ضرورت نصب امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:


بر اساس این خبر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از ابتدای [[بعثت]] همواره تأکید می‌کرد که [[گزینش امام]] و [[انتخاب]] [[جانشین]] از [[اختیار]] ایشان خارج است. [[اصرار]] [[پیامبر]]{{صل}} بر این موضوع در حساس‌ترین شرائط که از همه سو -حتی از سوی اطرافیان و [[خویشاوندان]] خویش- آماج حملات، [[آزار]] و اذیت‌ها بودند، از این [[حقیقت]] حکایت دارد که [[خداوند]] از ابتدا [[نصب امام]] را بر عهده خود گرفته و آن را حتی از پیامبر{{صل}} [[نفی]] کرده است. پس بر [[مسلمانان]] لازم است که به [[تبعیت]] از [[پیغمبر]] خود در مقابل [[امر الهی]] [[تسلیم]] شوند و در مقابل [[گزینش]] [[خدا]] بر خود حقی قائل نگردند<ref>روشن است که مسلمانان موظف به تبعیت از رسول الله هستند و ایشان مسلما از آیندۀ مسلمانان مطلع بودند و هرگز نمی‌توان به ایشان نسبت جهل داد. بنابراین ایشان کاملا به اختلاف امت پس از رحلت خویش آگاهی داشتند. از سوی دیگر می‌دانیم که ایشان زحمات و رنج‌های فراوانی را در راه هدایت امت تحمل کردند و قطعا به استمرار این هدایت علاقۀ زیادی داشتند؛ لذا نمی‌توان گفت نسبت به آیندۀ امت بی‌تفاوت بودند. با این حال ایشان گزینش و نصب امام را از سوی خود نفی می‌کند و به هویدایی تمام راه نصب امام را منحصر در انتصاب الهی معرفی می‌کند. قطعا راهی که پیغمبر اکرم{{صل}} ارائه می‌دهد، اصلح و اتم راههاست و بهترین راهی است که مسلمانان باید آن را بپذیرند، به آن تمسک کنند و بر اساس آن با هم متحد شوند.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۳۸۴.</ref>
بر اساس این خبر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از ابتدای [[بعثت]] همواره تأکید می‌کرد که [[گزینش امام]] و [[انتخاب]] [[جانشین]] از [[اختیار]] ایشان خارج است. [[اصرار]] [[پیامبر]]{{صل}} بر این موضوع در حساس‌ترین شرائط که از همه سو -حتی از سوی اطرافیان و [[خویشاوندان]] خویش- آماج حملات، [[آزار]] و اذیت‌ها بودند، از این [[حقیقت]] حکایت دارد که [[خداوند]] از ابتدا [[نصب امام]] را بر عهده خود گرفته و آن را حتی از پیامبر{{صل}} [[نفی]] کرده است. پس بر [[مسلمانان]] لازم است که به [[تبعیت]] از [[پیغمبر]] خود در مقابل [[امر الهی]] [[تسلیم]] شوند و در مقابل [[گزینش]] [[خدا]] بر خود حقی قائل نگردند<ref>روشن است که مسلمانان موظف به تبعیت از رسول الله هستند و ایشان مسلما از آیندۀ مسلمانان مطلع بودند و هرگز نمی‌توان به ایشان نسبت جهل داد. بنابراین ایشان کاملا به اختلاف امت پس از رحلت خویش آگاهی داشتند. از سوی دیگر می‌دانیم که ایشان زحمات و رنج‌های فراوانی را در راه هدایت امت تحمل کردند و قطعا به استمرار این هدایت علاقۀ زیادی داشتند؛ لذا نمی‌توان گفت نسبت به آیندۀ امت بی‌تفاوت بودند. با این حال ایشان گزینش و نصب امام را از سوی خود نفی می‌کند و به هویدایی تمام راه نصب امام را منحصر در انتصاب الهی معرفی می‌کند. قطعا راهی که پیغمبر اکرم{{صل}} ارائه می‌دهد، اصلح و اتم راههاست و بهترین راهی است که مسلمانان باید آن را بپذیرند، به آن تمسک کنند و بر اساس آن با هم متحد شوند.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۳۸۴.</ref>
===[[قاعدۀ لطف]]===
قاعدۀ لطف دلیلی [[عقلی]] است که نه تنها در [[اثبات]] [[وجوب نصب امام]] از ناحیۀ [[خدا]] و مباحث [[عقیدتی]] دیگر کاربرد دارد، بلکه در [[علم اصول]] نیز-در بحث «[[اجماع]] کشفی» -مورد استفاده و استناد قرار می‌گیرد. همچنین در مباحثی همچون «[[نیت]]»، «[[امر به معروف و نهی از منکر]]» و «[[قضاوت]]» نیز به این قاعده استناد می‌شود.
[[متکلمان شیعه]] برای اثبات وجوب نصب امام بر خدا به این قاعده استناد کرده‌اند. مهمترین کتب [[کلامی]] که قاعدۀ لطف در آنها مطرح شده است، عبارتند از: [[شافی]]، تلخیص [[الشافی]]، تجرید و شروح آن، الذخیرة، [[دلائل الصدق]].
در [[شرح مواقف]] -که به عقیدۀ برخی، عنوان [[اعتقادات]] [[اهل تسنن]] است- می‌نویسد: [[احتجاج]] می‌شود بر وجوب نصب امام بر خدا به این که، آن [[لطف]] است و [[بنده]] با وجود [[نصب امام]] به [[طاعت]] نزدیکتر و از [[معصیت]] دورتر می‌شود و لطف بر [[خدای تعالی]] [[واجب]] است پاسخ می‌گوییم اولا: ما [[وجوب لطف]] را قبول نداریم. ثانیاً: لطفی که شما می‌گوئید با وجود امامی حاصل می‌شود که ظاهر باشد، [[قدرت]] داشته باشد. [[امید]] [[پاداش]] از او برود و از [[عقاب]] وی ترسیده شود، با اقامۀ حدود و [[قصاص]] [[مردم]] را به [[فرمانبرداری]] بخواند و از [[گناهان]] بازدارد و داد [[مظلوم]] را از [[ظالم]] باز ستاند در حالی که شما چنین چیزی را واجب نمی‌دانید<ref>{{عربی|احتج الموجب لنصب الإمام على الله بأنه لطف، لكون العبد معه أقرب إلى الطاعة وأبعد عن المعصية، واللطف واجب عليه تعالى. والجواب - بعد منع وجوب اللطف- إن اللطف الذي ذكرتموه إنما يحصل بإمام ظاهر قاهر يرجى ثوابه ويخشى عقابه، يدعو الناس إلى الطاعات ويزجرهم عن المعاصي باقامة الحدود والقصاص وينتصف للمظلوم من الظالم، وأنتم لا توجبونه}}؛ شرح مواقف، ج۸، ص۳۴۸؛ مواقف، ج۳، ص۵۸۳.</ref>.
[[اشاعره]] به دو دلیل این قاعده را قبول ندارند:
#این که قائل به [[جبر]] هستند. روشن است که با قول به جبر دیگر [[تکلیف]] معنا ندارد، لطف در جایی است که [[خداوند]] به [[بندگان]] [[اختیار]] داده باشند و ایشان را به پذیرش [[هدایت]] [[مکلف]] سازد، در این صورت تعیین [[هادی]] و بیان طریق هدایت بر خداوند [[واجب]] خواهد بود.
#این که [[اشاعره]] [[حسن و قبح]] را [[شرعی]] می‌دانند نه [[عقلی]]، و معتقدند که:
{{عربی|الحسن ما حسنه الشارع والقبيح ما قبحه الشارع ولا يسئل عما يفعل}} یعنی خوب آن است که [[شارع]] آن را خوب دانسته باشد و [[قبیح]] و بد آن است که شارع آن را قبیح دانسته باشد و «خداوند از آن چه انجام می‌دهد سؤال نمی‌شود».
با این مقدمه به بررسی «[[قاعده لطف]]» می‌پردازیم. چنان چه این قاعده [[اثبات]] شود یک [[دلیل عقلی]] دیگر بر [[دلایل]] [[وجوب نصب امام]] از سوی [[خدا]] اضافه می‌شود و اگر هم این قاعده اثبات نشد، دلایل پیشین هر یک به [[تنهایی]] برای اثبات مدعا کافی هستند.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۳۸۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۶٬۰۸۹

ویرایش