←مقدمه
(←پانویس) |
(←مقدمه) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[خدیجه دختر خُوَیلِد]]، مادرش | [[خدیجه دختر خُوَیلِد]]، مادرش فاطمه دختر زائده است. [[خدیجه]] {{س}} نخستین بانوی [[مسلمان]] است. وی از زنان متمول و متمکّن [[شبه جزیره عربستان]] بود که به امر [[تجارت]] اشتغال داشت. از اینرو در نقلهای تاریخی سبب آشنایی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با ایشان را وثوق و [[امین]] بودن [[پیامبر اکرم]] دانستهاند. [[خدیجه]] {{س}} از ایشان درخواست کرد تا او را در سفرهای تجاری و امر [[تجارت]] [[یاری]] رساند و در ازای آن مزدی بیش از دیگران دریافت دارد. تعداد سفرهای تجاری [[پیامبر]] را با کاروانهای تجاری [[خدیجه]] {{س}} چهار سفر به [[یمن]] و یک سفر به شما ذکر کردهاند. سفر به [[شام]] مهمترین سفر تجاری ایشان است که به [[ازدواج]] آنان انجامید. | ||
[[دلایل]] ایجاد علاقه [[خدیجه]] {{س}} نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} را اینگونه ذکر کردهاند: | [[دلایل]] ایجاد علاقه [[خدیجه]] {{س}} نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} را اینگونه ذکر کردهاند: | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# [[پیشگویی]] شخصی در خصوص [[ازدواج]] [[خدیجه]] {{س}} با مردی از [[قریش]] که به [[رسالت]] [[مبعوث]] خواهد شد. | # [[پیشگویی]] شخصی در خصوص [[ازدواج]] [[خدیجه]] {{س}} با مردی از [[قریش]] که به [[رسالت]] [[مبعوث]] خواهد شد. | ||
در اقوال تاریخی اینگونه آمده است که [[خدیجه]] {{س}} تمایل خود به [[ازدواج با پیامبر]] را یا به وسیله یکی از [[دوستان]]، یا [[غلام]] خود که همسفر [[پیامبر]] در سفرهای تجاری بوده است، یا خود، شخصاً، با ایشان در میان نهاد. [[پیامبر]] نیز موضوع را با عموهای خود مطرح کرد. سپس صفیّه، عمه [[پیامبر اکرم]]، به خانه [[خدیجه]] {{س}} رفت و از چگونگی قصد [[خدیجه]] {{س}} [[آگاه]] شد. پس از آن، عموهای [[پیامبر]] برای خواستگاری به خانه عموی [[خدیجه]] {{س}}، [[عمرو بن اسد]]، رفتند. مهریه [[خدیجه]] {{س}} مبلغ دوازده اوقیه (هر اوقیه معادل [[چهل]] درهم) تعیین شد و [[خدیجه]] {{س}} بهطور رسمی به [[ازدواج]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درآمد. در این زمان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بیستوپنج سال داشتند و [[خدیجه]] حدود بیست و پنج یا بیست و هشت سال داشت. [[خدیجه]] {{س}} پس از [[ازدواج]]، همه [[اموال]] و [[دارایی]] خود را به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بخشید و [[اداره]] امور تجاری خود را به ایشان واگذار کرد و کنیزان و غلامان را آزاد کرد. [[خدیجه]] {{س}} در آغاز دوران پر افتوخیز [[رسالت]]، همواره [[یاری]] | در اقوال تاریخی اینگونه آمده است که [[خدیجه]] {{س}} تمایل خود به [[ازدواج با پیامبر]] را یا به وسیله یکی از [[دوستان]]، یا [[غلام]] خود که همسفر [[پیامبر]] در سفرهای تجاری بوده است، یا خود، شخصاً، با ایشان در میان نهاد. [[پیامبر]] نیز موضوع را با عموهای خود مطرح کرد. سپس صفیّه، عمه [[پیامبر اکرم]]، به خانه [[خدیجه]] {{س}} رفت و از چگونگی قصد [[خدیجه]] {{س}} [[آگاه]] شد. پس از آن، عموهای [[پیامبر]] برای خواستگاری به خانه عموی [[خدیجه]] {{س}}، [[عمرو بن اسد]]، رفتند. مهریه [[خدیجه]] {{س}} مبلغ دوازده اوقیه (هر اوقیه معادل [[چهل]] درهم) تعیین شد و [[خدیجه]] {{س}} بهطور رسمی به [[ازدواج]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درآمد. در این زمان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بیستوپنج سال داشتند و [[خدیجه]] حدود بیست و پنج یا بیست و هشت سال داشت. [[خدیجه]] {{س}} پس از [[ازدواج]]، همه [[اموال]] و [[دارایی]] خود را به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بخشید و [[اداره]] امور تجاری خود را به ایشان واگذار کرد و کنیزان و غلامان را آزاد کرد. [[خدیجه]] {{س}} در آغاز دوران پر افتوخیز [[رسالت]]، همواره [[یاری]] فداکار برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بود. آنگاه که بار عظیم [[وحی]] بر دوش [[پیامبر]] سنگینی میکرد، او را در کنار خویش یاور و غمخوار مییافت. [[دارایی]] [[خدیجه]] {{س}} در سالهای آغازین [[رسالت]] بسیار مفید واقع شد، چنانکه [[پیامبر]] بعدها فرمود: هیچ مالی بهاندازه [[اموال]] [[خدیجه]] {{س}} برایم سود نبخشید. او نخستین بانوی [[مسلمان]] و نخستین [[زن]] نمازگزار در [[تاریخ اسلام]] است. | ||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خدیجه]] {{س}} را همواره گرامی میداشت و از او به [[نیکی]] یاد میکرد. [[خدیجه]] {{س}} نزد [[پیامبر]] {{صل}} گرامیترین همسرانش بود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در حدیثی خطاب به [[امام علی]] {{ع}} [[خدیجه]] {{س}} را جزو چهار [[زن]] [[برتر]] [[جهان]] یاد میکند و در روایتی دیگر خطاب به [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: "تو همسری چون [[فاطمه]] داری، که من چون او ندارم و مادر زنی چون [[خدیجه]] {{س}} داری، که من نیز چون او ندارم." | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خدیجه]] {{س}} را همواره گرامی میداشت و از او به [[نیکی]] یاد میکرد. [[خدیجه]] {{س}} نزد [[پیامبر]] {{صل}} گرامیترین همسرانش بود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در حدیثی خطاب به [[امام علی]] {{ع}} [[خدیجه]] {{س}} را جزو چهار [[زن]] [[برتر]] [[جهان]] یاد میکند و در روایتی دیگر خطاب به [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: "تو همسری چون [[فاطمه]] داری، که من چون او ندارم و مادر زنی چون [[خدیجه]] {{س}} داری، که من نیز چون او ندارم." | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] از [[خدیجه]] {{س}} اینگونه یاد میکند: "... آن هنگام [اولین روزهای [[رسالت]]] جز خانهای که [[رسول خدا]] {{صل}} و [[خدیجه]] در آن بود، در هیچ خانهای مسلمانی راه نیافته بود؛ من سوّمین آنان بودم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲: {{متن حدیث|يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا}}</ref>. نهاد [[پاک]] [[خدیجه]] {{س}} بستری فراهم کرد تا [[نور]] وجودی [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} در آن به عرصه هستی گام نهد و بهدنبال آن [[اهل بیت پیامبر]] اکرم {{صل}} از نسل ایشان به [[جهان]] مادی پای گذارند و [[نور]] هدایتگستر خویش را به جهانیان عرضه دارند. | [[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] از [[خدیجه]] {{س}} اینگونه یاد میکند: "... آن هنگام [اولین روزهای [[رسالت]]] جز خانهای که [[رسول خدا]] {{صل}} و [[خدیجه]] در آن بود، در هیچ خانهای مسلمانی راه نیافته بود؛ من سوّمین آنان بودم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲: {{متن حدیث|يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا}}</ref>. نهاد [[پاک]] [[خدیجه]] {{س}} بستری فراهم کرد تا [[نور]] وجودی [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} در آن به عرصه هستی گام نهد و بهدنبال آن [[اهل بیت پیامبر]] اکرم {{صل}} از نسل ایشان به [[جهان]] مادی پای گذارند و [[نور]] هدایتگستر خویش را به جهانیان عرضه دارند. | ||
[[خدیجه]] {{س}} زمان کوتاهی پس از محاصره [[اقتصادی]] اقتصادی در [[سال دهم بعثت]]، در سن ۶۵ سالگی درگذشت. [[پیامبر اکرم]] او را با دستان خویش [[غسل]] داد و در [[قبر]] نهاد. [[مصیبت]] [[مرگ]] [[خدیجه]] {{س}}، اندک زمانی پس از | [[خدیجه]] {{س}} زمان کوتاهی پس از محاصره [[اقتصادی]] اقتصادی در [[سال دهم بعثت]]، در سن ۶۵ سالگی درگذشت. [[پیامبر اکرم]] او را با دستان خویش [[غسل]] داد و در [[قبر]] نهاد. [[مصیبت]] [[مرگ]] [[خدیجه]] {{س}}، اندک زمانی پس از رحلت [[ابوطالب]]، عموی گرامی [[پیامبر]]، سنگینی از حزن و [[اندوه]] را بر سینه [[پیامبر]] فرو آورد. از اینرو آن سال را عام الحزن نام نهادند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۳۲۷- ۳۲۹.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |