|
|
خط ۷۸: |
خط ۷۸: |
| [[سعدالدین تفتازانی]] در کتاب شرح المقاصد این [[دلیل]] را یادآور شده و گفته است: [[وجوب]] [[اطاعت از اولی الامر]]، مقتضی [[وجوب]] تحقق آن است. | | [[سعدالدین تفتازانی]] در کتاب شرح المقاصد این [[دلیل]] را یادآور شده و گفته است: [[وجوب]] [[اطاعت از اولی الامر]]، مقتضی [[وجوب]] تحقق آن است. |
|
| |
|
| [[محقّق طوسی]] نیز در تلخیص المحصّل، این [[آیه]] را به عنوان [[دلیل نقلی]] و [[شرعی]] بر [[وجوب امامت]] بر شمرده است. | | [[محقّق طوسی]] نیز در تلخیص المحصّل، این [[آیه]] را به عنوان [[دلیل نقلی]] و [[شرعی]] بر [[وجوب امامت]] بر شمرده است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۹۲-۲۱۸.</ref>. |
| | |
| ممکن است گفته شود: از [[وجوب]] فعلی بر [[انسان]]، نمیتوان [[وجوب]] تحقق بخشیدن و تحصیل موضوع آن را [[استنباط]] کرد؛ همانطور که از [[وجوب]] [[زکات]] یا [[خمس]]، نمیتوان [[وجوب]] کسب [[مال]] و ثروتی را که متعلّق [[زکات]] یا [[خمس]] است، نتیجه گرفت؛ بلکه چنین احکامی در [[حقیقت]] به صورت قضیه شرطیهاند که بر [[وجوب]] [[تالی]] در فرض وجود مقدّم، دلالت میکنند و نه بر وجود قطعی مقدّم؛ یعنی اگر کسی، اموالی که [[زکات]] به آن تعلّق میگیرد به دست آورد، باید [[زکات]] آن را بپردازد. در بحث ما نیز مفاد [[آیه]]، چنین خواهد شد که اگر [[اولی الامر]]، موجود باشد، باید از آن [[اطاعت]] کرد؛ امّا اینکه باید [[اولی الامر]] موجود باشد یا نه، از این [[آیه]] به دست نمیآید.
| |
| | |
| در پاسخ این اشکال، میتوان گفت: اگر چه مقتضای قاعده اوّلیه، همان است که گفته شد؛ ولی در اینجا، از قرینه سیاق، به دست میآید که وجود [[اولی الامر]]، مسلّم و مفروغعنه گرفته شده است؛ زیرا اُولی الأمر، بر [[رسول]]، عطف شده است و میدانیم که [[نبوّت]]، امری است قطعی و در [[وجوب]] آن، سخنی نیست.
| |
| | |
| آری، از این [[آیه]]، به دست میآید که [[وجوب امامت]] "[[اولی الامر]]" وجوب کلامی است و نه [[فقهی]]؛ یعنی همانگونه که [[نصب]] و تعیین [[پیامبر]]، فِعل [[خداوند]] است، [[نصب]] و [[تعیین امام]] نیز، فِعلِ [[خداوند]] است.
| |
| | |
| ممکن است گفته شود: کلمه "منکم" بیان کننده این مطلب است که [[اولی الأمر]] را خود [[مسلمانان]] بر میگزینند؛ ولی این احتمال، اعتبار و [[ارزش]] [[علمی]] ندارد؛ زیرا دربارۀ [[نبوّت]] نیز کلمه "من أنفسهم" آمده است. مقصود از اینگونه تعابیر، این است که [[پیامبر]] و [[امام]] از جنس بشرند و گذشته از این، از میان خود [[مردم]] برگزیده شدهاند. [[برگزیده شدن]] [[پیامبر]] و [[امام]] از میان [[مردم]]، غیر از [[برگزیده شدن]] آنان به دست [[مردم]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۹۲-۲۱۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| === چهارم: دلالت بر مرجعیت دینی === | | === چهارم: دلالت بر مرجعیت دینی === |