بنی مالک بن افصی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = ازد | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==نسب این قوم== این طایفه از اعراب قحطانی و از شاخههای قبیله بزرگ خزاعه و ازد هستند که نسب از مالک بن افصی بن حارثة بن عمرو بن عامر بن حارثة بن إمریءالقی...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[وفد هلال بن عویمر اسلمی]] هم از دیگر وقایع مهم دوران [[حیات]] [[نبی اکرم]]{{صل}} است که در آن ذکری از [[فرزندان]] مالک بن افصی به میان آمده است. [[منابع تفسیری]] در باب [[شأن نزول آیه]] شریفه ۹۰ [[سوره نساء]]، متذکر شدهاند که هلال بن عویمر –رییس [[بنی اسلم]] [و بنی مالک]- که به نظر از [[کاهنان]] [[عرب]] نیز به شمار میرفته است<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲.</ref>، به [[وکالت]] از طرف [[قوم]] خود، با رسول خدا{{صل}} در مدینه دیداری داشته و در این [[ملاقات]]، ضمن [[مذاکره]] با ایشان، با حضرت [[پیمان]] بست: «که ای محمد بر این پیمان میبندم که احدی از شما را که نزد ما آید نترسانیم، و شما نیز احدی از ما را که نزد شما بیایند نترسانید». در این هنگام، [[خداوند]] با [[نزول]] [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|إِلَّا ٱلَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوْمٍۭ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَـٰقٌ أَوْ جَآءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَـٰتِلُوكُمْ أَوْ يُقَـٰتِلُوا۟ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَآءَ ٱللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَـٰتَلُوكُمْ فَإِنِ ٱعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَـٰتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا۟ إِلَيْكُمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًۭا}}<ref>«مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمدهاند- و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند- باری، اگر اینان از شما کنارهجویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref> آن جناب را از تعرض به [[همپیمانان]] خود، [[نهی]] فرمود<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۳ ص۱۵۲ به نقل از امام محمد باقر{{ع}}. نیز با اندک اختلاف: مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ج۱، ص۲۴۷؛ طبری، جوامع الجامع، ج۵، ص۲۶۲-۲۶۳؛ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | [[وفد هلال بن عویمر اسلمی]] هم از دیگر وقایع مهم دوران [[حیات]] [[نبی اکرم]]{{صل}} است که در آن ذکری از [[فرزندان]] مالک بن افصی به میان آمده است. [[منابع تفسیری]] در باب [[شأن نزول آیه]] شریفه ۹۰ [[سوره نساء]]، متذکر شدهاند که هلال بن عویمر –رییس [[بنی اسلم]] [و بنی مالک]- که به نظر از [[کاهنان]] [[عرب]] نیز به شمار میرفته است<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲.</ref>، به [[وکالت]] از طرف [[قوم]] خود، با رسول خدا{{صل}} در مدینه دیداری داشته و در این [[ملاقات]]، ضمن [[مذاکره]] با ایشان، با حضرت [[پیمان]] بست: «که ای محمد بر این پیمان میبندم که احدی از شما را که نزد ما آید نترسانیم، و شما نیز احدی از ما را که نزد شما بیایند نترسانید». در این هنگام، [[خداوند]] با [[نزول]] [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|إِلَّا ٱلَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوْمٍۭ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَـٰقٌ أَوْ جَآءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَـٰتِلُوكُمْ أَوْ يُقَـٰتِلُوا۟ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَآءَ ٱللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَـٰتَلُوكُمْ فَإِنِ ٱعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَـٰتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا۟ إِلَيْكُمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًۭا}}<ref>«مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمدهاند- و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند- باری، اگر اینان از شما کنارهجویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref> آن جناب را از تعرض به [[همپیمانان]] خود، [[نهی]] فرمود<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۳ ص۱۵۲ به نقل از امام محمد باقر{{ع}}. نیز با اندک اختلاف: مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ج۱، ص۲۴۷؛ طبری، جوامع الجامع، ج۵، ص۲۶۲-۲۶۳؛ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | ||
===[[بنی مالک]] پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}=== | |||
====بنی مالک و [[جنبش]] [[عباسیان]]==== | |||
مروری بر [[زندگی]] [[رجال]] برجستۀ [[دولت عباسی]] نشان میدهد که [[خزاعیان]] و موالییان آنها نقش مهمی در روی کار آمدن عباسیان داشتند. دلیل آن را هم باید در [[هاشمی بودن]] [[بنیعباس]] و [[همپیمانی]] دیرینه خزاعیان با [[بنیهاشم]] جستجو کرد. از [[سلیمان بن کثیر خزاعی]] به عنوان یکی از بزرگترین داعیان و نُقباء [[عباسی]] در [[خراسان]] یاد شده است که [[مردم]] را به بنیهاشم [[دعوت]] میکرد<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۴۶۵؛ دینوری، اخبار الطوال، ص۳۳۷؛ مجهول، اخبار الدولة العباسیه و فیه اخبار العباس و ولده، ص۲۱۶؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۴۶۸.</ref>. وی، اندکی پس از شکلگیری [[دولت بنی عباس]]، در [[سال ۱۳۲ هجری]] به دست [[ابومسلم خراسانی]] کشته شد. در تشریح این واقعه، در برخی منابع چنین آمده است که: پس از کشته شدن [[ابوسلمه خلال]]، [[سفاح]] [[برادر]] خود [[منصور دوانیقی]] را نزد ابومسلم فرستاد. منصور را در این [[سفر]]، مردی [[علوی]] به نام عبدالله (عبیدالله) بن حسن اعرج و سلیمان بن کثیّر [[همراهی]] میکردند. سلیمان که از ابومسلم خوشدل نبود و طعنهها بر او میزد، -ظاهراً به پشتگرمی حضور ابوجعفر،- به وی گفت که: «چون [[عباسیان]] به [[پیروزی]] رسیدند و بر [[مسند]] [[قدرت]] نشستند، اگر [[فرمان]] دهند، ابومسلم را فرو میکوبیم»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۶۸.</ref>. بر اساس [[نقلی]] دیگر، سلیمان با عبیدالله بن حسین -از نوادههای [[امام علی]]{{ع}}- که با ابوجعفر به [[خراسان]] آمده بود، در باب بازگرداندن [[خلافت]] به [[علویان]] سخن گفت. آن مرد که میپنداشت این دسیسهای از سوی ابومسلم است و سلیمان آن سخنان را بهر [[امتحان]] او گفته است، از [[بیم]] ابومسلم، او را از گفته سلیمان [[آگاه]] کرد. ابومسلم نیز بیدرنگ سلیمان را احضار و سپس فرمان به [[قتل]] او داد<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۴۵۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۴۳۶-۴۳۷.</ref>. پس از اندکی، ابومسلم، محمد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و به نقلی مالک<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷.</ref> پسر سلیمان را هم که از داعیان [[بنی عباس]] بود، به بهانهای از پیش رو برداشت<ref>نیز ر.ک: ابنحزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۲.</ref>. | |||
علاوه بر [[سلیمان بن کثیر]] و پسرش، از [[غیلان بن عبداللّه بن اسماء بن حارثه]] نیز در شمار [[فرماندهان]] و داعیان [[دعوت عباسی]] یاد شده است<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲.</ref>. غیلان [[اهل]] نسا –از شهرهای خراسان<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۵۰.</ref>-<ref>مجهول، اخبار الدولة العباسیه و فیه اخبار العباس و ولده، ص۲۱۸ و ۲۲۱.</ref> و به نقلی از [[مردمان]] روستای سفیدنج خرقان در خراسان بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۳۵۶.</ref>. وی که شوهر [[خواهر]] سلیمان بن کثیّر -[[ام عمرو]] بنت کثیر- بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۳۵۶.</ref>، [[دعوت]] ابومسلم و سلیمان و دیگر داعیان را پذیرفت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۳۵۶.</ref> و به جمع [[داعیان عباسی]] پیوست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۰؛ مجهول، اخبار الدولة العباسیه و فیه اخبار العباس و ولده، ص۲۱۸ و ۲۲۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۳۵۶.</ref>. پس از [[پیروزی]] [[عباسیان]] بر [[امویان]] و [[تشکیل دولت]] عباسیان، [[غیلان]] از [[رجال]] نامدار این [[دولت]] شد و [[سفاح]] را در محاصره [[یزید بن هبیره]]-از مخالفان تحقق [[حکومت عباسی]]- و سپس [[قتل]] او در واسط [[یاری]] رساند<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۴۳۹؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۳، ص۲۲۰.</ref>. او در [[زمان]] [[حکومت]] [[منصور دوانیقی]] نیز از [[فرماندهان]] عالیرتبه نظامی او به شمار میرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۰.</ref>. | |||
مشاهیر بنی مالک بن افصی<ref>همانگونه که قبلاً نیز گفته شد، بنی مالک بن افصی در قیاس با طایفه برادرزادگانش بنی اسلم بن افصی از شهرت کمتری برخوردار بود؛ از اینرو، بیشتر افرادش بواسطه شهرت بیشتر اسلم بن افصی، بدو منتسب شده، «اسلمی» خوانده شدهاند. (ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۱۲۳.)</ref> | |||
از دیگر معاریف و رجالی که ریشه در [[طایفه]] بنی مالک داشتند میتوان از اصحابی چون [[نعیم بن هزال اسلمی]]<ref>ابن ابیحاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۴۶۰؛ ابو قانع، معجم الصحابه، ج۱۴، ص۵۱۰۳؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۱۴.</ref>، [[اسعد بن عبدالله خزاعی]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۸۸.</ref>، [[سنان بن سنه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۳۷؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۶۳؛ ابن ابیحاتم، الجرح و التعدیل، ج۴، ص۲۵۰.</ref>، [[حرملة بن عمرو بن سنه اسلمی]] -پدر [[عبدالرحمن بن حرمله اسلمی]]-<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۳۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۴۵.</ref>، [[عمرو بن حمزه بن سنان اسلمی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۳۷.</ref>، [[ذؤیب بن حبیب خزاعی صحابی]] و شتربان حضرت<ref>ابن ابیحاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۴۴۸. ر.ک: ابن حبان، تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار، ص۹۶؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۴۶۵؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۵۵.</ref> و نیز [[شعثاء بنت هلال]] یا به [[نقلی]] بنت سالم<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۰۱.</ref> یاد کرد. ضمن این که [[عطاء بن ابی مروان اسلمی]] -از [[تابعین]] و [[راویان]]-<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۹۸.</ref>، [[ابوحرمله عبدالرحمن بن حرمله اسلمی]] -از [[محدثان]] این [[قوم]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۲۸؛ ابن حبان، مشاهیر علماء الامصار، ص۲۱۹؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۱۷، ص۵۸.</ref> و از بزرگان [[اهل]] [[مدینه]] و از علمای بزرگ این [[شهر]]-<ref>ابن حبان، مشاهیر علماء الامصار، ص۲۱۹.</ref>، [[عبدالله بن عامر اسلمی]] -از [[راویان حدیث]] و [[قرّاء]] مدینه-<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۵۴.</ref>، [[یحیی بن غیلان بن عبداللّه بن اسماء بن حارثه]] -از راویان و [[محدثان اهل سنت]]-<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۱۶۳.</ref>، هند و حمران پسران حارثة بن سعد<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲.</ref>، [[عویمر بن حارثة بن مالک بن بهثة بن قصیّة بن عوف]] -از بزرگان [[جاهلی]] [[بنی مالک]]-<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۳۳.</ref>، [[هلال بن عویمر کاهن]]<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲.</ref> و [[ذؤیب بن هلال بن عویمر]]<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۶۲.</ref> -از [[شعرا]] و اشراف قوم-<ref>ابن درید، الاشتقاق، ص۴۷۹.</ref> دیگر مشاهیر این قوم به شمار رفتهاند.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |