پرش به محتوا

غنیمت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۶: خط ۶۶:
[[خداوند]] [[پیامبر]]{{صل}} را از این اتهام تبرئه کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۱۰۳: {{متن حدیث|وَ بَرَّأَ نَبِيَّهُ{{صل}} مِنَ الْخِيَانَةِ}}.</ref>. بعد مشخص شد مردی آن قطیفه را در جایی پنهان کرده است<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. در [[گفتگوی امام صادق]]{{ع}} با [[عمرو بن عبید]]، آن حضرت با توجه به این [[آیه]]، عمل [[غلول]] را از [[گناهان کبیره]] می‌شمرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۸۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۵۶۴؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج‌۲، ص‌۳۹۲.</ref>. در [[کتب اربعه]] دو مورد مرتبط با غلول دیده می‌شود که مربوط به [[سیره امیرالمؤمنین]]{{ع}} است: یکی داستان [[زره]] [[طلحه]] که شخصی آن را دزدیده بود و چون جزو غنایم [[جنگ جمل]] بوده، از این [[دزدی]] به غلول تعبیر شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۷، ص‌۳۸۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۱۰۹؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج‌۳، ص‌۳۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، ص‌۲۷۳.</ref>؛ دوم درباره کلاه‌خود آهنی است که شخصی از جمع غنایم دزدید و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دست وی را به اتهام دزدی قطع کرد<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۱۰، ص‌۱۰۵: {{متن حدیث|قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْبَيْضَةِ الَّتِي قَطَعَ فِيهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}؟ فَقَالَ: كَانَتْ بَيْضَةَ حَدِيدٍ سَرَقَهَا رَجُلٌ مِنَ الْمَغْنَمِ فَقَطَعَهُ}}.</ref>. این خبر با قید «مغنم» فقط در [[تهذیب]] آمده است و در [[اخبار]] دیگر سخن از قطع دست دزدی است که کلاه‌خود آهنی را دزدیده و نقل شده چون [[ارزش]] آن به ربع دینار می‌رسیده، دست وی قطع شده است، ولی مقیّد به [[دزدی]] از مغنم نیست<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۲۱؛ علی بن جعفر عریضی، مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، صص۱۳۲ و ۲۹۳؛ ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۲۵۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref>. در نقل [[صدوق]] ذکر شده که برای سپر دزدیده‌شده هم حضرت دستی را قطع کرد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۶۱: {{متن حدیث|قَطَعَ عَلِيٌّ{{ع}} فِي بَيْضَةِ حَدِيدٍ وَ فِي جُنَّةٍ وَزْنُهَا ثَمَانِيَةٌ وَ ثَلَاثُونَ رِطْلًا}}.</ref>. شاید چون برابر روایتی از [[حضرت علی]]{{ع}}<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج‌۲، ص‌۴۷۲: {{متن حدیث|وَ لَا قَطْعَ فِي الْغُلُولِ}}.</ref> و [[حکم فقهی]] که اشاره شد، در چنین مواردی دست [[خائن]] و دزد قطع نمی‌شود، [[شیخ طوسی]] در توجیه آن بیان کرده که به نظر می‌رسد او [[حق]] و سهمی از [[غنایم]] نداشته است که حضرت دستش را قطع کرده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۱۰، ص‌۱۰۵.</ref>، به تعبیر دیگر او از [[جنگجویان]] میدان [[نبرد]] نبوده؛ بلکه پس از [[جنگ]] برای [[کسب مال]] وارد اردوگاه [[جنگی]] شده است. علاوه بر این چند مورد، [[روایات]] متعدد دیگری در [[کتب اربعه]] درباره [[غلول]] نقل شده که خوانندگان را به مطالعه آنها ارجاع می‌دهیم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، صص‌۱۲۴، ۱۲۶ و ۲۲۶؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص‌۲۱۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۱۶۱؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج‌۴، ص‌۲۴۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، صص‌۳۵۲ و ۳۶۸ و ج‌۱۰، ص‌۱۱۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۱۴.</ref>.
[[خداوند]] [[پیامبر]]{{صل}} را از این اتهام تبرئه کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۱۰۳: {{متن حدیث|وَ بَرَّأَ نَبِيَّهُ{{صل}} مِنَ الْخِيَانَةِ}}.</ref>. بعد مشخص شد مردی آن قطیفه را در جایی پنهان کرده است<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۲۶.</ref>. در [[گفتگوی امام صادق]]{{ع}} با [[عمرو بن عبید]]، آن حضرت با توجه به این [[آیه]]، عمل [[غلول]] را از [[گناهان کبیره]] می‌شمرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۸۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۵۶۴؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج‌۲، ص‌۳۹۲.</ref>. در [[کتب اربعه]] دو مورد مرتبط با غلول دیده می‌شود که مربوط به [[سیره امیرالمؤمنین]]{{ع}} است: یکی داستان [[زره]] [[طلحه]] که شخصی آن را دزدیده بود و چون جزو غنایم [[جنگ جمل]] بوده، از این [[دزدی]] به غلول تعبیر شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۷، ص‌۳۸۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۱۰۹؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج‌۳، ص‌۳۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، ص‌۲۷۳.</ref>؛ دوم درباره کلاه‌خود آهنی است که شخصی از جمع غنایم دزدید و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دست وی را به اتهام دزدی قطع کرد<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۱۰، ص‌۱۰۵: {{متن حدیث|قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْبَيْضَةِ الَّتِي قَطَعَ فِيهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}؟ فَقَالَ: كَانَتْ بَيْضَةَ حَدِيدٍ سَرَقَهَا رَجُلٌ مِنَ الْمَغْنَمِ فَقَطَعَهُ}}.</ref>. این خبر با قید «مغنم» فقط در [[تهذیب]] آمده است و در [[اخبار]] دیگر سخن از قطع دست دزدی است که کلاه‌خود آهنی را دزدیده و نقل شده چون [[ارزش]] آن به ربع دینار می‌رسیده، دست وی قطع شده است، ولی مقیّد به [[دزدی]] از مغنم نیست<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۲۱؛ علی بن جعفر عریضی، مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، صص۱۳۲ و ۲۹۳؛ ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۲۵۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref>. در نقل [[صدوق]] ذکر شده که برای سپر دزدیده‌شده هم حضرت دستی را قطع کرد<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۶۱: {{متن حدیث|قَطَعَ عَلِيٌّ{{ع}} فِي بَيْضَةِ حَدِيدٍ وَ فِي جُنَّةٍ وَزْنُهَا ثَمَانِيَةٌ وَ ثَلَاثُونَ رِطْلًا}}.</ref>. شاید چون برابر روایتی از [[حضرت علی]]{{ع}}<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج‌۲، ص‌۴۷۲: {{متن حدیث|وَ لَا قَطْعَ فِي الْغُلُولِ}}.</ref> و [[حکم فقهی]] که اشاره شد، در چنین مواردی دست [[خائن]] و دزد قطع نمی‌شود، [[شیخ طوسی]] در توجیه آن بیان کرده که به نظر می‌رسد او [[حق]] و سهمی از [[غنایم]] نداشته است که حضرت دستش را قطع کرده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۱۰، ص‌۱۰۵.</ref>، به تعبیر دیگر او از [[جنگجویان]] میدان [[نبرد]] نبوده؛ بلکه پس از [[جنگ]] برای [[کسب مال]] وارد اردوگاه [[جنگی]] شده است. علاوه بر این چند مورد، [[روایات]] متعدد دیگری در [[کتب اربعه]] درباره [[غلول]] نقل شده که خوانندگان را به مطالعه آنها ارجاع می‌دهیم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، صص‌۱۲۴، ۱۲۶ و ۲۲۶؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص‌۲۱۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۳، ص‌۱۶۱؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج‌۴، ص‌۲۴۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، صص‌۳۵۲ و ۳۶۸ و ج‌۱۰، ص‌۱۱۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۱۴.</ref>.


==موارد استثا از تقسیم==
===موارد استثا از تقسیم===
قبل از [[تقسیم غنایم]] بخشی از هزینه‌هایی که برای گردآوری و نگهداری و [[حفظ]] غنایم شده، از کل غنایم کسر می‌شد؛ مثلاً اگر شتر و گوسفند جزو غنایم بوده، قبل از تقسیم نیاز به [[چوپان]] و علوفه داشته است. این‌گونه مخارج مربوط به اصل [[غنیمت]] است؛ همچنین مواردی هست که قبل از تقسیم از اصل غنایم برداشت می‌شود یا به افرادی خاص تعلق می‌گیرد. لازم است به این‌گونه موارد هم، اشاره کنیم:
قبل از [[تقسیم غنایم]] بخشی از هزینه‌هایی که برای گردآوری و نگهداری و [[حفظ]] غنایم شده، از کل غنایم کسر می‌شد؛ مثلاً اگر شتر و گوسفند جزو غنایم بوده، قبل از تقسیم نیاز به [[چوپان]] و علوفه داشته است. این‌گونه مخارج مربوط به اصل [[غنیمت]] است؛ همچنین مواردی هست که قبل از تقسیم از اصل غنایم برداشت می‌شود یا به افرادی خاص تعلق می‌گیرد. لازم است به این‌گونه موارد هم، اشاره کنیم:


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش