پرش به محتوا

صلح حدیبیه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵۸: خط ۵۸:


== معترضان به صلح‌نامه ==
== معترضان به صلح‌نامه ==
گفتنی است برخی از [[صحابه پیامبر]] {{صل}}، [[صلح‌نامه]] را [[انکار]] می‌کردند و معترض بودند و صلح را برای خود [[خواری]] و [[ذلت]] می‌دانستند و به ویژه تحویل دادن فردی که [[اسلام]] پذیرفته را به قریش نمی‌پسندیدند. این افراد در بندهای [[صلح‌نامه]]، عقب‌نشینی فوق‌العاده‌ای را می‌دیدند؛ زیرا در نظر آنان، رسول خدا {{صل}} شروط یک طرفه‌ای را درباره بازگرداندن افرادی که به او [[پناه]] می‌‍آورند، پذیرفت و با قریش، پس از آن همه تلاش بر ضد اسلام و مسلمانان، [[آتش بس]] برقرار نمود<ref> نویری، ج۱۷، ص۲۲۹.</ref>. بیشترین [[اعتراض]] از سوی [[عمر بن خطاب]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱۶-۳۱۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۰۶.</ref>. اعتراض‌ها به گونه‌ای بود که وقتی [[صلح‌نامه]] نوشته شد، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[صحابه]] خود فرمود: "بلند شوید، شترانتان را [[قربانی]] کنید و سر خویش را بتراشید". [[خاتم انبیا]] {{صل}} سه بار این را تکرار فرمود؛ امّا هیچ‌کس [[اجابت]] نکرد. بعد از مدتی، عده‌ای از [[اصحاب]]، سرها را تراشیدند که [[پیامبر]] {{صل}} برای آنان از [[خداوند]]، طلب [[رحمت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۷۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۳۷.</ref>. حضرت با [[ناراحتی]] و [[نگرانی]]، آنان را ترک فرمود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۱۳.</ref>. سرانجام بعد از ده یا بیست روز، [[پیامبر]] {{صل}}[[حدیبیه]] را ترک کرد و به سوی [[مدینه]] رهسپار شد. در طول مسیر، کسانی که منکر [[صلح]] شده و [[نافرمانی]] حضرت را کرده بودند، نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و با عذرخواهی اظهار [[ندامت]] کردند.
گفتنی است برخی از [[صحابه پیامبر]] {{صل}}، صلح‌نامه را [[انکار]] می‌کردند و معترض بودند و صلح را برای خود [[خواری]] و [[ذلت]] می‌دانستند و به ویژه تحویل دادن فردی که [[اسلام]] پذیرفته را به قریش نمی‌پسندیدند. این افراد در بندهای صلح‌نامه، عقب‌نشینی فوق‌العاده‌ای را می‌دیدند؛ زیرا در نظر آنان، رسول خدا {{صل}} شروط یک طرفه‌ای را درباره بازگرداندن افرادی که به او پناه می‌‍آورند، پذیرفت و با قریش، پس از آن همه تلاش بر ضد اسلام و مسلمانان، [[آتش بس]] برقرار نمود<ref> نویری، ج۱۷، ص۲۲۹.</ref>. بیشترین [[اعتراض]] از سوی [[عمر بن خطاب]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱۶-۳۱۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۰۶.</ref>. اعتراض‌ها به گونه‌ای بود که وقتی [[صلح‌نامه]] نوشته شد، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[صحابه]] خود فرمود: "بلند شوید، شترانتان را [[قربانی]] کنید و سر خویش را بتراشید". [[خاتم انبیا]] {{صل}} سه بار این را تکرار فرمود؛ امّا هیچ‌کس [[اجابت]] نکرد. بعد از مدتی، عده‌ای از [[اصحاب]]، سرها را تراشیدند که [[پیامبر]] {{صل}} برای آنان از [[خداوند]]، طلب [[رحمت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۷۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۳۷.</ref>. حضرت با [[ناراحتی]] و نگرانی، آنان را ترک فرمود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۱۳.</ref>. سرانجام بعد از ده یا بیست روز، [[پیامبر]] {{صل}}[[حدیبیه]] را ترک کرد و به سوی [[مدینه]] رهسپار شد. در طول مسیر، کسانی که منکر [[صلح]] شده و [[نافرمانی]] حضرت را کرده بودند، نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و با عذرخواهی اظهار [[ندامت]] کردند.


در مسیر بازگشت [[سوره]] {{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا}}<ref>«بی‌گمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم» سوره فتح، آیه ۱.</ref> نازل شد. [[جبرئیل]] فرود آمد و فرمود: "[[خداوند]] بر تو شادباش می‌گوید". [[مسلمانان]] نیز به [[پیامبر]] {{صل}} تبریک گفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۳، ص۳۵۰.</ref>.
در مسیر بازگشت [[سوره]] {{متن قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا}}<ref>«بی‌گمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم» سوره فتح، آیه ۱.</ref> نازل شد. [[جبرئیل]] فرود آمد و فرمود: "[[خداوند]] بر تو شادباش می‌گوید". [[مسلمانان]] نیز به [[پیامبر]] {{صل}} تبریک گفتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۳، ص۳۵۰.</ref>.
خط ۶۸: خط ۶۸:
پس از پیمان حدیبیه، از شرط اقامت تازه مسلمانان در مدینه ([[هجرت]]) [[چشم پوشی]] شد<ref>ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۸۱.</ref>. این [[اقدام]]، اثر فراوانی در [[گسترش نفوذ اسلام]] و افزایش تعداد مسلمانان داشت.
پس از پیمان حدیبیه، از شرط اقامت تازه مسلمانان در مدینه ([[هجرت]]) [[چشم پوشی]] شد<ref>ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۸۱.</ref>. این [[اقدام]]، اثر فراوانی در [[گسترش نفوذ اسلام]] و افزایش تعداد مسلمانان داشت.


این [[آرامش]] برقرار بود تا اینکه پس از ۲۲ [[ماه]] یا دو سال، [[مشرکان]] [[مکه]]، [[پیمان]] را شکستند. در این مدت، عده زیادی از [[بت‌پرستان]]، [[مسلمان]] شدند و [[اسلام]] در هر [[ناحیه]] از سرزمین [[عرب]] گسترش یافت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۴۲.</ref>. همچنین باید اشاره کرد در همان اوایل [[صلح حدیبیه]]، تمام [[خزاعه]] [[مسلمان]] شده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۶۹.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه حدیبیه (مقاله)|غزوه حدیبیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۴۸-۱۵۴؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۳-۶۴.</ref>
این [[آرامش]] برقرار بود تا اینکه پس از ۲۲ [[ماه]] یا دو سال، [[مشرکان]] [[مکه]]، [[پیمان]] را شکستند. در این مدت، عده زیادی از [[بت‌پرستان]]، [[مسلمان]] شدند و [[اسلام]] در هر [[ناحیه]] از سرزمین [[عرب]] گسترش یافت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۴۲.</ref>. همچنین باید اشاره کرد در همان اوایل [[صلح حدیبیه]]، تمام [[خزاعه]] [[مسلمان]] شده بودند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۶۹.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[غزوه حدیبیه (مقاله)|غزوه حدیبیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۴۸-۱۵۴؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۳-۶۴؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۱]]، ص ۲۱۶.</ref>


== عمره در سال بعد از صلح‌نامه ==
== عمره در سال بعد از صلح‌نامه ==
۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش