پرش به محتوا

جنگ در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۵۲: خط ۲۵۲:
آن حضرت از [[خانه]] بیرون شد، در حالی که رخسار زخمی و پیشانی شکافته و دندان‌ها شکسته و لب زیرین آماسیده و پوست زانوها کنده و شانه راست از ضربه ابن قَمیئه، آسیب دیده بود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۷.</ref>.
آن حضرت از [[خانه]] بیرون شد، در حالی که رخسار زخمی و پیشانی شکافته و دندان‌ها شکسته و لب زیرین آماسیده و پوست زانوها کنده و شانه راست از ضربه ابن قَمیئه، آسیب دیده بود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۷.</ref>.
[[پیامبر اعظم]]{{صل}} تمام سختی‌های [[پیکار]] با دشمنان را به [[جان]] خرید و [[ناملایمات]] داخلی و خارجی را [[تحمل]] کرد.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۵۴.</ref>
[[پیامبر اعظم]]{{صل}} تمام سختی‌های [[پیکار]] با دشمنان را به [[جان]] خرید و [[ناملایمات]] داخلی و خارجی را [[تحمل]] کرد.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۵۴.</ref>
==سفارش‌های [[اخلاقی]] پیش از [[جنگ]]==
[[تاریخ‌نگاران]]، جزئیات [[نبردهای پیامبر]] را نگاشته‌اند. برخی [[محدثان]] نیز در متن‌های مرتبط با جنگ، حدیث‌های [[زیبایی]] از حادثه‌های [[صدر اسلام]] بیان کرده‌اند. وجه اشتراک کتاب‌های [[تاریخ]] و [[حدیث]] درباره نبردهای [[مسلمانان]]، گفتارهای [[نبوی]] پیش از آغاز نبردهاست.
با مطالعه دقیق این سخنان، نگرش [[پیامبر]] به جنگ و شیوه [[تربیتی]] ایشان آشکار می‌شود.
سخنان نبوی پیش از جنگ را به چهار دسته می‌توان تقسیم کرد:
===[[خدامحوری]]===
جنگ برای [[پیامبر خدا]] هیچ‌گاه [[هدف]] اصلی نبود. از جنگ باید به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به درجه‌های بالا [[سود]] جست. در [[اسلام]] آنچه به [[نبرد]] معنا می‌بخشد، جنگ برای خداست. در بسیاری از فرمایش‌های نبوی به این نکته پی می‌بریم:
{{متن حدیث|اُغْزُوا بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ}}<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>.
با [[نام خدا]] و در [[راه خدا]] و بر [[آیین]] [[رسول خدا]] نبرد کنید.
آنچه [[رزمندگان]] اسلام را از جنگ‌جویان دیگر جدا می‌سازد، خدایی بودن ایشان است. آنان باید با نام خدا و برای [[خدا]] جنگ کنند و [[جنگی]] که برای خدا باشد، طبیعی است بر اساس [[اصول دینی]] خواهد بود. ازاین رو، پیامبر خدا نام و [[یاد خدا]] را در آغاز جنگ و در طول [[مبارزه]] به رزمندگان یادآور می‌شد؛ زیرا [[مسلمان]] باید بداند برای چه و در کجا می‌رزمد.
[[امام علی]]{{ع}} در گزارشی سخنان آغازین نبردهای پیامبر را بیان می‌کند<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>. در این گزارش هشت خطی، هشت بار نام «[[اللّه]]» آمده است و این، بیانگر شیوه [[الهی]] پیامبر در جنگ است. بر پایه این گزارش، نبرد باید برای خدا و با یاد و نام او و بر اساس [[قانون]] وی [[اجرا]] شود و [[دشمن]] را باید به سوی خدا و فرستاده و [[دین]] او [[دعوت]] کرد. پس اگر دشمن بنای [[لجاجت]] گذاشت، بر پایه [[حکم الهی]] و با [[یاری خواستن]] از خدا، باید با وی جنگید.
بر پایه همین اصل کلی است که پیامبر مسلمانان را به رعایت [[اخلاق اسلامی]] و مسائل [[معنوی]] [[دعوت]] می‌کند. در آغاز [[جنگ بدر]]، [[پیامبر]] در برابر [[سپاه اسلام]] قرار گرفت و پس از [[ستایش خدا]] چنین فرمود:
اما بعد، من شما را به چیزی برمی‌انگیزم که خدایتان به آن برانگیخته است و شما را از چیزی [[نهی]] می‌کنم که خدایتان از آن نهی فرموده است.... شما در منزلی از منازل [[حق]] قرار گرفته‌اید و [[خداوند]] متعالی از کسی چیزی نمی‌پذیرد، مگر اینکه برای رضای او باشد. همانا [[شکیبایی]] هنگام [[سختی]]، از چیزهایی است که خداوند به وسیله آن، [[اندوه]] را می‌زداید و از [[غم]] [[نجات]] می‌دهد.... همانا [[وعده خدا]] حق، گفتار او راست و [[عقاب]] او شدید است.... خدای زنده و پاینده؛ به او [[پشتیبانی]] داریم و به او [[پناه]] می‌بریم و بر او [[توکل]] می‌کنیم. خداوندا! من و همه [[مسلمانان]] را بیامرز<ref>مغازی تاریخ جنگ‌های پیامبر، ص۴۴.</ref>.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۷۱.</ref>
===[[پرهیز]] از [[خون‌ریزی]]===
بی‌گمان، اگر [[آتش]] [[جنگ]] افروخته شود، از هر دو طرف [[نزاع]]، شماری کشته، زخمی و [[اسیر]] خواهند شد و [[مرگ]] افراد، پی‌آمدهای [[ناگواری]] همچون [[یتیمی]] [[فرزندان]] و بی‌سرپرستی [[همسران]] دارد. [[نظام]] پیشرفته [[الهی]] بر این پایه [[استوار]] است که تا جایی که [[فرمانده]] [[مسلمان]] بتواند، باید از خون‌ریزی و جنگ جلوگیری کند؛ چون ممکن است بسیاری از [[جاهلان]] دشمن‌نما که در [[سپاه]] مقابل قرار دارند، [[پیام]] حق را بشنوند و از [[نبرد]] [[چشم]] بپوشند. بر اساس همین نگاه، پیامبر از مسلمانان می‌خواست آغازگر جنگ نباشند و حتما پیش از جنگ، مسلمانان، مخالفان را به [[اسلام]] دعوت کنند. پس اگر [[دشمن]] اسلام را نپذیرفت، ولی حاضر به پرداخت [[جزیه]] شد یا از نبرد پشیمان گشت، مسلمانان دست از جنگ بردارند.
این کارها برای آن بود که جنگ بدون خون‌ریزی پایان پذیرد. شمار [[غزوه‌ها]] و سریّه‌های مسلمانان بیش از هشتاد مورد است، ولی بیشتر این حرکت‌های نظامی به جنگ نینجامید.
آنچه در بیشتر سفارش‌های [[نبوی]] پیش از اعزام سریّه‌ها دیده می‌شود، این است که در [[رویارویی]] با دشمن این مراحل پیموده شود:
# [[استدلال]] منطقی بر [[حقانیت اسلام]]: {{متن حدیث|لَا تُقَاتِلُوا الْقَوْمَ حَتَّى تَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ}}<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
# [[دعوت به توحید]] و [[نبوت]]: {{متن حدیث|تَدْعُوَهُمْ إِلَى شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ الْإِقْرَارِ بِمَا جِئْتَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ}}<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#در صورت [[پذیرش اسلام]]، ترک [[جنگ]] و [[دعوت]] به [[هجرت]] به [[دیار]] [[مسلمانان]] برای بهره‌مندی از [[حقوق]] مادی: {{متن حدیث|فَإِنْ أَجَابُوكُمْ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ...}}<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#در صورت نپذیرفتن [[اسلام]]، درخواست [[جزیه]] برای [[امنیتی]] که [[حکومت اسلامی]] برای آنها تضمین می‌کند: {{متن حدیث|فَادْعُوهُمْ إِلَى إِعْطَاءِ الْجِزْيَةِ...}}<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#اگر اسلام را نپذیرفتند و حاضر به پرداخت جزیه نشدند و بر جنگ [[اصرار]] داشتند، آن‌گاه شما [[اجازه]] دارید به [[یاری خدا]] با آنها [[نبرد]] کنید: {{متن حدیث|وَ إِنْ أَبَوْا فَاسْتَعِينُوا بِاللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ قَاتِلُوهُمْ}}<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>.
[[پیامبر]]، چهار مرحله را پیش از آغاز نبرد به [[فرماندهان]] خود سفارش کرد تا این‌گونه از [[خون‌ریزی]] جلوگیری شود.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۷۲.</ref>
===رعایت [[حقوق انسانی]]===
در بیشتر سفارش‌های [[نبوی]]، موارد ممنوع به [[سپاهیان]] و فرماندهان مواردی گوشزد می‌شد تا [[رزمندگان]] رعایت کنند که عبارت بودند از:
#کشتن [[کودکان]] و [[نوجوانان]]<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#کشتن [[پیران]]<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#کشتن [[زنان]]<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
# [[مُثله کردن]]<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#نیرنگ‌های ناجوانمردانه<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
# [[زیاده‌روی]] در کشتن [[دشمنان]]<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۶۹.</ref>؛
#کشتن [[عابدان]] [[صومعه]] و [[کلیسا]]<ref>بحارالانوار، ج۲۱، ص۶۰.</ref>؛
#قطع کردن درختان<ref>بحارالانوار، ج۲۱، ص۶۰.</ref>؛
#ویران کردن [[خانه‌ها]]<ref>بحارالانوار، ج۲۱، ص۶۰.</ref>.
همچنین [[فرمانده]] باید به همه قراردادهای مسلمانان با دشمنان پایبند باشد. حتی اگر یک [[مسلمان]] به یک یا چند نفر از [[مشرکان]] [[امان]] دهد، دیگر مسلمانان نیز باید این [[پیمان]] را [[اجرا]] کنند.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۷۴.</ref>
===[[ایستادگی]]===
یکی دیگر از محورهای سفارش‌های نبوی، توجه به [[پایداری]] در برابر دشمنان است. [[رزمنده]] مسلمان باید با تمام توان و [[اعتقاد]] به [[حقانیت]] خود، تا آخرین لحظه نبرد، [[پایدار]] بماند و [[فکر]] [[فرار]] از میدان نبرد را از [[ذهن]] دور سازد. [[پیامبر گرامی اسلام]] به [[ابوذر]] فرمود:
[[خداوند]] به سه نفر بر [[فرشتگان]] [[مباهات]] می‌کند... و سوم، کسی که هنگام [[حمله]] [[دشمن]] [[پایدار]] بماند، در حالی که [[یاران]] او [[فرار]] کرده‌اند و او بجنگد تا [[شهید]] شود<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۶۶.</ref>.
[[پیامبر]] در خطبه‌ای که پیش از [[احد]] برای یارانشان خواند، آنان را به [[پرهیزکاری]]، [[بردباری]]، [[یقین]]، تلاش، [[نشاط]] و [[ایمان به آخرت]] سفارش کرد<ref>بحارالانوار، ج۲۰، صص ۱۳۵ و ۱۳۶.</ref>.<ref>[[مهدی غلامی|غلامی، مهدی]]، [[سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم]]، ص ۷۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۲٬۷۵۸

ویرایش