پرش به محتوا

پیامبر خاتم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۹: خط ۵۹:
[[حضرت محمد]] {{صل}} آخرین و گرامی‌ترین فرستادۀ [[خداوند]] است و دارای سجایا و ویژگی‌های منحصر به فردی است که او را از همۀ آفریدگان و [[پیامبران الهی]] ممتاز و [[برتر]] می‌گرداند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] او را [[بهترین]] [[اسوه]] و [[الگو]] برای [[مسلمانان]] خوانده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[قرآن کریم]]، [[پیامبر اسلام]] را پیش از ظهور، در نزد [[پیروان]] مکاتب بزرگ آسمانی فردی شناخته شده و توصیف شده دانسته است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>. [[پیامبران]] گذشته، پیوسته [[پیروان]] خود را به طول [[خورشید]] عالم‌تاب محمدی [[بشارت]] داده بودند و [[فضایل]] ایشان مشهور خاص و عام بود<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۷۰.</ref>.
[[حضرت محمد]] {{صل}} آخرین و گرامی‌ترین فرستادۀ [[خداوند]] است و دارای سجایا و ویژگی‌های منحصر به فردی است که او را از همۀ آفریدگان و [[پیامبران الهی]] ممتاز و [[برتر]] می‌گرداند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] او را [[بهترین]] [[اسوه]] و [[الگو]] برای [[مسلمانان]] خوانده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[قرآن کریم]]، [[پیامبر اسلام]] را پیش از ظهور، در نزد [[پیروان]] مکاتب بزرگ آسمانی فردی شناخته شده و توصیف شده دانسته است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>. [[پیامبران]] گذشته، پیوسته [[پیروان]] خود را به طول [[خورشید]] عالم‌تاب محمدی [[بشارت]] داده بودند و [[فضایل]] ایشان مشهور خاص و عام بود<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۷۰.</ref>.


[[حضرت امیر]] {{ع}} ضمن احادیثی، [[برتری]] [[پیامبر خاتم]] را بر هر یک از پیامبران پیشین توضیح می‌دهد و [[پیامبر]] را با ویژگی‌هایی بدین‌سان معرفی می‌کند: آشکارکننده و برپادارنده [[حق]]، [[امین]] [[وحی]]، دارای [[برترین]] مقام و خاستگاه و جایگاه، [[کرامت]] و جایگاه رفیع [[پیامبر]] در تمام مراحل زندگی‌اش، [[گواه]] روز جزا، پیشوای [[پرهیزکاران]]، دارای [[برترین]] تبار و [[خاندان]]، دارای [[مقام کرامت]]، دارای بیانی روشنگر و سکوتی پر از [[حکمت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۷۱، ۹۳، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۰۷.</ref> ویژگی‌های بزرگ [[شخصیت پیامبر]] اکرم در بیان [[امام]] در تبدیل [[دوران جاهلیت]] و [[گرایش]] [[مردمان]] به‌سوی [[هدایت]]، تأثیری شگرف داشت: «زادگاه او [[برترین]] زادگاه ([[مکه مکرمه]]) و [[خاندان]] او [[پاک‌ترین]] و باشخصیت‌ترین خاندان‌ها. او همواره در کانون‌های [[کرامت]] بود و نیاکانی برجسته و بزرگوار این "دُر [[یتیم]]" را به [[نسل]] بعد می‌سپردند. او در سرزمین‌هایی نیایشکده و [[نورانی]] که [[جان‌ها]] را از [[عذاب]] بیمه کند، [[رشد]] کرده است. دل‌های [[نیکان]] و [[پاکان]] به سوی او پر می‌کشیدند و چشم‌ها به جانب او [[خیره]] می‌شدند. [[شخصیت]] او [[دل‌ها]] و دیده‌ها را به خود جذب کرده بود. [[خداوند]] به [[برکت]] او [[کینه‌ها]] را مدفون ساخت و شعله خون‌خواهی‌ها و خون‌ریزی‌ها را فرو کاست. به وجود پرخیر او [[برادری]] و [[محبت]] پی‌ریزی و شکوفا شد و هم‌دلی و هم‌فکری پدید آمد. نامحرمان نزدیک، دور شدند، [[مستضعفان]] به [[عزت]] رسیدند و [[مستکبران]] به [[خواری]] آمد. نامحرمان نزدیک، دور شدند، [[مستضعفان]] به [[عزت]] رسیدند و [[مستکبران]] به [[خواری]] نشستند. سخنش روشنی و [[هدایت]] است و سکوتش گویای [[حکمت]]»<ref>{{متن حدیث|مُسْتَقَرُّهُ خَیْرُ مُسْتَقَرٍّ وَ مَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِتٍ فِی مَعَادِنِ الْکَرَامَةِ وَ مَمَاهِدِ السَّلَامَةِ قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الْأَبْرَارِ وَ ثُنِیَتْ إِلَیْهِ أَزِمَّةُ الْأَبْصَارِ دَفَنَ اللَّهُ بِهِ الضَّغَائِنَ وَ أَطْفَأَ بِهِ [النَّوَائِرَ] الثَّوَائِرَ أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ کَلَامُهُ بَیَانٌ وَ صَمْتُهُ لِسَان}}؛ ‏ نهج البلاغه، خطبه ۹۵</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۶۷۱ ـ ۶۷۲.</ref>
[[حضرت امیر]] {{ع}} ضمن احادیثی، [[برتری]] [[پیامبر خاتم]] را بر هر یک از پیامبران پیشین توضیح می‌دهد و [[پیامبر]] را با ویژگی‌هایی بدین‌سان معرفی می‌کند: آشکارکننده و برپادارنده [[حق]]، [[امین]] [[وحی]]، دارای [[برترین]] مقام و خاستگاه و جایگاه، [[کرامت]] و جایگاه رفیع [[پیامبر]] در تمام مراحل زندگی‌اش، [[گواه]] روز جزا، پیشوای [[پرهیزکاران]]، دارای [[برترین]] تبار و [[خاندان]]، دارای [[مقام کرامت]]، دارای بیانی روشنگر و سکوتی پر از [[حکمت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۷۱، ۹۳، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۰۷.</ref> ویژگی‌های بزرگ [[شخصیت پیامبر]] اکرم در بیان [[امام]] در تبدیل [[دوران جاهلیت]] و [[گرایش]] [[مردمان]] به‌سوی [[هدایت]]، تأثیری شگرف داشت: «زادگاه او [[برترین]] زادگاه ([[مکه مکرمه]]) و [[خاندان]] او پاک‌ترین و باشخصیت‌ترین خاندان‌ها. او همواره در کانون‌های [[کرامت]] بود و نیاکانی برجسته و بزرگوار این "دُر [[یتیم]]" را به نسل بعد می‌سپردند. او در سرزمین‌هایی نیایشکده و [[نورانی]] که [[جان‌ها]] را از [[عذاب]] بیمه کند، [[رشد]] کرده است. دل‌های [[نیکان]] و [[پاکان]] به سوی او پر می‌کشیدند و چشم‌ها به جانب او [[خیره]] می‌شدند. [[شخصیت]] او [[دل‌ها]] و دیده‌ها را به خود جذب کرده بود. [[خداوند]] به [[برکت]] او [[کینه‌ها]] را مدفون ساخت و شعله خون‌خواهی‌ها و خون‌ریزی‌ها را فرو کاست. به وجود پرخیر او [[برادری]] و [[محبت]] پی‌ریزی و شکوفا شد و هم‌دلی و هم‌فکری پدید آمد. نامحرمان نزدیک، دور شدند، [[مستضعفان]] به [[عزت]] رسیدند و [[مستکبران]] به [[خواری]] آمد. نامحرمان نزدیک، دور شدند، [[مستضعفان]] به [[عزت]] رسیدند و [[مستکبران]] به [[خواری]] نشستند. سخنش روشنی و [[هدایت]] است و سکوتش گویای [[حکمت]]»<ref>{{متن حدیث|مُسْتَقَرُّهُ خَیْرُ مُسْتَقَرٍّ وَ مَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِتٍ فِی مَعَادِنِ الْکَرَامَةِ وَ مَمَاهِدِ السَّلَامَةِ قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الْأَبْرَارِ وَ ثُنِیَتْ إِلَیْهِ أَزِمَّةُ الْأَبْصَارِ دَفَنَ اللَّهُ بِهِ الضَّغَائِنَ وَ أَطْفَأَ بِهِ [النَّوَائِرَ] الثَّوَائِرَ أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ کَلَامُهُ بَیَانٌ وَ صَمْتُهُ لِسَان}}؛ ‏ نهج البلاغه، خطبه ۹۵</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۶۷۱ ـ ۶۷۲.</ref>


به طور کلی، آنچه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} را در رسالتش [[توفیق]] داد، [[خُلق و خوی]] [[نیک]] و [[مهربانی]] و [[بردباری]] و مردمداری‌اش بود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۷.