ظرف‌ها را بشکند؛ و دیوانگی‌های دیگر از او سر زند<ref>احیاء علوم الدین، ج۳، ص۱۶۱؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} درباره این دیوانگی فرموده است: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ الْغَضَبَ فَأَوَّلُهُ‏ جُنُونٌ‏ وَ آخِرُهُ‏ نَدَمٌ‏}}<ref>«زنهار از خشم، زیرا آغاز آن دیوانگی و انجامش پشیمانی است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۲۸۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۲.</ref>؛ {{متن حدیث|الْحِدَّةُ ضَرْبٌ‏ مِنَ‏ الْجُنُونِ‏ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ}}<ref>«تندخویی و خشونت‌ورزی گونه‌ای دیوانگی است، چرا که تندخو و خشونت‌ورز پشیمان می‌شود، و اگر پشیمان نشود دیوانگی او قطعی است». نهج البلاغه، حکمت ۲۵۵؛ شرح غررالحکم، ج۲، ص۱۱۷.</ref>؛ {{متن حدیث|شِدَّةُ الْغَضَبِ‏ تُغَيِّرُ الْمَنْطِقَ‏ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ}}<ref>«شدت خشم و عصبانیت، نحوه سخن گفتن را تغییر می‌دهد، و ریشه برهان و دلیل را قطع می‌کند، و فهم را از هم می‌گسلد». کنزالفوائد، ج۱، ص۳۱۹؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۴۲۸.</ref>.
خط ۶۵: خط ۶۵:
[[انسانی]] که با [[خانواده]] خود با زورگویی و سلطه‌گری [[رفتار]] می‌کند، زحمات خود را بر باد می‌دهد، چنان‌که [[علی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|لَا يَزْكُو عَمَلُ‏ مُتَجَبِّرٍ}}<ref>«عمل انسان جبّارمنش، پاکیزه و بالنده نیست». شرح غررالحکم، ج۶، ص۳۷۳؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۵۳۳.</ref>.
[[انسانی]] که با [[خانواده]] خود با زورگویی و سلطه‌گری [[رفتار]] می‌کند، زحمات خود را بر باد می‌دهد، چنان‌که [[علی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|لَا يَزْكُو عَمَلُ‏ مُتَجَبِّرٍ}}<ref>«عمل انسان جبّارمنش، پاکیزه و بالنده نیست». شرح غررالحکم، ج۶، ص۳۷۳؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۵۳۳.</ref>.


در آموزه‌های [[نبوی]] تصویری از [[حقیقت انسان]] زورگو و سلطه‌گر ارائه شده است تا هم [[زورگویان]] و سلطه‌گران، [[باطن]] خود را دریابند و هم دیگران از حال [[حقیقی]] آنان [[آگاه]] شوند؛ تا کسی جرئت تجبر و تحکم به خود [[راه]] ندهد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|يُحْشَرُ الْمُتَكَبِّرُونَ وَ الْجَبَّارُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِى صُوَرِ الذَّرِّ، يَطَأُهُمُ النَّاسُ لِهَوَانِهِمْ عَلَى اللهِ}}<ref>«در رستاخیز، گردن‌فرازان و جباران به شکل مورچه محشور می‌شوند و مردم آنان را لگدمال می‌کنند، چون‌که نزد خداوند خوار و بی‌مقدارند». أبوبکر عبدالله بن محمد بن عبید المعروف بابن أبی الدنیا، التواضع و الخمول، تحقیق محمد عبدالقادر احمد عطا، الطبیعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ص۲۷۰؛ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۹۹ [{{متن حدیث|الْجَبَّارُونَ وَ الْمُتَكَبِّرُونَ}} و {{متن حدیث|صُورَةٍ}} آمده است]. ابن عبدالبر آن را بدین صورت آورده است: {{متن حدیث|يُحْشَرُ الْجَبَّارُونَ وَ الْمُتَكَبِّرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِى صُوَرِ الذَّرِّ، يَطَأُهُمُ النَّاسُ بِأَقْدَامِهِمْ}}. الاستذکار، ج۲، ص۵۴۱.</ref>.
در آموزه‌های [[نبوی]] تصویری از [[حقیقت انسان]] زورگو و سلطه‌گر ارائه شده است تا هم [[زورگویان]] و سلطه‌گران، [[باطن]] خود را دریابند و هم دیگران از حال [[حقیقی]] آنان [[آگاه]] شوند؛ تا کسی جرئت تجبر و تحکم به خود راه ندهد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|يُحْشَرُ الْمُتَكَبِّرُونَ وَ الْجَبَّارُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِى صُوَرِ الذَّرِّ، يَطَأُهُمُ النَّاسُ لِهَوَانِهِمْ عَلَى اللهِ}}<ref>«در رستاخیز، گردن‌فرازان و جباران به شکل مورچه محشور می‌شوند و مردم آنان را لگدمال می‌کنند، چون‌که نزد خداوند خوار و بی‌مقدارند». أبوبکر عبدالله بن محمد بن عبید المعروف بابن أبی الدنیا، التواضع و الخمول، تحقیق محمد عبدالقادر احمد عطا، الطبیعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ص۲۷۰؛ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۹۹ [{{متن حدیث|الْجَبَّارُونَ وَ الْمُتَكَبِّرُونَ}} و {{متن حدیث|صُورَةٍ}} آمده است]. ابن عبدالبر آن را بدین صورت آورده است: {{متن حدیث|يُحْشَرُ الْجَبَّارُونَ وَ الْمُتَكَبِّرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِى صُوَرِ الذَّرِّ، يَطَأُهُمُ النَّاسُ بِأَقْدَامِهِمْ}}. الاستذکار، ج۲، ص۵۴۱.</ref>.


[[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در آموزه‌های خود درباره [[زورگویی]] و [[سلطه‌گری]] سخت هشدار داده و همه را از آن برحذر نموده تا هیچ‌کس در این وادی گام نگذارد و خود و دیگران را تباه نسازد: {{متن حدیث|إِيَّاكَ‏ وَ التَّجَبُّرَ عَلَى‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ كُلَّ مُتَجَبِّرٍ يَقْصِمُهُ اللَّهُ}}<ref>«از زورگویی و سلطه‌گری بر بندگان خدا بپرهیز، زیرا خداوند هر زورگو و سلطه‌گری را درهم می‌شکند». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۰۴.</ref>.
[[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در آموزه‌های خود درباره [[زورگویی]] و [[سلطه‌گری]] سخت هشدار داده و همه را از آن برحذر نموده تا هیچ‌کس در این وادی گام نگذارد و خود و دیگران را تباه نسازد: {{متن حدیث|إِيَّاكَ‏ وَ التَّجَبُّرَ عَلَى‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ كُلَّ مُتَجَبِّرٍ يَقْصِمُهُ اللَّهُ}}<ref>«از زورگویی و سلطه‌گری بر بندگان خدا بپرهیز، زیرا خداوند هر زورگو و سلطه‌گری را درهم می‌شکند». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۰۴.</ref>.
خط ۸۵: خط ۸۵:
[[بدرفتاری]] [[خانوادگی]] می‌تواند به صورت کناره‌گیری مرد یا [[زن]] از یکدیگر و وقت نگذاشتن برای هم و برای [[فرزندان]] جلوه کند، که بی‌گمان این بدرفتاری عوارض و پیامدهای [[ناگواری]] برای [[همسران]] و فرزندان دارد. [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} درباره این نوع [[خشونت]] و [[ستم]] به [[همسر]] و خانواده فرموده است: {{متن حدیث|عَذَابُ‏ الْقَبْرِ يَكُونُ‏ مِن... عَزَبِ الرَّجُلِ عَنْ أَهْلِهِ}}<ref>«عذاب قبر ناشی می‌شود از دوری کردن مرد از خانواده و انس نداشتن با همسرش». علل الشرایع، ج۱، ص۳۰۹، وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۸۷، بحارالانوار، ج۶، ص۲۲، ج۷۵، ص۲۶۵، ج۸۰، ص۱۶۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲، ص۱۸۱.</ref>.
[[بدرفتاری]] [[خانوادگی]] می‌تواند به صورت کناره‌گیری مرد یا [[زن]] از یکدیگر و وقت نگذاشتن برای هم و برای [[فرزندان]] جلوه کند، که بی‌گمان این بدرفتاری عوارض و پیامدهای [[ناگواری]] برای [[همسران]] و فرزندان دارد. [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} درباره این نوع [[خشونت]] و [[ستم]] به [[همسر]] و خانواده فرموده است: {{متن حدیث|عَذَابُ‏ الْقَبْرِ يَكُونُ‏ مِن... عَزَبِ الرَّجُلِ عَنْ أَهْلِهِ}}<ref>«عذاب قبر ناشی می‌شود از دوری کردن مرد از خانواده و انس نداشتن با همسرش». علل الشرایع، ج۱، ص۳۰۹، وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۸۷، بحارالانوار، ج۶، ص۲۲، ج۷۵، ص۲۶۵، ج۸۰، ص۱۶۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲، ص۱۸۱.</ref>.


[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[پیروان]] خود را سخت [[پرهیز]] می‌داد که در [[زندگی]] مشترک به سوی کناره‌گیری از یکدیگر و وقت نگذاشتن برای هم میل کنند، هرچند که این کار از باب [[دینداری]] و [[زهدورزی]] باشد، چنان‌که وقتی [[عثمان بن مظعون]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از [[تصمیم]] خود بر کناره‌گیری از همسرش به منظور [[زهد]] ورزیدن و [[پارسایی]] نمودن سخن گفت، آن [[حضرت]]، این [[فهم]] غلط را تصحیح کرد و [[رفتار]] خود را برای او بیان نمود تا عثمان بن مظعون بداند که با چه معیاری باید زیست نمود، و فرمود: {{متن حدیث| أَ لَیْسَ لَکَ فِيَّ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؟}}<ref>«مگر من برای تو الگو و سرمشقی پسندیده نیستم؟» الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۴.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[پیروان]] خود را سخت [[پرهیز]] می‌داد که در [[زندگی]] مشترک به سوی کناره‌گیری از یکدیگر و وقت نگذاشتن برای هم میل کنند، هرچند که این کار از باب [[دینداری]] و [[زهدورزی]] باشد، چنان‌که وقتی [[عثمان بن مظعون]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از تصمیم خود بر کناره‌گیری از همسرش به منظور [[زهد]] ورزیدن و [[پارسایی]] نمودن سخن گفت، آن حضرت، این [[فهم]] غلط را تصحیح کرد و [[رفتار]] خود را برای او بیان نمود تا عثمان بن مظعون بداند که با چه معیاری باید زیست نمود، و فرمود: {{متن حدیث| أَ لَیْسَ لَکَ فِيَّ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؟}}<ref>«مگر من برای تو الگو و سرمشقی پسندیده نیستم؟» الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۴.</ref>.


در خبری آمده است که همسر عثمان بن مظعون نزد [[همسران رسول خدا]] {{صل}} رفت و آنان او را افسرده و بدظاهر و ژولیده دیدند. پرسیدند: “تو را چه می‌شود؟ در [[قریش]] کسی به [[ثروتمندی]] شوهر تو نیست؟ ” او پاسخ داد: “ما در [[زندگی خانوادگی]] بهره‌ای از او نداریم، که او شب را تا به [[صبح]] [[عبادت]] مشغول است و [[روز]] را هم به [[روزه]] می‌گذراند”. چون [[پیامبر]] {{صل}} آمد، همسرانش ماجرا را برای آن [[حضرت]] بیان کردند. [[رسول خدا]] {{صل}} [[عثمان بن مظعون]] را [[دیدار]] کرد و به او فرمود: “أما لک بی أسوة؟ ” مگر من برای تو [[الگو]] و [[سرمشق]] نیستم؟ گفت: “پدر و مادرم فدای تو باد، چه پیش‌آمده است؟ ” فرمود: “روزها را روزه می‌گیری و شب‌ها را [[نماز]] می‌گزاری؟ ” گفت:”آری چنین می‌کنم”. فرمود: {{متن حدیث|لَا تَفْعَلْ! إِنَّ لِعَيْنِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لأِهْلِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، فَصَلِّ وَنَمْ، وصُمْ وأَفْطِرْ}}.<ref>.چنین مکن که برای چشمت بر تو حقّی است، و برای جسمت بر تو حقی است، و برای همسرت بر تو حقی است. نماز بگزار و روزه بگیر و هم بخواب و هم افطار کن.</ref>.
در خبری آمده است که همسر عثمان بن مظعون نزد [[همسران رسول خدا]] {{صل}} رفت و آنان او را افسرده و بدظاهر و ژولیده دیدند. پرسیدند: “تو را چه می‌شود؟ در [[قریش]] کسی به [[ثروتمندی]] شوهر تو نیست؟ ” او پاسخ داد: “ما در [[زندگی خانوادگی]] بهره‌ای از او نداریم، که او شب را تا به [[صبح]] [[عبادت]] مشغول است و [[روز]] را هم به [[روزه]] می‌گذراند”. چون [[پیامبر]] {{صل}} آمد، همسرانش ماجرا را برای آن حضرت بیان کردند. [[رسول خدا]] {{صل}} [[عثمان بن مظعون]] را [[دیدار]] کرد و به او فرمود: “أما لک بی أسوة؟ ” مگر من برای تو [[الگو]] و [[سرمشق]] نیستم؟ گفت: “پدر و مادرم فدای تو باد، چه پیش‌آمده است؟ ” فرمود: “روزها را روزه می‌گیری و شب‌ها را [[نماز]] می‌گزاری؟ ” گفت:”آری چنین می‌کنم”. فرمود: {{متن حدیث|لَا تَفْعَلْ! إِنَّ لِعَيْنِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لأِهْلِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، فَصَلِّ وَنَمْ، وصُمْ وأَفْطِرْ}}.<ref>.چنین مکن که برای چشمت بر تو حقّی است، و برای جسمت بر تو حقی است، و برای همسرت بر تو حقی است. نماز بگزار و روزه بگیر و هم بخواب و هم افطار کن.</ref>.
پس از این [[گفتگو]]، [[همسر]] عثمان بن مظعون نزد [[همسران پیامبر]] {{صل}} رفت درحالی‌که خوش‌رو و خوش‌بو و سرزنده و سرحال بود. گفتند: “چه خبر است؟ ” گفت: “آنچه همه [[مردم]] از آن بهره‌مندند به ما هم رسید”<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۵.</ref>. رسول خدا {{صل}} در آموزه‌های مکرر مردان و [[زنان]] را از [[خشونت]] [[رفتاری]] در [[لباس]] کناره‌گیری و وقت‌ناگذاری برای یکدیگر [[پرهیز]] می‌داد و بر [[روابط]] لطیف و وقت‌گذاری برای هم تأکید می‌نمود.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۶۶.</ref>
پس از این [[گفتگو]]، [[همسر]] عثمان بن مظعون نزد [[همسران پیامبر]] {{صل}} رفت درحالی‌که خوش‌رو و خوش‌بو و سرزنده و سرحال بود. گفتند: “چه خبر است؟ ” گفت: “آنچه همه [[مردم]] از آن بهره‌مندند به ما هم رسید”<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۵.</ref>. رسول خدا {{صل}} در آموزه‌های مکرر مردان و [[زنان]] را از [[خشونت]] [[رفتاری]] در [[لباس]] کناره‌گیری و وقت‌ناگذاری برای یکدیگر [[پرهیز]] می‌داد و بر [[روابط]] لطیف و وقت‌گذاری برای هم تأکید می‌نمود.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۶۶.</ref>


۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش