ضرورت عصمت امام: تفاوت میان نسخهها
←یازدهم: برهان تلازم امامت و عصمت
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
بنابراین عبارت، [[امام]] [[اسوه]] ما در [[دین]] است و باید از رفتار و گفتارش در دین پیروی شود. از این رو، امام، لزوماً باید در آنچه میگوید و انجام میدهد، [[معصوم]] باشد. به دیگر بیان، کسی شأنیت اسوه بودن را دارد که خود مرتکب [[عصیان]] و [[خطا]] نشود<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۲۹۲.</ref>. | بنابراین عبارت، [[امام]] [[اسوه]] ما در [[دین]] است و باید از رفتار و گفتارش در دین پیروی شود. از این رو، امام، لزوماً باید در آنچه میگوید و انجام میدهد، [[معصوم]] باشد. به دیگر بیان، کسی شأنیت اسوه بودن را دارد که خود مرتکب [[عصیان]] و [[خطا]] نشود<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۲۹۲.</ref>. | ||
=== دوازدهم: [[نفی]] امامت [[ستمگر]] === | |||
دلیل دیگری که عصمت امام را [[اثبات]] میکند، [[کلام]] [[خدای سبحان]] است که خطاب به ابراهیم{{ع}} میفرماید: «همانا من تو را بر مردم امام قرار دادم. [ابراهیم] گفت: و از [[دودمان]] من؟ فرمود: [[عهد]] من بر [[ستمکاران]] نمیرسد»<ref>بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] میفرمود: «این آیه، امامت هر [[ستمگری]] را تا [[قیامت]] [[باطل]] کرده و امامت فقط در [[برگزیدگان]] قرار گرفته است»<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. | |||
با توجه به اینکه مفهوم «[[ستم]]» مطلق است، هر نوع ستمی - از [[شرک]] گرفته که ظلمی نابخشودنی است تا ستمهای کوچک و ساده - را در بر میگیرد. پس با نظر به آیه، [[خداوند]] کسی را به این مقام ارجمند برمیگزیند که هیچگونه ستمی در طول دوران حیاتش از او سرنزده باشد، و این امر به روشنی [[عصمت امام]] را [[اثبات]] میکند. البته باید دانست که این دلیل، عصمت امام از نسیان، [[سهو]] و [[غفلت]] را اثبات نمیکند؛ چون این امور [[ستم]] به شمار نمیروند تا با [[نفی ظلم]]، اینها نیز [[نفی]] شوند. | |||
آری، این [[آیه]] نه تنها عصمت امام در [[زمان]] [[امامت]] خویش را اثبات میکند، بلکه [[عصمت]] او را پیش از امامت نیز به ثبوت میرساند؛ ولی از این [[ادله]] نمیشود عصمت امام در زمان طفولیت را اثبات کرد، و به نظر میرسد که بنا بر آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، عصمت امام در همه مراحل [[زندگی]]، از همه [[انحرافها]]، [[لغزشها]]، عصیانها، [[غفلتها]] و سهوها قابل اثبات است. امامت [[ستمگر]] را نه تنها عالمان شیعه، بلکه علمای بزرگ [[اهل سنت]] نیز [[باطل]] میدانند، [[زمخشری]]، از [[مفسران]] و علمای بزرگ [[عامه]]، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> مینویسد: [[خلافت]] و امامت به کسی از [[دودمان]] تو که [[ستمکار]] باشد، نمیرسد؛ بلکه امامت از دودمان تو فقط از آن کسی است که [[دادگر]] و از ستم به دور باشد، و گفتهاند: این آیه دلالت میکند که [[فاسق]] برای امامت صلاحیت ندارد. چگونه میشود کسی که نه [[قضاوت]] و شهادتش مقبول است و نه اطاعتش [[واجب]] است و نه خبرش پذیرفته میشود و نه میتواند [[امام جماعت]] شود، برای امامت صلاحیت داشته باشد؟ چگونه میشود ستمگر به امامت [[منصوب]] شود؛ در حالی که [[امام]] باید دست [[ستمگران]] را کوتاه کند؟ پس [[نصب]] ستمکار به امامت، این مثل رایج را تحقق میبخشد که گوسفند را به گرگ سپردن [[ظلم]] است<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۱۸۴.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[امامت و خلافت (مقاله)| مقاله «امامت و خلافت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص۱۶۵.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |