دختر در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سپاهیان اسلام' به 'سپاهیان اسلام') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = دختر | | موضوع مرتبط = دختر | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = دختر | ||
| مداخل مرتبط = [[دختر در قرآن | | مداخل مرتبط = [[دختر در قرآن]] - [[دختر در معارف و سیره نبوی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== رفتار پیامبر اعظم {{صل}} با دختران == | == رفتار پیامبر اعظم {{صل}} با دختران == | ||
[[رفتار پیامبر]] [[اکرم]] {{صل}} با [[دختران]] خردسال، [[نوجوان]] و [[جوان]] از یک سو، منشأ [[عاطفی]] داشت و از «[[خُلق عظیم]]» آن [[حضرت]] سرچشمه میگرفت و از دیگر سو، [[صبغه]] [[اجتماعی]] - [[تربیتی]] داشت و نوعی [[مبارزه]] با [[فرهنگ]] [[خشونت]] بار [[جاهلی]] و [[افکار]] غلط [[مردم]] [[شبه جزیره عربستان]] بود. نگاه تحقیرآمیز [[اعراب]] به دختران و برخورد نادرست با آنها و [[زنده به گور کردن]] آنان چنان [[زشت]] و غیرمنطقی بود که در [[قرآن کریم]] به جزئیات این [[رفتار]] و [[زشتی]] آن اشاره شده است. در آیهای از [[قرآن]] میخوانیم: | [[رفتار پیامبر]] [[اکرم]] {{صل}} با [[دختران]] خردسال، [[نوجوان]] و [[جوان]] از یک سو، منشأ [[عاطفی]] داشت و از «[[خُلق عظیم]]» آن [[حضرت]] سرچشمه میگرفت و از دیگر سو، [[صبغه]] [[اجتماعی]] - [[تربیتی]] داشت و نوعی [[مبارزه]] با [[فرهنگ]] [[خشونت]] بار [[جاهلی]] و [[افکار]] غلط [[مردم]] [[شبه جزیره عربستان]] بود. نگاه تحقیرآمیز [[اعراب]] به دختران و برخورد نادرست با آنها و [[زنده به گور کردن]] آنان چنان [[زشت]] و غیرمنطقی بود که در [[قرآن کریم]] به جزئیات این [[رفتار]] و [[زشتی]] آن اشاره شده است. در آیهای از [[قرآن]] میخوانیم: {{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>. | ||
{{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>. | |||
[[خداوند]] در قرآن کریم، از [[تولد]] نوزاد دختر با واژه {{متن قرآن|بُشِّرَ}} به معنای مژده و خبر خوش سخن گفته است تا [[ارزشها]] و افکار نادرست [[جاهلیت]] را [[تغییر]] دهد. [[سیره پیامبر]] اعظم {{صل}} نیز بر مبنای همین [[آیه شریفه]] است و نشاندهنده توجه ویژه آن حضرت به ماهیت [[انسانی]] افراد است، نه جنسیت و طبقات اجتماعی آنان. [[زنده به گور کردن دختران]] در برخی [[قبایل عرب]]، به [[ارث]] گذاشتن [[زنان]] و بیتوجهی به نیازهای [[فطری]] آنان از نمونههای برجسته [[تبعیض]] جنسیتی در [[عصر جاهلی]] بود. [[پیامبر خدا]] با [[سیره]] و سخن خویش به مبارزه مستقیم و غیرمستقیم با این افکار و [[آداب و رسوم]] غلط پرداخت | [[خداوند]] در قرآن کریم، از [[تولد]] نوزاد دختر با واژه {{متن قرآن|بُشِّرَ}} به معنای مژده و خبر خوش سخن گفته است تا [[ارزشها]] و افکار نادرست [[جاهلیت]] را [[تغییر]] دهد. [[سیره پیامبر]] اعظم {{صل}} نیز بر مبنای همین [[آیه شریفه]] است و نشاندهنده توجه ویژه آن حضرت به ماهیت [[انسانی]] افراد است، نه جنسیت و طبقات اجتماعی آنان. [[زنده به گور کردن دختران]] در برخی [[قبایل عرب]]، به [[ارث]] گذاشتن [[زنان]] و بیتوجهی به نیازهای [[فطری]] آنان از نمونههای برجسته [[تبعیض]] جنسیتی در [[عصر جاهلی]] بود. [[پیامبر خدا]] با [[سیره]] و سخن خویش به مبارزه مستقیم و غیرمستقیم با این افکار و [[آداب و رسوم]] غلط پرداخت<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۱۹.</ref>. | ||
== [[هدیه دادن]] به دختران == | == [[هدیه دادن]] به دختران == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۶: | ||
از مجموع سخنان آن [[حضرت]] درمییابیم که [[فرهنگ]] [[هدیه دادن]] از رفتارهای بسیار [[پسندیده]] [[تربیتی]] است. البته باید به شرایط و آثار آن توجه داشت تا همین فرهنگ مثبت به علت بیتوجهی به جنبههای گوناگون آن و گذاشتن اثر منفی بر افرادی که مورد [[تبعیض]] و [[بیمهری]] شدهاند، عامل [[ضد]] تربیتی تبدیل نشود. | از مجموع سخنان آن [[حضرت]] درمییابیم که [[فرهنگ]] [[هدیه دادن]] از رفتارهای بسیار [[پسندیده]] [[تربیتی]] است. البته باید به شرایط و آثار آن توجه داشت تا همین فرهنگ مثبت به علت بیتوجهی به جنبههای گوناگون آن و گذاشتن اثر منفی بر افرادی که مورد [[تبعیض]] و [[بیمهری]] شدهاند، عامل [[ضد]] تربیتی تبدیل نشود. | ||
افزون بر [[سیره رسول اکرم]] {{صل}} در مورد هدیه دادن به فرزندان، آن حضرت در سخنان خود نیز به تبیین این [[سیره]] و رفتار میپرداخت و [[مسلمانان]] را به [[برتری]] بخشیدن [[دختران]] بر پسران در هدیه دادن امر میکرد. در روایتی میخوانیم که رسول خدا {{صل}} فرمود: | افزون بر [[سیره رسول اکرم]] {{صل}} در مورد هدیه دادن به فرزندان، آن حضرت در سخنان خود نیز به تبیین این [[سیره]] و رفتار میپرداخت و [[مسلمانان]] را به [[برتری]] بخشیدن [[دختران]] بر پسران در هدیه دادن امر میکرد. در روایتی میخوانیم که رسول خدا {{صل}} فرمود: در بخشش میان فرزندان خود، [[برابری]] را مراعات کنید. اگر من میخواستم فرزندانی را برتری دهم حتما آنها دختران بودند<ref>هیثمی، مجمع الزوائد؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۲۸۲.</ref>. | ||
در بخشش میان فرزندان خود، [[برابری]] را مراعات کنید. اگر من میخواستم فرزندانی را برتری دهم حتما آنها دختران بودند<ref>هیثمی، مجمع الزوائد؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۲۸۲.</ref>. | |||
همچنین [[زینب]] تمیمی در مورد رسول خدا {{صل}} میگوید: | همچنین [[زینب]] تمیمی در مورد رسول خدا {{صل}} میگوید: رسول خدا {{صل}} نمیپسندید که در بخشیدن هدیه پسران بر دختران برتری داده شوند. | ||
رسول خدا {{صل}} نمیپسندید که در بخشیدن هدیه پسران بر دختران برتری داده شوند. | |||
شاید عدالتی که در جمله {{متن حدیث|اعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ فِي الْعَطِیَّةِ}}<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۴، ص۱۸۵۹.</ref> توصیه شده است، به در نظر گرفتن شأنیت و موقعیت آنها اعم از سن، جنسیت، علایق و [[ویژگیهای جسمانی]] آنان اشاره کند؛ زیرا «[[عدل]]» در لغت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود است ({{عربی|وَضْعُ الشَّيْءِ فِي مَوْضِعِهِ}})، نه به معنای یکسان عمل کردن. [[بدیهی]] است علایق فرزندان - اعم از دختر و پسر - متفاوت است و [[هدایا]] باید متناسب با نیازها و علایق آنان [[انتخاب]] شود و این همان عدالتی است که مورد نظر [[رسول]] خداست. بنابراین، با توجه به این فرهنگِ اثرگذار در [[هدیه دادن]]، [[دختران]] و [[زنان]] نسبت به پسران و مردان [[برتری]] داده میشوند؛ زیرا ویژگیهای [[روحی]] و [[روانی]] آنان به گونهای است که [[هدیه]] و ابراز [[عشق]] و [[محبت]] به آنان از طریق اعطای هدایا بسیار مؤثر است و موجب [[آرامش روحی]] و روانی آنان میشود. | شاید عدالتی که در جمله {{متن حدیث|اعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ فِي الْعَطِیَّةِ}}<ref>ابن عبدالبر، استیعاب، ج۴، ص۱۸۵۹.</ref> توصیه شده است، به در نظر گرفتن شأنیت و موقعیت آنها اعم از سن، جنسیت، علایق و [[ویژگیهای جسمانی]] آنان اشاره کند؛ زیرا «[[عدل]]» در لغت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود است ({{عربی|وَضْعُ الشَّيْءِ فِي مَوْضِعِهِ}})، نه به معنای یکسان عمل کردن. [[بدیهی]] است علایق فرزندان - اعم از دختر و پسر - متفاوت است و [[هدایا]] باید متناسب با نیازها و علایق آنان [[انتخاب]] شود و این همان عدالتی است که مورد نظر [[رسول]] خداست. بنابراین، با توجه به این فرهنگِ اثرگذار در [[هدیه دادن]]، [[دختران]] و [[زنان]] نسبت به پسران و مردان [[برتری]] داده میشوند؛ زیرا ویژگیهای [[روحی]] و [[روانی]] آنان به گونهای است که [[هدیه]] و ابراز [[عشق]] و [[محبت]] به آنان از طریق اعطای هدایا بسیار مؤثر است و موجب [[آرامش روحی]] و روانی آنان میشود. | ||
خط ۳۰: | خط ۲۶: | ||
در کتابهای [[تاریخی]] و [[سیره]]، روایتهای بسیار دیگری درباره هدیه دادن پیامبر به دختران موجود است که نشان دهنده توجه ویژه پیامبر به وضعیت روحی دختران و اثر هدیه بر [[روح]] و روان آنان است. | در کتابهای [[تاریخی]] و [[سیره]]، روایتهای بسیار دیگری درباره هدیه دادن پیامبر به دختران موجود است که نشان دهنده توجه ویژه پیامبر به وضعیت روحی دختران و اثر هدیه بر [[روح]] و روان آنان است. | ||
نقل شده است که پارچه حریری را برای پیامبر هدیه آوردند. ایشان دستور داد پارچه را به چهار قسمت تقسیم کنند و به فواطم ([[فاطمه بنت اسد]]، [[فاطمه زهرا]] {{صل}}، فاطمه دختر [[حمزه بن عبدالمطلب]] و فاطمه دیگری که نَسَب وی در گزارشها بیان نشده است)<ref>ابو نعیم اصفهانی، معرفة الصحابه، تحقیق: عادل یوسف العزازی، ج۶، ص۳۴۱۰.</ref> بدهند. این [[رفتار پیامبر]] و قرار دادن دختر [[حمزه]] در سطح [[زنان]] بزرگ و شریفی چون [[فاطمه بنت اسد]] و [[فاطمه زهرا]] {{س}} موجب تقویت [[حس]] [[اعتماد به نفس]] و [[عزت نفس]] وی شد و درد [[تنهایی]] و [[غربت]] از دست دادن [[پدر]] را برای وی | نقل شده است که پارچه حریری را برای پیامبر هدیه آوردند. ایشان دستور داد پارچه را به چهار قسمت تقسیم کنند و به فواطم ([[فاطمه بنت اسد]]، [[فاطمه زهرا]] {{صل}}، فاطمه دختر [[حمزه بن عبدالمطلب]] و فاطمه دیگری که نَسَب وی در گزارشها بیان نشده است)<ref>ابو نعیم اصفهانی، معرفة الصحابه، تحقیق: عادل یوسف العزازی، ج۶، ص۳۴۱۰.</ref> بدهند. این [[رفتار پیامبر]] و قرار دادن دختر [[حمزه]] در سطح [[زنان]] بزرگ و شریفی چون [[فاطمه بنت اسد]] و [[فاطمه زهرا]] {{س}} موجب تقویت [[حس]] [[اعتماد به نفس]] و [[عزت نفس]] وی شد و درد [[تنهایی]] و [[غربت]] از دست دادن [[پدر]] را برای وی تحمل پذیر کرد. | ||
توجه [[پیامبر]] به دخترانی که در شرایط ویژه [[صدر اسلام]] میزیستند و همراه [[خانواده]] خویش [[رنج]] بسیاری را تحمل میکردند، در کتابهای [[تاریخی]] و [[سیره]] دیده میشود. یکی از این موارد، اَمَه، دختر [[خالد بن سعید بن عاص]] بود که پس از [[هجرت]] پدر و مادرش به [[حبشه]]، در آنجا به [[دنیا]] آمد و در سختیهای دوران هجرت، [[رشد]] و [[زندگی]] کرد. [[کنیه]] اَمَه، [[ام خالد]] است. وی نقل میکند که روزی جامههایی برای پیامبر [[هدیه]] آوردند. در میان هدیهها، [[لباس]] کوچکی از خَز یا پشم بود. پیامبر با دیدن این لباس دخترانه دستور داد که مرا نزد ایشان ببرند. آن [[حضرت]] لباس را با دست خود به من پوشاند و فرمود: «به خوبی و [[خوشی]] این لباس را فرسوده و کهنه کنی». سپس به طراز [[جامه]] که زرد و قرمز بود، نگریست و با زبان [[حبشی]]، دوبار فرمود: «این لباس زیباست، ام خالد»<ref>طبقات الکبری، ج۸، ص۲۳۴.</ref>. این سخن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نشان دهنده [[صمیمیت]] و [[دوستی]] حضرت با ام خالد است. | توجه [[پیامبر]] به دخترانی که در شرایط ویژه [[صدر اسلام]] میزیستند و همراه [[خانواده]] خویش [[رنج]] بسیاری را تحمل میکردند، در کتابهای [[تاریخی]] و [[سیره]] دیده میشود. یکی از این موارد، اَمَه، دختر [[خالد بن سعید بن عاص]] بود که پس از [[هجرت]] پدر و مادرش به [[حبشه]]، در آنجا به [[دنیا]] آمد و در سختیهای دوران هجرت، [[رشد]] و [[زندگی]] کرد. [[کنیه]] اَمَه، [[ام خالد]] است. وی نقل میکند که روزی جامههایی برای پیامبر [[هدیه]] آوردند. در میان هدیهها، [[لباس]] کوچکی از خَز یا پشم بود. پیامبر با دیدن این لباس دخترانه دستور داد که مرا نزد ایشان ببرند. آن [[حضرت]] لباس را با دست خود به من پوشاند و فرمود: «به خوبی و [[خوشی]] این لباس را فرسوده و کهنه کنی». سپس به طراز [[جامه]] که زرد و قرمز بود، نگریست و با زبان [[حبشی]]، دوبار فرمود: «این لباس زیباست، ام خالد»<ref>طبقات الکبری، ج۸، ص۲۳۴.</ref>. این سخن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نشان دهنده [[صمیمیت]] و [[دوستی]] حضرت با ام خالد است. | ||
خط ۴۱: | خط ۳۷: | ||
نکتهای که از این [[روایت]] درمییابیم، تعیین نوع [[هدیه]] به تناسب سن، جنسیت و نیازهای طبیعی است. رسول خدا {{صل}} به دختران و زنان، بیشتر اشیای زینتی و [[لباس]] و در برخی موارد نیز [[عطر]] هدیه میداد. آن حضرت بارها در سخنان خود بر [[هدیه دادن]] یا سوغات آوردن عطر برای دختران و زنان تأکید کرده است. | نکتهای که از این [[روایت]] درمییابیم، تعیین نوع [[هدیه]] به تناسب سن، جنسیت و نیازهای طبیعی است. رسول خدا {{صل}} به دختران و زنان، بیشتر اشیای زینتی و [[لباس]] و در برخی موارد نیز [[عطر]] هدیه میداد. آن حضرت بارها در سخنان خود بر [[هدیه دادن]] یا سوغات آوردن عطر برای دختران و زنان تأکید کرده است. | ||
[[شناخت]] ویژگیهای زنان و جلوههای [[روانشناختی]] آنان، [[میزان]] اثرگذاری دادن اینگونه [[هدایا]] را مشخص میکند. بر اساس آنچه گفته شد، به اهمیت توجه به [[دختران]] و [[هدیه دادن]] به آنان برای [[حفظ]] [[نجابت]]، [[عفت]] و [[پاکی]] آنان میتوان پی برد. شیوههای [[رفتاری]] [[پیامبر]] در این باره، الگوی مناسبی برای [[پدران]] و [[مادران]] و [[مربیان]] [[تربیتی]] خواهد بود | |||
[[شناخت]] ویژگیهای زنان و جلوههای [[روانشناختی]] آنان، [[میزان]] اثرگذاری دادن اینگونه [[هدایا]] را مشخص میکند. بر اساس آنچه گفته شد، به اهمیت توجه به [[دختران]] و [[هدیه دادن]] به آنان برای [[حفظ]] [[نجابت]]، [[عفت]] و [[پاکی]] آنان میتوان پی برد. شیوههای [[رفتاری]] [[پیامبر]] در این باره، الگوی مناسبی برای [[پدران]] و [[مادران]] و [[مربیان]] [[تربیتی]] خواهد بود<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۲۰.</ref>. | |||
== دادن [[حق انتخاب همسر]] به دختران و [[زنان]] == | == دادن [[حق انتخاب همسر]] به دختران و [[زنان]] == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۴: | ||
در [[روایتها]] آمده است که [[رسول خدا]] {{صل}} عُماره را به [[عقد]] پسرخواندهاش، [[سلمه بن ابی سلمه]] درآورد و در [[خطبه]] عقد، [[عماره]] را با عنوان «دختر [[برادر]] رضاعیام» خطاب کرد<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۶۰.</ref>. بنا بر [[روایات]]، این ازدواج پس از مشورت با عماره و [[رضایت]] کامل وی صورت گرفت. در این ازدواج که با [[درایت]] پیامبر انجام شد، نکتههای [[اخلاقی]] مهمی وجود دارد: | در [[روایتها]] آمده است که [[رسول خدا]] {{صل}} عُماره را به [[عقد]] پسرخواندهاش، [[سلمه بن ابی سلمه]] درآورد و در [[خطبه]] عقد، [[عماره]] را با عنوان «دختر [[برادر]] رضاعیام» خطاب کرد<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۶۰.</ref>. بنا بر [[روایات]]، این ازدواج پس از مشورت با عماره و [[رضایت]] کامل وی صورت گرفت. در این ازدواج که با [[درایت]] پیامبر انجام شد، نکتههای [[اخلاقی]] مهمی وجود دارد: | ||
سلمه، پسر [[ام سلمه]] [[موقعیت اجتماعی]] بسیار خوبی در میان [[مسلمانان]] داشت. ازاین رو، پیامبر برای [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[حمزه سیدالشهدا]] و دخترش، وی را به عقد سلمه درآورد. پیامبر پیش از ازدواج، رضایت عماره را جلب کرد و به صلاحدید خویش بسنده نکرد. [[رسول خدا]] {{صل}} با به کار بردن جملههای [[عاطفی]] و انتساب [[عماره]] به خود، جایگاه وی را محکم و خلأ [[روحی]] و روانیاش را برطرف ساخت | سلمه، پسر [[ام سلمه]] [[موقعیت اجتماعی]] بسیار خوبی در میان [[مسلمانان]] داشت. ازاین رو، پیامبر برای [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[حمزه سیدالشهدا]] و دخترش، وی را به عقد سلمه درآورد. پیامبر پیش از ازدواج، رضایت عماره را جلب کرد و به صلاحدید خویش بسنده نکرد. [[رسول خدا]] {{صل}} با به کار بردن جملههای [[عاطفی]] و انتساب [[عماره]] به خود، جایگاه وی را محکم و خلأ [[روحی]] و روانیاش را برطرف ساخت<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۲۵.</ref>. | ||
== [[ارث]] [[دختران]] == | == [[ارث]] [[دختران]] == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۰: | ||
در [[روایات]] آمده است که پس از [[شهادت]] [[سعد بن ربیع]] در [[جنگ احد]]، [[همسر]] و فرزندانش به [[سختی]] [[زندگی]] میکردند. این امر، [[پیامبر]] را بسیار ناراحت و آزرده خاطر ساخت. ازاین رو، برای نزول آیاتی که از [[مشکلات]] این [[خانواده]] و مانند آنها بکاهد، [[دعا]] کرد. | در [[روایات]] آمده است که پس از [[شهادت]] [[سعد بن ربیع]] در [[جنگ احد]]، [[همسر]] و فرزندانش به [[سختی]] [[زندگی]] میکردند. این امر، [[پیامبر]] را بسیار ناراحت و آزرده خاطر ساخت. ازاین رو، برای نزول آیاتی که از [[مشکلات]] این [[خانواده]] و مانند آنها بکاهد، [[دعا]] کرد. | ||
[[جابر بن عبدالله انصاری]] میگوید: «روزی پس از ادای [[نماز صبح]] از شهدای [[احد]] و از جمله سعد بن ربیع یاد کردیم. سپس به امر پیامبر، به همراه بیست نفر از [[اصحاب]] برای دیدن خانواده سعد بن ربیع به خانهاش رفتیم. در | [[جابر بن عبدالله انصاری]] میگوید: «روزی پس از ادای [[نماز صبح]] از شهدای [[احد]] و از جمله سعد بن ربیع یاد کردیم. سپس به امر پیامبر، به همراه بیست نفر از [[اصحاب]] برای دیدن خانواده سعد بن ربیع به خانهاش رفتیم. در خانه او حصیری پهن بود و [[اهل]] خانه با سختی و [[فقر]] زندگی میکردند. | ||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره سعد و [[فضایل]] او سخن گفت. آنگاه همسر سعد گفت: ای رسول خدا! پس از شهادت سعد، برادرش آمد و آنچه را از وی باقی مانده بود، گرفت و برد. این دو [[دختر سعد]] چیزی ندارند و شما میدانید که [[زنها]] را در قبال [[مال]] به همسری میگیرند. [[پیامبر خدا]] با شنیدن سخنان همسر سعد ناراحت شد و برای آنان [[دعا]] کرد. هنگام بازگشت به [[مدینه]]، [[جبرئیل]] به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} رسید و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ}}<ref>«خداوند درباره (ارث) فرزندانتان به شما سفارش میکند» سوره نساء، آیه ۱۱.</ref> را نازل کرد. [[حضرت]]، [[همسر]] و [[برادر]] سعد را فراخواند و با توجه به این [[آیه]]، از برادر سعد خواست ۳۲ [[میراث]] سعد را به دخترانش و ۸۱ آن را به همسرش بازگرداند و باقیمانده آن را برای خود بردارد. این [[حکم الهی]] همسر را چنان خوشحال کرد که [[تکبیر]] سر داد و مردمی که در [[مسجد]] بودند، صدای وی را شنیدند<ref>محمد بن عمر الواقدی، مغازی، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره سعد و [[فضایل]] او سخن گفت. آنگاه همسر سعد گفت: ای رسول خدا! پس از شهادت سعد، برادرش آمد و آنچه را از وی باقی مانده بود، گرفت و برد. این دو [[دختر سعد]] چیزی ندارند و شما میدانید که [[زنها]] را در قبال [[مال]] به همسری میگیرند. [[پیامبر خدا]] با شنیدن سخنان همسر سعد ناراحت شد و برای آنان [[دعا]] کرد. هنگام بازگشت به [[مدینه]]، [[جبرئیل]] به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} رسید و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ}}<ref>«خداوند درباره (ارث) فرزندانتان به شما سفارش میکند» سوره نساء، آیه ۱۱.</ref> را نازل کرد. [[حضرت]]، [[همسر]] و [[برادر]] سعد را فراخواند و با توجه به این [[آیه]]، از برادر سعد خواست ۳۲ [[میراث]] سعد را به دخترانش و ۸۱ آن را به همسرش بازگرداند و باقیمانده آن را برای خود بردارد. این [[حکم الهی]] همسر را چنان خوشحال کرد که [[تکبیر]] سر داد و مردمی که در [[مسجد]] بودند، صدای وی را شنیدند<ref>محمد بن عمر الواقدی، مغازی، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۶۸: | ||
اُمّ [[کجه]] نیز از جمله زنانی بود که به علت دختر بودن فرزندانش، از حق ارث همسرش، [[اوس بن ثابت]]، [[محروم]] شده بود. پس از [[نزول آیات]] ارث و تعیین میراث برای زنان و دختران، همسر و هر پنج دختر وی از آنچه از [[اوس]] باقی مانده بود، ارث بردند<ref>نک: اسدالغابه، ج۵، ص۶۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج۸، ص۴۵۶؛ شاهین عبدالصبور و اصلاح عبدالسلام الرفاعی، صحابیات حول الرسول، ج۲، ص۹۷ - ۱۰۱.</ref>. | اُمّ [[کجه]] نیز از جمله زنانی بود که به علت دختر بودن فرزندانش، از حق ارث همسرش، [[اوس بن ثابت]]، [[محروم]] شده بود. پس از [[نزول آیات]] ارث و تعیین میراث برای زنان و دختران، همسر و هر پنج دختر وی از آنچه از [[اوس]] باقی مانده بود، ارث بردند<ref>نک: اسدالغابه، ج۵، ص۶۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج۸، ص۴۵۶؛ شاهین عبدالصبور و اصلاح عبدالسلام الرفاعی، صحابیات حول الرسول، ج۲، ص۹۷ - ۱۰۱.</ref>. | ||
درباره اینکه کدام یک از دو [[روایت]] بیان شده، [[شأن نزول آیات]] ارث بودند، [[اختلاف]] وجود دارد، ولی نکته مهم، نتیجه عملی این آیات؛ یعنی به رسمیت شناخته شدن حق ارث برای دختران و زنان است | درباره اینکه کدام یک از دو [[روایت]] بیان شده، [[شأن نزول آیات]] ارث بودند، [[اختلاف]] وجود دارد، ولی نکته مهم، نتیجه عملی این آیات؛ یعنی به رسمیت شناخته شدن حق ارث برای دختران و زنان است<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونهشناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۲۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۸۱: | خط ۷۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:خانواده]] |