بحث:ابوموسی اشعری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پانویس
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
خبر [[بیعت مردم]] با [[امام]] را [[یزید بن عاصم محاربی]] به [[کوفه]] آورد و ابوموسی نیز با علی{{ع}} [[بیعت]] کرد. وقتی که خبر بیعت ابوموسی به [[عمار یاسر]] رسید، گفت: به [[خدا]] قسم او [[عهد]] و بیعتش را خواهد [[شکست]] و کوششهای علی{{ع}} را بیفایده خواهد نمود و [[لشکر]] او را [[تسلیم]] خواهد کرد. پس زمانی که [[طلحه]] و [[زبیر]]، آن گونه عمل کردند، ابوموسی گفت: [[حکومت]] از آن کسی است که [[فرمان]] دهد و [[ملک]] و [[پادشاهی]] از آن فردی است که [[غلبه]] نماید. وی این سخنان را در حالی میگفت که [[والی]] علی{{ع}} در کوفه بود<ref>بلاذری، أنساب الاشراف، ج۲، ص۲۱۳.</ref>.<ref>علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۶۸.</ref> | خبر [[بیعت مردم]] با [[امام]] را [[یزید بن عاصم محاربی]] به [[کوفه]] آورد و ابوموسی نیز با علی{{ع}} [[بیعت]] کرد. وقتی که خبر بیعت ابوموسی به [[عمار یاسر]] رسید، گفت: به [[خدا]] قسم او [[عهد]] و بیعتش را خواهد [[شکست]] و کوششهای علی{{ع}} را بیفایده خواهد نمود و [[لشکر]] او را [[تسلیم]] خواهد کرد. پس زمانی که [[طلحه]] و [[زبیر]]، آن گونه عمل کردند، ابوموسی گفت: [[حکومت]] از آن کسی است که [[فرمان]] دهد و [[ملک]] و [[پادشاهی]] از آن فردی است که [[غلبه]] نماید. وی این سخنان را در حالی میگفت که [[والی]] علی{{ع}} در کوفه بود<ref>بلاذری، أنساب الاشراف، ج۲، ص۲۱۳.</ref>.<ref>علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۶۸.</ref> | ||
==چرا ابوموسی در کوفه ابقا شد== | |||
وقتی که حاکمی عوض میشود، در صورتی [[حاکم]] جدید در کارها موفق خواهد بود که تمام [[کارگزاران]] و کارمندانش ـ مخصوصاً در ردههای بالا ـ با او هماهنگی داشته باشند. در غیر این صورت، تمام یا بیشتر فعالیتهای حاکم جدید را بیفایده و ناکام خواهند گذاشت. با توجه به وضع نابسامان [[اداری]] در [[زمان]] [[خلیفه]] گذشته، علی{{ع}} در صدد [[اصلاح اداری]] [[جامعه اسلامی]] برآمد و به طور قطع [[ابوموسی]] جزو کسانی بود که با آن حضرت [[هماهنگی]] نداشت و میباید او را از کار برکنار کند. از [[تاریخ]] به خوبی بیاعتمادی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به ابوموسی به دست میآید و اینکه از ابتدا حضرت در صدد برکناری او بوده است و برابر آنچه ذکر شد، استانداری به سوی [[کوفه]] روانه کرد، اما عدهای جلو ورود او را به کوفه گرفتند. از این روی حضرت برابر درخواست بعضی از [[دوستان]] نزدیکش، ابوموسی را در کوفه ابقا کرد. | |||
[[جابر بن یزید]] میگوید: از [[ابوجعفر محمد بن علی]]{{ع}} شنیدم که میفرمود پدرم از جدم نقل میکرد زمانی که امیرالمؤمنین{{ع}} برای [[نبرد با ناکثین]] از [[مدینه]] به سوی [[بصره]] [[حرکت]] کرد و در [[ربذه]] فرود آمد، [[عبدالله بن خلیفه]] طائی - که در [[منزل]] قُدَید فرود آمده بود - به دیدن [[امیرمؤمنان]]{{ع}} آمد. حضرت او را گرامی داشت. عبدالله رو به ایشان کرد و گفت: [[خداوند]] را [[سپاس]] میگویم که [[حق]] را به اهلش بازگرداند و در جایگاه خود گذارد. پس خداوند [[کید]] آنها را به خودشان برگرداند و وضعیت بد را بر آنها وارد ساخت و [[سوگند]] به [[خدا]]، همراه تو در هر مکانی برای [[حرمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[جنگ]] و [[جهاد]] خواهیم کرد. سپس [[امام علی]]{{ع}} به او خوش آمد گفت و او را در کنار خود نشاند؛ زیرا عبدالله از دوستان حضرت بود امیرالمؤمنین آنگاه از او درباره [[مردم]] سؤال کرد تا این که از وی درباره ابوموسی پرسید چون عبدالله از کوفه آمده بود. عبدالله گفت: [[قسم به خدا]] من به ابوموسی [[اطمینان]] ندارم و ایمن از [[مخالفت]] او نیستم؛ در صورتی که موقعیت مناسب برای او پیش آید. [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: | |||
قسم به خدا او در نزد من، مورد اطمینان و [[دلسوز]] نبود و کسانی که پیش از من بودند، بر [[دوستی]] او مسلط شده بودند و او را [[ولایت]] و [[حکومت]] بر مردم دادند و من تصمیم داشتم او را برکنار کنم. اشتر از من خواست او را ابقا کنم و با [[کراهت]] او را ابقا نمودم که بعداً برکنارش نمایم<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا كَانَ عِنْدِي مُؤْتَمَناً وَ لَا نَاصِحاً وَ لَقَدْ كَانَ الَّذِينَ تَقَدَّمُونِي اسْتَوْلَوْا عَلَى مَوَدَّتِهِ وَ وَلَّوْهُ وَ سَلَّطُوهُ بِالْإِمْرَةِ عَلَى النَّاسِ وَ لَقَدْ أَرَدْتُ عَزْلَهُ فَسَأَلَنِيَ الْأَشْتَرُ فِيهِ وَ أَنْ أُقِرَّهُ فَأَقْرَرْتُهُ عَلَى كُرْهٍ مِنِّي لَهُ وَ تَحَمَّلْتُ عَلَى صَرْفِهِ مِنْ بَعْدُ}}؛ شیخ مفید، امالی، ص۲۹۵؛ محمودی، نهج السعاده، ج۱، ص۲۷۵؛ بحارالأنوار، ج۳۲، ص۱۰۱.</ref>. | |||
[[حضرت علی]]{{ع}} برای اینکه به خواست اشتر توجه کرده باشد، برای مدتی او را ابقا کرد؛ در عین حالی که میدانست او به زودی با اعمالش، از این سمت برکنار خواهد شد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱]]، ص۱۶ - ۲۱.</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |