پرش به محتوا

همسرداری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵: خط ۲۵:
از ویژگی‌های اخلاقی [[پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] خود، [[احترام]] به [[همسران]] و توجه به روحیات آنان بود. ایشان برای صدا کردن همسرانشان از کلمات [[محبت]] آمیز استفاده می‌کردند. دلجویی از [[همسران]] در زمان ناراحتی آنان نیز از خصوصیات [[اخلاقی]] دیگر [[خدا]] {{صل}} به شمار می‌آمد. [[نقل]] شده است؛ در [[حجة الوداع]] وقتی شتر [[صفیه]] ـ [[همسر پیامبر]] {{صل}} ـ حرکت نکرد، او از ناراحتی گریست؛ پس [[پیامبر]] {{صل}} با دیدن این واقعه نزد او رفت و با دست خود [[اشک]] از چشمانش [[پاک]] کرد و او را دلداری داد و سپس [[دستور]] داد تا قافله در آنجا فرود آید<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی والرشاد، ج ۹، ص ۶۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۴ همو، تاریخ اسلام، ج ۴، ص ۶۹.</ref>.
از ویژگی‌های اخلاقی [[پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] خود، [[احترام]] به [[همسران]] و توجه به روحیات آنان بود. ایشان برای صدا کردن همسرانشان از کلمات [[محبت]] آمیز استفاده می‌کردند. دلجویی از [[همسران]] در زمان ناراحتی آنان نیز از خصوصیات [[اخلاقی]] دیگر [[خدا]] {{صل}} به شمار می‌آمد. [[نقل]] شده است؛ در [[حجة الوداع]] وقتی شتر [[صفیه]] ـ [[همسر پیامبر]] {{صل}} ـ حرکت نکرد، او از ناراحتی گریست؛ پس [[پیامبر]] {{صل}} با دیدن این واقعه نزد او رفت و با دست خود [[اشک]] از چشمانش [[پاک]] کرد و او را دلداری داد و سپس [[دستور]] داد تا قافله در آنجا فرود آید<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی والرشاد، ج ۹، ص ۶۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۴ همو، تاریخ اسلام، ج ۴، ص ۶۹.</ref>.


در برخی منابع نیز [[روایت]] شده است که روزی [[عایشه]] و [[حفصه]] ـ [[همسران رسول خدا]] {{صل}} ـ به [[صفیه]]، دختر [[حیی‌ بن اخطب]] ـ [[همسر]] دیگر [[رسول خدا]] {{صل}} ـ [[تفاخر]] کرده، خود را به علت نسبی‌شان با [[رسول خدا]] {{صل}} از او [[برتر]] شمردند. همچنین آنان صفیه را [[سرزنش]] کردند و او را دختر [[یهودی]] خواندند. پس صفیه، در حالی که [[گریه]] می‌کرد، به نزد [[نبی خاتم]] {{صل}} وارد شد و [[رسول خدا]] {{صل}} از او [[علت]] گریه‌اش را پرسید؛ صفیه گفت: "عایشه و حفصه به او [[دشنام]] داده و برای تحقیر، وی را [[یهودی]] خوانده‌اند". آن حضرت با [[محبت]]، برای کاستن از [[اندوه]] [[صفیه]] به وی فرمود: "چرا تو به آنان نگفتی که پدرم، [[هارون]] و عمویم، [[موسی]] و شوهرم [[محمد]] {{صل}} است؟"<ref>الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۱۰۰؛ أحمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۴۴ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۷۴.</ref>.
در برخی منابع نیز [[روایت]] شده است که روزی [[عایشه]] و [[حفصه]] ـ [[همسران رسول خدا]] {{صل}} ـ به [[صفیه]]، دختر حیی‌ بن اخطب ـ [[همسر]] دیگر [[رسول خدا]] {{صل}} ـ [[تفاخر]] کرده، خود را به علت نسبی‌شان با [[رسول خدا]] {{صل}} از او [[برتر]] شمردند. همچنین آنان صفیه را [[سرزنش]] کردند و او را دختر [[یهودی]] خواندند. پس صفیه، در حالی که [[گریه]] می‌کرد، به نزد [[نبی خاتم]] {{صل}} وارد شد و [[رسول خدا]] {{صل}} از او علت گریه‌اش را پرسید؛ صفیه گفت: "عایشه و حفصه به او [[دشنام]] داده و برای تحقیر، وی را [[یهودی]] خوانده‌اند". آن حضرت با [[محبت]]، برای کاستن از [[اندوه]] [[صفیه]] به وی فرمود: "چرا تو به آنان نگفتی که پدرم، [[هارون]] و عمویم، [[موسی]] و شوهرم [[محمد]] {{صل}} است؟"<ref>الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۱۰۰؛ أحمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۴۴ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۷۴.</ref>.


