اسراف در معارف و سیره معصوم: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
===کمترین اسراف=== | ===کمترین اسراف=== | ||
در [[روایات]] از [[امامان]]{{عم}} درباره کمترین موارد اسراف پرسیده شده و آنان پاسخ دادهاند. [[اسحاق بن عمار]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} از کمترین مورد اسراف پرسیدم. فرمود: اینکه [[لباس]] بهتر خود را هنگام کار بپوشی و اضافی آبی را که میآشامی، دور بریزی هسته میوهای که استفاده کردهای دور بیندازی، از نمونههای اسراف کم است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۶۰؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷: {{متن حدیث|ثَوْبُ صَوْنِكَ تَبْتَذِلُهُ وَ فَضْلُ الْإِنَاءِ تُهَرِيقُهُ وَ قَذْفُكَ النَّوَى هَكَذَا وَ هَكَذَا}}.</ref>. [[بشر بن مروان]] گوید: بر امام صادق{{ع}} وارد شدیم. حضرت خرما خواستند. ظرف خرما را آوردند. افراد که خرما میخوردند، یکی از افراد هستههای خرما را به اطراف پرت میکرد. امام صادق{{ع}} دست از خرماخوردن کشید و فرمود: اینگونه عمل مکن؛ این از [[تبذیر]] است و [[خداوند]] [[فساد]] را [[دوست]] ندارد<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۸۸: {{متن حدیث|فَقَالَ: لَا تَفْعَلْ إِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِيرِ وَ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَسادَ}}.</ref>. ضایعکردن [[مال]] و اسراف فساد معرفی شده است؛ یعنی هدردادن مال. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: از موارد فساد و اسراف مال، شکستن [[پول]] مسکوک سالم برای [[مصرف]] دیگر و دورانداختن هسته خرماست<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷: {{متن حدیث|مِنَ الْفَسَادِ قَطْعُ الدِّرْهَمِ وَ الدِّينَارِ وَ طَرْحُ النَّوَى}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۵۳.</ref>. | در [[روایات]] از [[امامان]]{{عم}} درباره کمترین موارد اسراف پرسیده شده و آنان پاسخ دادهاند. [[اسحاق بن عمار]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} از کمترین مورد اسراف پرسیدم. فرمود: اینکه [[لباس]] بهتر خود را هنگام کار بپوشی و اضافی آبی را که میآشامی، دور بریزی هسته میوهای که استفاده کردهای دور بیندازی، از نمونههای اسراف کم است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۶۰؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷: {{متن حدیث|ثَوْبُ صَوْنِكَ تَبْتَذِلُهُ وَ فَضْلُ الْإِنَاءِ تُهَرِيقُهُ وَ قَذْفُكَ النَّوَى هَكَذَا وَ هَكَذَا}}.</ref>. [[بشر بن مروان]] گوید: بر امام صادق{{ع}} وارد شدیم. حضرت خرما خواستند. ظرف خرما را آوردند. افراد که خرما میخوردند، یکی از افراد هستههای خرما را به اطراف پرت میکرد. امام صادق{{ع}} دست از خرماخوردن کشید و فرمود: اینگونه عمل مکن؛ این از [[تبذیر]] است و [[خداوند]] [[فساد]] را [[دوست]] ندارد<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۸۸: {{متن حدیث|فَقَالَ: لَا تَفْعَلْ إِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِيرِ وَ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَسادَ}}.</ref>. ضایعکردن [[مال]] و اسراف فساد معرفی شده است؛ یعنی هدردادن مال. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: از موارد فساد و اسراف مال، شکستن [[پول]] مسکوک سالم برای [[مصرف]] دیگر و دورانداختن هسته خرماست<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷: {{متن حدیث|مِنَ الْفَسَادِ قَطْعُ الدِّرْهَمِ وَ الدِّينَارِ وَ طَرْحُ النَّوَى}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۵۳.</ref>. | ||
===پیامدهای منفی [[اسراف]]=== | |||
اسراف دارای پیامدهای منفی متعددی است که به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم: | |||
#'''[[فساد]] و خلاف''': اسراف معمولاً با فساد و [[طغیان]] همراه است. یکی از مشخصههایی که [[قرآن]] برای [[ثروتمندان]] بیان کرده، این است که خود را چون [[بینیاز]] فرض میکنند. دست به طغیان و فساد میزنند<ref>{{متن قرآن|كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى}} «حاشا؛ انسان سرکشی میورزد * چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.</ref>. فساد در [[روایات]] وقتی مربوط به [[مال]] باشد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷: {{متن حدیث|مِنَ الْفَسَادِ قَطْعُ الدِّرْهَمِ وَ الدِّينَارِ وَ طَرْحُ النَّوَى}}.</ref> یا در برابر [[اقتصاد]] و [[میانهروی]] قرار گیرد<ref>محمدتقی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱۳، ص۶۸.</ref>، به معنای اسراف است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میگوید: فساد (و اسراف) مال زیاد را از بین میبرد و اقتصاد و میانهروی باعث [[رشد]] و افزایش آن میگردد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۱: {{متن حدیث|الْفَسَادُ يُبِيرُ الْكَثِيرَ وَ الِاقْتِصَادُ يُنْمِي الْيَسِيرَ}}.</ref>. همانگونه که در معنای [[تبذیر]] گفته شد، تبذیر [[مصرف]] مال در [[گناه]] و [[معصیت الهی]] است و این همان فساد است؛ ازاینرو وقتی از [[حضرت علی]]{{ع}} خواسته شد، [[اموال]] [[بیتالمال]] را بهطور مساوی بین [[مردم]] تقسیم نکند و به اشراف سهم بیشتری بدهد، حضرت نپذیرفت و فرمود: اگر مال شخصی من باشد، باز اینگونه عمل میکنم. حضرت مصرف مال را در غیر مورد آن، تبذیر و اسراف دانست و افراد را از [[فساد مالی]] و اسراف بر [[حذر]] داشت و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ فِيكُمْ لَهُ مَالٌ فَإِيَّاهُ وَ الْفَسَادَ؛ فَإِنَّ إِعْطَاءَهُ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَافٌ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۱.</ref>: «هر کس [[مالی]] دارد، از فساد بر حذر باشد؛ زیرا دادن مال در غیر مورد [[حق]] آن، تبذیر و اسراف است». | |||
#'''نابودی اموال''': از پیامدهای منفی و روشن اسراف ازدستدادن مال است. [[امام سجاد]]{{ع}} در خبری نسبتاً مفصل، به بیان مواردی میپردازد که باعث [[تغییر]] [[نعمت]] میشود. از جمله مواردی که بر میشمرد، [[اسراف]] در [[انفاق در راه باطل]] است<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۲۷۰: {{متن حدیث|الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ... وَ الْإِسْرَافُ فِي النَّفَقَةِ عَلَى الْبَاطِلِ}}.</ref>؛ زیرا [[مسرف]] باعث نابودی [[اموال]] خود میشود و کسی که در ناز و نعمت بوده، دچار [[فقر]] و فلاکت میگردد. | |||
#'''اجابتنشدن [[دعا]]''': شخص مسرف با [[اعمال]] خود و [[مصرف]] نابجای [[مال]] و هدردادن آن، دچار فقر و نکبت میشود و زمانی که نیازمند شد، دیگر دعای او برای داشتن مال [[اجابت]] نمیشود و به او گفته میشود: مگر به تو مال ندادیم چرا دست به [[فساد]] و اسراف زدی و آن را از بین بردی؟ بنابراین اجابتنشدن دعا یکی از پیامدهای اسراف و بیمورد مصرفکردن مال است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۱۰.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: چهار گروه هستند که دعای آنان اجابت نمینشود؛ یکی از آنان کسی است که دارای مال و [[ثروت]] بوده و آن را از بین برده است. وقتی میگوید: خدایا به من روزی [[عنایت]] فرما، [[خداوند]] پاسخ میدهد: مگر من تو را به [[میانهروی]] دستور نداده بودم؟<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۶: {{متن حدیث|أَرْبَعَةٌ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ أَحَدُهُمْ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَهُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالاقْتِصَادِ}}.</ref> تو با عملکرد نادرست و بیتوجهی به [[مالی]] که داشتی، آن را از بین بردی و با اسراف و [[تبذیر]]، خود را دچار فقر و فلاکت کردی.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۵۴.</ref>. | |||
===موارد استثنا از اسراف=== | |||
[[کمک به دیگران]] باید در حد معمول باشد و از [[زیادهروی]] در آن [[نهی]] شده است. هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} پیراهن خود را بخشید، [[آیه قرآن]] نازل و از این کار نهی شد. عجلان گوید: من در [[خدمت]] امام صادق{{ع}} بودم؛ [[فقیری]] آمد. حضرت از ظرف خرمایی که بود، دستش را پر کرد و به او داد. مرد دیگری آمد؛ به او نیز یک قبضه خرما داد. شخص سومی آمد؛ حضرت فرمود: [[خداوند]] روزی ما و شما را بدهد؛ آنگاه فرمود: بهدرستی که [[رسول خدا]]{{صل}} سیرهاش اینگونه بود که هر کس چیزی از [[مال]] [[دنیا]] درخواست میکرد، به او میداد. زنی پسرش را نزد حضرت فرستاد و به او گفت: از [[پیامبر]]{{صل}} کمک بخواه و اگر گفت چیزی ندارم، بگو پیراهنت را به من بده. پسربچه آمد و از پیامبر{{صل}} [[درخواست کمک]] کرد. حضرت فرمود: چیزی نزد من نیست. بچه گفت: پیراهنت را به من بده. حضرت پیراهن خود را درآورد و به او داد. خداوند او را به [[میانهروی]] امر کرد و فرمود: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref><ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۵؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۸۹.</ref>. | |||
درباره میانهروی در [[کمک به دیگران]] و دوری از [[افراط]] [[اخبار]] مختلفی نقل شده است. شخصی از [[تفسیر]] این [[آیه قرآن]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: {{متن قرآن|وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>. حضرت فرمود: یکی از [[انصار]] مزرعهای داشت. وقتی برداشت میکرد، همۀ آن را میبخشید و خود و خانوادهاش بدون زاد و [[توشه]] باقی میماندند. خداوند این [[بخشش]] وی را [[اسراف]] نامید و از آن [[نهی]] کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۵: {{متن حدیث|وَ كَانَ إِذَا أَخَذَ يَتَصَدَّقُ بِهِ وَ يَبْقَى هُوَ وَ عِيَالُهُ بِغَيْرِ شَيْءٍ فَجَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ سَرَفاً}}.</ref>؛ به همین جهت وقتی در هنگام برداشت محصول، یکی از [[غلامان]] [[حضرت صادق]]{{ع}} با دو دست به درخواستکنندگان، گندم میداد، حضرت فریاد زد و فرمود: با یک [[کف دست]] به آنها بده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۶۶.</ref> و او را از [[زیادهروی]] در [[انفاق]] باز میداشت؛ در نتیجه اینکه برخی انفاق در راه خیر را بهطور مطلق جایز و دور از [[اسراف]] دانستهاند<ref>محمدتقی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۵: {{عربی|و صرف المال في وجوه الخير ليس بإسراف و إن بالغ فيه على المشهور}}.</ref>، از این [[اخبار]] استفاده میشود که درست نیست؛ بلکه در موارد خاصی زیادهروی جایز است. زیادهروی به معنای هدردادن [[مال]] نیست؛ بلکه [[مصرف]] زیاد در آن مشکلی ندارد. به دو مورد آن اشاره میشود: | |||
#'''[[بهداشت]] و [[سلامتی]]''': [[روایات]] متعدد با سندهای مختلف نقل شده است که افراد درباره استفاده از آرد در حمام میپرسند و [[ائمه]] پاسخ میدهند که آنچه برای سلامتی به کار رود، اسراف نیست و در حمام میتوان از روغن [[زیتون]] نیز استفاده کرد، یعنی آنچه برای سلامتی و بهداشت مصرف گردد، اسراف شمرده نمیشود. مردی گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} گفتم ما در راه [[مکه]] هستیم و قرار است [[محرم]] شویم و نخالهای نداریم که در هنگام استفاده از داروی زدودن موی بدن، از آن استفاده کنیم؛ بهناچار از آرد استفاده میکنیم و از این جهت آنقدر ناراحت هستیم که [[خدا]] میداند. حضرت پرسید: از [[ترس]] اسراف (نگران و ناراحت هستید)؟ گفتم: آری. فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ فِيمَا أَصْلَحَ الْبَدَنَ إِسْرَافٌ. إِنِّي رُبَّمَا أَمَرْتُ بِالنَّقِيِّ فَيُلَتُّ بِالزَّيْتِ فَأَتَدَلَّكُ بِهِ. إِنَّمَا الْإِسْرَافُ فِيمَا أَفْسَدَ الْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۳، ج۶، ص۴۹۹-۵۰۰؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲۱.</ref>: «در آنچه باعث بهداشت و [[سلامتی بدن]] است، اسراف نیست. گاهی من دستور میدهم به مخ گوسفند، روغن زیتون اضافه کنند (و سفیداب بسازند) و برای چرک بدن استفاده میکنم. اسراف فقط در موردی است که مال از بین برود و به بدن ضرر رساند». در برخی مناطق گاهی از پیه گوسفند و گاهی از سفیداب برای چرکزدایی از بدن در حمام استفاده میکنند. سفیداب یا روشور<ref>روشوی اصطلاح محلی است که در خراسان و مناطق دیگر به کار میرود و به آن سفیداب میگویند. دهخدا در یاداشتهای خود به تعریف آن پرداخته است (علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه روشور).</ref> قرصهای سفید بزرگی است که دلاکها از آن برای آمدن چرک بیشتر از بدن با کیسه استفاده میکردند. مواد اصلی آن مخ گوسفند با پودر سفید مخصوص است. حضرت میفرماید: دستور میدهم نقی یعنی مخ را با روغن [[زیتون]] مخلوط کنند، برای آمدن چرک از بدن. به نظر میرسد این ترکیب مانند سفیداب و پیه برای چرککردن بدن با کیسه معمول بوده است. روغن زیتون گرانتر از روغن معمولی بوده و هست؛ اما چون برای [[بهداشت بدن]] مفید است، استفاده از آن [[اسراف]] شمرده نمیشود. این نکته مهمی است که اهمیت [[سلامتی]] و [[بهداشت]] را در [[اسلام]] نشان میدهد؛ البته باید توجه داشت که بهداشت و [[حفظ]] [[سلامتی بدن]]، غیر از [[آرایش]] بدن است که شخص برای جلب نظر دیگران انجام میدهد. | |||
#'''[[حج]] و [[عمره]]''': [[امام صادق]]{{ع}} بیان میکند [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: هیچ بخششی نیست که محبتر باشد برای [[خدا]] از انفاقی که همراه با [[میانهروی]] باشد و [[خداوند]] اسراف را [[دشمن]] دارد، جز در حج و عمره. پس خداوند [[رحمت]] کند مؤمنی را که [[مال]] [[حلال]] به دست آورده و بدون [[افراط]] و [[تفریط]] بخشیده و آن را برای ذخیره [[اخروی]] خود مقدم داشته است<ref>احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۳۵۹؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۷: متن از من لایحضره الفقیه: {{متن حدیث|مَا مِنْ نَفَقَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نَفَقَةِ قَصْدٍ وَ يُبْغِضُ الْإِسْرَافَ إِلَّا فِي الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ فَرَحِمَ اللَّهُ مُؤْمِناً كَسَبَ طَيِّباً وَ أَنْفَقَ مِنْ قَصْدٍ أَوْ قَدَّمَ فَضْلًا}}.</ref>. به نظر میرسد منظور از اسراف در حج و عمره، هم رفتن به حج و عمره باشد و هم [[قربانی]] زیاد در حج و [[ولیمه]] دادن در حج و [[عمره]]؛ زیرا درباره همه این موارد [[روایت]] نقل شده که در [[سیره عبادی]] به آنها اشاره شده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۵۶.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |