آیه صادقین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاه متکلمان و مفسران فریقین
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
''' بررسی و ارزیابی اقوال''' | ''' بررسی و ارزیابی اقوال''' | ||
در | از میان اقوال یاد شده، تنها قول چهارم درست است، یعنی مقصود از صادقین در این آیه - علاوه بر پیامبران{{عم}}- [[امیرالمؤمنین]] و [[امامان معصوم]] از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} میباشند. [[دلیل]] بر [[درستی]] این دیدگاه دو چیز است: یکی این که - چنان که پس از این بیان خواهد شد- صادقین در این آیه کسانیاند که از عالیترین مرتبه [[صدق]] در [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] برخوردارند، و جز [[معصومان]] کسی دارای چنین ویژگی نیست. و دیگر روایاتی است که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است. در این [[روایات]]، [[صادقین]] بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] [[اهلبیت]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است. اما کسانی که در [[آیات]] یاد شده به عنوان صادق توصیف شدهاند، اگر چه از فضیلتهای برجستهای برخوردارند، ولی واجد [[فضیلت]] [[عصمت]] نیستند، البته، میتوان گفت آیات یاد شده به ملاک عموم و شمولی که دارند، پیامبر{{صل}} و اهلبیت [[معصوم]] آن [[حضرت]] را نیز شامل میشوند، ولی سخن در دیگر مصادیق آنهاست؛ یعنی نمیتوان همه مصادیق آن آیات را، مصادیق صادقین در [[آیه]] مورد بحث دانست. | ||
از [[تأمل]] در آیات یاد شده به دست میآید که آنها در صدد توصیف پرهیزگاراناند، یعنی کسانی که به [[راستی]] به [[خدا]]، [[روز جزا]]، [[نبوت]] و [[شریعت الهی]] [[ایمان]] آورده و در [[انجام تکالیف دینی]] ثابتقدم و استوارند. هم [[نماز]] برپا میدارند، هم [[انفاق]] میکنند و هم در [[راه خدا]] [[جهاد]] مینمایند. آنان با این ویژگیها از [[منافقان]] و [[مسلمانان]] [[سست]] عقیدهای که در میدان [[اطاعت]] و [[عبادت]] [[خداوند]] [[ثابت قدم]] و [[استوار]] نیستند، باز شناخته میشوند، چنان که در پایان آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] فرموده است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> یعنی افراد یاد شده به [[دلیل]] [[صداقت]] در ایمان و [[اطاعت خداوند]]، مدال [[افتخار]] آمیز [[تقوا]] را دریافت کردهاند. بنابراین، آنان مصداق بخش نخست [[آیه صادقین]] ([[توبه]] / ۱۱۹) میباشند که از [[مؤمنان]] خواسته است [[پرهیزگار]] باشند. بدون [[شک]] رسیدن به [[مقام]] شامخ تقوا از رهگذر [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} به دست میآید، چنان که در آیه ۷ [[سوره حشر]] خداوند به مؤمنان [[دستور]] داده است تا به [[دستورات]] پیامبر{{صل}} عمل کنند، و از آن چه [[نهی]] میکند [[پرهیز]] نمایند: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>. | |||
[[گواه]] بر این که مقصود از [[صادق بودن]] در [[آیات]] یاد شده، داشتن [[ایمان راستین]] است؛ [[ایمانی]] که جلوههای آن در عمل به [[فرامین الهی]] و [[دوری از گناهان]] نمایان میشود، هرچند به مرز [[عصمت]] نمیرسد، این است که در [[سوره حجرات]] پس از این که ادعای [[اعراب]] را در داشتن [[ایمان]] رد میکند و یادآور میشود که ایمان در [[قلوب]] آنان وارد نشده و تنها [[اقرار زبانی]] و ظاهری به [[اسلام]] کردهاند: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref> [[مؤمنان راستین]] را وصف کرده و در پایان، آنان را به عنوان “صادقین” معرفی کرده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}<ref>«تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آوردهاند سپس تردید نورزیدهاند و با داراییها و جانهایشان در راه خداوند جهاد کردهاند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>. | |||
همچنین در [[آیه]] ۱۵ [[آل عمران]] از [[پرهیزگاران]] و پاداشهای [[اخروی]] آنان سخن به میان آمده و در وصف آنان آمده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.</ref>، آن گاه ویژگیهای آنان بیان شده است که از آن جمله صادق بودن آنان است<ref>{{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}} «(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref>. | |||
پس از آیه ۲۳ [[سوره احزاب]]، که برخی از [[مؤمنان]] به عنوان کسانی که صادقانه به [[عهد الهی]] خود عمل کردند معرفی شدهاند، این مطلب بیان شده است که [[خداوند]] [[صادقین]] را [[پاداش]] داده و [[منافقین]] را [[کیفر]] داده یا از آنان در خواهد گذشت<ref>{{متن قرآن|لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ}} «تا خداوند راستگویان را برای راستیشان پاداش دهد و دورویان را اگر خواهد عذاب کند یا از آنان بگذرد؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۲۴.</ref>. از [[تقابل]] میان صادقین و منافقین به دست میآید که، مقصود عالیترین مرتبه [[صدق]] نیست، بلکه مرتبهای از صدق است که [[مؤمن]] [[راستین]] را از [[منافق]] جدا میسازد. این مطلب با روایاتی که امیرالمؤمین{{ع}} را مصداق [[آیه]] ۲۳ [[احزاب]] دانسته منافات ندارد؛ زیرا صادق در این آیه به صورت مطلق به کار رفته است، که عالیترین مرتبه را نیز میتواند شامل شود، اگرچه به آن اختصاص ندارد. | |||
بنابراین، مقصود از کسانی که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] به [[صادق بودن]] توصیف شدهاند فقط کسانی که از عالیترین مرتبه صدق برخوردارند، نمیباشد، بلکه مقصود کسانیاند که از [[نفاق]] و [[تزلزل]] [[ایمانی]] پیراستهاند و [[تکلیف الهی]] را با [[نشاط]] و [[استواری]] انجام میدهند. عنوان جامع آنان [[پرهیزگاری]] است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}؛ یعنی به نخستین [[دستور خداوند]] در آیه ۱۱۹ [[توبه]]، عمل کردهاند. راه رسیدن به این [[افتخار]]، [[پیروی از پیشوایان معصوم]] است: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}، که [[پیامبر]]{{صل}} سرآغاز و سرآمد آنان است. | |||
علاوه بر نقد اساسی یاد شده که بر همه دیدگاههای [[تفسیری]] پیش گفته - غیر از دیدگاه چهارم- وارد است، بر دیدگاه دوم این نقد ویژه نیز وارد است که مفاد {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} [[پیروی]] از آنان در همه امور است، ولی آنچه مربوط به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] است، صادق بودن آنان در [[ندامت]] و توبه است، اگر مقصود از صادقین آنان بودند، مناسبتر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع التائبین}}. | |||
بر دیدگاه سوم نیز این اشکال ویژه وارد است که {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} عام است، و هیچ [[دلیل]] و توجیهی برای اختصاص آن به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] وجود ندارد، و اگر مقصود آنها بودند مناسبتر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع المجاهدین}}. با [[چشمپوشی]] از این اشکال، دیدگاه مزبور با نظریه چهارم منافات ندارد؛ زیرا در [[حقیقت]] از سه فرد متخلف خواسته شده است که با [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانانی که او را در غزوه تبوک [[همراهی]] کردند، باشند. [[شخصیت]] محور در آن [[غزوه]] پیامبر{{صل}} بود و [[اقتدا]] به [[مسلمانان]] به صورت مستقل از [[رسول اکرم]]{{صل}} مطرح نبود.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۵.</ref> | |||
=== صادقین در [[روایات]] === | === صادقین در [[روایات]] === |