←مصارف عام
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
=== مصارف عام === | === مصارف عام === | ||
در | مازاد بیتالمال میان عموم مسلمانان تقسیم میگردید که در متون [[روایی]] از این نوع مصرف به عنوان [[حق]] عام افراد در بیتالمال یاد میشود<ref>موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۴، ص۲۰۱.</ref>. بیتالمال، این سرمایه ملی که از اهمیت و [[ارزش]] فوقالعادهای برای [[امت]] و [[نظام اسلامی]] برخوردار است، بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} به ویژه در دوران [[خلیفه سوم]]، مورد سوءاستفادهها و بهرهجوییهای برخی رؤسا و صاحبان نفوذ [[قوم]] قرار گرفت، به گونهای که خود را صاحب اختیار و مالک این اموال دانسته و به هر نحو که میخواستند از آن بهره میبردند. لیست [[داراییها]] و [[املاک]] این افراد بعد از قتل عثمان، [[شاهد]] این واقع میباشد<ref>موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۳، ص۱۴۴ - ۱۵۰؛ و ر.ک: فصل دوم، مبحث اول.</ref>. اما بعد از ۲۵ سال آنگاه که [[ولایت]] امور در اختیار صاحب اصلی آن [[امام علی]]{{ع}} قرار گرفت، نحوه [[اداره جامعه]] به شیوه [[زمان پیامبر]]{{صل}} بازگشت و [[امام]] در همان روزهای نخست [[خلافت]]، برنامه خود را درباره داراییها و [[ثروت عمومی]] مسلمانان اعلام کرد. | ||
در بخشی از [[خطبه]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در [[روز]] دوم خلافت در [[مدینه]]، راجع به بیتالمال ایراد کرد، آماده است: همانا هر قطیعه که [[عثمان]] داده و آنچه از اموال [[خدا]] به دیگران بخشیده شده، به بیتالمال برگردانده خواهد شد و حق قدیمی را چیزی [[باطل]] نمیکند [و مشمول مرور [[زمان]] نمیشود و حتی] اگر آن [[اموال]] را در حالی بیابم که کابین [[زنان]] قرار دادهاند و در سرزمینها پراکنده باشند، به حال خود برخواهم گرداند<ref>ر.ک: ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. | |||
[[امام]] تصمیم قاطع خود را در بهرهمندی برابر [[آحاد]] [[مردم]] از [[بیتالمال]] اعلام کرده و در برابر [[اعتراض]] برخی، از آن به عنوان [[سیره رسول خدا]]{{صل}} معرفی کرده و فرمود: {{متن حدیث|أَ لَيْسَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَقْسِمُ بِالسَّوِيَّةِ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>محمدرضا حکیمی، الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج۴، ص۴۹۵.</ref>؛ آیا [[رسول خدا]]{{صل}} [[غنایم]] را میان [[مسلمانان]]، به صورت مساوی تقسیم نمیکردند؟ [[طلحه]] و [[زبیر]] از جمله افرادی بودند که در عصر خلفای پیشین، بهرههای کلان از [[ثروت عمومی]] به دست آورده بودند. در بخششهای عثمان آمده است که وی به طلحه، دویست هزار دینار و ۳۲.۲۰۰.۰۰۰ درهم و به زبیر ۵.۹۸۰.۰۰۰ درهم بخشیده بود<ref>عبدالحسین الأمینی النجفی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج۸، ص۳۴۴.</ref>. آن دو طبق عادت خود [[انتظار]] داشتند که مولا علی{{ع}} نیز برای آنان سهم ویژهای مقرر کند و از اینکه امام{{ع}} میان آن دو و دیگران هیچ تفاوتی نمیگذارد به شدت معترض بودند. امام خطاب به آنان فرمود: اعتراض شما که چرا با همه به [[تساوی]] [[رفتار]] کردم، [بدانید] این روشی نبود که به رأی خود و یا با خواسته [[دل]] خود انجام داده باشم، بلکه من و شما این گونه رفتار را از دستورالعملهای [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آموختیم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۵.</ref>. از این رو، حضرت در برابر زیادهخواهیهای آنان در بهرهمندی ویژه از بیتالمال، هیچ نرمشی از خود نشان نداد و به صراحت فرمود: شما در برداشتن سهم از غنایم چون خود من خواهید بود و من برای خودم نه تنها نسبت به شما، بلکه نسبت به برده [[حبشی]] درهمی و یا کمتر از آن زیادی برنخواهم داشت و این دو پسر من همچنین خواهند بود. | |||
