غنیمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۴۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵۲: خط ۵۲:
==تقسیم غنائم==
==تقسیم غنائم==
{{اصلی|تقسیم غنائم}}
{{اصلی|تقسیم غنائم}}
=== چگونگی تقسیم غنایم ===
[[غنایم]] [[جنگی]] دو حالت دارد: یکی در رابطه با [[کفّار]] و [[مشرکان]] و [[ملحدان]] و دیگری در رابطه با [[محاربان]] داخلی و [[اهل بغی]].
غنیمت، بر اموال منقول و غیر منقولی گفته می‌شود که در [[جهاد]]، با قهر و [[غلبه]] و [[فتح]] به دست [[مجاهدان]] [[مسلمان]] بیفتد.
وسایل شخصی [[دشمن]] مقتول مانند [[سلاح]]، [[لباس]] و [[زره]]، سپر و اسبی که در معرکه به آن سوار بوده باشد به مجاهدی تعلق می‌گیرد که او را کشته است. وسایل و [[اموال]] غیر شخصی نیز با منقول و قابل نقل و انتقال است و یا نیست؛ مانند [[زمین]]، باغ و... .
قسم اول را به این صورت تقسیم می‌کنند: [[امام]]، ابتدا مخارج برخی هزینه‌های جنگی را از آن کسر می‌کند و سپس یک پنجم آن را برای مستحقان و بی‌چارگان در نظر می‌گیرد و بقیه بین مجاهدانی که در [[جنگ]] شرکت داشته‌اند تقسیم می‌کنند.
اما قسم دوم؛ یعنی [[زمین‌ها]] و باغ‌ها و [[املاک]]، بعد از [[اخراج]] [[خمس]] (یک پنجم) متعلق به عموم [[مسلمانان]] می‌باشد و برای [[جامعه]] [[مصرف]] می‌شود، اما در رابطه با اهل بغی و [[خوارج]]، یعنی آنان که از خود [[مردمان]] [[جامعه اسلامی]]، علیه امام [[عادل]]، خروج مسلّحانه کرده باشند، در صورت [[شکست]]، مسلمانان [[مجاهد]]، هیچ‌گونه [[حق]] غنیمت‌ گرفتن از اموالشان را ندارند. یعنی، اموال اهل بغی را نمی‌شود به عنوان [[غنیمت]] جنگی اخذ کرد، چنان‌که [[زن]] و فرزندانشان را نمی‌شود به [[اسارت]] گرفت<ref>جامع عباسی، ص۱۵۵.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۷.</ref>
===وظایف مرتبط با تقسیم===
تمام [[مجاهدان]] موظف هستند [[غنایم]] به‌دست‌آمده از [[دشمن]] را جمع کنند و در مکانی خاص قرار دهند که به آن مَغنَم یا مکان غنیمت‌ها گفته می‌شود و کسی [[حق]] ندارد قبل از تقسیم، چیزی از غنایم بردارد، جز آنچه بیان خواهد شد. اگر کسی پنهان از دیگران چیزی از این [[اموال]] بردارد، [[حرام]] است و [[غلول]] نامیده می‌شود؛ پس غلول عنوانی است که در هنگام گردآوری غنایم رخ می‌دهد. غلول به [[مالی]] گفته می‌شود که فرد یا افرادی از غنایم برگرفته و بدون [[اجازه]] [[حاکم]] و [[فرمانده]]، برای خود نگه داشته است. البته بعدها به هر مالی که از [[اموال عمومی]] بدون مجوز برداشت و در آن [[خیانت]] شود، غلول اطلاق گردیده است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۱۱، ص‌۵۰۱: {{عربی|الإِغْلال: الخيانة في المَغانم و غيرها}}.</ref>. بسیاری از لغویان غلول را به معنای [[مال]] سرقت‌شده از مغنم و غنایم می‌دانند<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، صحاح العربیه، ج‌۵، ص‌۱۷۸۴؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۱۱، ص‌۵۰۰؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج‌۵، ص‌۴۳۵؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج‌۱۵، ص‌۵۵۱: {{عربی|قال أبوعبيد: الغُلُولُ في المَغْنَمِ خاصَّةً}}.</ref>. [[ابن‌اثیر]] در معنای غلول می‌نویسد: «غلول خیانت در غنایم و [[دزدی]] از [[غنیمت]] پیش از تقسیم است»<ref>ابن‌اثیر جزری (مبارک)، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج‌۳، ص‌۳۸۰: {{عربی|و هو الخيانة في المغنم و السّرقة من الغنيمة قبل القسمة}}.</ref>. ابن‌جنید در تعریف غلول چنین گفته: غلول این است که از [[لشکر]] از اموال [[مشرکان]] چیزی را بردارد و آن را پنهان کند تا برای خود باشد، نه برای [[مسلمانان]]؛ لذا آن را در جمع غنایم قرار ندهد، کم باشد یا زیاد؛ اما اگر مشخص شد که یکی از [[جنگجویان]] چیزی برداشته، دزد نیست (که دستش قطع شود)؛ زیرا مالی را به [[سرقت]] برده که خود در آن حقی دارد و اگر در وسایل او پیدا شد، مجازاتش در [[اختیار]] [[امام]] است<ref>شیخ علی پناه اشتهاردی، مجموعة فتاوی ابن‌جنید، ص‌۱۶۰.</ref>. در [[قرآن]] [[رسول خدا]]{{صل}} از برداشت پنهانی از [[غنائم]] [[تبرئه]] شده است. در [[جنگ بدر]] فردی مدعی شد که [[رسول خدا]]{{صل}} قطیفه‌ای از [[غنایم]] برداشته است<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۲۶؛ ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص‌۸۰۳.</ref>، در برابر این [[اتهام]]، [[آیه قرآن]] نازل شد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>.
تمام [[مجاهدان]] موظف هستند [[غنایم]] به‌دست‌آمده از [[دشمن]] را جمع کنند و در مکانی خاص قرار دهند که به آن مَغنَم یا مکان غنیمت‌ها گفته می‌شود و کسی [[حق]] ندارد قبل از تقسیم، چیزی از غنایم بردارد، جز آنچه بیان خواهد شد. اگر کسی پنهان از دیگران چیزی از این [[اموال]] بردارد، [[حرام]] است و [[غلول]] نامیده می‌شود؛ پس غلول عنوانی است که در هنگام گردآوری غنایم رخ می‌دهد. غلول به [[مالی]] گفته می‌شود که فرد یا افرادی از غنایم برگرفته و بدون [[اجازه]] [[حاکم]] و [[فرمانده]]، برای خود نگه داشته است. البته بعدها به هر مالی که از [[اموال عمومی]] بدون مجوز برداشت و در آن [[خیانت]] شود، غلول اطلاق گردیده است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۱۱، ص‌۵۰۱: {{عربی|الإِغْلال: الخيانة في المَغانم و غيرها}}.</ref>. بسیاری از لغویان غلول را به معنای [[مال]] سرقت‌شده از مغنم و غنایم می‌دانند<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، صحاح العربیه، ج‌۵، ص‌۱۷۸۴؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۱۱، ص‌۵۰۰؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج‌۵، ص‌۴۳۵؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج‌۱۵، ص‌۵۵۱: {{عربی|قال أبوعبيد: الغُلُولُ في المَغْنَمِ خاصَّةً}}.</ref>. [[ابن‌اثیر]] در معنای غلول می‌نویسد: «غلول خیانت در غنایم و [[دزدی]] از [[غنیمت]] پیش از تقسیم است»<ref>ابن‌اثیر جزری (مبارک)، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج‌۳، ص‌۳۸۰: {{عربی|و هو الخيانة في المغنم و السّرقة من الغنيمة قبل القسمة}}.</ref>. ابن‌جنید در تعریف غلول چنین گفته: غلول این است که از [[لشکر]] از اموال [[مشرکان]] چیزی را بردارد و آن را پنهان کند تا برای خود باشد، نه برای [[مسلمانان]]؛ لذا آن را در جمع غنایم قرار ندهد، کم باشد یا زیاد؛ اما اگر مشخص شد که یکی از [[جنگجویان]] چیزی برداشته، دزد نیست (که دستش قطع شود)؛ زیرا مالی را به [[سرقت]] برده که خود در آن حقی دارد و اگر در وسایل او پیدا شد، مجازاتش در [[اختیار]] [[امام]] است<ref>شیخ علی پناه اشتهاردی، مجموعة فتاوی ابن‌جنید، ص‌۱۶۰.</ref>. در [[قرآن]] [[رسول خدا]]{{صل}} از برداشت پنهانی از [[غنائم]] [[تبرئه]] شده است. در [[جنگ بدر]] فردی مدعی شد که [[رسول خدا]]{{صل}} قطیفه‌ای از [[غنایم]] برداشته است<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۲۶؛ ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص‌۸۰۳.</ref>، در برابر این [[اتهام]]، [[آیه قرآن]] نازل شد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>.


۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش