بغی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
←جهاد امیرالمؤمنین{{ع}} با باغیان
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[بغی]] در لغت به معنای [[فساد]] و [[ظلم]] است و در اصطلاح به گروهی اطلاق میشود که علیه [[حاکم اسلامی]] میشورند. حاکم اسلامی لازم است قبل از [[تنبیه]]، آنان را به [[حق]] [[دعوت]] و [[شبهات]] احتمالی آنها را برطرف سازد و پیش از آن حتی حق ندارد به [[حقوق شهروندی]] آنان تعرّض کند و آنان [[مصونیت]] دارند. به همین دلیل [[حضرت علی]] {{ع}} خطاب به [[خوارج]] فرمود: شما سه حق بر ما دارید: مانع رفت و آمد شما به [[مسجد]] نخواهیم شد، سهم شما را از [[بیت المال]] قطع نخواهیم کرد و ابتدا با شما به [[جنگ]] نخواهیم پرداخت<ref>المغنی، ج۸، ص۱۰۸.</ref>. بنابراین [[شورشیان]] در [[دارالاسلام]] همانند سایر [[مسلمانان]] دارای حقوقی [[شرعی]] و قانونیاند و [[دولت]] نمیتواند به صرف شورش عدهای، آنها را [[اذیت]] و از حقوقشان [[محروم]] سازد. معیار [[دستور]] به [[قتل]] شورشیان براساس [[روایات]]، عدم پذیرش حق، اصرار بر باطل و آغاز نبرد مسلحانه از سوی آنان است<ref>[[عبدالوهاب فراتی|فراتی، عبدالوهاب]]، [[نظریه سیاست خارجی در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه سیاست خارجی در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۷.</ref>. | [[بغی]] در لغت به معنای [[فساد]] و [[ظلم]] است و در اصطلاح به گروهی اطلاق میشود که علیه [[حاکم اسلامی]] میشورند. حاکم اسلامی لازم است قبل از [[تنبیه]]، آنان را به [[حق]] [[دعوت]] و [[شبهات]] احتمالی آنها را برطرف سازد و پیش از آن حتی حق ندارد به [[حقوق شهروندی]] آنان تعرّض کند و آنان [[مصونیت]] دارند. به همین دلیل [[حضرت علی]] {{ع}} خطاب به [[خوارج]] فرمود: شما سه حق بر ما دارید: مانع رفت و آمد شما به [[مسجد]] نخواهیم شد، سهم شما را از [[بیت المال]] قطع نخواهیم کرد و ابتدا با شما به [[جنگ]] نخواهیم پرداخت<ref>المغنی، ج۸، ص۱۰۸.</ref>. بنابراین [[شورشیان]] در [[دارالاسلام]] همانند سایر [[مسلمانان]] دارای حقوقی [[شرعی]] و قانونیاند و [[دولت]] نمیتواند به صرف شورش عدهای، آنها را [[اذیت]] و از حقوقشان [[محروم]] سازد. معیار [[دستور]] به [[قتل]] شورشیان براساس [[روایات]]، عدم پذیرش حق، اصرار بر باطل و آغاز نبرد مسلحانه از سوی آنان است<ref>[[عبدالوهاب فراتی|فراتی، عبدالوهاب]]، [[نظریه سیاست خارجی در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه سیاست خارجی در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۷.</ref>. | ||
==[[جهاد]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[باغیان]]== | == [[جهاد]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[باغیان]] == | ||
امیرالمؤمنین علی{{ع}} در دوران [[حکومت]] خود مشغول | امیرالمؤمنین علی{{ع}} در دوران [[حکومت]] خود مشغول نبرد با باغیان داخلی بودند و در کشورگشایی و فتح مناطق مختلف شرکت نداشتند و گزارشی از چنین فتحهایی در [[زمان]] حضرت به ما نرسیده است؛ البته این نکته بیان شده که برخی افراد که در [[نبرد]] با مخالفان داخلی تردید داشتند، مناطقی را برای [[جهاد با مشرکان]] [[انتخاب]] کردند؛ از جمله فردی به نام [[عبیده سلمانی]] که از [[جنگ]] با [[مسلمانان]] [[اکراه]] داشت و نیز [[ربیع بن خثیم]] که هر دو از [[اصحاب]] [[عبدالله بن مسعود]] بودند. آنان درخواست جهاد با مشرکان را دادند و به مرز [[ری]] که منطقه [[قزوین]] بود اعزام شدند. اولین پرچمی که امیرالمؤمنین{{ع}} در [[کوفه]] برای [[جهاد با کفار]] بست، برای ربیع بن خثیم بود<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۱۵: {{متن حدیث|فَوَجَّهَهُ عَلِيٌ عَلَى ثَغْرِ الرَّيِّ فَكَانَ أَوَّلُ لِوَاءٍ عَقَدَهُ بِالْكُوفَةِ لِوَاءَ رَبِيعِ بْنِ خُثَيْمٍ}}.</ref>؛ بهجز این مورد و درگیریهای پراکنده دیگر، [[جنگها]] و درگیریهای حضرت با باغیان بود و درگیریهای متعددی نیز با گروههای کوچک و بزرگ [[خوارج]] داشت که برخی از آنها در [[کتب اربعه]] بازتاب یافته است. | ||
=== | === سخنان پیامبر به امیرالمؤمنین درباره [[جهاد با باغیان]] === | ||
[[سیره امیرالمؤمنین]]{{ع}} در نبرد با باغیان بر خاسته از [[دستورهای پیامبر]]{{صل}} دراینباره بود؛ ازاینرو لازم است نگاهی به سخنانی داشته باشیم که [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} دربارۀ جهاد با باغیان فرموده است. نبرد با باغیان داخلی اولین بار توسط امیرالمؤمنین{{ع}} انجام گرفت. [[سیره]] حضرت دراینباره برای دیگران، معیار و ملاک عمل قرار گرفت. سه گروه به نامهای [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] در برابر حضرت ایستادند و [[امام]] بهناچار با آنان جنگید. جنگ با این سه گروه را در گذشته پیامبر{{صل}} نهتنها به علی{{ع}} بلکه به دیگر [[یاران]] خود هم گوشزد کرده بود. این [[نبردها]] با عبارات مختلف توسط [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیشبینی]] و به انجام آن و [[حمایت از علی]]{{ع}} توصیه شده بود که به آنها اشاره میکنیم: | [[سیره امیرالمؤمنین]]{{ع}} در نبرد با باغیان بر خاسته از [[دستورهای پیامبر]]{{صل}} دراینباره بود؛ ازاینرو لازم است نگاهی به سخنانی داشته باشیم که [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} دربارۀ جهاد با باغیان فرموده است. نبرد با باغیان داخلی اولین بار توسط امیرالمؤمنین{{ع}} انجام گرفت. [[سیره]] حضرت دراینباره برای دیگران، معیار و ملاک عمل قرار گرفت. سه گروه به نامهای [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] در برابر حضرت ایستادند و [[امام]] بهناچار با آنان جنگید. جنگ با این سه گروه را در گذشته پیامبر{{صل}} نهتنها به علی{{ع}} بلکه به دیگر [[یاران]] خود هم گوشزد کرده بود. این [[نبردها]] با عبارات مختلف توسط [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیشبینی]] و به انجام آن و [[حمایت از علی]]{{ع}} توصیه شده بود که به آنها اشاره میکنیم: | ||
====نبرد بر اساس [[تأویل قرآن]]==== | ==== نبرد بر اساس [[تأویل قرآن]] ==== | ||
از نکاتی که [[پیامبر]] از قبل خبر آن را داده بود، [[جنگهای امام علی]]{{ع}} با [[باغیان]] بود. وقتی [[آیه]] [[نبرد]] با [[بغات]] نازل شد، پیامبر{{صل}} [[جهاد علی]]{{ع}} با بغات را بر اساس [[تأویل آیات قرآن]] معرفی کرد. [[حفص بن غیاث]] از قول [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: مردی از [[دوستان]] ما از پدرم از جنگهای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} پرسید. [[امام]] پاسخ داد: [[خداوند]] پیامبر{{صل}} را با پنج [[شمشیر]] فرستاد که سه شمشیر از غلاف بیرون آمد و یکی مکفوف (بازداشتهشده) و دیگری مغمود (در غلاف) است؛ اما سه شمشیر اول: یکی نبرد با [[مشرکان]] [[عرب]]، دوم نبرد با [[اهل ذمه]] ([[یهود]] و [[نصارا]]) و سوم [[جنگ با مشرکان]] [[عجم]] بود. شمشیری که مغمود و در غلاف بود: شمشیر [[قصاص]] در [[اسلام]] است؛ اما شمشیر مکفوف (بازداشتهشده یا نگهداریشده) که هنوز به آن پرداخته نشده، شمشیر [[نبرد با باغیان]] بر اساس تأویل قرآن است که توسط امیرالمؤمنین{{ع}} انجام گرفت. وقتی این آیه نازل شد: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ مِنْكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى التَّأْوِيلِ}}: «برخی از شما بعد از من بر اساس [[تأویل]] میجنگندند، آن گونه که من بر اساس [[نزول آیات]] جنگیدم». از پیامبر{{صل}} پرسیده شد این آقا کیست، فرمود: اصلاحکننده [[کفش]]؛ یعنی امیرالمؤمنین علی{{ع}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۰۱۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۵؛ ج۶، ص۱۳۷؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۲۰.</ref>. | از نکاتی که [[پیامبر]] از قبل خبر آن را داده بود، [[جنگهای امام علی]]{{ع}} با [[باغیان]] بود. وقتی [[آیه]] [[نبرد]] با [[بغات]] نازل شد، پیامبر{{صل}} [[جهاد علی]]{{ع}} با بغات را بر اساس [[تأویل آیات قرآن]] معرفی کرد. [[حفص بن غیاث]] از قول [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند: مردی از [[دوستان]] ما از پدرم از جنگهای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} پرسید. [[امام]] پاسخ داد: [[خداوند]] پیامبر{{صل}} را با پنج [[شمشیر]] فرستاد که سه شمشیر از غلاف بیرون آمد و یکی مکفوف (بازداشتهشده) و دیگری مغمود (در غلاف) است؛ اما سه شمشیر اول: یکی نبرد با [[مشرکان]] [[عرب]]، دوم نبرد با [[اهل ذمه]] ([[یهود]] و [[نصارا]]) و سوم [[جنگ با مشرکان]] [[عجم]] بود. شمشیری که مغمود و در غلاف بود: شمشیر [[قصاص]] در [[اسلام]] است؛ اما شمشیر مکفوف (بازداشتهشده یا نگهداریشده) که هنوز به آن پرداخته نشده، شمشیر [[نبرد با باغیان]] بر اساس تأویل قرآن است که توسط امیرالمؤمنین{{ع}} انجام گرفت. وقتی این آیه نازل شد: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ مِنْكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى التَّأْوِيلِ}}: «برخی از شما بعد از من بر اساس [[تأویل]] میجنگندند، آن گونه که من بر اساس [[نزول آیات]] جنگیدم». از پیامبر{{صل}} پرسیده شد این آقا کیست، فرمود: اصلاحکننده [[کفش]]؛ یعنی امیرالمؤمنین علی{{ع}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۰۱۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۵؛ ج۶، ص۱۳۷؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۲۰.</ref>. | ||
در روایتی [[ابوسعید خدری]] نقل میکند [[رسول خدا]]{{صل}} به سوی ما آمد درحالیکه بند کفشش قطع شده بود. آن را به علی داد تا [[اصلاح]] کند؛ سپس نشست و ما در اطراف حضرت نشستیم. گویا بر سر ما پرندهای بود؛ چون ساکت بودیم. فرمود: یکی از شما بر اساس [[تأویل قرآن]] خواهد جنگید آنگونه که من با [[مردم]] بر اساس [[تنزیل]] آن ([[قرآن]]) جنگیدم. [[ابوبکر]] گفت: من آن نفر هستم ای رسول خدا{{صل}}؟ فرمود: نه. عمر گفت: من آن شخص هستم ای رسول خدا{{صل}}؟ فرمود: نه، ولی او دوزنده و اصلاحکننده [[کفش]] است. ما نزد علی{{ع}} رفتیم تا او را به آن [[بشارت]] دهیم. او سرش را بلند نکرد و گویا از قبل این خبر را شنیده بود<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۵۴؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۲، ح۴۶۲۱.</ref>. | در روایتی [[ابوسعید خدری]] نقل میکند [[رسول خدا]]{{صل}} به سوی ما آمد درحالیکه بند کفشش قطع شده بود. آن را به علی داد تا [[اصلاح]] کند؛ سپس نشست و ما در اطراف حضرت نشستیم. گویا بر سر ما پرندهای بود؛ چون ساکت بودیم. فرمود: یکی از شما بر اساس [[تأویل قرآن]] خواهد جنگید آنگونه که من با [[مردم]] بر اساس [[تنزیل]] آن ([[قرآن]]) جنگیدم. [[ابوبکر]] گفت: من آن نفر هستم ای رسول خدا{{صل}}؟ فرمود: نه. عمر گفت: من آن شخص هستم ای رسول خدا{{صل}}؟ فرمود: نه، ولی او دوزنده و اصلاحکننده [[کفش]] است. ما نزد علی{{ع}} رفتیم تا او را به آن [[بشارت]] دهیم. او سرش را بلند نکرد و گویا از قبل این خبر را شنیده بود<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۵۴؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۲، ح۴۶۲۱.</ref>. | ||
این خبر در کتب [[سنن]] و [[حدیث اهل سنت]] آمده است. مشابه این دو خبر را ابنابیشیبه<ref>ابنابیشیبه، المصنف، ج۶، ص۳۶۷.</ref>، [[احمد حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج۳، ص۳۳؛ ج۳ ص۸۲: {{عربی|إنّ مِنْكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ هَذَا الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ}}.</ref> و دیگران نقل کردهاند<ref>ابنحبان، الصحیح، ج۱۵، ص۳۸۵؛ ابویعلی احمد بن علی تمیمی، مسند أبییعلی، ج۲، ص۳۴۱؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الأوسط، ج۴، ص۱۵۸؛ احمد بن شعیب نسائی، سنن الکبری، ج۵، ص۱۲۷، ح۸۴۵۷.</ref>. [[حاکم]] خبر مشابهی را از [[ربعی بن خراش]] آورده<ref>ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۱۴۹، ح۲۶۱۴؛ خبر را مربوط به فتح مکه میداند.</ref> و [[ترمذی]] آن را بعد از [[صلح حدیبیه]] در [[تهدید]] مخالفانِ با [[پیامبر]] از رسول خدا{{صل}} نقل کرده که دارای نکاتی اضافی است<ref>ابوعیسی محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۳۴، ح۳۷۱۵.</ref>. از این خبر که در دیگر آثار [[اهل سنت]] نیز آمده است، استفاده میشود پیامبر{{صل}} خبر داده که علی{{ع}} در نبردهایش بر [[حق]] است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۳۴</ref>. | این خبر در کتب [[سنن]] و [[حدیث اهل سنت]] آمده است. مشابه این دو خبر را ابنابیشیبه<ref>ابنابیشیبه، المصنف، ج۶، ص۳۶۷.</ref>، [[احمد حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج۳، ص۳۳؛ ج۳ ص۸۲: {{عربی|إنّ مِنْكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ هَذَا الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ}}.</ref> و دیگران نقل کردهاند<ref>ابنحبان، الصحیح، ج۱۵، ص۳۸۵؛ ابویعلی احمد بن علی تمیمی، مسند أبییعلی، ج۲، ص۳۴۱؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الأوسط، ج۴، ص۱۵۸؛ احمد بن شعیب نسائی، سنن الکبری، ج۵، ص۱۲۷، ح۸۴۵۷.</ref>. [[حاکم]] خبر مشابهی را از [[ربعی بن خراش]] آورده<ref>ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۱۴۹، ح۲۶۱۴؛ خبر را مربوط به فتح مکه میداند.</ref> و [[ترمذی]] آن را بعد از [[صلح حدیبیه]] در [[تهدید]] مخالفانِ با [[پیامبر]] از رسول خدا{{صل}} نقل کرده که دارای نکاتی اضافی است<ref>ابوعیسی محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۳۴، ح۳۷۱۵.</ref>. از این خبر که در دیگر آثار [[اهل سنت]] نیز آمده است، استفاده میشود پیامبر{{صل}} خبر داده که علی{{ع}} در نبردهایش بر [[حق]] است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۳۴</ref>. | ||
====[[نبرد با ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]]==== | ==== [[نبرد با ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] ==== | ||
در [[اخبار]] فراوانی بیان شده پیامبر{{صل}} خبر داد که علی{{ع}} با سه گروه [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] خواهد جنگید. این [[اخبار]] از [[حضرت علی]]{{ع}} و دیگران، از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل شده است. برابر نقل [[اصبغ بن نباته]]، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطبهای از این سه گروه یاد کرده و آنان را طبق سخن رسول خدا{{صل}} [[ملعون]] و نفرینشده معرفی کرده است. به نظر میرسد که این [[سخنرانی]] در اواخر عمر حضرت بوده است. ایشان در این سخنرانی فرمود: «ای [[مردم]]، سخن مرا بشنوید و آن را از من عاقلانه دریافت کنید؛ زیرا جدایی نزدیک است. من [[رهبر]] مردم و [[وصی]] بهترین [[خلق]] هستم و [[همسر]] [[سرور زنان]] [[امت]] و پدر [[عترت]] [[پاک]] و [[رهبران]] [[هدایتگر]]. من [[برادر]]، وصی، ولی، [[وزیر]]، برگزیده و حبیب و [[دوست]] رسول خدا{{صل}} هستم. من [[امیر مؤمنان]]{{ع}} و [[قائد]] پیشانیسپیدان و [[سرور]] وصیان هستم. [[جنگ]] با من جنگ با [[خدا]] و [[صلح]] با من صلح با خداست و [[طاعت]] من [[طاعت خدا]] و [[پذیرش ولایت]] من پذیرش ولایت [[الهی]] است و [[پیروان]] من [[دوستان]] و [[اولیای الهی]] هستند و [[یاران]] من یاران خدا میباشند. [[سوگند]] به کسی که مرا [[آفریده]] وقتی که چیزی نبودم و میافزاید: {{متن حدیث|لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ{{صل}} أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰.</ref>: بهتحقیق [[حافظان]] و رازداران از [[اصحاب محمد]] آگاهاند که ناکثین، قاسطین و مارقین به زبان [[پیامبر]]{{صل}} [[امی]] [[لعن]] شدهاند و بهتحقیق زیانکار است کسی که [[افترا]] ببندد». | در [[اخبار]] فراوانی بیان شده پیامبر{{صل}} خبر داد که علی{{ع}} با سه گروه [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] خواهد جنگید. این [[اخبار]] از [[حضرت علی]]{{ع}} و دیگران، از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل شده است. برابر نقل [[اصبغ بن نباته]]، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطبهای از این سه گروه یاد کرده و آنان را طبق سخن رسول خدا{{صل}} [[ملعون]] و نفرینشده معرفی کرده است. به نظر میرسد که این [[سخنرانی]] در اواخر عمر حضرت بوده است. ایشان در این سخنرانی فرمود: «ای [[مردم]]، سخن مرا بشنوید و آن را از من عاقلانه دریافت کنید؛ زیرا جدایی نزدیک است. من [[رهبر]] مردم و [[وصی]] بهترین [[خلق]] هستم و [[همسر]] [[سرور زنان]] [[امت]] و پدر [[عترت]] [[پاک]] و [[رهبران]] [[هدایتگر]]. من [[برادر]]، وصی، ولی، [[وزیر]]، برگزیده و حبیب و [[دوست]] رسول خدا{{صل}} هستم. من [[امیر مؤمنان]]{{ع}} و [[قائد]] پیشانیسپیدان و [[سرور]] وصیان هستم. [[جنگ]] با من جنگ با [[خدا]] و [[صلح]] با من صلح با خداست و [[طاعت]] من [[طاعت خدا]] و [[پذیرش ولایت]] من پذیرش ولایت [[الهی]] است و [[پیروان]] من [[دوستان]] و [[اولیای الهی]] هستند و [[یاران]] من یاران خدا میباشند. [[سوگند]] به کسی که مرا [[آفریده]] وقتی که چیزی نبودم و میافزاید: {{متن حدیث|لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ{{صل}} أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰.</ref>: بهتحقیق [[حافظان]] و رازداران از [[اصحاب محمد]] آگاهاند که ناکثین، قاسطین و مارقین به زبان [[پیامبر]]{{صل}} [[امی]] [[لعن]] شدهاند و بهتحقیق زیانکار است کسی که [[افترا]] ببندد». | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
طبق این خبر، [[کینه]] علی{{ع}} را بهدلداشتن باعث [[عقوبت]] سخت و منجر به [[تباهی]] [[اعمال]] میشود. بدیهی است که [[شمشیر]] بر او کشیدن مجازاتی سختتر دارد که این سه گروه آن را دنبال کردند. [[شیخ صدوق]] بعد از نقل این خبر در [[علل الشرائع]]، از [[حضرت علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده که فرمود: {{متن حدیث|أُمِرْتُ بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ}}: «به [[نبرد با ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] [[فرمان]] داده شدهام»؛ بعد [[صدوق]] میافزاید: این روایت از هجده وجه از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده که خطاب به علی{{ع}} فرمود: تو با [[ناکثین]]، قاسطین و مارقین خواهی جنگید<ref>صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۲۲۲: {{متن حدیث|إِنَّكَ تُقَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ}}.</ref>. | طبق این خبر، [[کینه]] علی{{ع}} را بهدلداشتن باعث [[عقوبت]] سخت و منجر به [[تباهی]] [[اعمال]] میشود. بدیهی است که [[شمشیر]] بر او کشیدن مجازاتی سختتر دارد که این سه گروه آن را دنبال کردند. [[شیخ صدوق]] بعد از نقل این خبر در [[علل الشرائع]]، از [[حضرت علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده که فرمود: {{متن حدیث|أُمِرْتُ بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ}}: «به [[نبرد با ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] [[فرمان]] داده شدهام»؛ بعد [[صدوق]] میافزاید: این روایت از هجده وجه از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده که خطاب به علی{{ع}} فرمود: تو با [[ناکثین]]، قاسطین و مارقین خواهی جنگید<ref>صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۲۲۲: {{متن حدیث|إِنَّكَ تُقَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ}}.</ref>. | ||
اکنون باید دید این سه گروه چه کسانی هستند؟ علی{{ع}} در [[روایات]] متعدد آنان را معرفی میکند<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۷۲۶؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۸۸.</ref>. برای روشنشدن این موضوع به روایتی بسنده میکنیم: در [[نقلی]] [[امسلمه]] بعد از سخن [[رسول خدا]]{{صل}} درباره این سه گروه، از مصادیق آنها میپرسد و رسول خدا{{صل}} پاسخ میدهد. امسلمه به رسول خدا{{صل}} گفت: ای رسول خدا، ناکثین چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که در [[مدینه]] با علی{{ع}} [[بیعت]] میکنند و در [[بصره]] آن را میشکنند. گفتم: [[قاسطون]] چه افرادی هستند؟ فرمود: معاویه و یارانش از [[مردم]] [[شام]]. گفتم: مارقین چه گروهی میباشند؟ فرمود: [[اصحاب نهروان]]<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۲۰۴؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۲۵: {{متن حدیث|قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنِ النَّاكِثُونَ قَالَ الَّذِينَ يُبَايِعُونَهُ بِالْمَدِينَةِ وَ يَنْكُثُونَهُ بِالْبَصْرَةِ قُلْتُ مَنِ الْقَاسِطُونَ قَالَ مُعَاوِيَةُ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ ثُمَّ قُلْتُ مَنِ الْمَارِقُونَ قَالَ أَصْحَابُ النَّهْرَوَانِ}}.</ref>. | اکنون باید دید این سه گروه چه کسانی هستند؟ علی{{ع}} در [[روایات]] متعدد آنان را معرفی میکند<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۷۲۶؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۸۸.</ref>. برای روشنشدن این موضوع به روایتی بسنده میکنیم: در [[نقلی]] [[امسلمه]] بعد از سخن [[رسول خدا]]{{صل}} درباره این سه گروه، از مصادیق آنها میپرسد و رسول خدا{{صل}} پاسخ میدهد. امسلمه به رسول خدا{{صل}} گفت: ای رسول خدا، ناکثین چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که در [[مدینه]] با علی{{ع}} [[بیعت]] میکنند و در [[بصره]] آن را میشکنند. گفتم: [[قاسطون]] چه افرادی هستند؟ فرمود: معاویه و یارانش از [[مردم]] [[شام]]. گفتم: مارقین چه گروهی میباشند؟ فرمود: [[اصحاب نهروان]]<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۲۰۴؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۲۵: {{متن حدیث|قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنِ النَّاكِثُونَ قَالَ الَّذِينَ يُبَايِعُونَهُ بِالْمَدِينَةِ وَ يَنْكُثُونَهُ بِالْبَصْرَةِ قُلْتُ مَنِ الْقَاسِطُونَ قَالَ مُعَاوِيَةُ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ ثُمَّ قُلْتُ مَنِ الْمَارِقُونَ قَالَ أَصْحَابُ النَّهْرَوَانِ}}.</ref>. | ||
بدیهی است پیامبر{{صل}} که دستور [[نبرد]] با این سه گروه را داده، مشخصات آنها را برای علی{{ع}} بیان کرده است؛ به همین جهت حضرت بدون تردید با این سه گروه جنگید | |||
بدیهی است پیامبر{{صل}} که دستور [[نبرد]] با این سه گروه را داده، مشخصات آنها را برای علی{{ع}} بیان کرده است؛ به همین جهت حضرت بدون تردید با این سه گروه جنگید<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۳۶</ref>. | |||
==پرسش وابسته== | ==پرسش وابسته== |