پذیرش عذر [[همسر]] نیز از دیگر اوصاف [[رسول خدا]] {{صل}} است. [[روایت]] کرده‌اند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[حجة الوداع]] به [[زینب بنت جحش]] فرمود: "آیا [[صفیه]] را هم پشت شتر خود سوار می‌کنی؟" او گفت: "من [[زن]] [[یهودی]] تو را مهمان کنم؟" [[پیامبر]] {{صل}} از سخن او سخت آزرده شد و مدتی از او کناره گرفت؛ اما اندکی بعد با [[پشیمانی]] [[زینب]]، ایشان هم، عذر او را پذیرفت<ref>مسند احمد، ج ۶، ص ۳۳۸؛ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۳۲۱ و سیر أعلام النبلاء، ج ۲، ص۲۳۴.</ref>.
پذیرش عذر [[همسر]] نیز از دیگر اوصاف [[رسول خدا]] {{صل}} است. [[روایت]] کرده‌اند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[حجة الوداع]] به [[زینب بنت جحش]] فرمود: "آیا [[صفیه]] را هم پشت شتر خود سوار می‌کنی؟" او گفت: "من [[زن]] [[یهودی]] تو را مهمان کنم؟" [[پیامبر]] {{صل}} از سخن او سخت آزرده شد و مدتی از او کناره گرفت؛ اما اندکی بعد با [[پشیمانی]] [[زینب]]، ایشان هم، عذر او را پذیرفت<ref>مسند احمد، ج ۶، ص ۳۳۸؛ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۳۲۱ و سیر أعلام النبلاء، ج ۲، ص۲۳۴.</ref>.


از دیگر صفات [[نیک]] [[رسول خدا]] {{صل}} در [[رفتار]] با همسرانش این بود که به سرعت بر همسرانش [[خشم]] نمی‌گرفت؛ بلکه از راه‌های مختلف می‌کوشید تا آنان را متوجه اشتباه خود کند و آن حضرت به تناسب، از روش مخصوصی استفاده می‌کرد؛ مثلا گاه با قطع رفت و آمد و گاه با قطع [[گفتگو]] به طور موقت، مسئله را حل می‌کرد؟<ref>اسدالغابه، ج ۶، ص ۱۷۱ و امتاع الأسماع، ج ۶، ص ۱۲۰.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی، سید جواد]]، [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۶۸۶ ـ ۶۸۷.</ref>
از دیگر صفات [[نیک]] [[رسول خدا]] {{صل}} در [[رفتار]] با همسرانش این بود که به سرعت بر همسرانش [[خشم]] نمی‌گرفت؛ بلکه از راه‌های مختلف می‌کوشید تا آنان را متوجه اشتباه خود کند و آن حضرت به تناسب، از روش مخصوصی استفاده می‌کرد؛ مثلا گاه با قطع رفت و آمد و گاه با قطع گفتگو به طور موقت، مسئله را حل می‌کرد؟<ref>اسدالغابه، ج ۶، ص ۱۷۱ و امتاع الأسماع، ج ۶، ص ۱۲۰.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی، سید جواد]]، [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۶۸۶ ـ ۶۸۷.</ref>


== [[رفتار]] [[رسول خدا]] {{صل}} با [[خانواده]] به [[روایت]] [[همسران]] ==
== [[رفتار]] [[رسول خدا]] {{صل}} با [[خانواده]] به [[روایت]] [[همسران]] ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش