احترام و تکریم والدین: تفاوت میان نسخهها
←احترام به والدین در سیره پیامبر خاتم {{صل}}
برچسب: واگردانی دستی |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در [[سیره نبوی]]، [[نیکی]] و [[احترام به پدر و مادر]] است. [[احترام]] و [[نیکی به والدین]]، معنای گستردهای دارد و به طور کلی، از هر نوع بیاحترامی به آنها و هر چیزی که موجب ناخشنودی آنها میشود، باید دوری جست. شخصی از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسید: [[حق]] پدر بر فرزندش چیست؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ}}<ref>«پدر را به نامش نخواند و جلوتر از او راه نرود و پیش از او ننشیند و سبب نشود که دیگران به پدرش دشنام دهند» اصول کافی، ج۲، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>. | یکی از اصول اخلاقی بسیار مهم در [[سیره نبوی]]، [[نیکی]] و [[احترام به پدر و مادر]] است. [[احترام]] و [[نیکی به والدین]]، معنای گستردهای دارد و به طور کلی، از هر نوع بیاحترامی به آنها و هر چیزی که موجب ناخشنودی آنها میشود، باید دوری جست. شخصی از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسید: [[حق]] پدر بر فرزندش چیست؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ}}<ref>«پدر را به نامش نخواند و جلوتر از او راه نرود و پیش از او ننشیند و سبب نشود که دیگران به پدرش دشنام دهند» اصول کافی، ج۲، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>. | ||
آن حضرت در پاسخ به [[پرسش]] از حق پدر و مادر بر فرزندانشان فرمود: «آن دو، [[بهشت و دوزخ]] تو هستند»<ref>میزان الحکمه، ج۷۴، ص۸۰.</ref>، کنایه از اینکه [[رضایت]] آنها از فرزند، او را بهشتی و نارضایتی آنها، او را دوزخی میکند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نیکی به پدر و مادر]] را سبب طولانی شدن عمر [[آدمی]] معرفی میکند و میفرماید: | آن حضرت در پاسخ به [[پرسش]] از حق پدر و مادر بر فرزندانشان فرمود: «آن دو، [[بهشت و دوزخ]] تو هستند»<ref>میزان الحکمه، ج۷۴، ص۸۰.</ref>، کنایه از اینکه [[رضایت]] آنها از فرزند، او را بهشتی و نارضایتی آنها، او را دوزخی میکند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نیکی به پدر و مادر]] را سبب طولانی شدن عمر [[آدمی]] معرفی میکند و میفرماید: «در عالم [[خواب]] دیدم [[عزرائیل]] برای قبض روح یکی از افراد امتم آمد، در این هنگام، نیکی او به پدر و مادرش عزرائیل را از قبض روح او بازداشت»<ref>بحارالانوار، ج۷۴، ص۸۰.</ref>. | ||
آن حضرت، [[خشنودی خداوند]] را در رضایت پدر میداند و میفرماید: {{متن حدیث|رِضَا اللَّهِ فِي رِضَا الْوَالِدِ وَ سَخَطُ اللَّهِ فِي سَخَطِ الْوَالِدِ}}<ref>«خشنودی خدا در خشنودی پدر است و ناخشنودی خدا در ناخشنودی پدر» میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۹۲.</ref>. در روایتی آمده است شخصی به محضر رسول خدا {{صل}} آمد و گفت من با علاقه و شور و [[نشاط]]، برای [[جهاد]] آمادگی دارم. پیامبر فرمود: | آن حضرت، [[خشنودی خداوند]] را در رضایت پدر میداند و میفرماید: {{متن حدیث|رِضَا اللَّهِ فِي رِضَا الْوَالِدِ وَ سَخَطُ اللَّهِ فِي سَخَطِ الْوَالِدِ}}<ref>«خشنودی خدا در خشنودی پدر است و ناخشنودی خدا در ناخشنودی پدر» میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۹۲.</ref>. در روایتی آمده است شخصی به محضر رسول خدا {{صل}} آمد و گفت من با علاقه و شور و [[نشاط]]، برای [[جهاد]] آمادگی دارم. پیامبر فرمود: «بنابراین، به میدان [[جهاد]] برو و در [[راه خدا]] با [[دشمن]] [[جنگ]] کن که اگر در این راه کشته شوی، در پیشگاه [[خدا]] زنده هستی و روزی داده میشوی و اگر (بر اثر [[بیماری]]) بمیری، پاداشت بر عهده خداست و اگر از جبهه، زنده به خانهات باز گردی، از گناهانت [[پاک]] میشوی، همانند روزی که متولد شدهای». او عرض کرد: ای [[رسول خدا]]! پدر و مادر [[پیری]] دارم که به [[گمان]] خود با من اُنس گرفتهاند و رفتن من به جهاد را خوش ندارند. [[پیامبر]] فرمود: «در این صورت، نزد پدر و مادرت باش، [[سوگند]] به خداوندی که جانم در دست [[قدرت]] اوست، اُنس گرفتن یک شبانه [[روز]] آنها با تو از جهاد یک سال بهتر است»<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۶۰.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۴۷ و [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۶۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |