عصر امام حسین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[امام حسین]]{{ع}} در ماجرای [[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] نیز موضع و [[رفتار]] عثمان را نقد کرد و بر [[درستی]] [[اندیشه]] و [[عمل]] ابوذر صحه گذاشت و علیرغم تأکید عثمان و [[مروان]] در عدم بدرقه او، با پدر و [[برادر]]، وی را [[همراهی]] کرد و سخنان قابلتوجهی خطاب به وی گفت<ref>السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغة، ابن ابیالحدید، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref>. | [[امام حسین]]{{ع}} در ماجرای [[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] نیز موضع و [[رفتار]] عثمان را نقد کرد و بر [[درستی]] [[اندیشه]] و [[عمل]] ابوذر صحه گذاشت و علیرغم تأکید عثمان و [[مروان]] در عدم بدرقه او، با پدر و [[برادر]]، وی را [[همراهی]] کرد و سخنان قابلتوجهی خطاب به وی گفت<ref>السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغة، ابن ابیالحدید، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref>. | ||
آخرین مطلبی که درباره امام حسین{{ع}} در عصر عثمان در برخی گزارشها آمده، [[دفاع]] حضرت از عثمان و جلوگیری از کشته شدن وی است. برخی منابع گفتهاند علی{{ع}} در یاری عثمان چنان کوشید که حتی حاضر شد حسنین را برای محافظت از [[خانه]] عثمان بر در بگمارد و حتی حسنین در این راه زخمی شدند و مورد [[عتاب]] امیرمؤمنان قرار گرفتند که چگونه با حضور شما عثمان کشته شد؟<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۵؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۵۹-۴۶۰.</ref> این سخنان نادرست است؛ زیرا هر چند علی{{ع}} از [[آشوب]] پیشآمده [[خشنود]] نبود و با [[نصیحت]] و وساطت میکوشید که از [[خونریزی]] جلوگیری کند، اما به هیچروی نه چندان علاقهای به عثمان داشت و نه استمرار خلافت او را به نفع [[اسلام]] و [[مسلمانان]] میدانست. در جریان [[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}} یکی از کسانی که به دستور [[امیرمؤمنان]] [[سخن]] گفت، [[امام حسین]]{{ع}} بود. حضرت فرمود که از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود علی، [[شهر]] [[هدایت]] است و هرکس در آن در آید، هدایت یابد و هرکس از آن کناره جوید، هلاک گردد<ref>التوحید، ص۳۰۷-۳۰۸؛ الاختصاص، ص۲۳۸.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام حسین بن علی (مقاله)|مقاله «امام حسین بن علی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص۴۳۸-۴۵۴؛ [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[حسین بن علی (مقاله)|مقاله «حسین بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] | آخرین مطلبی که درباره امام حسین{{ع}} در عصر عثمان در برخی گزارشها آمده، [[دفاع]] حضرت از عثمان و جلوگیری از کشته شدن وی است. برخی منابع گفتهاند علی{{ع}} در یاری عثمان چنان کوشید که حتی حاضر شد حسنین را برای محافظت از [[خانه]] عثمان بر در بگمارد و حتی حسنین در این راه زخمی شدند و مورد [[عتاب]] امیرمؤمنان قرار گرفتند که چگونه با حضور شما عثمان کشته شد؟<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۵؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۵۹-۴۶۰.</ref> این سخنان نادرست است؛ زیرا هر چند علی{{ع}} از [[آشوب]] پیشآمده [[خشنود]] نبود و با [[نصیحت]] و وساطت میکوشید که از [[خونریزی]] جلوگیری کند، اما به هیچروی نه چندان علاقهای به عثمان داشت و نه استمرار خلافت او را به نفع [[اسلام]] و [[مسلمانان]] میدانست. در جریان [[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}} یکی از کسانی که به دستور [[امیرمؤمنان]] [[سخن]] گفت، [[امام حسین]]{{ع}} بود. حضرت فرمود که از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود علی، [[شهر]] [[هدایت]] است و هرکس در آن در آید، هدایت یابد و هرکس از آن کناره جوید، هلاک گردد<ref>التوحید، ص۳۰۷-۳۰۸؛ الاختصاص، ص۲۳۸.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام حسین بن علی (مقاله)|مقاله «امام حسین بن علی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص۴۳۸-۴۵۴؛ [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[حسین بن علی (مقاله)|مقاله «حسین بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱]]؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]]، ص۲۲-۲۹؛ [[سید علی رضا عالمی|عالمی، سید علی رضا]]، [[حسین بن علی (مقاله)| مقاله «حسین بن علی»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۱]]، ص۲۰۴.</ref> | ||
== عصر [[خلافت امیرالمؤمنین]] == | == عصر [[خلافت امیرالمؤمنین]] == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
معاویه در [[روز]] دوم، امام حسین{{ع}} و [[عبدالله بن عباس]] را که هر دو از [[بنیهاشم]] بودند فراخواند و ضمن اعتراف به [[فضیلت]] آنها، ادعا کرد که یزید میتواند [[مردم]] را [[هدایت]] کند. امام حسین{{ع}} در پاسخ به او گفت که یزید به معرفی نیازی ندارد و شناخته شده است و ضمن نزدیک دانستن مرگ معاویه، از وی خواست [[نیکوکار]] گردد. گفت و گوی معاویه با دیگر مخالفان نیز نتیجهای نداشت و آنگاه بود که وی سه روز در [[خانه]] ماند و ملاقاتی با مردم نداشت و روز بعد به دستورش همه مردم در [[مسجد]] گرد آمدند و او سخنان خود را با این عبارت آغاز کرد که "همه روستاها باید با یزید [[بیعت]] کنند" و سپس دلیل این امر را [[برتری]] یزید از همه [[مسلمانان]] دانست. در این هنگام، [[امام حسین]]{{ع}} به [[اعتراض]] برخاست و فرمود کسان دیگری از یزید بهترند. معاویه که مراد [[امام]] را میدانست، پاسخ داد برای [[امت محمد]]{{صل}} یزید بهتر است؛ آنگاه امام به شرابخواری و [[لهو و لعب]] یزید اشاره کرد. | معاویه در [[روز]] دوم، امام حسین{{ع}} و [[عبدالله بن عباس]] را که هر دو از [[بنیهاشم]] بودند فراخواند و ضمن اعتراف به [[فضیلت]] آنها، ادعا کرد که یزید میتواند [[مردم]] را [[هدایت]] کند. امام حسین{{ع}} در پاسخ به او گفت که یزید به معرفی نیازی ندارد و شناخته شده است و ضمن نزدیک دانستن مرگ معاویه، از وی خواست [[نیکوکار]] گردد. گفت و گوی معاویه با دیگر مخالفان نیز نتیجهای نداشت و آنگاه بود که وی سه روز در [[خانه]] ماند و ملاقاتی با مردم نداشت و روز بعد به دستورش همه مردم در [[مسجد]] گرد آمدند و او سخنان خود را با این عبارت آغاز کرد که "همه روستاها باید با یزید [[بیعت]] کنند" و سپس دلیل این امر را [[برتری]] یزید از همه [[مسلمانان]] دانست. در این هنگام، [[امام حسین]]{{ع}} به [[اعتراض]] برخاست و فرمود کسان دیگری از یزید بهترند. معاویه که مراد [[امام]] را میدانست، پاسخ داد برای [[امت محمد]]{{صل}} یزید بهتر است؛ آنگاه امام به شرابخواری و [[لهو و لعب]] یزید اشاره کرد. | ||
[[مخالفت]] امام و اعتراضهای دیگران سبب شدند معاویه از [[منبر]] پایین آمده و دستور دهد تارکان بیعت را نزد او بیاورند و به نیروهای خود [[فرمان]] داد شب هنگام که عازم [[مکه]] هستند، [[شایعه]] کنند که همه بیعت کردهاند و چنانچه کسی سخنی گفت، گردن او را بزنند. وی همچنین در کنار هر فرد مخالفی دو نفر [[مسلح]] گمارد، تا چنانچه در برابر سخنان او اعتراض کردند، در دم گردن او را بزنند؛ همچنین از سرباز زنندگان از [[بیعت با یزید]] خواست مخالفت خود را به دیگران سرایت ندهند. [[ترس]] از کشته شدن به دست نیروهای شامی سبب شد در آن شب هیچکس در برابر این ادعا که مخالفان نیز به بیعت تن دادهاند، سخنی نگوید؛ ولی پس از رفتن سپاهیان شام، مشخص شد که اینان بیعت نکردهاند<ref>العقد الفرید، ج۵، ص۱۲۳؛ الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۴ - ۲۰۷؛ الکامل، ج۳، ص۵۰۳ - ۵۱۲.</ref>. اقدامات معاویه در [[مدینه]] به گونهای بود که گفته شد معاویه با [[تهدید]] به [[قتل]] از [[مردم]] بیعت گرفت<ref>نک: تاریخ خلیفه، ص۱۳۳؛ الکامل، ج۳، ص۵۱۰ - ۵۱۱.</ref>.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[حسین بن علی (مقاله)|مقاله «حسین بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] | [[مخالفت]] امام و اعتراضهای دیگران سبب شدند معاویه از [[منبر]] پایین آمده و دستور دهد تارکان بیعت را نزد او بیاورند و به نیروهای خود [[فرمان]] داد شب هنگام که عازم [[مکه]] هستند، [[شایعه]] کنند که همه بیعت کردهاند و چنانچه کسی سخنی گفت، گردن او را بزنند. وی همچنین در کنار هر فرد مخالفی دو نفر [[مسلح]] گمارد، تا چنانچه در برابر سخنان او اعتراض کردند، در دم گردن او را بزنند؛ همچنین از سرباز زنندگان از [[بیعت با یزید]] خواست مخالفت خود را به دیگران سرایت ندهند. [[ترس]] از کشته شدن به دست نیروهای شامی سبب شد در آن شب هیچکس در برابر این ادعا که مخالفان نیز به بیعت تن دادهاند، سخنی نگوید؛ ولی پس از رفتن سپاهیان شام، مشخص شد که اینان بیعت نکردهاند<ref>العقد الفرید، ج۵، ص۱۲۳؛ الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۴ - ۲۰۷؛ الکامل، ج۳، ص۵۰۳ - ۵۱۲.</ref>. اقدامات معاویه در [[مدینه]] به گونهای بود که گفته شد معاویه با [[تهدید]] به [[قتل]] از [[مردم]] بیعت گرفت<ref>نک: تاریخ خلیفه، ص۱۳۳؛ الکامل، ج۳، ص۵۱۰ - ۵۱۱.</ref>.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[حسین بن علی (مقاله)|مقاله «حسین بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱]].</ref> | ||
== عصر حکومت یزید == | == عصر حکومت یزید == |