</ref>. [[اخلاقی]] والا، [[رفتاری]] [[انسانی]] و بزرگوارانه داشت. صفاتی همچون: خوش [[اخلاقی]]، [[تواضع]]، [[عفو]]، [[ایثار]]، [[مردم]] [[دوستی]]، [[حلم]]، [[عدالت]]، کمک به محرومان، یتیم‌نوازی، [[شجاعت]] و... از خصلت‌های برجستۀ او بود. او با [[مردم]] بر [[زمین]] می‌نشست، بر [[زمین]] غذا می‌خورد و بر [[زمین]] می‌خوابید. مقام [[دنیایی]] برای خویش نمی‌شناخت. با دست خویش کفش خود را پینه می‌زد، لباسش را می‌دوخت و گوسفند می‌دوشید. چون می‌نشست، بر چیزی تکیه نمی‌کرد. کار خود را خود انجام می‌داد. هدیه [[مردم]] را می‌پذیرفت. [[صدقه]] از کسی نمی‌گرفت. به کسی [[خیره]] نمی‌شد. [[خشنودی]] و ناخشنودی‌اش برای [[خدا]] بود. هیچ‌گاه غذای [[سیر]] نخورد و لباس خشن بر تن می‌کرد. [[پاکیزه]] و آراسته بود. آهسته سخن می‌گفت و بر سر کسی فریاد برنمی‌آورد. خطاکاران را زود می‌بخشید و بدی را با بدی پاسخ نمی‌داد. خوشرو بود و [[اهل]] [[مجادله]] و عیبجو نبود. [[اهل]] [[مشورت]] بود و به نظر دیگران [[احترام]] می‌نهاد. [[خرج]] زندگی‌اش اندک بود. هر چه می‌گفت، نخست خود بدان عمل می‌کرد<ref>بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۹۴؛ مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج ۱۶، ص ۴۳.</ref>. [[فرزند]] پسری از خود بر جای نگذاشت و [[نسل]] [[پاک]] او از طریق دختر معصومش [[حضرت فاطمه]] {{س}} و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} ـ عموزاده و داماد و [[خلیفه]] و وصی‌اش ـ دوام و بقا یافت و یازده [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} یکی پس از دیگری [[امامت]] و [[خلافت]] [[مسلمانان]] را بر عهده گرفتند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۷.</ref>. در میان [[یاران]] خویش، محبوبیتی فراوان داشت و درگذشت او، عظیم‌ترین ضایعه بشری برای [[مسلمانان]] بود<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۱.</ref>.
به طور کلی، آنچه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} را در رسالتش [[توفیق]] داد، [[خُلق و خوی]] [[نیک]] و [[مهربانی]] و [[بردباری]] و مردمداری‌اش بود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۷.</ref>. [[اخلاقی]] والا، [[رفتاری]] [[انسانی]] و بزرگوارانه داشت. صفاتی همچون: خوش [[اخلاقی]]، [[تواضع]]، [[عفو]]، [[ایثار]]، [[مردم]] [[دوستی]]، [[حلم]]، [[عدالت]]، کمک به محرومان، یتیم‌نوازی، [[شجاعت]] و... از خصلت‌های برجستۀ او بود. او با [[مردم]] بر [[زمین]] می‌نشست، بر [[زمین]] غذا می‌خورد و بر [[زمین]] می‌خوابید. مقام [[دنیایی]] برای خویش نمی‌شناخت. با دست خویش کفش خود را پینه می‌زد، لباسش را می‌دوخت و گوسفند می‌دوشید. چون می‌نشست، بر چیزی تکیه نمی‌کرد. کار خود را خود انجام می‌داد. هدیه [[مردم]] را می‌پذیرفت. [[صدقه]] از کسی نمی‌گرفت. به کسی [[خیره]] نمی‌شد. [[خشنودی]] و ناخشنودی‌اش برای [[خدا]] بود. هیچ‌گاه غذای [[سیر]] نخورد و لباس خشن بر تن می‌کرد. [[پاکیزه]] و آراسته بود. آهسته سخن می‌گفت و بر سر کسی فریاد برنمی‌آورد. خطاکاران را زود می‌بخشید و بدی را با بدی پاسخ نمی‌داد. خوشرو بود و [[اهل]] [[مجادله]] و عیبجو نبود. [[اهل]] [[مشورت]] بود و به نظر دیگران [[احترام]] می‌نهاد. [[خرج]] زندگی‌اش اندک بود. هر چه می‌گفت، نخست خود بدان عمل می‌کرد<ref>بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۹۴؛ مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج ۱۶، ص ۴۳.</ref>. [[فرزند]] پسری از خود بر جای نگذاشت و نسل [[پاک]] او از طریق دختر معصومش [[حضرت فاطمه]] {{س}} و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} ـ عموزاده و داماد و [[خلیفه]] و وصی‌اش ـ دوام و بقا یافت و یازده [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} یکی پس از دیگری [[امامت]] و [[خلافت]] [[مسلمانان]] را بر عهده گرفتند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۷.</ref>. در میان [[یاران]] خویش، محبوبیتی فراوان داشت و درگذشت او، عظیم‌ترین ضایعه بشری برای [[مسلمانان]] بود<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۰۴۱

ویرایش