حدیث سفینه نوح از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
یکی از [[عالمان]] بزرگی که اهل سنت در قرنهای اخیر به او اعتماد داشته و [[کلام]] او را نقل میکنند، طیّبی صاحب الکاشف است. او در شرح حدیث سفینه مینویسد: «گرفتن درِ [[کعبه]] توسط [[ابوذر]] که راوی حدیث است، تأکیدی بر [[اثبات]] [[حدیث]] است و حضور علنی او در [[خانه خدا]] و در برابر [[مردم]]، نشانگر اهمیت دادن ابوذر به [[روایت]] خویش است تا این که مردم به آن حدیث [[گرایش]] پیدا کرده و به آن روی آوردند. طیّبی در ادامه میگوید: {{عربی|و في رواية أخرى له يقول: «من عرفني قد عرفني و من أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي{{صل}} يقول: «ألا إن مثل أهل بيتي» أراد بقوله «فأنا أبوذر»... ما أظلت | یکی از [[عالمان]] بزرگی که اهل سنت در قرنهای اخیر به او اعتماد داشته و [[کلام]] او را نقل میکنند، طیّبی صاحب الکاشف است. او در شرح حدیث سفینه مینویسد: «گرفتن درِ [[کعبه]] توسط [[ابوذر]] که راوی حدیث است، تأکیدی بر [[اثبات]] [[حدیث]] است و حضور علنی او در [[خانه خدا]] و در برابر [[مردم]]، نشانگر اهمیت دادن ابوذر به [[روایت]] خویش است تا این که مردم به آن حدیث [[گرایش]] پیدا کرده و به آن روی آوردند. طیّبی در ادامه میگوید: {{عربی|و في رواية أخرى له يقول: «من عرفني قد عرفني و من أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي{{صل}} يقول: «ألا إن مثل أهل بيتي» أراد بقوله «فأنا أبوذر»... ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء أصدق من أبي ذر؛ شبه الدنيا وما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة ببحر لجي يغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض وقد أحاط بأكنافه الأرض و أطرافه الأرض كلها و ليس منه خلاص و لا مناص إلا تلك السفينة}}<ref>شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶، ش۶۱۸۳.</ref>. | ||
و در روایتی دیگر ابوذر گفت: هر کس مرا میشناسد که میشناسد و هر آنکه نمیشناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم از [[پیامبر]]{{صل}} که میفرمود: «بدانید که مثل [[اهل بیت]] من.»... وی با گفتن «من ابوذر هستم»... میخواست به همان [[حدیثی]] اشاره کند که عام و خاص از پیامبر نقل کردهاند که: «[[آسمان]] [[سایه]] نینداخته و [[زمین]] برنداشته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد». [[رسول خدا]] [[دنیا]] و آنچه در دنیا از [[کفر]]، [[گمراهیها]]، [[بدعتها]] و [[هواهای نفسانی]] وجود دارد را به دریایی متلاطم که امواج یک به یک بر روی یکدیگر در جوش و خروش هستند و بر بالای این امواج، [[تاریکی]] ابرهایی که بر روی همدیگر انباشته شدهاند و دور و نزدیک زمین را فرا گرفته است، تشبیه کردند و تنها راه [[رهایی]] را وابسته به آن [[سفینه]] دانستهاند. | و در روایتی دیگر ابوذر گفت: هر کس مرا میشناسد که میشناسد و هر آنکه نمیشناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم از [[پیامبر]]{{صل}} که میفرمود: «بدانید که مثل [[اهل بیت]] من.»... وی با گفتن «من ابوذر هستم»... میخواست به همان [[حدیثی]] اشاره کند که عام و خاص از پیامبر نقل کردهاند که: «[[آسمان]] [[سایه]] نینداخته و [[زمین]] برنداشته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد». [[رسول خدا]] [[دنیا]] و آنچه در دنیا از [[کفر]]، [[گمراهیها]]، [[بدعتها]] و [[هواهای نفسانی]] وجود دارد را به دریایی متلاطم که امواج یک به یک بر روی یکدیگر در جوش و خروش هستند و بر بالای این امواج، [[تاریکی]] ابرهایی که بر روی همدیگر انباشته شدهاند و دور و نزدیک زمین را فرا گرفته است، تشبیه کردند و تنها راه [[رهایی]] را وابسته به آن [[سفینه]] دانستهاند. | ||
همچنین ملاعلی [[قاری]] در المرقاة فی شرح المشکاة عبارت طیّبی را در شرح [[حدیث سفینه]] نقل کرده است<ref>مرقاة المفاتیح، ج۵، ص۶۱۰.</ref>. حافظ سمهودی<ref>وی از فقهاء و محدثین قرن دهم و از معاصرین جلال الدین سیوطی است که در نزد متأخرین اهل سنت ارج و منزلتی فراوان دارد.</ref> نیز درباره حدیث سفینه میگوید: {{عربی|قوله{{صل}}: «مثل | همچنین ملاعلی [[قاری]] در المرقاة فی شرح المشکاة عبارت طیّبی را در شرح [[حدیث سفینه]] نقل کرده است<ref>مرقاة المفاتیح، ج۵، ص۶۱۰.</ref>. حافظ سمهودی<ref>وی از فقهاء و محدثین قرن دهم و از معاصرین جلال الدین سیوطی است که در نزد متأخرین اهل سنت ارج و منزلتی فراوان دارد.</ref> نیز درباره حدیث سفینه میگوید: {{عربی|قوله{{صل}}: «مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح في قومه» الحديث وجهه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح{{ع}}،... و محصله الحث على التعلق بحبلهم و حبهم و إعظامهم شكراً لنعمة مشرفهم{{صل}}... فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة، و أدى شكر النعمة الوافرة؛ أي: الزائدة، و من تخلف عنه غرق في بحار الكفران، و تيّار الطغيان، فاستوجب النيران}}<ref>جواهر العقدین، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>؛ اما فرمایش [[پیامبر]]{{صل}} که: «مثال [[اهل بیت]] در میان [[مردم]] به [[کشتی نوح]] در [[قوم]] خود است» وجه تشبیه [[نجات]] است که برای سرنشینان کشتی نوح به آمد وجود و نتیجه [[حدیث]]، تحریک و برانگیختن [[امت]] است بر [[گرایش]] به ریسمان اهل بیت و [[محبت]] و گرامیداشت مقام آنان به پاس [[نعمت]] حضور ایشان... هر کس این معنا را بهدست آورد، از [[تاریکی]] [[مخالفت]] رها شده و [[شکر نعمت]] را ادا نموده است؛ و هر آنکه از این سفینه جدا شود، در دریای کفران غرق و به واسطه طغیانش نابود شده و [[عذاب]] [[جهنم]] بر او لازم میشود. | ||
مناوی یکی دیگر از شارحان کتابهای حدیثی [[اهل سنت]] پیرامون حدیث سفینه مینویسد: {{عربی|(إن مثل أهل بيتي) فاطمة وعلي وابنيهما وبنيهما اهل العدل و الديانة (فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك). وجه التشبيه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح فأثبت المصطفى{{صل}} لأمته بالتمسك بأهل بيته النجاة و جعلهم وصلة إليها ومحصوله الحث على التعلق بحبهم و حبلهم و إعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدي علمائهم، فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحق النيران، لما أن بعضهم يوجب النار كما جاء في عدة أخبار، كيف وهم أبناء ائمة الهدى ومصابيح الدجى الذين احتج الله بهم على عباده وهم فروع الشجرة المباركة وبقايا الصفوة الذين أذهب الله عنهم [[الرجس]] وطهرهم وبرأهم من الآفات وافترض مودتهم في كثير من الآيات وهم العروة الوثقى ومعدن التقى}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۵۸ – ۶۵۹، ح۲۴۴۲.</ref>؛ وجه تشبیه، [[نجات]] و رهیافتگی است. همانطور نیز که سرنشینان [[کشتی نوح]] نجات یافتند، حضرت [[محمد مصطفی]]{{صل}} نیز نجات [[امت]] خود را در گرو [[گرایش]] و [[تمسّک به اهل بیت]] خود قرار داده است. نتیجه و [[هدف]] این [[فرمان]] برانگیختن امت است بر [[دوستی]] و پناه بردن به ریسمان نجات [[اهل بیت]] و [[بزرگداشت]] مقام ایشان به جهت [[سپاسگزاری]] و بهرهبرداری از وجود و [[علم]] آنان. هر آنکه این [[اعمال]] را انجام داد و به آن [[معتقد]] گشت، [[شکر نعمت]] را به جا آورده و از تاریکیهای [[مخالفت]] [[رهایی]] یافته است و هر آن کس مخالف نمود و از این [[هدایت]] روی گردان شد، در دریای [[ناسپاسی]]، حقپوشی و نابودی [[طغیان]] افتاده و مستحق [[جهنم]] است،؛ چراکه [[دشمنی]] با اهل بیت موجب [[آتش]] است و این [[حقیقت]] [[پیام]] برخی از [[روایات]] است. چطور اینگونه نباشد و حال آنکه اهل بیت پیشوایان هدایت و چراغهای درخشندهای هستند که [[خداوند]] بهواسطه ایشان بر [[بندگان]] خود [[احتجاج]] میکند. آنها شاخههای «درخت [[مبارک]]» هستند و باقیماندگان منتخبین [[الهی]] که [[خدا]] از ایشان تمامی [[پلیدیها]] را دور نموده و [[پاکیزگی]] ویژهای را برایشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتی دور نگاه داشته است، و [[مودّت]] به ایشان را که دوستی توام با عمل است در بسیای از [[آیات قرآن]] [[واجب]] نمود و آنان را ریسمان مطمئن و سرچشمه [[تقوا]] معرفی کرده است. این شرح در صواعق محرقه و کتابهای دیگر نیز وجود دارد<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶ – ۴۴۷؛ همچنین ر.ک: التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۹۶.</ref>. | مناوی یکی دیگر از شارحان کتابهای حدیثی [[اهل سنت]] پیرامون حدیث سفینه مینویسد: {{عربی|(إن مثل أهل بيتي) فاطمة وعلي وابنيهما وبنيهما اهل العدل و الديانة (فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك). وجه التشبيه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح فأثبت المصطفى{{صل}} لأمته بالتمسك بأهل بيته النجاة و جعلهم وصلة إليها ومحصوله الحث على التعلق بحبهم و حبلهم و إعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدي علمائهم، فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحق النيران، لما أن بعضهم يوجب النار كما جاء في عدة أخبار، كيف وهم أبناء ائمة الهدى ومصابيح الدجى الذين احتج الله بهم على عباده وهم فروع الشجرة المباركة وبقايا الصفوة الذين أذهب الله عنهم [[الرجس]] وطهرهم وبرأهم من الآفات وافترض مودتهم في كثير من الآيات وهم العروة الوثقى ومعدن التقى}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۵۸ – ۶۵۹، ح۲۴۴۲.</ref>؛ وجه تشبیه، [[نجات]] و رهیافتگی است. همانطور نیز که سرنشینان [[کشتی نوح]] نجات یافتند، حضرت [[محمد مصطفی]]{{صل}} نیز نجات [[امت]] خود را در گرو [[گرایش]] و [[تمسّک به اهل بیت]] خود قرار داده است. نتیجه و [[هدف]] این [[فرمان]] برانگیختن امت است بر [[دوستی]] و پناه بردن به ریسمان نجات [[اهل بیت]] و [[بزرگداشت]] مقام ایشان به جهت [[سپاسگزاری]] و بهرهبرداری از وجود و [[علم]] آنان. هر آنکه این [[اعمال]] را انجام داد و به آن [[معتقد]] گشت، [[شکر نعمت]] را به جا آورده و از تاریکیهای [[مخالفت]] [[رهایی]] یافته است و هر آن کس مخالف نمود و از این [[هدایت]] روی گردان شد، در دریای [[ناسپاسی]]، حقپوشی و نابودی [[طغیان]] افتاده و مستحق [[جهنم]] است،؛ چراکه [[دشمنی]] با اهل بیت موجب [[آتش]] است و این [[حقیقت]] [[پیام]] برخی از [[روایات]] است. چطور اینگونه نباشد و حال آنکه اهل بیت پیشوایان هدایت و چراغهای درخشندهای هستند که [[خداوند]] بهواسطه ایشان بر [[بندگان]] خود [[احتجاج]] میکند. آنها شاخههای «درخت [[مبارک]]» هستند و باقیماندگان منتخبین [[الهی]] که [[خدا]] از ایشان تمامی [[پلیدیها]] را دور نموده و [[پاکیزگی]] ویژهای را برایشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتی دور نگاه داشته است، و [[مودّت]] به ایشان را که دوستی توام با عمل است در بسیای از [[آیات قرآن]] [[واجب]] نمود و آنان را ریسمان مطمئن و سرچشمه [[تقوا]] معرفی کرده است. این شرح در صواعق محرقه و کتابهای دیگر نیز وجود دارد<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶ – ۴۴۷؛ همچنین ر.ک: التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۹۶.</ref>. |