امام درباره بیتالمال بسیار دقیق بودند و حتی برای کارهای شخصی و غیرحکومتی، از چراغ [[بیتالمال]] استفاده نمیکردند<ref>موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۲، ص۲۲۱.</ref>. گاه شمشیرش را به فروش میگذاردند، تا مخارج [[خانواده]] را تأمین کنند، یا هنگامی که بسیار نیاز به [[لباس]] داشتند، چیزی از بیتالمال حتی به [[قرض]] برنمیداشتند<ref>موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۲، ص۲۲۲.</ref>. | |||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در مورد بیتالمال هرگز کسی را به سبب داشتن برخی امتیازات و خصوصیات بر دیگران مقدم نمیداشتند. آن حضرت در مورد برادرش [[عقیل]] میگوید: برادرم عقیل را دیدم که به شدت [[فقیر]] شده بود و از من میخواست که یک مَن از گندمهای شما را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از [[گرسنگی]] موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر [[فقر]] دگرگون گشته... عقیل [[اصرار]] کرد و چند بار خواسته خود را تکرار کرد، من به او گوش فرادادم! [[خیال]] کرد من دینم را به او میفروشم [اما من برای [[بیداری]] و هشداریاش] آهنی گداختم. سپس به بدنش نزدیک ساختم، تا با حرارت آن [[عبرت]] گیرد... به او گفتم: ای عقیل! از آهن تفتیدهای که [[انسانی]] آن را به [[بازی]] گداخته چنین مینالی! اما مرا به سوی آتشی میکشانی که [[خداوند]] [[جبار]] با شعله [[خشم]] و غضبش بر افروخته است! تو از این [[رنج]] مینالی و من از [[آتش]] سوزان، نالان نشوم؟!<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴.</ref> | |||
عقیل بعدها به دربار [[معاویه]] رفت. معاویه به او صد هزار درهم بخشید و خواست بر [[منبر]] [[شام]] رفته، از عطایای معاویه سخن گوید و درباره برادرش [[بدگویی]] کند. عقیل بر منبر رفت و گفت: برادرم برای [[حفظ]] دینِ خود مرا رها کرد؛ اما معاویه مرا بر [[دین]] خود مقدم داشت<ref>محمد دشتی، امام علی{{ع}} و اقتصاد اسلامی، ص۱۵۹.</ref>. | |||
برخی رؤسا و بزرگان [[قوم]]، وقتی که با چنین سیرهای روبهرو شدند، نه تنها امیدشان برای بهرهبرداریهای شخصی از بیتالمال به [[یأس]] تبدیل شد، بلکه اندوختههای چند ساله خود را بر باد رفته دیدند؛ لذا دست از [[حمایت]] حضرت برداشتند و با [[بیعتشکنی]] به [[اعتراض]] و [[شورش]] پرداختند؛ اما این فشارها هیچگاه [[امام]] را وادار نکرد که کوچکترین حرکتی برخلاف [[مصالح]] [[توده]] [[مردم]]، به ویژه در خصوص [[بیتالمال]]، انجام دهد. | |||
در [[منطق]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} هیچگاه انتفاع شخصی از بیتالمال توجیهپذیر نبود و امام با هرگونه بهرهجویی یک جانبه از [[اموال عمومی]] به شدت برخورد میکرد. | |||
قنبر، یکی از [[کارگران]] [[منزل]] امام بود. وی دید که هر چه به منزل حضرت میآورند، او به [[مسلمانان]] بخشیده، [[اموال]] را عادلانه تقسیم میکند و چیزی را برای خود ذخیره نمیکند. وی خواست [[خیرخواهی]] کند؛ از این رو در فرصتی مقداری از ظروف طلا و [[نقره]] را در کیسهای جمع و آن را پنهان کرد که به هنگام نیاز در [[اختیار]] امام بگذارد. روزی [[خدمت]] امیرمؤمنان{{ع}} رسید و عرض کرد: چون دیدم همه چیز را تقسیم میکنید و برای خود اموالی ذخیره نمیکنید، اینها را پنهان نمودم تا موقع نیاز استفاده شود. امام در پاسخ فرمود: [[دوست]] داشتم به جای این اموال، [[آتش]] عظیمی به خانهام میآوردی! سپس دستور داد تا همه آنها را بین مسلمانان تقسیم کردند؛ آنگاه فرمود: [[سوگند]] به خدایی که جانم در دست [[قدرت]] اوست که به خوب و بدش [[مؤاخذه]] میشویم!<ref>موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۴، ص۲۲۳.</ref> | |||
امیرمؤمنان{{ع}} در قبال خیانتهای [[مالی]] انعطافناپذیر بود و با هرگونه سوءاستفاده و [[اختلاس]]، قاطعانه برخورد میکرد و هیچگاه چنین رفتارهایی را برنمیتابید. حضرت به یکی از [[کارگزاران]] خود مینویسد: خدای را سوگند، سوگندی مؤکد و راست! اگر گزارش رسد که از [[غنایم]] و بیتالمال [[مسلمین]] چیزی کم یا زیاد به [[خیانت]] برداشتهای، آنچنان بر تو سخت گیرم که در [[زندگی]] کمبهره و [[بینوا]] و حقیر و [[ضعیف]] شوی<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۰.</ref>. | |||
[[امام علی]]{{ع}} در نامهای خطاب به «[[مصقلة بن هبیره شیبانی]]» نوشت: گزارشی رسیده که تو غنایم مربوط به مسلمانان که به وسیله [[اسلحه]] و اسبهایشان به دست آمده و خونهایشان در این راه ریخته شده، در بین افرادی از [[بادیهنشینان]] قبیلهات که خود برگزیدهای تقسیم میکنی. [[سوگند]] به کسی که دانه را زیر خاک شکافت و [[روح انسانی]] را آفرید! اگر این گزارش صحیح باشد، تو در نزد من [[خوار]] خواهی شد و [[ارزش]] و مقدارت کم خواهد بود. [[حق]] پروردگارت را سبک مشمار و دنیای خود را با نابودی دینت [[اصلاح]] مکن که از زیانکارترین افراد خواهی بود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۳.</ref>. | |||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در [[توبیخ]] خیانتهای [[مالی]] یکی دیگر از کارگزارانش مینویسد: خدای را سوگند! که اگر حسن و حسین کاری همانند تو میکردند، با آنان کمتر سازشی نمیکردم و در [[اراده]] من هیچ اثری نمیگذاردند، تا اینکه حق را از آنان باز میستاندم و باطلی را که از [[ستم]] آنان پدید آمده بود، ناپدید میکردم. | |||
آری، در [[حکومت علوی]] [[بیتالمال]] از اهمیت و جایگاهی رفیع برخوردار است و در آن هرگونه [[مسامحه]] و [[اغماض]] مصلحتاندیشانه، [[ناشایست]] و ناروا تلقی میشود. در سیاستگذاریها، احتمال اتلاف و به هدر رفتن بیتالمال وجود نداشت و هرگونه [[خیانت]] درباره این مهم [[مؤاخذه]] و توبیخی شدید در پی میداشت. به طور مسلّم، چنین روشی بیانگر [[وظیفه]] خطیر [[رهبران]] و [[مدیران]] [[حکومت اسلامی]] در قبال این [[سرمایه ملی]] است، تا با نظارتی دقیق بر چگونگی بهرهبرداری و [[مصرف بیتالمال]]، از هرگونه سوءاستفادههای احتمالی یا برنامهریزیهای ناکارآمد و نادرست جلوگیری کرده، ترتیبی دهند که [[آحاد]] [[ملت]] از [[حقوق]] مسلّم خود در بیتالمال بهرهمند شوند. | |||
از دیگر سیرههای امیرمؤمنان{{ع}} در مورد بیتالمال، این بود که برای [[پرهیز]] از هرگونه شائبه اتلاف یا خیانت، از انباشت آن جلوگیری میکردند. «هلال بن مسلم» از پدرش نقل میکند که گفت: [[خدمت]] [[امام علی]]{{ع}} بودیم، شبانگاه اموالی را آوردند و حضرت دستور تقسیم آن [[اموال]] را دادند. همه گفتند: یا امیرمؤمنان{{ع}}! اکنون شب است، آن را به فردا واگذارید. حضرت فرمود: آیا ضمانت میکنید که تا فردا زنده باشم (و بر تخصیص این اموال [[نظارت]] کنم)؟ عرض کردیم: از چنین ضمانتی ناتوانیم. پس حضرت فرمود: این اموال را تقسیم کنید و به تأخیر نیندازید. شمعی فراهم شد و شبانه مالها را تقسیم کردیم (و [[موارد مصرف]] و صاحبان آن مشخص گردید)<ref>موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۴، ص۱۹۱.</ref>. | |||
این شیوه [[حضرت پیامبر]]{{صل}} بود که هیچگاه [[اجاره]] نمیداد [[اموال عمومی]] جمع شده و بدون اینکه در [[اختیار]] صاحبانش قرار گیرد در [[بیتالمال]] انباشته شود<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابیطالب{{ع}}، ج۴، ص۱۹۱.</ref>. از این رو، به [[تأسی]] از آن [[سیره]]، یعنی جمع نکردن اموال عمومی و تسریع در [[انفاق]] آن، لازم است که [[حکومت اسلامی]] با [[برنامهریزیها]] و سیاستگذاریهای به موقع، [[ثروتهای عمومی]] را در موارد لازم به [[مصرف]] برساند. تا از این طریق نیازهای [[جامعه]] را به سرعت برآورده سازد و از هرگونه طمعورزیها یا تصمیمگیریهای غیر مسئولانه که موجب اتلاف و از بین رفتن اموال عمومی میشود - ممانعت به عمل آورد<ref>[[محمد رضا کریمی والا|کریمی والا، محمد رضا]]، [[وظایف متقابل مردم و حکومت در حاکمیت علوی (کتاب)|وظایف متقابل مردم و حکومت در حاکمیت علوی]]، ص ۱۶۳.</ref>. | |||
== سیاستهای [[بیت المال]] == | == سیاستهای [[بیت المال]] == |