تاریخ در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←آگاهی تاریخی در روند نزول وحی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
این واژه چند بار در [[قرآن کریم]] درون ساختاری به کار رفته که از اطلاعات مرتبط با پیشینیان تهی است و به نظر میرسد کسانی که با [[رسالت پیامبر]] {{صل}} و [[آیات الهی]] مقابله میکردند، آن را {{متن قرآن|أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}} میدانستند و اینگونه نبوده که صرفاً دادههای [[تاریخی]] قرآن از [[اقوام]] و [[انبیا]] را {{متن قرآن|أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}} بدانند. رزنتال نیز اشتقاق [[اسطوره]] را از ایستوریا به لحاظ ریشهشناسی [[نادرست]] میداند، از این رو اساطیر را نمیتوان به مفهوم تواریخ دانست و این واژه [[ارتباط]] معناداری با دادههای تاریخی در قرآن نداشته و برای ردیابی این دادهها سودمند نیست.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[تاریخ (مقاله)|مقاله «تاریخ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>. | این واژه چند بار در [[قرآن کریم]] درون ساختاری به کار رفته که از اطلاعات مرتبط با پیشینیان تهی است و به نظر میرسد کسانی که با [[رسالت پیامبر]] {{صل}} و [[آیات الهی]] مقابله میکردند، آن را {{متن قرآن|أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}} میدانستند و اینگونه نبوده که صرفاً دادههای [[تاریخی]] قرآن از [[اقوام]] و [[انبیا]] را {{متن قرآن|أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}} بدانند. رزنتال نیز اشتقاق [[اسطوره]] را از ایستوریا به لحاظ ریشهشناسی [[نادرست]] میداند، از این رو اساطیر را نمیتوان به مفهوم تواریخ دانست و این واژه [[ارتباط]] معناداری با دادههای تاریخی در قرآن نداشته و برای ردیابی این دادهها سودمند نیست.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[تاریخ (مقاله)|مقاله «تاریخ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref>. | ||
== [[آگاهی]] تاریخی در روند | == [[آگاهی]] تاریخی در روند نزول وحی == | ||
بدون تردید یکی از پیامدهای نزول وحی افزایش [[دانایی]] مخاطبان [[وحی]]، از گذشته بشری بوده است. [[هدف]] از ارائه گزارشهای [[تاریخی]]، سطح [[دانایی]] اولیه [[مردمان]] شبه جزیره از [[تاریخ]]، برنامه و طرح زمانمند [[وحی]] در افزایش [[دانش]] [[جوامع]] و انسانهای گذشته، حجم دادههای تاریخی در [[قرآن]] و مسائلی دیگر از این قبیل، محورهای این بخش مقاله را تشکیل میدهند. | بدون تردید یکی از پیامدهای نزول وحی افزایش [[دانایی]] مخاطبان [[وحی]]، از گذشته بشری بوده است. [[هدف]] از ارائه گزارشهای [[تاریخی]]، سطح [[دانایی]] اولیه [[مردمان]] شبه جزیره از [[تاریخ]]، برنامه و طرح زمانمند [[وحی]] در افزایش [[دانش]] [[جوامع]] و انسانهای گذشته، حجم دادههای تاریخی در [[قرآن]] و مسائلی دیگر از این قبیل، محورهای این بخش مقاله را تشکیل میدهند. | ||
یکی از زمینههای مناسب پیدایش [[آگاهی]] تاریخ، وجود یک تقویم سالشماری است تا بر اساس مبدأ آن حوادث و رخدادهای تاریخی چینش شده و تقدم، تأخر و مقدار [[زمان]] هر رخداد مشخص گردد. بستر [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] | یکی از زمینههای مناسب پیدایش [[آگاهی]] تاریخ، وجود یک تقویم سالشماری است تا بر اساس مبدأ آن حوادث و رخدادهای تاریخی چینش شده و تقدم، تأخر و مقدار [[زمان]] هر رخداد مشخص گردد. بستر [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] نزول وحی فاقد چنین نظامی است.<ref>المفصل، ج۸، ص۵۲۱.</ref> در شمال شبه جزیره، اقلیم مناسبی برای سکونت جمعی و پیدایش سازمان [[سیاسی]] متمرکز فراهم نیامد تا به مرور، عناصر [[تمدنی]] شکل گیرد و [[تکامل]] یابد، از این رو واحدهای زمانی کلان کاربرد نداشتند تا بتوان بر اساس منظومه زمانمند سالها، تصویری نظاممند از گذشته یک [[قوم]] یا [[قبیله]] یا [[شهر]] ارائه کرد. در نتیجه از میان واحدهای زمانی، واحدهای زمانی کوچک چون ماه و [[روز]] اهمیت بیشتری از سال، دهه یا سده پیدا میکردند، زیرا عموم ساکنان منطقه کوچ نشین بودند و [[نظام]] قبیلهای در میان آنان رایج بود و [[حیات]] بدویان را در [[اقتصادی]] مبتنی بر [[دامداری]] [[استمرار]] میبخشید. بر اساس ماهها میتوانستند برای کوچ، [[تجارت]]، [[حج]]، [[نبرد]] (با توجه به [[ماههای حرام]]) [[برنامهریزی]] کنند. خاطرات بزرگ قبیله را نیز با اضافه نام [[یوم]] (روز) به نام منطقه [[جنگی]] یا نامی دیگر نامگذاری میکردند، چنانکه در [[صدر اسلام]] نیز [[مسلمانان]] در آغاز برای [[تعیین زمان]] حوادث مهم، ماههای پس از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} را میشمردند،<ref>به عنوان نمونه رک: المغازی، ج۱، ص۱۱ ـ ۱۲.</ref> از این رو نبودن یک سالشماری مدون را میتوان در اهمیت نداشتن واحدهایی چون سال و واحدهای بزرگتر دیگر ارزیابی کرد. با افزودن عاملی چون [[فرهنگ]] شفاهی میتوان گفت که همه گذشته به [[حافظه]] [[انسانی]] سپرده میشد و با گذران سالها و درگذشت افراد به [[فراموشی]] سپرده میشد. تنها مقاطعی از گذشته در خاطر افراد میماند که حادثه مهمی برای [[قبیله]] رخ داده باشد و برای موقعیت قبیله یا [[جایگاه]] آن اهمیت داشته باشد. در این صورت در [[فرهنگ]] شفاهی به ویژه در قالب اشعار بازگو میشد. | ||
یکی از این وقایع شرح جنگهای هر قبیله است که در [[ادبیات عرب]] به "ایام العرب" [[شهرت]] دارد. گونه دیگری از این اطلاعات شجره [[نسب]] افراد هر قبیله است. محققان امروزین پذیرفتهاند که در [[جوامع]] قبیلهای شبهجزیره اندک توجهی هم که نسبت به گذشته وجود داشته، تنها ناظر به گذشته [[قبایل]] بوده که در هماوردی با دیگر قبایل کارکرد مییافته است.<ref> بحث فی نشأة علم التاریخ عند العرب، ص۱۷.</ref> در چنین وضعی نباید [[انتظار]] داشت که [[اقوام]] آن دیار بتوانند [[تصور]] واضحی از [[انسانها]] و جوامع پیش از خود، [[میزان]] فاصله رخدادها از همدیگر یا حجم زمانی رخدادها داشته باشند. در نتیجه با جابهجایی نسلها بسیاری از تحولات متقدم رو به فراموشی مینهاد و امور [[خرافی]] و افسانهگونه جایگزین آن میگردید. در نتیجه مخاطبان [[قرآنی]] تصور روشنی از گذشته خود و ترتیب حوادث و فواصل زمانی آنها نداشتند و هیچ تلاشی برای ترتیب گزارش جنگهای مورد نظر براساس ترتیب زمانی آنها در پیش از [[اسلام]] نمیتوان یافت و نباید انتظار داشت رخدادها و تحولاتی را که در صدها سال قبل در شبهجزیره یا مناطق مجاور آن رخ دادهاند، خواه به صورت [[منظم]] و سازمانمند یا به صورت پراکنده در [[حافظه]] [[مردم]] شبهجزیره حضور داشته باشند که به صورت ضمنی در برخی [[آیات]] مکّی قرآنی بیان شده است: {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref> البته [[ارتباطات]] تجاری [[قریش]] در منطقه و [[روابط]] [[فرهنگی]] آنها با [[اهل کتاب]] به انتقال محدود [[اخبار]] [[تاریخی]] انجامیده است؛ اما اینکه این اخبار از چه منابعی به دست آمده و در چه سطحی بوده مشخص نیست. افزون بر اینکه [[میزان]] اعتبار این دادهها خود در خور بحث است. [[قرآن]] تأکید دارد که گزارشهایش از گذشته بشری نسبت به دیگر گزارشها اصالت و اعتبار دارند، زیرا کسی که آن را ارائه میکند خود ناظر رخداد بوده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ وَلَكِنَّا أَنشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنتَ ثَاوِيًا فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ }}<ref>«و هنگامی که ما فرمان (پیامبری) را به موسی سپردیم تو نه در سوی غربی (طور) و نه از حاضران بودی. ولی ما نسلهایی پدید آوردیم که زمانی دراز بر آنان گذشت و تو در میان مردم مدین ساکن نبودی تا آیات ما را بر آنان بخوانی ولی ما فرستنده (ی تو به پیامبری) بودیم. و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۴-۴۶.</ref> این بدان معناست که دیگر [[منابع تاریخی]] به این اندازه معتبر نیستند. | یکی از این وقایع شرح جنگهای هر قبیله است که در [[ادبیات عرب]] به "ایام العرب" [[شهرت]] دارد. گونه دیگری از این اطلاعات شجره [[نسب]] افراد هر قبیله است. محققان امروزین پذیرفتهاند که در [[جوامع]] قبیلهای شبهجزیره اندک توجهی هم که نسبت به گذشته وجود داشته، تنها ناظر به گذشته [[قبایل]] بوده که در هماوردی با دیگر قبایل کارکرد مییافته است.<ref> بحث فی نشأة علم التاریخ عند العرب، ص۱۷.</ref> در چنین وضعی نباید [[انتظار]] داشت که [[اقوام]] آن دیار بتوانند [[تصور]] واضحی از [[انسانها]] و جوامع پیش از خود، [[میزان]] فاصله رخدادها از همدیگر یا حجم زمانی رخدادها داشته باشند. در نتیجه با جابهجایی نسلها بسیاری از تحولات متقدم رو به فراموشی مینهاد و امور [[خرافی]] و افسانهگونه جایگزین آن میگردید. در نتیجه مخاطبان [[قرآنی]] تصور روشنی از گذشته خود و ترتیب حوادث و فواصل زمانی آنها نداشتند و هیچ تلاشی برای ترتیب گزارش جنگهای مورد نظر براساس ترتیب زمانی آنها در پیش از [[اسلام]] نمیتوان یافت و نباید انتظار داشت رخدادها و تحولاتی را که در صدها سال قبل در شبهجزیره یا مناطق مجاور آن رخ دادهاند، خواه به صورت [[منظم]] و سازمانمند یا به صورت پراکنده در [[حافظه]] [[مردم]] شبهجزیره حضور داشته باشند که به صورت ضمنی در برخی [[آیات]] مکّی قرآنی بیان شده است: {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref> البته [[ارتباطات]] تجاری [[قریش]] در منطقه و [[روابط]] [[فرهنگی]] آنها با [[اهل کتاب]] به انتقال محدود [[اخبار]] [[تاریخی]] انجامیده است؛ اما اینکه این اخبار از چه منابعی به دست آمده و در چه سطحی بوده مشخص نیست. افزون بر اینکه [[میزان]] اعتبار این دادهها خود در خور بحث است. [[قرآن]] تأکید دارد که گزارشهایش از گذشته بشری نسبت به دیگر گزارشها اصالت و اعتبار دارند، زیرا کسی که آن را ارائه میکند خود ناظر رخداد بوده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ وَلَكِنَّا أَنشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنتَ ثَاوِيًا فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ }}<ref>«و هنگامی که ما فرمان (پیامبری) را به موسی سپردیم تو نه در سوی غربی (طور) و نه از حاضران بودی. ولی ما نسلهایی پدید آوردیم که زمانی دراز بر آنان گذشت و تو در میان مردم مدین ساکن نبودی تا آیات ما را بر آنان بخوانی ولی ما فرستنده (ی تو به پیامبری) بودیم. و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۴-۴۶.</ref> این بدان معناست که دیگر [[منابع تاریخی]] به این اندازه معتبر نیستند. |