پرش به محتوا

جنگ‌های پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۶۴۳ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۰۹:۵۰
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۸: خط ۲۸:
به هر روی، اساس [[دعوت]] بر پایه [[هدایت مردم]] به [[توحید]] بوده و به همین دلیل، و پیش از هر چیز [[هدف]] [[رسول خدا]]{{صل}} آشنا ساختن [[مردم]] با توحید و [[نبوت]] بوده است. [[قریش]] از شمار کسانی بودند که آن حضرت سالیان متمادی [[اسلام]] را بر ایشان عرضه کرده و [[آیات]] قرانی بر آنان [[تلاوت]] کرده بود، اکنون اگر [[شمشیر]] [[خشم]] [[مسلمانان]] بر سر آنان فرود می‌آمد، قریب به ۱۳ سال از دعوت [[فکری]] و [[هدایتی]] گذشته بود، با این [[حال]] چون اولاً هدف [[هدایت]] آنان بود و ثانیاً [[مشرکان]] عمری را در [[شرک]] سپری کرده و طبیعی بود که [[تحول]]، تدریج و [[صبر]] را می‌طلبد. آن حضرت همیشه سعی داشت تا راه‌های مسالمت‌آمیزی را البته پس از قدری فشار بر مشرکان بیابد. این اصل [[مدارا]] و برخورد [[مسالمت]] جویانه را به همان سرعت می‌پذیرفت که [[جنگ]] را. بر همین اساس بود که [[صلح حدیبیه]] را درست در موقعیت [[برتری]] بر مشرکان پذیرفت اما [[عقیده]] رسول خدا{{صل}} بر اساس [[تکالیف شرعی]] و بر مبنای [[واقع‌بینی]] بود، آن حضرت در مواقع [[لزوم]]، با [[استحکام]] به [[جنگ با دشمن]] می‌پرداخت<ref>تاریخ سیاسی، اسلام ص۴۴۷ – ۴۵۱.</ref>. البته [[دشمنی]] که هیچ زمینه‌ای برای هدایت او از طریق [[فکر]] و مدارا وجود نداشت، گروهی که [[خداوند]] در ادامه دعوت [[مؤمنان]] به [[جهاد]]، درباره ایشان فرمود:
به هر روی، اساس [[دعوت]] بر پایه [[هدایت مردم]] به [[توحید]] بوده و به همین دلیل، و پیش از هر چیز [[هدف]] [[رسول خدا]]{{صل}} آشنا ساختن [[مردم]] با توحید و [[نبوت]] بوده است. [[قریش]] از شمار کسانی بودند که آن حضرت سالیان متمادی [[اسلام]] را بر ایشان عرضه کرده و [[آیات]] قرانی بر آنان [[تلاوت]] کرده بود، اکنون اگر [[شمشیر]] [[خشم]] [[مسلمانان]] بر سر آنان فرود می‌آمد، قریب به ۱۳ سال از دعوت [[فکری]] و [[هدایتی]] گذشته بود، با این [[حال]] چون اولاً هدف [[هدایت]] آنان بود و ثانیاً [[مشرکان]] عمری را در [[شرک]] سپری کرده و طبیعی بود که [[تحول]]، تدریج و [[صبر]] را می‌طلبد. آن حضرت همیشه سعی داشت تا راه‌های مسالمت‌آمیزی را البته پس از قدری فشار بر مشرکان بیابد. این اصل [[مدارا]] و برخورد [[مسالمت]] جویانه را به همان سرعت می‌پذیرفت که [[جنگ]] را. بر همین اساس بود که [[صلح حدیبیه]] را درست در موقعیت [[برتری]] بر مشرکان پذیرفت اما [[عقیده]] رسول خدا{{صل}} بر اساس [[تکالیف شرعی]] و بر مبنای [[واقع‌بینی]] بود، آن حضرت در مواقع [[لزوم]]، با [[استحکام]] به [[جنگ با دشمن]] می‌پرداخت<ref>تاریخ سیاسی، اسلام ص۴۴۷ – ۴۵۱.</ref>. البته [[دشمنی]] که هیچ زمینه‌ای برای هدایت او از طریق [[فکر]] و مدارا وجود نداشت، گروهی که [[خداوند]] در ادامه دعوت [[مؤمنان]] به [[جهاد]]، درباره ایشان فرمود:
«بدترین جانوران نزد [[خدا]] این کران و لالان هستند که در نمی‌یابند و اگر خیری در آنان می‌یافت، شنوایشان می‌ساخت و اگر آنان را شنوا ساخته بود، باز هم بر می‌گشتند و رویگردان می‌شدند»<ref>سوره انفال، آیه ۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۳۶.</ref>
«بدترین جانوران نزد [[خدا]] این کران و لالان هستند که در نمی‌یابند و اگر خیری در آنان می‌یافت، شنوایشان می‌ساخت و اگر آنان را شنوا ساخته بود، باز هم بر می‌گشتند و رویگردان می‌شدند»<ref>سوره انفال، آیه ۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۳۶.</ref>
==نبردهای [[پیامبر]]==
[[پیامبر خدا]] در دوره‌ای که در [[مدینه]] می‌زیست، [[فرمانده]] ۲۷ [[جنگ]] بود<ref>ابوالفرج عبدالرحمان ابن جوزی، غزوات رسول اللّه{{صل}}، ص۳۸.</ref> که این [[جنگ‌ها]] را [[غزوه]] می‌نامند. در نُه غزوه، [[پیامبر اعظم]]{{صل}} با [[دشمنان]] [[پیکار]] کرد<ref>ابوالفرج عبدالرحمان ابن جوزی، غزوات رسول اللّه{{صل}}، ص۳۸.</ref>. در جنگ‌های دیگر نیز که آن حضرت حضور نداشت، یکی از [[یاران]] ایشان فرمانده بود. به این جنگ‌ها، [[سریّه]] می‌گویند. [[سیره‌نویسان]]، ۵۶ سریّه<ref>ابوالفرج عبدالرحمان ابن جوزی، غزوات رسول اللّه{{صل}}، ص۱۲۷.</ref> را گزارش کرده‌اند.
سرانجامِ بیشتر [[غزوه‌ها]] و سریّه‌های پیامبر، [[نبرد]] نبود، بلکه برخی حرکت‌های نظامی پیامبر، برای [[عملیات روانی]] انجام پذیرفت و برخی غزوه‌ها و سریّه‌ها، پیش از درگیری، به [[قرارداد صلح]] می‌انجامید و در پاره‌ای دیگر، [[دشمن]] [[فرار]] می‌کرد و [[اصحاب پیامبر]] به مدینه باز می‌گشتند.
در آن دسته از غزوه‌ها یا سریّه‌هایی هم که [[آتش]] جنگ افروخته می‌شد، معمولاً [[مسلمانان]] [[دفاع]] می‌کردند و در پی جنگ نبودند. پیداست که هیچ کدام از جنگ‌های [[نبوی]] برای [[آزمندی]]، افزون‌خواهی یا [[خوار]] کردن [[ضعیفان]] نبوده است.
شیوه [[برخورد پیامبر]] با دشمنان در جنگ‌ها، گویای آن است که حضرت پیوسته از جنگ و [[خون‌ریزی]] [[پرهیز]] داشت. در هیچ [[جنگی]]، نخستین تیر از سوی مسلمانان پرتاب نشده است و حضرت همیشه از اینکه جنگ را آغاز کند، دوری می‌کرد. برای نمونه، در [[زمان جاهلیت]]، بیشتر جنگ‌ها در اول [[روز]] آغاز می‌شد و معمولاً می‌کوشیدند ناگهانی و غافل‌گیرانه به قبیله‌ای [[حمله]] کنند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵، ص۴۲۰.</ref>. ازاین رو، در [[جنگ احد]]، [[مشرکان]] [[سحرگاه]] در کنار [[کوه]] [[احد]] حاضر شده بودند، ولی پیامبر [[زمان]] جنگ‌ها را هنگام زوال (ظهر) تعیین می‌کرد.
[[عبدالله بن أبی اوفی]] می‌گوید:
پیامبر در بعضی جنگ‌ها که با دشمن رویارو می‌شد، [[منتظر]] می‌شد تا ظهر شود و آن‌گاه نبرد کند<ref>صحیح بخاری، ج۴، ص۹.</ref>.
در [[مسند]] [[ابن حنبل]] نیز چنین آمده است: «پیامبر خدا [[دوست]] می‌داشت هنگام زوال [[خورشید]] با دشمن بجنگد»<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۳۵۶.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز به [[فرماندهان]] خود [[فرمان]] داده بود که پیش از ظهر درگیر نشوند و [[جنگ]] را پس از زوال آغاز کنند. [[فلسفه]] این تأخیر، گویای [[روح]] بلند صلح‌دوستی [[پیامبر]] و [[امام علی]]{{ع}} است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در این باره چنین فرموده است:
هنگام ظهر درهای [[آسمان]] گشوده و [[رحمت الهی]] و [[پیروزی]] فرود می‌آید. ظهر به شب نزدیک است و این سبب می‌شود [مدت جنگ کوتاه شده و] کشته‌های دو طرف کمتر شود و آنان که [پشیمان شده‌اند]، فرصتی یابند که بازگردند و فراریان از [[تاریکی]] شب برای [[فرار]] [[سود]] بجویند<ref>محمد بن یعقوبی کلینی، کافی، ج۵، ص۲۸، ح۵.</ref>.
نکته دیگر اینکه پیامبر از جنگ برای [[تبلیغ]] و [[گسترش اسلام]] بهره نمی‌برد، بلکه همواره از [[حرکت]] [[فکری]] و [[تبلیغی]] بهره می‌جست و پس از تلاش‌های [[فرهنگی]]، آنان را به [[اسلام]] [[دعوت]] می‌کرد. در [[مدینه]] نیز نخست [[معصب بن عمیر]] را به عنوان [[مبلّغ]] فرستاد و خود با آمدن به مدینه، هر [[روز]] برای پاسخ دادن به [[پرسش‌های دینی]] آنها آماده بود و در بیشتر وقت‌ها با سخنان شیوای خود، [[مردم]] را [[راهنمایی]] می‌کرد<ref>رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام سیره رسول خدا{{صل}}، ج۲، ص۱۶۸.</ref>. آن حضرت در این باره فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَدِينَةَ فُتِحَتْ بِالْقُرْآنِ}}؛ «مدینه به وسیله [[قرآن]] فتح شد»<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۷.</ref>.
[[حضرت امام خمینی]] رحمه الله از جنگ‌های [[نبوی]] و [[هدف]] [[پیامبر اعظم]]{{صل}} چنین یاد می‌کند:
[[رسول اکرم]]{{صل}} مقصدشان این نبود که [[مشرکین مکه]] را از بین ببرند یا [[مشرکان]] [[جزیره العرب]] را از بین ببرند. مقصد این بود که [[دین اسلام]] را منتشر کنند و [[حکومت]]، حکومت قرآن باشد؛ حکومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از اینکه [[حکومت اسلامی]] تحقق پیدا بکند، منتهی به جنگ می‌شد.... جنگ‌های زیادی که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} فرموده است، همه برای این معنا بوده است که موانع را از سر این [[مقصد الهی]] [بردارند]<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۴۱.</ref>.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۱۸.</ref>


== غزوات پیامبر خاتم ==  
== غزوات پیامبر خاتم ==  
۷۲٬۷۵۹

ویرایش