پرش به محتوا

ازدواج در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
[[قرآن]] در چگونگی [[ارث]] [[زن]] و شوهر می‌فرماید: مرد نیمی از [[اموال]] همسرش را در‌صورتی که همسرش فرزند نداشته باشد، به [[ارث]] می‌برد؛ ولی اگر فرزند داشته باشد، (هرچند از شوهر دیگر) شوهر، فقط یک چهارم می‌برد: {{متن قرآن|وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهاده‌اند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذارده‌اند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که می‌کنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهاده‌اید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذارده‌اید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که می‌کنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند بی‌فرزند و بی‌پدر و بی‌مادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از این باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>؛ البتّه این تقسیم پس از پرداخت بدهی‌ها و وصیّت‌های [[مالی]] [[همسر]] است: {{متن قرآن|مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ}}. و [[زن]]، یک چهارم [[مال]] شوهر را ارث می‌برد؛ ولی اگر شوهر، فرزند داشته باشد (هرچند از [[زن]] دیگر)، در این صورت، [[زن]]، یک هشتم [[ارث]] می‌برد: {{متن قرآن|وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ}}. سهمی که برای زن تعیین شده (یک چهارم یا یک هشتم) به یک [[همسر]] اختصاص ندارد؛ بلکه اگر مرد، [[همسران]] متعدّد نیز داشته باشد، سهم مذکور به‌طور مساوی بین آنها تقسیم خواهد شد.<ref>مفتاح الکرامه، ج‌۱۷، ص‌۲۹۳.</ref> در پی بحث [[حقوق]]، مسأله [[نشوز]] (عدم مراعات [[حقوق همسر]]) مطرح می‌شود که از سوی زن یا شوهر یا هر دو می‌تواند پدید آید.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۱، ص‌۲۰۱؛ منهاج، سیستانی، ج‌۲، ص‌۱۰۶.</ref> با ظهور علایم نشوز در زن و ایجاد مشکل در [[زندگی]]، [[قرآن]] مراحلی را جهت [[اصلاح]] [[نظام]] [[خانواده]] مطرح کرده است. در مرحله اوّل، شوهر با [[نصیحت]] و [[ارشاد]] با او برخورد کند: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>، و اگر [[موعظه]] تأثیر نکرد، در مرحله بعد، در بستر از او دوری جوید: "... واهجُروهُنَّ فِی‌المَضاجِعِ‌."..، و در مرحله سوم، برای شوهر جایز است که او را در حدّ [[اعتدال]] و برای اصلاح نه [[انتقام]]، بزند و در این مسأله باید با حصول غرض به حداقل بسنده کند و از سرخ یا سیاه کردن بدن وی بپرهیزد و اگر مرتکب [[جنایت]] بر زن شد، باید غرامت بپردازد: {{متن قرآن|وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا}}<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳؛ منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۷.</ref>، و اگر [[نشوز]]، از ناحیه شوهر باشد، در مرحله اوّل، [[زن]] [[حقوق]] خویش را می‌طلبد و او را [[نصیحت]] می‌کند و اگر مؤثّر واقع نشد، به [[حاکم شرع]] [[رجوع]] می‌کند تا او را به مراعات [[حقوق زن]] [[امر]] کند و اگر مؤثّر واقع نشد، [[حاکم]]، از [[مال]] [[مرد]] [[نفقه زن]] را می‌پردازد و در مواردی، وی را [[تنبیه]] می‌کند،<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳.</ref> و اگر نشوز از‌ طرف [[زن]] و شوهر صورت گیرد، دو [[داور]] از سوی زن و شوهر یا از سوی بستگان آن‌دو یا از سوی [[قاضی]]، تعیین می‌شوند و بین زن و مرد [[آشتی]] برقرار می‌کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref>، و اگر هیچ راهی برای [[اصلاح]] وجود نداشت، در واپسین مرحله، [[گشایش]] کارشان در [[طلاق]] است: {{متن قرآن|وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا}}<ref>«و اگر از هم جدا گردند خداوند هر یک را با توانگری خویش بی‌نیاز می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۳۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص۵۸۳-۵۸۴.</ref>
[[قرآن]] در چگونگی [[ارث]] [[زن]] و شوهر می‌فرماید: مرد نیمی از [[اموال]] همسرش را در‌صورتی که همسرش فرزند نداشته باشد، به [[ارث]] می‌برد؛ ولی اگر فرزند داشته باشد، (هرچند از شوهر دیگر) شوهر، فقط یک چهارم می‌برد: {{متن قرآن|وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهاده‌اند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذارده‌اند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که می‌کنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهاده‌اید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذارده‌اید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که می‌کنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند بی‌فرزند و بی‌پدر و بی‌مادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از این باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>؛ البتّه این تقسیم پس از پرداخت بدهی‌ها و وصیّت‌های [[مالی]] [[همسر]] است: {{متن قرآن|مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ}}. و [[زن]]، یک چهارم [[مال]] شوهر را ارث می‌برد؛ ولی اگر شوهر، فرزند داشته باشد (هرچند از [[زن]] دیگر)، در این صورت، [[زن]]، یک هشتم [[ارث]] می‌برد: {{متن قرآن|وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ}}. سهمی که برای زن تعیین شده (یک چهارم یا یک هشتم) به یک [[همسر]] اختصاص ندارد؛ بلکه اگر مرد، [[همسران]] متعدّد نیز داشته باشد، سهم مذکور به‌طور مساوی بین آنها تقسیم خواهد شد.<ref>مفتاح الکرامه، ج‌۱۷، ص‌۲۹۳.</ref> در پی بحث [[حقوق]]، مسأله [[نشوز]] (عدم مراعات [[حقوق همسر]]) مطرح می‌شود که از سوی زن یا شوهر یا هر دو می‌تواند پدید آید.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۱، ص‌۲۰۱؛ منهاج، سیستانی، ج‌۲، ص‌۱۰۶.</ref> با ظهور علایم نشوز در زن و ایجاد مشکل در [[زندگی]]، [[قرآن]] مراحلی را جهت [[اصلاح]] [[نظام]] [[خانواده]] مطرح کرده است. در مرحله اوّل، شوهر با [[نصیحت]] و [[ارشاد]] با او برخورد کند: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>، و اگر [[موعظه]] تأثیر نکرد، در مرحله بعد، در بستر از او دوری جوید: "... واهجُروهُنَّ فِی‌المَضاجِعِ‌."..، و در مرحله سوم، برای شوهر جایز است که او را در حدّ [[اعتدال]] و برای اصلاح نه [[انتقام]]، بزند و در این مسأله باید با حصول غرض به حداقل بسنده کند و از سرخ یا سیاه کردن بدن وی بپرهیزد و اگر مرتکب [[جنایت]] بر زن شد، باید غرامت بپردازد: {{متن قرآن|وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا}}<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳؛ منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۷.</ref>، و اگر [[نشوز]]، از ناحیه شوهر باشد، در مرحله اوّل، [[زن]] [[حقوق]] خویش را می‌طلبد و او را [[نصیحت]] می‌کند و اگر مؤثّر واقع نشد، به [[حاکم شرع]] [[رجوع]] می‌کند تا او را به مراعات [[حقوق زن]] [[امر]] کند و اگر مؤثّر واقع نشد، [[حاکم]]، از [[مال]] [[مرد]] [[نفقه زن]] را می‌پردازد و در مواردی، وی را [[تنبیه]] می‌کند،<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳.</ref> و اگر نشوز از‌ طرف [[زن]] و شوهر صورت گیرد، دو [[داور]] از سوی زن و شوهر یا از سوی بستگان آن‌دو یا از سوی [[قاضی]]، تعیین می‌شوند و بین زن و مرد [[آشتی]] برقرار می‌کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref>، و اگر هیچ راهی برای [[اصلاح]] وجود نداشت، در واپسین مرحله، [[گشایش]] کارشان در [[طلاق]] است: {{متن قرآن|وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا}}<ref>«و اگر از هم جدا گردند خداوند هر یک را با توانگری خویش بی‌نیاز می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۳۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص۵۸۳-۵۸۴.</ref>


==[[ازدواج]] [[مجدد]] ==
==[[ازدواج]] مجدد ==
در همه [[ملل]] و [[ادیان]]، تعیین در دو طرف [[ازدواج]] مطرح است به این معنا که زن و مرد باید مشخّص باشند و به یک‌دیگر اختصاص داشته باشند. بر این اساس، کمونیزم جنسی مردود است. بله، مسأله ازدواج [[مجدّد]]، بحث دیگری است که نباید خلط شود. ازدواج بیش از یک بار، چه برای مرد و چه برای [[زن]]، در‌قرآن مطرح شده و با شرایطی مورد پذیرش همه [[ملل]] و [[جوامع]] است این بحث در دو قسمت طرح می‌شود:
در همه [[ملل]] و [[ادیان]]، تعیین در دو طرف [[ازدواج]] مطرح است به این معنا که زن و مرد باید مشخّص باشند و به یک‌دیگر اختصاص داشته باشند. بر این اساس، کمونیزم جنسی مردود است. بله، مسأله ازدواج مجدّد، بحث دیگری است که نباید خلط شود. ازدواج بیش از یک بار، چه برای مرد و چه برای [[زن]]، در‌قرآن مطرح شده و با شرایطی مورد پذیرش همه [[ملل]] و [[جوامع]] است این بحث در دو قسمت طرح می‌شود:
===[[ازدواج]] مجدد [[مرد]]===
===[[ازدواج]] مجدد [[مرد]]===
[[اسلام]]، تعدّد زوجات را با شرایطی، مجاز دانسته: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر می‌هراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که می‌پسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیک‌تر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص۵۸۵.</ref>
[[اسلام]]، تعدّد زوجات را با شرایطی، مجاز دانسته: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر می‌هراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که می‌پسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیک‌تر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص۵۸۵.</ref>
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش