کسب و کار در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
کار، پیشه، [[شغل]]، عمل. و در اصطلاح | کار، پیشه، [[شغل]]، عمل. و در اصطلاح عبارتاند از: | ||
#فعالیت [[انسان]] به منظور [[تولید]] یا [[تغییر]] شکل یا انتقال اشیاء؛ | # فعالیت [[انسان]] به منظور [[تولید]] یا [[تغییر]] شکل یا انتقال اشیاء؛ | ||
#حاصل فعالیت مذکور را هم کار نامیدهاند؛ | # حاصل فعالیت مذکور را هم کار نامیدهاند؛ | ||
#قسمت اجرایی یک بنگاه و یا یک شغل را در مقابل قسمت اداره و [[مدیریت]] آن کار نامیدهاند؛ | # قسمت اجرایی یک بنگاه و یا یک شغل را در مقابل قسمت اداره و [[مدیریت]] آن کار نامیدهاند؛ | ||
#مجموعه | # مجموعه کارگران به عنوان یک عامل تولید را گویند که در مقابل سرمایه استعمال شده است<ref>ترمینولوژی حقوق، ص۵۶۲ – ۵۶۱.</ref>. | ||
کار از راههای [[مشروع]] کسب در آمد و وصول به [[مالکیت]] است که [[اسلام]] به آن تأکید کرده است. درآمدهای حاصل از کار فردی یا دستهجمعی از مشروعترین راههای مالکیت است که از راه بهکارگیری توانمندیهای [[فکری]]، روانی و | کار از راههای [[مشروع]] کسب در آمد و وصول به [[مالکیت]] است که [[اسلام]] به آن تأکید کرده است. درآمدهای حاصل از کار فردی یا دستهجمعی از مشروعترین راههای مالکیت است که از راه بهکارگیری توانمندیهای [[فکری]]، روانی و جسمانی انسان به شکلهای مختلف ممکن الوصول است. | ||
اسلام بر این نوع راه [[کسب درآمد]] تأکید فراوان دارد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳، کافی ۵، ص۸۸.</ref> و خود نشانه نقش مؤثر فرد در | |||
کار از آن نظر که متکی بر سرمایه نیست، میتواند سالمترین و کم آسیبترین وسیله کسب درآمد باشد. کار در [[حقیقت]] نوعی [[تجارت]] با سرمایه طبیعی و | اسلام بر این نوع راه [[کسب درآمد]] تأکید فراوان دارد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳، کافی ۵، ص۸۸.</ref> و خود نشانه نقش مؤثر فرد در زندگی اجتماعی و [[مسئولیتپذیری]] وی در برابر [[جامعه]] خویش محسوب میشود. | ||
کار از آن نظر که متکی بر سرمایه نیست، میتواند سالمترین و کم آسیبترین وسیله کسب درآمد باشد. کار در [[حقیقت]] نوعی [[تجارت]] با سرمایه طبیعی و خدادادی [[انسان]] یعنی توانمندیهای بالفعل و بالقوه سرشاری است که [[خالق متعال]] به هر فردی ارزانی داشته است. | |||
بهکارگیری هر کدام از این توانمندیها میتواند به نوعی اشتغالزا و با خلاقیتی فزاینده همراه باشد، اما در مورد درآمدزایی کار دو نکته قابل توجه است: | بهکارگیری هر کدام از این توانمندیها میتواند به نوعی اشتغالزا و با خلاقیتی فزاینده همراه باشد، اما در مورد درآمدزایی کار دو نکته قابل توجه است: | ||
#استفاده از کارهای [[نامشروع]] برای کسب درآمد در [[شریعت اسلام]] ممنوع است و این دسته از [[مشاغل]] و درآمدها در [[فقه]] تحت عنوان | # استفاده از کارهای [[نامشروع]] برای کسب درآمد در [[شریعت اسلام]] ممنوع است و این دسته از [[مشاغل]] و درآمدها در [[فقه]] تحت عنوان مکاسب محرمه، مورد بحث قرار گرفتهاند که با وجود عنوان جامع «مکاسب محرمه» از نظر مورد، بسیار متنوع و چشمگیر است؛ | ||
#به | # به خدمت سرمایه درآمدن کار، یکی از عوامل مشکلآفرین [[اقتصادی]] و [[تکاثر]] و تمرکز [[ظالمانه]] [[ثروت]] است که خطرات و [[مفاسد]] [[معنوی]] و مادی فراوانی را به دنبال دارد. | ||
با توجه به نیروی عظیم [[انسانی]] درآمدزا، اگر چنین منبع سرشار در خدمت سرمایه و به [[اسارت]] صاحبان سرمایه درآید نهتنها دیگر از آن، نمیتوان به عنوان یک راهحل سالم [[کسب درآمد]] [[انتظار]] | |||
برای جلوگیری از چنین فاجعهای، [[دولت اسلامی]] از باب [[حسبه]] و به منظور ممانعت از [[بهرهکشی]] [[ظالمانه]] و فساد پروری، باید کنترلهای لازم را در مورد شرایط کار و [[میزان]] دستمزدها [[اعمال]] کند و مناسبات کار و کارفرما را به صورت عادلانه تنظیم بخشد، بهطوریکه نه سرمایهها هدر رفته و به سمت | با توجه به نیروی عظیم [[انسانی]] درآمدزا، اگر چنین منبع سرشار در خدمت سرمایه و به [[اسارت]] صاحبان سرمایه درآید نهتنها دیگر از آن، نمیتوان به عنوان یک راهحل سالم [[کسب درآمد]] [[انتظار]] گرهگشایی داشت، بلکه خود تبدیل به عامل مخرب [[اقتصادی]] و عامل [[تباهی]] استعدادها و خلاقیتهای [[انسانی]] و [[فساد]] فرد و [[جامعه]] شده و زیانهایش بر سودمندیهای آن افزون خواهد شد. | ||
به همین دلیل است که امروز دیگر روابط کار، | |||
برای جلوگیری از چنین فاجعهای، [[دولت اسلامی]] از باب [[حسبه]] و به منظور ممانعت از [[بهرهکشی]] [[ظالمانه]] و فساد پروری، باید کنترلهای لازم را در مورد شرایط کار و [[میزان]] دستمزدها [[اعمال]] کند و مناسبات کار و کارفرما را به صورت عادلانه تنظیم بخشد، بهطوریکه نه سرمایهها هدر رفته و به سمت معاملات کاذب و زیانبار جذب شوند و نه نیروی خلاق کار به [[استثمار]] [[سرمایهداران]] درآید. | |||
به همین دلیل است که امروز دیگر روابط کار، کارگر و کارفرما از حوزه [[حقوق خصوصی]] بیرون آمده و در قلمروی [[حقوق عمومی]] و تحت نظارتهای دولتی است<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۲۷ – ۲۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص۴۱۸.</ref> | |||
== کار بدون درآمد == | |||
در فرهنگ مادی اقتصادی، کار بدون درآمد مفهوم صحیحی ندارد و نوعی استثمار بهشمار میآید. اما در منطق [[دینی]]، توان و همه امکانات کاری، [[نعمت]]، سرمایه و فضل محسوب میشود که چون مازاد [[مال]] مورد نیاز باید در خدمت دیگران، به ویژه [[نیازمندان]] قرار گیرد. [[انفاق]] در فرهنگ قرآن بر همه این موارد اطلاق میشود، به ویژه در مورد کسانی که از توان و امکانات کاری خود در فایده رساندن به دیگران استفاده میکنند. | |||
در یک جامعه پویا که رفع نیازهای عمومی احتیاج به کار همگان دارد، کار بدون درآمد شخصی به نفع دیگران و جهت تأمین نیازهای عمومی و حتی رفع نیاز شخصی دیگران از ارزش معنوی والایی برخوردار است. | |||
اصولاً [[انسان]] نمیتواند قوا، استعدادها، و امکانات خود را عاطل و [[باطل]] نگهدارد. در مواردی که با انجام ندادن کاری میتوان آن را ذخیره کرد، شانه خالی کردن از کار، صورت معقول دارد، اما در جایی که توان و امکان کار با انجام ندادن آن به هدر میرود، بیگمان فرار از کار، نوعی فرار از [[زندگی]] محسوب میشود. | |||
این نکته را میتوان به وضوح در مورد افرادی مشاهده کرد که توان و امکان کاری بالاتر از [[میزان]] [[کسب درآمد]] دارند و میتوانند افزون بر کاری که درآمد کافی برای آنان تأمین میکند، کارهای سودمندی انجام دهند و در صورت عدم انجام آنها، توان و امکانات مازادشان به هدر خواهد رفت. | |||
گاه یک [[مشاوره]] که کار [[فکری]] است و [[نجات]] درماندهای با نیروی بدنی، بیش از [[انفاق]] [[مالی]] سودمند میافتد. بیگمان نقش [[نیکوکاران]] در جامعهای که گرفتار تنگناها است، کار [[فرشته]] نجات است، [[نیک]] [[اندیشیدن]] و نیک کار کردن برای گشودن تنگناها و هموار کردن راه زندگی برای همه، قبل از آنکه به بذل مال نیاز داشته باشد به [[اندیشه]] و عمل احتیاج دارد. | |||
هنگامی که از [[ضرورت]] کار بدون درآمد برای صاحبان توان و امکان، [[سخن]] به میان میآید، باید به نیاز [[جامعه]] هم نسبت به این نوع کار توجه کرد. کار برای درآمد نمیتواند همه نیازهای جامعه را برطرف سازد و اگر هم سودمند باشد بخشی از توان و امکانات جامعه را میگیرد. در فرایند کار و مزد همواره، مشکل و راهحل در برابر یکدیگر قرار دارند و با کار، مشکلی برطرف و با پرداخت دستمزد مشکلی به وجود میآید. اما در کار بدون درآمد همواره کار، مشکلگشاست و سوخت آن از توان و امکان اشخاص تأمین میشود<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۵۱ – ۱۵۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص۴۱۹.</ref> | |||
هنگامی که از [[ضرورت]] کار بدون درآمد برای صاحبان توان و امکان، [[سخن]] به میان میآید، باید به نیاز [[جامعه]] هم نسبت به این نوع کار توجه کرد. کار برای درآمد نمیتواند همه نیازهای جامعه را برطرف سازد و اگر هم سودمند باشد بخشی از توان و | |||
== منابع == | == منابع == |